eitaa logo
نشر ستاره ها
403 دنبال‌کننده
908 عکس
153 ویدیو
13 فایل
با این #ستاره_ها می‌توان راه را پیدا کرد. رهبر معظم انقلاب باشگاه مخاطبین انتشارات ستاره‌ها: @m_setareha ادمین: @seyedsajad35
مشاهده در ایتا
دانلود
نشر ستاره ها
#نظرات_شاخص 📍 «دریادل» کاریزما دارد! ✍ محبوبه سادات رضوی‌نیا / نویسنده و منتقد ادبی به ندرت پی
کتاب پر از صحنه‌پردازی‌های قوی و البته غیرمستقیم برای بازنمایی نبودِ ملموس مردان در زندگی چنین زنانی است: «خانه‌مان رنگ زندگی نداشت. رطوبت دیوارها بیشتر شده بود. اتاق‌ها بوی نا می‌داد. چراغ والور هم روشن نبود که رطوبت خانه را بگیرد.»(٢) هم‌چنین این تصویرها که راوی از گوشه گوشه‌ی زندگی‌اش ارائه می‌دهد با زبان بی‌زبانی به ما می‌گوید که آوارگی‌های ذهنی و روحی خانواده‌ی شهیدان مفقود علاوه‌ای ناگوار است بر بی‌سرپرستی والدین، همسران و فرزندان آن‌ها. او درد بزرگ بی‌توجهی و فراموش شدن شهدا و خانواده‌هایشان را از دریچه جملاتی ساده با ما به اشتراک می‌گذارد: «عکس توی حجله‌ی آلومینیومی از آفتاب سفید شده بود. تکتم گلدان‌های کوچک حجله را پاک می‌کرد. از قم گرفته بودمشان. چند بار عکس را عوض کرده بودیم. این داستان همه‌ی حجله‌ها بود... .»(٣) او حتی از تبعات جنگ بر زندگی بقیه‌ی مردم هم دلگیر و ناخشنود است و با لحن غمگینی قصه‌ی آن‌ها، از جمله خواهرانش را این‌طور باز می‌گوید: «از آپارتمان‌های جنگ‌زده‌ها بدم می‌آمد. ویران‌تر از چیزی بود که شنیده بودم.»(۴) و «هر روز از تعداد جوان‌ها کم می‌شد و بر تعداد زن‌های بی‌همسر و بچه‌های یتیم اضافه می‌شد. محبوبه هم آمد و کنار من و منصوره نشست. عکس تقی آقا بافندگان را کنار عکس ابوالفضل و محمدآقا گذاشتیم.»(۵) از دیگر نکات مهم روایت بانوی عاشق و دریادل که او در بیان گفتمان و رفتار طنازانه‌ی شوهر نیز صریح و بی‌پرده است و به هیچ‌عنوان کم نمی‌گذارد. او نه تنها بین این دیالوگ‌ها هیچ حصار و دیواری قرار نمی‌دهد بلکه اتفاقاً با شجاعت حرفش را می‌زند. از سانسور بیزار است و حتی «در وقت بی‌قانون» باهاله، در پرده، لفافه‌دار و عفیف و باحیا از احساسات و عواطف زنانه در روابط خود با مردش سخن می‌گوید. او به اندازه‌ی کافی در وجودش غیرت و تعصب دارد و در عین حال دلیلی هم نمی‌بیند که از بیان مسائلی مثل شیطنت‌های شوهر جوانش در دوران نامزدی، خوردن قرص بارداری یا شرح جزییات درد زایمانش دست بکشد. او می‌داند همه‌ی این‌ها اجزاء غیر قابل انکار زندگی یک زن است و بدون ترسیم آن‌ها روایتش ناقص و نارس خواهد شد. از گفتن علاقه‌ی شدید همسر سپاهی‌اش به سریال زورو و تعقیب کردن بی‌کم‌و‌کاست ماجراهای آن از تلویزیون هم شرم ندارد چرا که تلویحاً قصد دارد این را بگوید که ابوالفضل رفیعی جانشین فرمانده لشگر 5 نصر اتفاقاً سخت در اندیشه‌ی فریادرسی به ضعفا و مبارزه با ظالمان و بی‌عدالتی است. او زندگی خود با شهید که آرام‌آرام سخت می‌شود را با صداقت تمام نشان می‌دهد و شوهرش را با تمامی اشتباهات، کم‌کاری‌ها و کاستی‌های گاه‌به‌گاه تعریف می‌کند و شخصیت او را چنان شفاف و دست‌یافتنی ارائه می‌دهد که سیر رشد شخصیتی او را به روشنی و گویایی به تصویر می‌کشد. در حقیقت احوالات شهید از زبان همسرش هیچ جزء ابهام آمیزی از زندگی‌اش باقی نمی‌گذارد و همان‌گونه که بوده و باید، نشان داده شده است و اتفاقاً همین نمایش وجه‌های مختلف شخصیت ابوالفضل رفیعی، او را از گم بودن و فقدان در ذهن مخاطبان کتاب (با این که شخصیت اصلی آن فاطمه دهقانی تعریف می‌شود) نجات می‌دهد و این نکته‌ی بسیار مهم و قابل توجه‌ی در سیره و سلوک یک روایت واقعی است. پایان بخش دوم ادامه دارد... کانال | @n_setareha