🔰#تحلیل_سیاسی
🔴 سهگونه کنش؛ سازش،جنگ و مقاومت
✍#سعدالله_زارعی
🔸دیگر سازش یک «کنش انفعالی» نسبت به قدرت طرف مقابل و بهرسمیت شناختن آن با هدف ایمن بودن از آسیبهای آن و احیاناً بهرهمندی از فرصتهای آن میباشد و متقابلاً جنگ یک «کنش فعال» نسبت به قدرت مقابل و به مصاف آن رفتن با هدف تغییر آنی و سریع ساختارهای قدرت میباشد.
🔸آن که کنش انفعالی دارد، در همه موارد و زمینهها منفعل است و آن که کنش فعال دارد، در همه موارد و زمینهها تهاجمی عمل میکند. آنچه نوشته شد، بیان مختصر تئوریک وضعیتی است که در فضای عینی جهان وجود دارد و بهطور متوالی و انبوه به تجربه درآمده است و لذا مخاطب امکان این دارد که نتیجه این دو الگوی فعال و منفعل را ببیند و به داوری درست برسد.
🔸اما واقعیت این است که جهان و از جمله جهان اسلام را نمیتوان و نباید با دوگانه سازش و جنگ معرفی کرد؛ گونههای دیگری هم وجود دارند و یکی از گونههای مهم دیگر، «مقاومت» است.
🔸کنش «مقاومت» نه کنش سازش است و نه کنش جنگ. کنشی عقلانی و واقعگرا است که نه با سازشکاری، به جریان زور و ظلم و سلطه ناروای مستکبران عالم کمک میکند و نه بیمحابا و بدون پیدا کردن راههای غلبه بر نظام ظالمانه، وارد میدان میشود و میگوید «هرچه شد، شد».
🔸کنش مقاومت، کنش «عقلانی»، «واقعگرایانه» و «آرمانی» است و در واقع ترکیب این سه عنصر میباشد. کنشی عقلانی است؛ به این معنا که با نگاه به هزینههای سنگین و خسارات دو کنش سازش و جنگ، شیوهای تضمینشده نسبت به ایجاد فضائی جدید است که در آن نه تسلیم به زور باشد و نه توأم با ایجاد فضاهای کور و پرهزینه باشد. کنش مقاومت برخلاف کنش جنگ، روابط خود را با جهان قطع نمینماید و گزینه آن جز در موارد خاص، صندلی خالی نیست اما تحمیلهای زورمندان را هم قبول نمیکند و با ایجاد موقعیتهای جدید در عرصه جهانی، خواستههای خود را علیرغم نظر زورمندان پیش میبرد.
🔸 کم نیستند کسانی که ایران را به بنسلمانیسم و یا به بنلادنیسم دعوت میکنند و هر دو دسته هم از محاسبه و خرد جمعی و امثال این کلمات استفاده مینمایند، اما انتخاب ایران «مقاومت» است. منطق مقاومت نه تحریک کردن و نه تسلیم شدن است. بر اساس کنش مقاومت، ایران به مراتب سنگینتر از ضربهای که روز شنبه پنجم آبانماه دریافت کرده، ضربه خواهد زد.
#یادداشت_روز_کیهان
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "ناب" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/nabnabnab
🔰#تحلیل_سیاسی
🔥♨️🔥 چرا آمریکا، اسرائیل و حوزه عربی نگران تحولات سوریه هستند؟ (۱)
✍#سعدالله_زارعی
🔸جدای از اینکه تحول راهبردی هفتم تا هجدهم آذر ماه سوریه بر مبنای طراحی شناخته شده و مستند چند ساله صورت گرفته است، آینده سیاسی و حکمرانی و مناسبات خارجی سوریه در هالهای از ابهام قرار دارد. اجلاس فوری کشورهای عربی در اردن و بیانیه نهائی آنها و اظهارات افراد ارشد تحریرالشام و اظهارات مقامات آمریکایی و مواضع و عملکرد رژیم صهیونیستی مجموعاً از «نگرانی» حکایت میکند. بر این اساس واقعاً تصویر روشنی از آنچه خواهد شد وجود ندارد. افراد ارشد تحریرالشام ضمن خویشتنداری زیاد در بیان مواضع، سعی کردهاند با وعدههای پررنگ اقتصادی نظیر افزایش ۴۰۰ درصدی حقوقها، داخل را تحت کنترل قرار دهند و با وعده «شکل دادن به دولتی تکنوکرات» نگرانیهای طرفهای مختلف خارجی را برطرف نمایند اما به همان اندازه که عمل به وعده حل اقتصادی ـ به دلیل محدودیت شدید منابع مالی ـ غیرممکن میباشد، تحقق وعده شکلگیری دولتی تکنوکرات ـ عملگرا ـ هم که خواسته مشترک غربیها و کشورهای عربی میباشد، دور از دسترس است. در میان گروههای چهار یا ششگانه شکلدهنده به گروه تحریرالشام هم درباره دولت عملگرا توافق وجود ندارد، چه رسد به حدود ۱۵ گروه اصلی که در بخشهای مختلف سوریه فعال هستند.
🔸تخلف از وعده قبلی تحقق یک خلافت اسلامی هم مدعیان حکومت جدید را با چالش اساسی امنیتی داعش مواجه میگرداند. هماینک و با از بین رفتن زندانها، لااقل ۲۰ هزار نیروی داعش در سوریه بهخصوص در نواحی شرقی و شمالی سوریه حضور دارند و در کمین گروههای تحریرالشام نشستهاند. این موضوع مهم است و سران مدعی حکومت در دمشق را در صورت پذیرش دولتی تکنوکرات تحت فشار شدید قرار میدهد و وضع داخلی را از کنترل آنها خارج میکند. همین چند روز پیش بیانیهای علمایی با دهها امضا از کشورهای مختلف خطاب به سران تحریرالشام صادر گردید که در آن بر تأسیس یک دولت مذهبی و احیاء خلافت تأکید شده بود. گروه مدعی حکومت در دمشق با فشار امنیتی داعش و مطالبه علمایی که هر کدام در واقع پدران مذهبی تروریستهای تکفیری کشور خود بوده و در ترکیب گروههای تروریستی سوریه سهم دارند، چه میخواهد بکند؟ تحریرالشام بزرگی این چالش را میداند.
🔸در سطح همسایگان و تا دوردستها در حوزه عربی و اسلامی، احیاناً تنها ترکیه ایده خلافت را پشتیبانی میکند اما اولاً نه خلافتی از جنس داعش و نه با مرکزیت دمشق، ترکیه ایده «خلافت تکنوکراتیک سنی با مرکزیت آنکارا» یا شهری دیگر در ترکیه را مطلوب میداند. این ایده که منحصر به رهبران حزب عدالت و توسعه ترکیه میباشد، از یکسو خلافتی شریعتمدارانه از نوع آنچه داعش دنبال مینماید را رد میکند و از سوی دیگر بازخیزی خلافت از نوع اموی را رد مینماید. بنابراین میتوانیم بگوئیم فعلاً همه آنانکه در سرنگونی دولت اسد به هم رسیده بودند، در شکل دادن به «یک حکومت جایگزین» دچار اختلاف میباشند و این، سوریه را با چالش «استقرار» و چالش دولت مستقر مواجه میگرداند.
🔸الان کم و بیش مشخص شده همه آنانکه برای سرنگونی دولت متحد مقاومت همداستان و همدست شدهاند در مورد «جایگزین»، یا ایده مشترکی نداشتهاند یا آنچه در عمل با آن مواجه گردیدهاند، ایده مشترک آنان را بر باد داده است. این را میدانیم که در داخل گروههای مسلح تروریستی سوریه اختلاف شدید وجود داشته و بارها کار به درگیری شدید مسلحانه میان آنان کشیده شده و این چیزی نیست که با پیروزی مشترک بر بشار حل شده باشد. برای گروههایی که به مسایل معنوی آراسته نیستند و در عین حال به دین تمسک مینمایند تا به قدرت دست پیدا کنند، صحنه پیروزی، صحنه امتیاز و سهمخواهی است. پس یک سطح اساسی تعارض در داخل است که ماهیتاً و نتیجتاً تعارض امنیتی میباشد و با تعارض چند حزب سیاسی متفاوت است.
🔸در تغییر دولت در سوریه، ترکیه خود را دایرمدار میبیند و در تدارک ایجاد یک دولت تکنوکرات و مذهبی وابسته به خود در سوریه است، به گونهای که مورد پذیرش منطقهای و بینالمللی قرار بگیرد و در آینده تقویتکننده تمایلات شریعتمدارانه در ترکیه نباشد، چرا که چنین تمایلاتی با ایدههای پانتورانی اردوغان و حزب عدالت و توسعه در تعارض بوده و مانع همکاری کشورهای سکولار ترک در دو سوی خزر با پروژه مذکور میشود. اما آیا تحقق دولتی تکنوکرات و مذهبی بر مدار ترکیه در سوریه به سادگی نوشتن عباراتی است که رجب اردوغان و هاکان فیدان روی کاغذ رقم زدهاند؟ مسلماً خیر. چرا که این ایده در داخل سوریه معارض دارد، در سطح منطقهای و بینالمللی هم معارض دارد. جمله دولتهای عربی حتماً زیر بار چنین ایدهای نمیروند و این هزینه ترکیه را به شدت بالا میبرد
🔻ادامه دارد...
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "ناب" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/nabnabnab
🔰 ایران، آنگونه که هست و آنگونه که دشمن تبلیغ میکند (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸آمریکا، رژیم غاصب اسرائیل و انگلیس که «دشمن» ایران و ایرانی هستند، کشور ما را در ذهن چگونه میبینند و در زبان چگونه میخوانند؟ خیلی از ما گمان میکنیم آمریکا ایران را همانطور میداند و میبیند که میگوید. خیلی از ما به تفاوت میان آنچه در حاصلجمع بررسی آمریکا از ایران به دست میآید و آنچه مصلحت آمریکا در بیان آن است، توجه نداریم. خیلی از ما به فنون عملیات روانی آشنا نیستیم و بیان رسانهای و تریبونی دشمنان خود را مبنای واقعی تجزیه و تحلیل دشمنان از خود قرار میدهیم! ما در چنین مواردی حتماً دچار خطا شده و در واقع به یک طعمه در برابر عملیات روانی تبدیل شدهایم. اما اینکه دشمن واقعاً درباره ما همانطور نمیاندیشد که بیان میکند، خیلی بدیهی است. هر چند در همان بیان رسانهای و تریبونی دشمن هم نوعاً مطالبی مطرح میشود که با اندکی دقت، واقعیت نگاه دشمن به ما آشکار میگردد.
آنچه امروز در عرصه فضای مجازی و پارهای از رسانههای غربی و مرتبطین داخلی آنها درباره قدرت ایران و قدرت جبهه مقاومت منتشر میشود، بیانگر آن است که ایران و سایر اعضا و ارکان جبهه مقاومت نسبت به گذشته ضعیف و در موضع «دفاعی» قرار گرفتهاند و جبهه مقابل آن یعنی نظام سلطه نسبت به قبل قویتر شده و در موضع «تهاجمی» قرار گرفته است.
🔸این خط تحلیلی پس از شهادت فخرالمجاهدین، سیدحسن نصرالله شروع شد و با سقوط دولت بشاراسد در سوریه به اوج خود رسید و تاکنون استمرار پیدا کرده است. حجم عظیم تبلیغاتی که در این خصوص صورت میگیرد بیانگر نیاز شدید آمریکا، اسرائیل و بهطور کلی غرب به چنین تصویری از ایران و جبهه مقاومت است و این نیاز به گونهای است که خرج کردن از اعتبار رسانهای آنان را بالا برده و برای «باورپذیر» کردن این داعیه از چنین سرمایهای خرج میکنند. مثلاً اینکه رژیم اسرائیل با نصب پرچم بر رویتانکهای خود به روستاهای بیدفاع سوریه سرازیر میشود و یا اینکه آمریکا با برافراشتن پرچم خود به روی چند تانک در مرز عراق و سوریه و انتشار تصویر در حال مانور آنها دست میزند، از چنین نیازی پرده برمیدارد وگرنه کیست که نداند اگر در استان قنیطره سوریه فقط به اندازه غزه، عناصر مقاومت وجود داشت، مانور نظامی بدون پرچم هم برای ارتش اسرائیل ممکن نبود و یا همه میدانند که عراق و آمریکا توافقنامه امنیتی دارند و پادگانهای آمریکا در الانبار و جاهای دیگر مورد حمایت ارتش و نیروهای امنیتی عراق هستند و از این رو مورد حمله زمینی قرار نمیگیرند تا آمریکا برای محافظت از آنها به مانور، آن هم با نصب پرچم خود روی تانکها نیاز داشته باشد. این یک شگرد ـ البته احمقانه ـ برای نشان دادن قدرت از سوی نیرویی است که طرف مقابل، آن را به چالش کشیده است. چه کسی نیاز به نشان دادن قدرت دارد؟ کسی که خود را در وضعیت آسیب ارزیابی میکند و میخواهد چارهای برای آن بیندیشد.
🔸دشمنان ایران؛ جمهوری اسلامی را از جنبههای مختلف نظامی، سیاسی و حتی اقتصادی قدرتمند ارزیابی مینمایند و براساس این ارزیابی، برنامه واقعی خود که اجتناب از درگیری نظامی با جمهوری اسلامی است، تنظیم میکنند اما در مقام بیان جوری ظاهر میشوند که تو گویی خود را برای درگیری با ایران آماده کردهاند! برای اینکه بدانیم دشمن بهطور واقعی درباره ما چه فکر میکند، ارزیابی مراکز مطالعاتی نزدیک به حاکمیت آمریکا که در سایتهای مطالعاتی آن میآید و برخلاف آنچه توسط رسانههای رسمی آن مثل فاکسنیوز و نیویورکتایمز منتشر میشود، جنبه عملیات روانی ندارد، واقعیت را تا حد زیادی منعکس مینماید. پژوهشکده «شورای آتلانتیک» که در سال ۱۳۴۰ توسط وزرای اسبق خارجه، دفاع و خزانهداری آمریکا تأسیس گردیده و کمک به تصمیمگیریهای اساسی در حوزه سیاست خارجی آمریکا را دنبال کرده است و بدینمنظور و بهخصوص پس از آنکه سیاستهای خارجی آمریکا در دهههای اخیر با چالشهای اساسی مواجه گردید، زنجیرهای از چهرههای خاص داخلی و خارجی را گردهم آورده تا ضمن ارزیابی وضعیت، به ترسیم افق و بیان بایدها و نبایدها در این حوزه بپردازد.
🔸این شورا وابسته به افراطیترین چهرههای حزب جمهوریخواه ـ نئوکانها ـ است، در آخرین ارزیابیهای منتشره خود در 18 آذر ماه موسوم به «نقشه راه دوحزبی آمریکا درباره ایران برای دولت بعدی آمریکا» مینویسد، این ارزیابیها حاصل دو سال کار دهها شخصیت برجسته آمریکایی ـ از دو حزب ـ و شخصیتهای برجسته آکادمیک خارجی مرتبط با آمریکاست.
🔻ادامه دارد...
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "ناب" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/nabnabnab
🔰 ایران، آنگونه که هست و آنگونه که دشمن تبلیغ میکند (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸در این گزارش به نقل از ژنرال «هربرت ریموند مکمستر» مشاور امنیت ملی ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری او، نوشته است «ما الان میدانیم سرمنشأ مشکلات کجاست. رویکرد آمریکا از آغاز دولت اول اوباما تا آخرین روزهای دولت بایدن ـ یعنی تا امروز ـ به هیچ وجه کارساز نبوده و الان زمان تغییر اساسی در رویکردها فرارسیده است.» این پژوهشکده که به اعتبار افراد و نهادهایی که آن را تأسیس کرده و افرادی که هماینک آن را اداره میکنند، مهمترین و نزدیکترین مرکز رایزنیهای امنیتی و سیاسی به هیئت حاکمه آمریکاست، در گزارش خود به نقل از مکمستر آورده است «هدف اول ما احیای بازدارندگی آمریکا در قبال ایران است به گونهای که دیگر قادر نباشد بهطور مستقیم یا با استفاده از شعبههای مقاومت در منطقه، علیه ما دست به عملیات بزند». خوب دقت کنید این اعتراف به از بین رفتن بازدارندگی آمریکا در مقابل ایران است. وی در عین حال میگوید لازمه تحقق چنین ایدهای «همکاری متحدان و شرکای راهبردی آمریکا در دو سطح بینالمللی و منطقهای است». و این اعتراف به این است که آمریکا به تنهائی از پس ایران برنمیآید. این گزارش که یک روز پس از سقوط دولت سوریه ـ و نه پیش از آن ـ منتشر شده است، میگوید «حق با ترامپ است که میگوید ایران، سرمنشأ هر مشکل برای آمریکاست.» در این گزارش به نقل از مک مستر آمده است «مطمئناً ایران، گستاخترین دشمن ما یا شاید دشمنی با قریبالوقوعترین خطر باشد... باید از این توهم دست برداریم که میتوانیم آنها ـ اعضای جبهه مقاومت ـ را دچار تفرقه کنیم و آنها را از هم جدا نمائیم» کمااینکه این گزارش به نقل از «صنم وکیل» کارشناس مشترک مؤسسه سلطنتی انگلیس چاتمهاوس و شورای آتلانتیک مینویسد «تنها راه متوقف کردن این روند، همکاری جمعی است. باید در دو سوی اقیانوس اطلس و به صورت راهبردی این کار را انجام دهیم؛ زیرا بدون اتخاذ یک راهبرد جمعی، مشکل [ما با] ایران همچنان به قوت خود باقی است و همچنان [این مشکل] تشدید خواهد شد. همانگونه که در دولتهای مختلف آمریکا شاهد این موضوع بودهایم». اینها اعتراف صریح افراطیترین و قدرتمندترین مخالفان ایران در هیئت حاکمه آمریکا به قدرت و اقتدار ایران میباشد.
🔸اگر قرار بود جبهه مقاومت بشکند و تضعیف شود، باید در کوچکترین ضلع آن یعنی غزه اتفاق میافتاد. غزه مساحتی به اندازه یکی از شهرستانهای متوسط ایران یا لبنان و یا سوریه دارد. از لحاظ توان مالی از همه جا ضعیفتر است، ارتباطات خارجی آن محدود به ارتباطات با دشمن خود یعنی رژیم میباشد. از سال ۱۳۸۴ بهطور پیوسته و به مدت ۱۹ سال در وضعیت ممنوعیت دریافت هر نوع کمک از خارج بوده است. در طول ۲۰ سال گذشته ده بار در معرض جنگ سنگین قرار گرفته و هماینک طولانیترین و پرشدتترین جنگ علیه خود را تجربه میکند. رژیم اسرائیل به مدد آمریکا، وحشیانهترین جنایات را در مورد مردم این قطعه کوچک اجرا کرده است. در این مدت حجم تسلیحاتی که از سوی آمریکا، آلمان و انگلیس به این رژیم سرازیر شده از ۱۲۰ هزار تن فراتر رفته و همه این حجم علیه غزه به کار گرفته شده است. خب اگر قرار بود مقاومت در جایی شکسته شود، اینجا باید غزه میبود؛
🔻چرا که هیچکدام از اضلاع دیگر مقاومت حتی کرانه باختری شرایط غزه را ندارند. اما با وجود گذشت ۱۵ ماه از این جنگ، هنوز نظامیان اسرائیلی، هر روزه در بخشهای مختلف غزه، کشته میشوند و هنوز موشکهایی که در خود غزه تولید شدهاند، به تلآویو و نقاط دیگر رژیم غاصب شلیک میشود. با این وصف، چه کسی میتواند در پیروزی مقاومت در این خطه بر رژیم متجاوزی که در کشتار و تخریب از هیچ چیز فروگذار نکرده، کمترین تردیدی داشته باشد؟
🔻 ادامه دارد...
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "ناب" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/nabnabnab
🔰 ایران، آنگونه که هست و آنگونه که دشمن تبلیغ میکند (۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸رژیم غاصب و آمریکاییها، مقاومت لبنان را ـ علیرغم دادن هزینههای سنگین ـ
بسیار قدرتمند ارزیابی مینمایند، در رسانه وانمود میکنند حزبالله ضعیف شده و حتی قادر به بازسازی خود نیست! و این در حالی است که ارتش این رژیم، جرأت ندارد همان کاری که پس از سقوط دولت بشاراسد، هر روزه در سوریه انجام میدهد، در لبنان انجام دهد. چرا اسرائیل در سوریه به بمبارانها و پیشرویهای خود ادامه میدهد ولی در لبنان به آتشبس تن میدهد و حل مسئله خود در لبنان را مستلزم مذاکرات سیاسی و توافق ـ هر چند به آن هیچ اعتمادی نیست ـ و در واقع مستلزم کمک گرفتن از آمریکا، اروپا، کشورهای عربی و دیگران میبیند؟ چون در سوریه نیروی مقاومت وجود ندارد و نیروهای رسمی نظامی جولانی هم جرأت پاسخ به اسرائیل ندارند، اما در لبنان علیرغم آنکه ارتش قدرت مواجهه نظامی با اسرائیل ندارد، جنبش مقاومت وجود دارد که بدون توجه به ناترازی تسلیحاتی و نادیده گرفتن برتری تسلیحاتی دشمن، در مقابل آن میایستد و آن را به عقبنشینی وادار میکند. اما دشمنان با استفاده از «سپاه رسانه» تلاش میکنند این مقاومت را ضعیف شده معرفی کنند!
🔸آمریکا و عوامل آن تلاش میکنند تا سوریه را به گونهای معرفی کنند که گویا در آن یک دولت مقاومتی و یک ارتش مقاومتی و یک حزب مقاومتی وجود داشته و در مصاف با آنان شکست خورده است! اما خردمندان و افراد عادی با اندکی تأمل میدانند ارتش سوریه، هیچگاه ارتش مقاومت نبوده و خود را هم ارتش مقاومت نمیدانسته و در طول ۵۰ سال گذاشته حتی یک تیر به سمت مهمترین دشمن مقاومت که رژیم اسرائیل میباشد، شلیک نکرده و صدها بار تهاجم سنگین اسرائیل به خاک سوریه را بیپاسخ گذاشته است. هیچکس نیست که حزببعث سوریه و سیستمهای امنیتی سابق آن را بخشی از «مقاومت» به حساب آورد، چرا که همانطور که گفته شد، مقاومت بدون اعتقاد و التزام به مبارزه ضدصهیونیستی مفهوم ندارد و حزب بعث و ارتش بعث پس از جنگ 1973/ 1352 هیچگاه به سمت برخورد با رژیم ضدصهیونیستی نرفتهاند. بله سوریه از این جهت که همواره از طرف رژیم صهیونیستی تهدید میشد، بهمنظور بازداشتن آن از حمله به خود، به مقاومت کمک میکرد اما خود هیچگاه مستقیماً در موضع مقابله نظامی با رژیم غاصب قرار نگرفت. دولت سوریه و شخص بشاراسد در 22 سال اخیر کمکهای زیادی به حزبالله کردند و تا روز آخر روابط صادقانه و مستحکمی با جمهوری اسلامی ایران داشتند که هنوز شایسته توجه و تقدیر است، اما کارکرد قوای نظامی و امنیتی آن هیچگاه به کارکرد حزبالله یا کارکرد انصارالله یا کارکرد مقاومت عراق یا کارکرد سپاه پاسداران شبیه نبوده است. با این وجود، آمریکاییها و عوامل آن با برچسب مقاومتی زدن به ارتش و نهادهای امنیتی سوریه، تلاش میکنند مقاومت را شکستخورده نشان دهند!. راهحل واقعی سوریه برای دست یافتن به اقتدار چیست؟ راهحل بروز و ظهور واقعی جریان مقاومت در سوریه است که چندان دور نیست.
#یادداشت_روز
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "ناب" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/nabnabnab