eitaa logo
مجمع یادواره شهدای دانشگاه شیراز
704 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
509 ویدیو
80 فایل
⬅️برنامه ها و اخبار مجمع یادواره شهدای دانشگاه شیراز را اینجا دنبال کنید. 🔹وابسته به دانشگاه شیراز ارتباط با دبیر: 09965976681 📲مارا دنبال کنید: zil.ink/shohada_shirazu آپارات: aparat.com/shohada_shirazu «اینجا، جنسش فرق داره...
مشاهده در ایتا
دانلود
  سحری خوردن کنار آرپی‌جی و مسلسل، وضو با آب سرد و قنوت در دل شب توصیف ناشدنی است. ربّنای لحظات افطار از پایان یک روزه خبر می‌داد، ربّنایی که تمام وجود رزمندگان مملو از حقانیت آن بود بچه ها برای نماز مغرب و عشا وضو می‌گرفتند، ماشین توزیع غذا به همه چادرها سر می‌زد و افطاری را توزیع می‌کرد. سادگی و صمیمیت در سفره افطار ما موج می‌زد و ما خوشحال از اینکه خدا توفیق روزه گرفتن را به ما هدیه داده بود سر سفره می‌نشستیم و با نان و خرما افطار می‌کردیم.   دعای توسل و زیارت عاشورا هم در این روزها حال و هوای دیگری داشت. معـنویتــی که «السلام علیــک یــا اباعبدالله»، «زیارت عاشورا» یا «وجیه عندالله اشفع لنا عندالله» در توسل به سفره افطار و سحر ما هدیه می‌کرد، غیرقابل توصیف است و همین، بنیه معنوی و عدم غفلت از لحظات معنوی رزمندگان را از دیگران ممتاز کرده بود. نمی‌توانم این لحظات را برای شما بیان کنم، در لشکر 28 سنندج بودم و قرار بود بعد از یک هفته به خانه برگردم اما جاذبه این ماه مرا در کردستان ماندگار کرد. ماه رمضان بهترین و زیباترین خاطرات را برای ما در سنگرها به ارمغان می‌آورد.   برکت دعا در کنار سنگرها، نماز روی زمین خاکی، سحری خوردن کنار آرپی‌جی و مسلسل، وضو با آب سرد، قنوت در دل شب، قیام روبروی آسمان بدون هیچ حجابی که تو را از دیدن وسعت‌ها بی نصیب کند، گریه بچه‌های عاشق در رکوع و همه چیز برای یک مهمانی خدا آماده بود. یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداریشان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند. _______________ @myshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙🌿 امام خامنه ای: یکی از ابزارهای توسل و تقرب به پروردگار در ماه مبارک رمضان و شب های قدر ، توسل به ارواح مطهر شهیدان است... ______________ @myshohada
سرقبرش باتعدادی ازبچه هانشسته بودیم. به بچه هاگفتم: بچه ها امید دیگه الآن امیداکبری نیست کسیه که میتونین خیلی چیزا رو ازش بگیرین. نمی دونم چرا این حرف به زبونم اومد؛ همونجابهش گفتم: امید، من امسال کربلا نرفتم. پولم ندارم برم. فردا شبش مِیبُدِ یزد مداحی می خوندم. جلسه که تموم شد، یه بنده خدایی اومد پیشم گفت: کربلا نمی خواین برین؟ گفتم: چرا، چطور؟ گفت: ما می خوایم بریم کربلا؛ دوست دارم شمام برای مداحی با ما بیاین. خونوادتم بیار. اگه امکانش هست تو همین دوسه روزبریم. گفتم واقعامیگی؟ گفت: آره...همون جا گریم گرفت...گفت:چته؟گفتم: من دیروز به رفیقم که شهیدشده بود گفتم کربلا نرفتم... به فاصله ی بیست و چهارساعت نشده، کمتر از بیست و چهار ساعت برات کربلامنو گرفت؛ نسبت به زیارت امام حسین(ع) خیلی حساس بود. _________________ @myshohada
ویروسی به نام کرونا تمام غرور و ادعای بشر را به تمسخر گرفت و به ما فهماند چقدر بی پناه و محتاج یک منجی وعده داده شده‌ی خدا هستیم. بی پناهی وجودمان را در بر گرفته بود و انتظارِ پایانِ تمام این مشکلات ، بیشتر از هر چیز در زندگی‌مان به چشم می‌خورد.  هر روز دعای « الهی عظم البلا » خواندیم و از عمق وجود ظهور امام غایبمان را از خدا طلب کردیم. نیمه شعبان انگار که مهمان عزیزی در راه داریم ، خانه‌ی دلمان را آب و جارو کردیم. از حرم ها و حسینیه ها و مساجد دور ماندیم و درد دلتنگی به غم‌هایمان اضافه شد. پای تلویزیون ضریح و گنبد و صحن های خالی از زائر را دیدیم و مناجات کردیم. چه کسی فکرش را می‌کرد که روزی پشت درهای بسته بمانیم. اما پشت این درهای بسته بود که کمی حال امام غریبمان پشت پرده غیبت و پشت درهای بسته قلبمان را فهمیدیم. این روزها به همه چیز حتی تغییر شکل زندگی هایمان عادت کرده ایم. اما ای کاش به نا امید شدن و جهان بی منجی عادت نکنیم.ای کاش مثل همان روزهای پر التهاب،با اضطرار دعای فرج بخوانیم.  باید در این ماه عزیز ، حالا که بر سر سفره خدا مهمانیم ، تنها ظهور آرامش دل هایمان را از او بخواهیم.این ویروس هم که نباشد،باز هم فردایی پر از غم و ترس،جنگ و بی عدالتی و فریادهای در گلو مانده ی مظلومان در انتظار ماست. اصلا دنیای بی امام زمان یعنی همین.  شاید شب قدر امسال،سالی که تا این حد ما را مضطر کرد،همان شبی باشد که خدا دیدن ظهور مهدی فاطمه (عج) را در تقدیر ما بنویسد.اگر بخواهیم و اگر او را با اضطرار و نیاز بخوانیم. ___________ @myshohada
روایتی از زبان سردار مرتضی حاج باقری از اسارت و رمضان ما در دوران اسارت جز مفقودین بودیم یعنی نه ایران از ما خبر داشت و نه صلیب سرخ جهانی نام ما را ثبت کرده بود. به همین جهت مشکلات ما از سایر اسرا بیشتر بود. هیچ نام و نشانی از ما در جایی نبود. عراقی‌ها به ما خیلی سخت می‌گرفتند جز ارتباط و تکیه به خدا هیچ راهی نبود تنها امیدمان استعانت خداوند بود یکی از راه‌های تحکیم ارتباط الهی بحث نماز و روزه بود بچه‌هایی که با ما در اردوگاه 12 و 18 بودند تقریبا ماه رجب و ماه شعبان را در استقبال از ماه رمضان روزه می‌گرفتند هر چند که روزه گرفتن و نماز خواندن حتی به صورت فرادی هم جرم بود. بارها اتفاق می‌افتاد که هنگام نماز دژخیمان بعثی به بچه‌ها حمله می‌کردند و جهت آنها را از قبله تغییر می‌دادند و نماز را بهم می‌زدند حتی یک شب مجبور شدیم نماز مغرب و عشا را به حالت خوابیده و زیر پتو به جا بیاوریم. روزه گرفتن جرم سنگین‌تری بود بچه‌ها غذای ظهر را می‌گرفتند و در یک پلاستیک می‌ریختند چهار گوشه آن را جمع کرده و گره می‌زدند سپس این غذا را در زیر پیراهن خود پنهان می‌کردند و افطار می‌خوردند اگر موقع تفتیش از کسی غذا می‌گرفتند او را شکنجه می‌دادند. آن غذای سرد ظهر با غذای مختصری که احیانا در شب می‌دادند را بچه‌ها به عنوان افطار می‌خوردند و تا افطار بعد به همین ترتیب می‌گذشت. ______________________ @myshohada
مهدی توی وصیتنامه اش نوشته بود : رسیـدن به سن سی سال برایـم ننگ است. آخرین بار که از سوریه برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدی کنار سقاخونه ایستاده میخنده...ازش پرسیدم : چیـه مادر چرا می خنـدی؟؟؟ گفت : مادر، امضای شهادتم رو امروز از امام رضا(علیه السلام) گرفتم... بهش گفتم : اگه تو شهید بشے من دیگه ڪسی رو ندارم. مهدی دستش رو به آسمون ڪرد و گفت : مادر خداهست... _______________ @myshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- قدس، خرمشهر دیگر می‌شود... ‌ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما میگوییم مبارزات همه‌جانبه‌ی ملّت فلسطین -مبارزات سیاسی، مبارزات نظامی، مبارزات اخلاقی و فرهنگی- باید ادامه پیدا کند تا کسانی که غاصب فلسطین هستند، تسلیم رأی ملّت فلسطین بشوند. از همه‌ی مردم فلسطین اعمّ از مسلمان و مسیحی و یهودی فلسطینی و آن کسانی که در خارج فلسطین تبعید‌شده‌ی از فلسطین هستند، نظرخواهی بشود، و اینها معیّن کنند که چه نظامی در فلسطین حاکم باشد و همه تسلیم آن باشند مبارزه تا این زمان باید ادامه پیدا کند و ادامه پیدا خواهد کرد.» ۱۳۹۸/۰۳/۱۵ ‌ _________________ @myshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نام فیلم؛ سروِ زیر آب امتیاز؛ IMDb 6.2/10 درباره فیلم؛ موضوع فیلم درباره تبعات بعد از جنگ تحمیلی است که گریبان گیر خانواده های شهدای مفقودالاثر شده است؛ "ستاد معراج شهدا" گروهی بودند که جنازه‌های شهدا را کشف و تشخیص هویت می‌کردند و پیکرهای کاملاً سوخته، بی‌پلاک که حتی نمی‌شد از آن‌ها انگشت‌نگاری کرد به پایگاه آورده می‌شدند و این گروه وظیفه داشتند تا به هر طریقی که شده هویت اجساد شهدا را شناسایی کنند و پس از بررسی‌های دقیق و قطعی به خانواده‌هایشان خبر و تحویل دهند و... لینک دانلود قانونی؛ https://upera.shop/ref/9Ulv/b9IDkd0k ____________________ @myshohada
زخمی شده بود. پایش را گچ گرفته بودند و توی بیمارستان مریوان بستری بود... بچه‌ها لباس هایش را شسته بودند، خبرنگار که رفت، بلند شد برود لباس های آنها را بشوید گفتم: برادر احمد، پاتون رو تازه گچ گرفتن ،اگه گچ خیس بشه پاتون عفونت میکنه! گفت: هیچی نمیشه! رفت توی حمام و لباس های بچه ها را شست... نصف روز طول کشید! گفتیم الان تمام گچ نم برداشته و باید عوضش کرد اما یه قطره آب هم روی گچ نریخته بود! وقتی که اومد می‌گفت: «مال بود، مواظب بودم خیس نشه» ___________________ @myshohada
📚 نویسنده در این کتاب، هنرمندانه به تبیین ماهیت واقعی فرقه ضاله بهائیت و تشکیلات مافیایی آن پرداخته و ضمن روایت این داستان واقعی به شیوه های فریبکارانه این شیادان اشاره می ورزد به طوری که خواننده را آنچنان با قصه خود همراه می سازد که از خود می پرسد، این اتفاق چگونه حادث شد. 📂برشی از کتاب: مثل یک ماشین خودکار به دستور ‌تشکیلات عمل می کردم و تازه واردان را به تسجیل شدن تشویق میکردم . می دانستم تا زمانی که تسجیل نشوند در خانه آسایش نخواهند داشت ، این اجبار ها به حدی ماهرانه انجام می‌شد که قابل تشخیص نبود آنها به شدت معترض بودند که در بهائیت همه تعلیمات زیبا فقط یک شعار است و این دروغ محض است که بهائیان مختارند دین خود را در پانزده سالگی انتخاب کنند. نویسنده:مهناز رئوفی انتشارات:کیهان ________________ @myshohada