eitaa logo
عِشق‌ِ اَلَست`
208 دنبال‌کننده
940 عکس
923 ویدیو
4 فایل
بس‌است‌در‌صف‌محشر‌مُحِب‌عشق‌تو‌بودن! تقدیم‌به‌ساحتِ‌مقدس‌حضرتِ‌صاحب‌وجَدعزیزشون♥️!
مشاهده در ایتا
دانلود
شـامِ شهـادت ریحانة‌النبي و پویـش ايـران ِ همـدل .
امشب گمان کنم نرود سمت کربلا ؛ حالش بد است ، مادرمان رو به قبله است ..
آستـان ِ مُقـدس ِ امامـزاده علـي اکبـر ِ چیـذر .
به یاد دوست و محبوبم ، شب را به روز آوردم . گویی که بار اندوه‌های‌گذشته بر دوشم سنگینی می‌کند . پایان دوستی‌ها هجران است . ولی همه‌ی غم‌ها در مقابل مرگ عزیز ، اندک می‌نماید . از دست دادن فاطمه‌'س بعد از رسول خدا'ص گواه ناپایداری الفت‌ها در این دنیاست . من نیز روزی از یاد‌ها خواهم رفت و فراموش خواهم شد . یاران یکی پس از دیگری ، راهی دیار خاک خواهند شد . و هنگامی که روزهای زندگی من نیز سپری شود ، ناله‌ی سوگواران چندان نخواهد پایید . - شعری برخواسته از سوزدلِ امام علی'ع در کنار مزار همسرشان حضرت فاطمه‌ی زهرا'ع | کتاب علی از زبان علی |
-از حالِ درهمِ امشبِ رایة العباس که یکی درمیون التماس قلبمون بین «ممنونم...اگر نروی» و «ببین! می‌توانی بمانی... بمان» دست و پا می‌زد که بگذریم.‌. -از سؤالی که پیرغلام ابی‌عبدالله آخرِ پیش‌منبر مطرح کرد و تا همین لحظه با ذهنمون کلنجار می‌ریم که نه... منظورش یه چی دیگه بود که بگذریم -از اینکه شروع روضه‌ با مدح یعنی قراره از بلندی پرت بشی و صدای شکستن استخونات رو آه بکشی که بگذریم -از اینکه روضه یه شکلی می‌ره جلو که کلمه می‌باره رو سرت و کلمه‌ها وجهِ اشتراكِ التماس دارن که بگذریم -از اینکه «حالا فهمیدی...؟!» و کاش نفهمیده باشی که بگذریم -از اینکه دستِ گدایی بلند کنی پایِ «چادرت را بتکان» و سرِ هر «ای مادر» یه نفسِ خسته بکشی که بگذریم -از اینکه «واأماه» ضجه بزنی... «بُنیَّ» زار بزنی... «اباعبدالله» صدایش کنی... «همه شب نهاده‌م سر» به امید استخوانی سر کج کنی... «خودت را به من بده» ضربانِ قلبت را حس کنی... «هرکه خود را سگِ کویِ تو نخواند» نباشی... و آخرش «جان بستان.» نامش را آه بکشی و ... «آنِ» لحظات در بهشت نفس زدن را با تمام سلول‌هایت احساس کنی... خلاصه از این ذکرِ همیشه مُدام که نمی‌شود هم بگذری... اگر بگذری ... -از اینکه آن دم آخر پایِ گودال... رگ به رگ‌ت بسوزد و هوار بکشی که بگذریم... -از اینکه آخرِ ماجرا شبِ سوّم گره خورده با او که داعیه‌دارِ جنون و اشك است که بگذاریم... +از اینکه آه به آه اُمّاه صدایش کنی و روضه‌خوان شرحِ «یوماه» بخواند برایت و تو یک پلان را قتلگاه باشی ... یک پلان کنار طفلِ معصوم‌هایی که امشب صدایِ یایومّاه‌شان قطع نمی‌شود... و یك پلان هم خودت همان بچه‌ای باشی که مادرش را به اضطرار صدا می‌زند ... قلبت نفس به نفس آب می‌شود اما از این کلمه نمی‌شد... نمی‌توانستم بگذرم !
-ذکرِ امشب؟! +سَر تر از هر آنچه حروف و هرآنچه کلمه!