💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_دوم
✅ ازدواجتان را مانند آب خوردن #آسان کنید
🌹 اگر از #ازدواج در ذهنتان یك غول نسازید و #موانع ذهنیتان را كنار بگذارید، ازدواج هم میتواند آسان باشد:
💖 مقایسه كردن را كنار بگذارید
به موردها و #موقعیتهایی كه برایتان پیش میآید، بهتر فكر كنید. وقتی جوانتر هستید به این فكر میكنید كه موقعیتهای دیگری هم برایتان پیش میآید، پس آنهایی كه در #دسترس هستند را نادیده میگیرید. از این رو شاید در 35 سالگی به این نتیجه برسید كه در طول #زندگی دو، سه بار واقعا از فردی خوشتان آمده است! بنابراین اشتباه است كه به #موردهایی كه در حال حاضر و در دسترستان است، توجهی نكنید. مدام همه را در ذهنتان با هم مقایسه نكنید. یك بار هم لطفا با دقت نگاهی به خودتان در #آینه بیندازید. فقط هم نه از بعد ظاهری. . . .
💖 برای یک #ازدواج_آسان موانع ذهنی تان را شناسایی کنید
بخشی از این #موانع كاملا شخصی است چون ممكن است كسی در خانوادهای بزرگ شده كه #ناسازگاریهایی در خانواده از پدر و مادر دیده یا یك ازدواج ناموفق برای خواهر یا برادر در خانواده وجود داشته كه در #ناخودآگاهش ارزشهایی متضاد با ازدواج به وجود آمده است. این برنامهها شخصی است، باید شناسایی و درمان شود. مثلا اینكه اگر مادر خانواده مدام مواردی مثل این جمله را تكرار میكرده كه چون #ازدواج كردم نتوانستم درس بخوانم یا ازدواج كردن مانع رسیدن به آرزوهایم شد. همه این موارد باعث میشود باورهای اشتباه بسیاری در سن زیر پنج سالگی شكل بگیرد. مسلما آن دختر یا پسر از سن پایین با باورهای #اشتباهی رشد میكند. الان شاید یك فرد 30 ساله باشید اما به واسطه باورهایی كه در سن كمتر از پنج سالگی برایتان به وجود آمده، نمیتوانید #تصمیم درستی بگیرید. بنابراین با همان باورها ذهنتان كنترل میشود و فرمان صادر میكند. راهحل درست این است كه صادقانه با این #باورهای اشتباه روبهرو شوید. به این فكر كنید كه این افكار دیگر پوسیده و تاریخ مصرف گذشته شده است.
ادامه دارد.........
💠 @Nabzeshgh
#داستان_دپ
#دختر : ممنونم بخاطر این #روز خوب
#پسر : خواهش میکنم
#دختر : می تونم چند تا #سوال بپرسم؟
#پسر : البته
#دختر : و #صادق باشی
آیا هیچ وقت به #فکرم بودی؟
#پسر : نه
#دختر : آیا #دوستم داری؟
#پسر: نه
#دختر : آیا من رو #میخوای؟
#پسر: نه
#دختر : اگر من برم #گریه میکنی
#پسر: نه
#دختر : آیا بخاطر من #زندگی میکنی؟
#پسر: نه
#دختر : آیا کاری برای من #انجام میدی؟
#پسر: نه
#دختر : یا من رو #انتخاب کن یا زندگی رو
#پسر : زندگی رو
#دختر گریه #کنان دور شد
پسر به #دنبالش رفت و بهش گفت
دلیل اینکه به #ذهنم خطور نمی کنی این هست که #همیشه درذهن منی
دلیل اینکه تو رو #دوست ندارم اینه که #عاشقتم
#دلیل اینکه تو رو نمی #خوام اینه که بهت نیاز دارم
دلیل اینکه گریه #نمیکنم اگر بری #اینه که اگر بری می #میرم
دلیل اینکه #بخاطر تو زندگی نمی #کنم اینه که برای تو می #میرم
دلیل #اینکه کاری برای تو انجام نمی دم اینه که هر #کاری می کنم به #خاطر توست
دلیل اینکه #زندگی رو انتخاب #میکنم اینه که تو زندگی منی