عاقلان پا مگذارید به میخانهیِ عشق
داغ صد مُهرِجنون خورده به پیشانی ما
#محمد_سهرابی
@nabestaan
وعده ی وصل تو میپرورم اندر سر خویش
میگذارم به سر خویش کلاهی، گاهی..
#محمد_سهرابی
@nabestaan
یک مصرع است حاصل عمری که داشتم
یار آمد و گرفت و به بندم کشید و بُرد
#محمد_سهرابی
@nabestaan
قبولم میکند در پیریام محراب آغوشت
به مسجد میرسند آخر، چو میپوسند قرآنها
#محمد_سهرابی
@nabestaan
غریق را چه سخن غیر دستوپا زدن است؟
نبین سکوت مَرا، غرق احتیاجم من...
#محمد_سهرابی
@nabestaan
بر گردنم نمانده ز خُـمخانه هیچ حق
یک استکان زدم، دو سه دریا گریستم
#محمد_سهرابی
@nabestaan
یاغی نِیَم، تَرّحُمی، ای پادشاهِ حُسن
گردن، کشیدهام که تماشا کنی مرا
#محمد_سهرابی
@nabestaan
نازنـینا کعبـهٔ حُسنِ تو ارکانش خطاست
خنده کوته، اخم جدی، سایه سنگین، قهر زود
#محمد_سهرابی
@nabestaan
خلقی از چشم و لب و زلف به راهی رفتند
من کمربسته عشقم، ز میان خواهم رفت
#محمد_سهرابی
@nabestaan
غریق را چه سخن غیر دستوپا زدن است؟!
نبین سکوت مرا، غرق احتیاجم من
#محمد_سهرابی
@nabestaan
چنیـن که تَنـگ گرفته است این جهان بر ما
لبی که قسمت ما میشود لبِ گور است
#محمد_سهرابی
@nabestaan
عباس خفته است که برپاست حرمله
این فتنه از خسوف قمر آب میخورد
#محمد_سهرابی
@nabestaan