eitaa logo
مجله هنر و سرگرمی
401 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
19 فایل
ایدی ارتباط مدیر کانال https://eitaa.com/Madar1230 @n1z2r3e4g5h6e7e8h7
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مرد، در میانه‌ی میدان چه می‌کنی؟! در لابلای جنگل و باران چه می کنی؟! میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه در ورزقان و در مه و بوران چه می‌کنی؟! دل کنده از اوامر و دستور و پایتخت در نقطه‌های مرزی ایران چه می‌کنی؟! ای هفت‌روز هفته، به فکر ضعیف‌ها همشانه ی فقیر و ضعیفان چه می‌کنی؟! تهران اگر که شهر و مقرّ ریاست است پس در میان ایل و دهستان چه می‌کنی؟! - | شـــعر ♥️
💔سروده نجیب بارور، شاعر افغانستانی درپی شهادت سید ابراهیم رئیسی بمان برادر من، وقت، وقت رفتن نیست بمان، شتاب مکن، وقت، وقت مردن نیست هنوز جنگ من و جنگ ما تمام نشد هنوز فرصتِ این‌گونه رخت‌بستن نیست اگرچه قصه‌ی ما، قصه‌ی شهادت ماست اگرچه مرگ در این راه گَردِ دامن نیست مباد خاطر ما بشکند بدون شما مباد گریه بیاریم، وقت شیون نیست! یکی برفت و هزاران دوباره برخیزد سپاه می‌رزمد گر در آن تهمتن نیست شهیدِ خدمت مردم‌شدن سزای دل است که هیچ خوشه چنین در تمام خرمن نیست به خاک دفن شدن، لذتِ مبارزه است مباد این‌که بمانیم، و خاک میهن نیست بمان برادر من، تا نهایتِ این راه نرو که طاقت لبخندهای دشمن نیست - | شـــعر ♥️
کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان کاش بیدار شوم، اول اخبار تو باشی سرزده، سر زده باشی به دو تا شهر و دهستان رفته باشی سفر خارجه و زود بیایی بروی باز به محروم‌ترین نقطۀ ایران با عبای گِلی و عینک و عمامۀ خاکی پای درد دل مردم بنشینی کف میدان! -زاهدان- تا به کسی خسته نباشید بگویی یا کلنگی بزنی مدرسه‌ای را به مریوان... :: کاش بیدار شوم، زائر مشهد شده باشم شب میلاد رضا باشد و خوش باشم و خندان کاش بیدار شوم، زیرنویس خبر امشب فقط از باد بگوید، فقط از بارش باران -
‍ دیشب همه شب دست در آغوش سلامت و امروز همه روز تمنای سلامی |صبحتون بخیر و پر برکت🌸🌿 - | شـــعر ♥️
سفرت به خیر؛ اما تو و دوستی، خدا را چو از این کویر وحشت، به سلامتی گذشتی به شکوفه‌ها، به باران برسان سلام ما را... - | شـــعر ♥️
امروز روز تکریم بازنشتگان عزیز است این روز را به همه بازنشستگان عزیز که سرمایه های اجتماعی جامعه محسوب می شوند با چند بیت با رویکرد تبریک عرض می کنم. حکم آزادی پس از سی سال و اندی کار و زحمت گرفتم حکم آزادی زدولت گمان کردم که آزادم از این پس شدم اما اسیر دست اقدس به دستم داده اسکاجی و ریکا بشویم ظرف ها را خوب و زیبا بدستم داده اقدس لیست اجناس کنارش نیز لبخندی پراحساس خرید خانه با این پول اندک برنج و مرغ و ماهی، شامپو پرژک صدای نق نقش دیوانه ام کرد فراری از زن و کاشانانه ام کرد برآرم از ته دل پر شراره کجایی ای اداره ای اداره مصطفی عابدی اردکانی (غروب)