باید زِ من آموخت ره و رسمِ اسیری
عمریست که در دامم و صیاد ندارم
#کلیم_کاشانی
@nabestaan
هر لبش گاهِ تبسم معجزی دارد جدا
یک لبش جان می ستاند،یک لبش جان میدهد
#کلیم_کاشانی
@nabestaan
به تكلّم،به تبسّم،به خموشی،به نگاه
می توان بُرد به هر شيوه دل آسان از دست
#كليم_كاشانی
@nabestaan
هر چه بود از دل به غیر نقش ابروی تو رفت
عاقبت زین مسجد ویران، همین محراب ماند
#کلیم_کاشانی
@nabestaan
ما را که به تزویز و حیلِ نیست،سروکار
آن صید حلال است ،که در دام نگیریم
#کلیم_کاشانی
@nabestaan
ما را که به تزویز و حیلِ نیست،سروکار
آن صید حلال است ،که در دام نگیریم
#کلیم_کاشانی
@nabestaan
تا چشم تو دیدیم، ز دل دست كشیدیم
ما طاقت تیمارِ دو بیمار نداریم
#كلیم_کاشانی
@nabestaan
آنچه از لشکر تاتار ندیدست کسی
من ز یک تار از آن زلف پریشان دیدم
#کلیم_کاشانی
@nabestaan
بیشتر از همه مرغ دل ما را کُشتی
جرمش این بود که در دام تو بیدانه نشست
#کلیم_کاشانی
@nabestaan
بیکَسانیم، گذاری به سرِ ما که کند؟
مگر از گریه، گهی بگذرد آب از سر ما
#کلیم_کاشانی
@nabestaan
بیکسانیم، گذاری به سرِ ما که کند؟
مگر از گریه، گهی بگذرد آب از سرِ ما
#کلیم_کاشانی
@nabestaan