#نظرات_شاخص
📍«رؤیای بیداری» پر از نکتههای ریز و درشت!
✍ #حمید_درویشی / پژوهشگر و فعال فرهنگی
کتاب «رؤیای بیداری» خاطرات همسر شهید مدافع حرم مصطفی عارفی است. او به راستی، یک زن قهرمان است. از اول کتاب که ماجرای ازدواج است تا پس از شهادت همسر، پر است از نکتههای ریز و درشتی که گاهی آنها را تاریخ مصرف گذشته میدانیم. قهرمانان واقعی، همین زنان و مردانی هستند که توانستهاند خلاف جریان آب شنا کنند ولی در مسیر درست زندگی کنند.
تعصب زن و شوهر بر آنچه از تعالیم اسلامی فهمیدهاند در کنار نقش مؤثر یک زن همراه (تا بهشت) از جنبههای درسآموز این کتاب بود.
بیشک اما در فرآیند شهیدپروری، معمولاً همسر شهید تنها پاس آخر منجر به گل شهادت را میدهد و در این میان باید در کودکی و نوجوانی این شهید چه گذشته است. بیصبرانه مشتاقم بدانم!
راستی خوشدست است. نوع و اندازه قلم و طول خطها هم خوشخوان بود.
___
کتاب #رویای_بیداری
نویسنده: #نسرین_پرک
قیمت: ٣۵٠٠٠ تومان
خرید از: @kt_setareha
05132217768
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
#یادداشت_مخاطبین_ستاره_ها
#یادداشت_ستاره_ها
📍معامله آیتالله دستغیب با رزمندگان بسیجی!
✍ #حمیدرضا_صدوقی
آيا میدانستيد:
«گوهرفخرآفاق؛عضو تحت تعقيب شاخه شيراز فرقه تروريستى مجاهدين خلق(كه حكومت مدعى مبارزه باتروريسم فرانسه ٣٩سال است افتخار ميزبانى ستاد فرماندهى اين گروه وطن فروش در اوورسواواز پاريس رابه عهده دارد) ضمن بستن موادمنفجره به شكمش ومخفى شدن پشت درچوبى يك خانه متروكه دركوچه منتهى به مصلاى شهر،به كمين امام جمعه شيرازحضرت آيت الله سيدعبدالحسين دستغيب نشست وبا تظاهر به آن كه زنى حامله است عرض
حالی به امام جمعه دارد، پيش آمد و كمربند انفجاريش را منفجركرد»؟!
٢٠آذر، سى ونهمين سالگرد شهادت مظلومانه معلم اخلاق و مهذب نفوس؛شهيد محراب آيتالله دستغيب(ره)، گرامى باد. هم او که با آن صفای باطنی اش، در تجلیل از مقام مجاهدین راه خدا و رزمندگان اسلام در جبهههای غرب و جنوب کشور، با همان لهجه شیرین شیرازی و لحن گرم و پدرانهاش فرموده بود:
"...آهای بسیجی؛ خوب گوش کن چه میگویم. من میخواهم به تو پیشنهاد یک معاملهای را بدهم که در این معامله سرت کلاه برود! من دستغیب، حاضرم یک جا، ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو، و در عوض، ثواب آن دو رکعت نمازی را که تو، در میدان جنگ، بدون وضو، پشت به قبله، با لباس خونی و بدن نجس خواندهای، از تو بگیرم. آیا تو حاضر به چنین معاملهای هستی؟!"
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
#باشگاه_مخاطبین_ستاره_ها
#گزارش_تصویری
📍زندگی با کتاب به روش ستارهها!
وقتی کتاب دست اهلش برسد کلمات جان میگیرند.
برای هر ناشری خبر خوشی ست که مخاطبانِ کتابهایش، وقت بگذارند و بعد از خواندن کتابها دور هم جمع شوند و گپ و گفتی درباره کتابها داشته باشند.
شیرینی کار آنجاست که کتابها با جزئیات نقد و بررسی میشوند و مخاطبان خودشان را جای شخصیتهای کتابها میگذراند و جدول شخصیتهای داستان را میکشند و برای خودشان دنبال الگوسازی هستند. آنهم از زندگی شهدا و موثرین در شهادتشان.
با افتخار در تدارک فراهم کردن شرایط حضور دوستان جدیدمان در باشگاه مخاطبان ستارهها هستیم. به زودی خبر های خوشی در راه است...
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
پدرِ همکار خوبمان حسن آقای بابایی در icu بستری هستند. از همه شما عزیزان خواستاریم برای شفای عاجل ایشان دعا کنید و حمد و صلواتی قرائت فرمایید.
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
📚 #تجدید_چاپ
📕 #شهربانو به چاپ یازدهم رسید
رمانی بسیار خواندنی که به زیبایی احساسات مادرانه را به تصویر میکشد. حس مادری که با وجود دلبستگی و وابستگی شدید به فرزندش، او را راهی جبهه میکند و...
______
#کتاب_شهربانو
نویسنده: #مریم_قربان_زاده
قیمت: ٣٣٠٠٠تومان
خرید از: @kt_setareha
05132217768
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
#یادداشت_مخاطبین_ستاره_ها
#یادداشت_ستاره_ها
📍داور دقت کن!
💢 بیسلیقگی خبرگزاری دفاع مقدس خراسان در پی انتشار عکسی بهعنوان سند برتر دفاع مقدس
✍ #حمیدرضا_صدوقی / نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس
تخریب حس نسبت باعث شده است در ایران هیچکس در جای خود نباشد. وقتی در جامعهای نسبتها بههم میریزد و حس نسبت تخریب میشود دیگر هیچکس در جای خود نمیماند و همه میخواهند جای دیگری باشند. و این یک غصهٔ فرهنگی و یک قصهٔ تاریخی است که گویا از خیلی دور در جامعه ما ریشه داشته است. بشنوید از حکیم نظامی بزرگ:
خرابی درآمد به هر پیشهای
بتر زین کجا باشد اندیشهای؟
که پیشهور از پیشه بگریختست
به کار دگر کس درآویختست
بیابانیان پهلوانی کنند
ملکزادگان دشتبانی کنند
کشاورز شغل سپه، ساز کرد
سپاهی، کشاورزی آغاز کرد
جهان را نماند عمارت بسی
چو از شغل خود بگذرد هر کسی
خبرگزاری دفاع مقدس خراسان، عکسهایی را در چهلمین سالگرد دفاع مقدس بهعنوان سند برتر رونمایی میکند که ارزش سندی در حد صفر دارد.
من به عملکرد این خبرگزاری اعتراض میکنم که: «چرا از دفاع مقدس بد دفاع میکنی» اما هیچ کس، تاکید میکنم هیچ کس نسبت به این اعتراض منطقی، واکنش نشان نمیدهد.
این یعنی شماها، حساسیتتان را نسبت به جنگ از دست دادهاید، حالا به هر دلیل. اگر با همین روش جلو برویم، حال و روز تاریخنویسی جنگ مان خراب خواهد شد.
این وظیفه من، تا رسالت شما چه باشد.
🔻لینک انتشار خبر:
https://dnws.ir/430508
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
#نظرات_شاخص
📍 «دریادل» کاریزما دارد!
✍ #محبوبه_سادات_رضوی_نیا / نویسنده و منتقد ادبی
ارتباط دادنهای محکم و فکر شده بین قسمتهای مختلف متن و فاصلهبندیهای مناسب از نکات محکم دریادل در جذب ناخودآگاه مخاطب است. کاری که با قلم روان و پختهای نوشته شده و جملات کوتاه آن آرام و پیوسته خواننده را چنان با استواری به خود میخواند و جلو میبرد که هم خستگی در آن راه ندارد و هم لحن و زبان دلچسب آن مورد پسندش قرار میگیرد. تعلیقهای گاهبهگاه، پایانهای معمولاً با جملات زیبای هر فصل، ویراستاری بیعیب و نقص، پاورقیهایی با توضیحات کافی و روشن، دخالتهای زیرپوستی دوستداشتنی و مدیریت کنِ نویسنده در کنار جریانات و از همه تأثیرگذارتر توجه به لهجه و اصطلاحات محلی و بومینویسی، از دریادل یک نمونهی کامل و مطلوب از تاریخ شفاهی زنان قهرمان ساخته است.
_____
#کتاب_دریادل
نویسنده: #مریم_قربان_زاده
قیمت: ۴٧۵٠٠ تومان
خرید از: @kt_setareha
05132217768
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
#نظرات_شاخص
📍 «دریادل» کاریزما دارد!
✍ محبوبه سادات رضوینیا / نویسنده و منتقد ادبی
به ندرت پیش میآید که از کتابی خوشم بیاید و آن را برای خواندن دست بگیرم چون همیشه معتقد بودهام که بیبهرگی، هرزخوانی، آشفتهخوانی، پراکندهخوانی و نداشتن هدف در کتابخوانی نه تنها ما را از فواید مطالعه محروم میکند بلکه مقدار زیادی از وقت و انرژی جسمی و روحیمان را هم به هدر میدهد. این باور در گزیدهخوانیام آن قدر مهم و کلیدی بوده است که گرچه باعث شده تعداد کتابهایی که میخوانم کم شود اما در عوض طعم کتابهای خوب را بهتر و بیشتر بچشم. در حقیقت آداب مطالعه همان قدر برایم مهم است که موضوع کتاب.
«دریادل» که به دستم رسید طبق عادت همیشگی، برای انتخاب کردن یا نکردنش، اول از همه آن را ورق زدم و با کمال تعجب محو تماشای کلماتش شدم. جملاتش بهنظرم آن قدر آشنا و دلنشین آمدند که فقط خودم معنی این کتابشناسی شخصیام را میفهمیدم. خیلی زود زمانی برای خواندن آن در نظر گرفتم و بسیار دیر تمامش کردم تا لذت بهره بردن از یک اثر قوی و شریف تاریخ شفاهی در روح و روانم عمیقاً بماند. روایتی روان و سلیس از زندگی زنی که اتفاقاً بسیار هم معمولی است اما آنچنان صمیمانه و صادقانه بیان میشود که لاجرم بر هر ضمیری مینشیند و حتی اشک خوانندهی دلسپرده به آن را بارها و بارها در لابهلای صفحات متن جاری میکند. برای خود من واگویههای فاطمه دهقانی به وضوح مادر و کودکیهایم را به یادم آورد و به دفعات، خصوصاً زمان تماشای عکسهای آخر کتاب مرا گریاند. با نقل توأمان تلخ و شیرین او بود که تازه از عمق جان به این باور رسیدم که شهدا زندهاند و در زندگی ما حضورشان آن قدر محکم که مردگان واقعی ما تن جنباندگانیم.
دریادل از لحاظ ظاهری و محتوایی به دو فصل «زندگی» و «دوباره زندگی» تقسیم میشودکه به ماجراهای قبل و بعد از شهادت همسر راوی، یعنی ابوالفضل رفیعی میپردازد. شروع کتاب نقطهی جذابی برای همراه کردن مخاطبان آن است و راوی دقیقاً در همین نقطهی عطف مهم زندگیاش هم راستا و در کنار خود به معرفی دقیق جانشین فرمانده لشگر 5 نصر میپردازد. یک انتخاب هوشمندانه و مملو از ظرافت نویسنده که طبیعتاً بهره گرفته از ناخودآگاه روشن فاطمه دهقانی و سبک زندگی دریادلانهی اوست. این همکاری و همدلی خط به خط و صفحه به صفحهی کتاب، جوابهای مثبت و در جهت قوت محتوایی میدهد. بانوی معمولی این روایت که پابهپای زندگی با یک روحانی، مبارز انقلابی، جهادگر، رزمنده، جانباز، مفقودالاثر و شهید؛ با خلوص و معرفت تمام وجودش را به او میسپارد در پایان حیات به چنان تکاملی میرسد که دیگر ما سیمای یک زن عادی را در وی ندیده و به قهرمان بودنش با جان و دل (و اشکهایی که در غربت و تنهایی خود بر گونههایمان مینشاند) به شهادت مینشینیم. فاطمه دهقانی همهی جزییات سبک زندگی یک دختر، همسر، عروس و مادر خوب و شایسته را با حرف دلهایش به طرز ملموس، قابل باور و واقعیای روایت میکند طوری که خواننده در تمام لحظات خواندن کتاب با او همذاتپنداری کرده و به طعم توأمان تلخ و لطیفی از حیات میرسد. این روش و طریقهی زندگی که راوی در یادداشت کوتاه و صمیمانهی خطاب به شوهرش، همان ابتدای کتاب، از آن به عنوان چراغ راهی برای جوانان میهن یادآور میشود تصویری روشن از فضای زندگی ساده و بیبضاعت گذشته است که با پلی که به مدد اتفاقات پر فراز و نشیب تقویمی آرام آرام اما محکم و زیبا ساخته میشود به روزگاران پر نقش و نگار حال میرسد. با هنرمندی به آن اتصال میگیرد و روایت را زنده، پرشور و خواندنی میکند. فصل 2 کتاب شروع خوبی دارد اما درست از همین ورود به زندگی پس از «کبوتر شدنِ»پدر بچهها، سختی ایام به تدریج وارد شیبی نسبتاً تند میشود و صحنههای ناراحتکننده، غمانگیز و دردناک یکبهیک ظاهر میشوند. هر قدر نیمهی اول کتاب از شوخیهای ابوالفضل رفیعی و شادی وجود او سرشار است نیمهی دوم از صورت سرخ و اشکآلود فرزندانش و غصههای بانوی دریادل او خواهیم شنید. زنی که در کنار خوب همسرداری، بچهداری و خانهداری کردن؛ بیادعا و ایثارگرانه سختیها و زخمهای زندگی را در تنهاییهایش به جان میخرد و ما را با گفتاری دلنشین و نگاهی زنانه از چالشهایی که مادران و همسران رزمندگان و شهدا با آنها روبهرو بودهاند آگاه میکند: «بدترین چیزی که میتوانست به خیالهای شیرین من پایان بدهد جنگ بود.»(١)
پایان بخش اول
ادامه دارد...
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha
نشر ستاره ها
#نظرات_شاخص 📍 «دریادل» کاریزما دارد! ✍ محبوبه سادات رضوینیا / نویسنده و منتقد ادبی به ندرت پی
#نظرات_شاخص
#بخش_دوم
کتاب پر از صحنهپردازیهای قوی و البته غیرمستقیم برای بازنمایی نبودِ ملموس مردان در زندگی چنین زنانی است: «خانهمان رنگ زندگی نداشت. رطوبت دیوارها بیشتر شده بود. اتاقها بوی نا میداد. چراغ والور هم روشن نبود که رطوبت خانه را بگیرد.»(٢) همچنین این تصویرها که راوی از گوشه گوشهی زندگیاش ارائه میدهد با زبان بیزبانی به ما میگوید که آوارگیهای ذهنی و روحی خانوادهی شهیدان مفقود علاوهای ناگوار است بر بیسرپرستی والدین، همسران و فرزندان آنها. او درد بزرگ بیتوجهی و فراموش شدن شهدا و خانوادههایشان را از دریچه جملاتی ساده با ما به اشتراک میگذارد: «عکس توی حجلهی آلومینیومی از آفتاب سفید شده بود. تکتم گلدانهای کوچک حجله را پاک میکرد. از قم گرفته بودمشان. چند بار عکس را عوض کرده بودیم. این داستان همهی حجلهها بود... .»(٣) او حتی از تبعات جنگ بر زندگی بقیهی مردم هم دلگیر و ناخشنود است و با لحن غمگینی قصهی آنها، از جمله خواهرانش را اینطور باز میگوید: «از آپارتمانهای جنگزدهها بدم میآمد. ویرانتر از چیزی بود که شنیده بودم.»(۴) و «هر روز از تعداد جوانها کم میشد و بر تعداد زنهای بیهمسر و بچههای یتیم اضافه میشد. محبوبه هم آمد و کنار من و منصوره نشست. عکس تقی آقا بافندگان را کنار عکس ابوالفضل و محمدآقا گذاشتیم.»(۵)
از دیگر نکات مهم روایت بانوی عاشق و دریادل که او در بیان گفتمان و رفتار طنازانهی شوهر نیز صریح و بیپرده است و به هیچعنوان کم نمیگذارد. او نه تنها بین این دیالوگها هیچ حصار و دیواری قرار نمیدهد بلکه اتفاقاً با شجاعت حرفش را میزند. از سانسور بیزار است و حتی «در وقت بیقانون» باهاله، در پرده، لفافهدار و عفیف و باحیا از احساسات و عواطف زنانه در روابط خود با مردش سخن میگوید. او به اندازهی کافی در وجودش غیرت و تعصب دارد و در عین حال دلیلی هم نمیبیند که از بیان مسائلی مثل شیطنتهای شوهر جوانش در دوران نامزدی، خوردن قرص بارداری یا شرح جزییات درد زایمانش دست بکشد. او میداند همهی اینها اجزاء غیر قابل انکار زندگی یک زن است و بدون ترسیم آنها روایتش ناقص و نارس خواهد شد. از گفتن علاقهی شدید همسر سپاهیاش به سریال زورو و تعقیب کردن بیکموکاست ماجراهای آن از تلویزیون هم شرم ندارد چرا که تلویحاً قصد دارد این را بگوید که ابوالفضل رفیعی جانشین فرمانده لشگر 5 نصر اتفاقاً سخت در اندیشهی فریادرسی به ضعفا و مبارزه با ظالمان و بیعدالتی است. او زندگی خود با شهید که آرامآرام سخت میشود را با صداقت تمام نشان میدهد و شوهرش را با تمامی اشتباهات، کمکاریها و کاستیهای گاهبهگاه تعریف میکند و شخصیت او را چنان شفاف و دستیافتنی ارائه میدهد که سیر رشد شخصیتی او را به روشنی و گویایی به تصویر میکشد. در حقیقت احوالات شهید از زبان همسرش هیچ جزء ابهام آمیزی از زندگیاش باقی نمیگذارد و همانگونه که بوده و باید، نشان داده شده است و اتفاقاً همین نمایش وجههای مختلف شخصیت ابوالفضل رفیعی، او را از گم بودن و فقدان در ذهن مخاطبان کتاب (با این که شخصیت اصلی آن فاطمه دهقانی تعریف میشود) نجات میدهد و این نکتهی بسیار مهم و قابل توجهی در سیره و سلوک یک روایت واقعی است.
پایان بخش دوم
ادامه دارد...
کانال #نشر_ستاره_ها | @n_setareha