🕊🕯🕊🕯🕊🕯🕊🕯🕊🕯🕊
─═ঊ ❥❥✶༻﷽༺✶❥❥ঊ═─
پس از وفات حضرت فاطمه (س)، امام علی(ع) ایشان را شبانه و در خفا تشییع و به خاک سپرد ولی در آن حالات درد دلهایی با خدای خود و رسول خدا کرد. اما این درد دل چه بود؟
مراسم دفن را در کمال خفا و پنهانی و با سرعت انجام دادند. مبادا دشمنان مطلع شوند و از دفن زهرا (علیهاالسلام) مانع گردند. اما همین که علی (علیه السلام) از دفن فارغ شد، غم و اندوه فراوان بر او هجوم آورد. ای خدا! چگونه یادگار رسول خدا را در زمین مدفون نمودم! چه همسر مهربان و با صفا و صداقت و پاکدامن و فداکاری را از دست دادم! خدایا بواسطه ی دفاع از من چه صدماتی را تحمل کرد! چقدر در خانه ام زحمت کشید! آه از دردهای درونی زهرا! آه از پهلوی شکسته و بازوی ورم کرده و کودک سقط شده ی زهرا! خدایا امیدوار بودم تا آخر عمر با همسر مهربانم بسر برم، اما افسوس و صد افسوس که مرگ در بین ما جدایی افکند، آه با کودکان یتیم زهرا چکنم؟. در تاریکی شب متوجه قبر رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) شد و عرض کرد: سلام بر تو ای رسول خدا، از من و از جانب دختر عزیزت که هم اکنون به خدمتت می رسد، و در جوارت مدفون شد، و زودتر از همه به تو پیوست. یا رسول اللَّه صبر من تمام شد، اما چاره ای ندارم، باید چنانکه در مصیبت تو صبر کردم در فراق زهرا (علیهاالسلام) نیز شکیبایی نمایم. یا رسول اللَّه تو در دامن من قبض روح شدی. دیدگانت را من بستم. من بودم که بدن شریفت را در قبر نهادم. آری صبر می کنم و میگویم: انا للَّه و انا الیه راجعون. یا رسول اللَّه آن ودیعه را که به من سپرده بودی هم اکنون به سویت بازگشت. زهرا از دست من ربوده شد. زمین و آسمان از نور و زیبایی افتاد. یا رسول اللَّه اندوه مرا پایانی نیست. خواب به دیدگانم راه ندارد. غم و غصه های من تمام نمی شود مگر این که بمیرم و به نزد تو بیایم. همانا غم و اندوهی است که از جراحت های قلب جاری می شود. غصه ای است که تهییج و تحریک شده است. انجمن با صفای ما چه زود از هم پاشید؟! درد دلم را با خدا می گویم. یا رسول اللَّه دخترت برایت خبر می آورد که امت اجتماع کردند و خلافت را از من گرفتند. حق زهرایت را غصب نمودند. یا رسول اللَّه احوال و اوضاع را با اصرار از فاطمه (علیهاالسلام) بپرس. زیرا چه بسیار درد دلهایی داشته که نتوانسته اظهار کند، ولی برای تو خواهد گفت. شاید خدا در بین ما و این مردم داوری کند. یا رسول اللَّه با تو وداع می کنم ولی نه از آن جهت که از بودن سر قبرت خسته شده ام، اگر از حضورت بروم نه از آن است که ملول شده ام. و اگر سر قبرت بمانم نه از آن جهت است که وعده های خدا را درباره ی صبر کنندگان باور نداشته باشم. باز هم صبر و شکیبایی از همه چیز بهتر است. یا رسول اللَّه اگر بیم چیره گی دشمنان نبود در آرامگاهت اقامت می گزیدم، و در این مصیبت بزرگ گریه و ناله می کردم. یا رسول اللَّه اوضاع ما چنین بود که ناچار شدیم دخترت را مخفیانه و در تاریکی شب به خاک بسپاریم. حقش را گرفتند و از ارث محرومش نمودند. یا رسول اللَّه، دردهای درونی خودم را به خدا عرض می کنم و این مصیبت دردناک را به شما تسلیت می گویم، درود بر تو و همسر مهربانم. (بحار ج ۴۳ ص ۲۱۱- ۱۹۳٫) علی (علیه السلام) از ترس دشمن قبر فاطمه را با خاک هموار نمود. صورت هفت یا چهل قبر تازه در نقاط مختلف درست کرد تا جای حقیقی آن شناخته نشود (بحار ج ۴۳ ص ۱۸۳٫) سپس به خانه برگشت. عمر و ابوبکر و سایر مسلمین، بامداد، به عزم تشییع جنازه به سوی خانه ی علی (علیه السلام) حرکت نمودند، ولی مقداد اطلاع داد که بدن زهرا دیشب به خاک سپرده شد. عمر به ابوبکر گفت: نگفتم که چنین می کنند؟ عباس گفت: چون خود فاطمه (علیهاالسلام) وصیت کرد که شبانه دفنش نماییم، بر طبق وصیتش عمل نمودیم. عمر گفت: دشمنی و حسد شما بنی هاشم تمام شدنی نیست. من تصمیم دارم قبر فاطمه را بشکافم و بر او نماز بخوانم. علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود: ای عمر به خدا سوگند اگر بخواهی چنین کاری را انجام دهی با شمشیر خونت را می ریزم. هرگز اجازه نمی دهم که بدن زهرا (علیهاالسلام) را از قبر بیرون بیاوری. عمر وقتی وضع را خطرناک دید از تصمیمش منصرف گشت. (بحارالانوار ج ۴۳ ص ۱۹۹٫)
《برگرفته از کتاب بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا (س) نوشته آقای ابراهیم امینی》
•┈••✾◆▪️✦✧✦▪️◆✾••┈•
❥═━┈•••°واے مادرم°•••┈━═❥
🕯 @nabzeeshgh🕯
#یا_زهــرا_س💔🍂
تو رفتے وروزگارِ حیدر بد شد
محڪوم، بہ مظلومیٺ ممتد شد
شمشیرِغلافے ڪه بہ بازوے تو خورد
در آخر سر سهم علے خواهد شد
#علےسٺ_اول_مظلوم_عالم
•┈••✾◆▪️✦✧✦▪️◆✾••┈•
❥═━┈•••°واے مادرم°•••┈━═❥
🕯 @nabzeeshgh🕯
اسم زهرا
آبروی عالم است
چون نگين خاتم است
اسم زهرا
يادگاری نبی ست
دلخوشیهای علیست
شهادت بانوی دوعالم
حضرت فاطمه زهرا(س) تسلیت🏴
•┈••✾◆▪️✦✧✦▪️◆✾••┈•
❥═━┈•••°واے مادرم°•••┈━═❥
🕯 @nabzeeshgh🕯
🕊▪️🕊▪️🕊▪️🕊▪️🕊▪️🕊
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
عواطف ميان على و زهرا از آن عواطف تاريخى جهان است ، بعد از رحلت زهرا(س ) على پيوسته مى سرود:
كنّا كزوجٍ حامةٍ فى ايكةٍ
مُتمتِّعينِ بصحَّةٍ و شبابٍ
مى گويد: ما مثل يك جفت كبوتر بوديم از يكديگر نمى توانستيم جدابشويم . ديگر روزگار است آمد ميان ما جدايى انداخت .
گاهى على شب تاريك مى رفت كنار قبرستان از دور مى ايستاد با زهراى محبوبش سخن مى گفت ، سلام ميگفت ، سلام مى كرد، بعد خودش گله مى كرد و بعد گله خودش را از زبان زهرا جواب مى داد:
ما لى وقفت على القبور مسلِّما
قبر الحبيبِ ولم يردَّ جوابى
چرا من ايستاده ام به قبر حبيبم سلام مى كنم و او به من جواب نمى دهد؟
حبيبُ مالك لا تردُّ جوابَنا اى دوست ! چرا جواب ما را نمى دهى ؟
انسَيتَ بعدى خُلَّةَ الاحبابِ؟ آيا چون از پيش ما رفتى دوستى را فراموش كردى ؟ ديگر ما در دل تو جايى نداريم ؟
بعد خودش جواب مى دهد:
قال الحبيبُ و كيف لى بجوابِكُم و ان رهينُ جنادلٍ و ترابٍ
دوست به من پاسخ گفت : اين چه انتظارى است كه كه از من دارى ؟ مگر نمى دانى كه من در زير خروارها خاك محبوس هستم ؟
زهرا وصيّت كرده بود: على جان ! مرا كه دفن كردى و روى قبرم را پوشاندى ، زود از كنار قبر من نرو، مدتى بايست ، اين لحظه اى است كه من به تو نياز دارم . على به دست خودش زهرا را دفن مى كند، بادست خود قبر محبوب را مى پوشاند، خاكها را مى ريزد و زمين را هموار و صاف مى كند. لباسهايش همه غبارآلود شده است . گرد غبارها را از لباسش مى پراكند. حالا نوبت اين است كه يك مدتى همين جور بايستد. فلمّا نقضَ يدهُ مِن تُراب القبرِ هاجَ به الحزن يعنى از كارهايش كه فارغ شد يكمرتبه غم و
اندوهها برقلب على روآورد. چه بكند؟ با كه حرف بزند؟ درد دل خودش را به كه بگويد؟ قبر پيغمبر نزديك است از پيغمبر كسى بهتر نيست .. رو مى كند به قبر مقدّس پيغمبر: السلام عليك يا رسول اللّه عنّى و عن ابنتِكَ النّازله فى جواركَ و السَّريعةِ اللِّحاق بكَ قَلَّ يا رسول اللّه عى صفيَّتِك صبرى يا رسول اللّه ، هم از طرف خودم و هم از طرف دخترت زهرا به شما سلام مى كنم . حال على را اگر مى پرسيد صبر على بسيار اندك شده است . بعد جمله اى مى گويد: و سَتُنَبِّئُكَ اِبنتُكَ بتطافِرُ اُمَّتك على هضمها يا رسول اللّه ! به زودى دخترت به تو خبر خواهد داد كه امّت تو بعد از تو با او چه رفتارى كردند
فلسفه اخلاق ، ص 249
•┈••✾◆▪️✦✧✦▪️◆✾••┈•
❥═━┈•••°واے مادرم°•••┈━═❥
🕯 @nabzeeshgh🕯
❦☀️❦✥🕊✥❦☀️❦
خدا مادرم را کجا میبرند
گمانم برای شفا میبرند.....😭
آجرک الله یا صاحب الزمان عج
یافاطمه الزهرا اغیثینی
•┈••✾◆▪️✦✧✦▪️◆✾••┈•
❥═━┈•••°واے مادرم°•••┈━═❥
🕯 @nabzeeshgh🕯
#فاطمه_جان
یادش بخیر بسترتــ
آن گـوشہ ےِ اتاق
حالا میان خانہ چہ
خالے ستــ #جای_تــو😔
•┈••✾◆▪️✦✧✦▪️◆✾••┈•
❥═━┈•••°واے مادرم°•••┈━═❥
🕯 @nabzeeshgh🕯
هدایت شده از ❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
#٢٢بهمنماه٩٧
❤️اینجاکرمانشاه❤️
ماهم آمدیم🇮🇷شیرمردان وشیرزنان شیعه وسنی همه باهم🇮🇷
❤️🇮🇷🇮🇷❤️🇮🇷🇮🇷❤️🇮🇷🇮🇷❤️
به کوری چشم اونایی که نمیتونن ببینن👊✊👊✊👊✊👊✊👊
❤️ @abalfazleeaam ❤️
هدایت شده از ❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
#٢٢بهمنماه٩٧
❤️اینجاکرمانشاه❤️
ماهم آمدیم🇮🇷شیرمردان وشیرزنان شیعه وسنی همه باهم🇮🇷
❤️🇮🇷🇮🇷❤️🇮🇷🇮🇷❤️🇮🇷🇮🇷❤️
به کوری چشم اونایی که نمیتونن ببینن👊✊👊✊👊✊👊✊👊
❤️ @abalfazleeaam ❤️
هدایت شده از ❤️اباالفضلیامافتخارمه❤️
#٢٢بهمنماه٩٧
❤️اینجاکرمانشاه❤️
ماهم آمدیم🇮🇷شیرمردان وشیرزنان شیعه وسنی همه باهم🇮🇷
❤️🇮🇷🇮🇷❤️🇮🇷🇮🇷❤️🇮🇷🇮🇷❤️
به کوری چشم اونایی که نمیتونن ببینن👊✊👊✊👊✊👊✊👊
❤️ @abalfazleeaam ❤️
🍃❤️
دوستـت دارم
ادامہ دار
ادامہ دار
ادامہ دار
بہ اندازهے تمـامِ راههایی ڪہ بہ تـو
نمیرسند...🍁💛🍂
#لیلا_مقربی❣
〰 〰°❤️°〰 〰
💓 @nabzeeshgh 💓
🍃❤️
مهم نیست
ک فردا چے مے شــــہ
مهم اینہ کـہ امروز
"دوستت دارم "
مهم نیست فردا کجایـے
مهم اینہ هر جا باشے
"دوستت دارم "
مهم نیست قسمت چیہ
مهم اینہ قسمت شد
دوستت داشته باشم!!!!🍁💛🍂
〰 〰°❤️°〰 〰
💓 @nabzeeshgh 💓
🍃❤️
چه آشکار دلبری
چه مخفیانه عاشقم...🍁💛🍂
#رسول_ادهمی❣
〰 〰°❤️°〰 〰
💓 @nabzeeshgh 💓
"صـبور"ڪہ باشی⇣
⇤ هم حڪمت را میفهمی
⇤ هم قسمت را میچشی
⇤ هم معجزه را میبینی
﴿انّ الله مـع الصابرین﴾
📖 سوره بقره، آیه ۱۵۳
«همانا خدا با صابراטּ است»
دلـت را به خـــدا بسپار♥️
#آرامش_فقط_خداست
💓 @nabzeeshgh 💓
✅دعاهای قشنگ واسه همدیگه:
🍃ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ،ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺧﻮﺏ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺶ!
🍃ﺩﻋﺎ کنیم کﻫﯿﭽﮑﺪﻭممون ﺍﺷﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﯿﺎﺩ،ﺍگرم اﻭﻣﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ!
🍃ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺩﻟﺶ ﭘﺮ ﻧﺸﻪ،ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﭘﺮ ﺷﺪ ﭘﺮ ﺑﺸﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ!
🍃ﺩﻋﺎ کنیم هیچکی ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻪ،ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺷﺪ ﺧﺪﺍ ﺯﻭﺩ ﯾﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ!
🍃ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﻪ!
🍃ﺩﻋﺎ کنیم حکمت خدا با آرزوهامون یکی باشه....
💓 @nabzeeshgh 💓