ای کوثر بیقرینۀ ثارالله
آرام و قرار سینۀ ثارالله
در صبر و شکوه و استقامت، یکتا
آیینۀ حق! سکینۀ ثارالله
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#حضرت_سکینه
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
حضرت سکینه علیها السلام می گوید:
در یکى از شبها که در شام بودم، خوابى دیدم طولانى. در آخر آن خواب، زنى را مشاهده کردم که دست بر سر نهاده و نالان است. پرسیدم: این بانو کیست؟ گفتند : فاطمه دختر محمّد رسول خدا و مادرِ پدر تو است! گفتم: به خدا، نزد او مىروم و از آنچه با ما کردند، به وى شکایت مىکنم. پس نزد او رفته، مقابلش ایستادم و گریستم و گفتم: مادرجان! حقّ ما را منکر شدند، جمع ما را از هم جدا کردند و حُرمت ما را نگه نداشتند! مادرجان! به خدا، پدرم حسین را کشتند!
پس آن بانو به من فرمود:
سکینه جان! دیگر سخن مگو که دلم را سخت لرزاندى و قلبم را پاره کردى! این پیراهن پدر تو است، آن را نگه داشتهام تا زمانى که خدا را ملاقات کنم!
بازگشت به کربلا و مدینه
اوضاع و احوال اجتماعى با سخنرانىها و بیدارگرىهاى اهلبیت علیهم السلام تغییر یافت؛ یزید سمبل جنایت و غاصب حقّ امام شناخته شد و مورد نکوهش و لعن مردم واقع گردید. ماندن اسیران در شام، سبب سرنگونى حکومت ظالمانه یزید مى شد و آبروى بنى امیه را بیش از پیش، از بین مى برد؛ بنابراین یزید تصمیم گرفت هرچه زودتر مقدّمات بازگشت خاندان امام علیه السلام را به مدینه فراهم کند.
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#حضرت_سکینه
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
خانهای را که سکینه و رباب در آن باشند، دوست دارم
رسول جعفریان علاقه امام حسین(ع) به رباب (س) و حضرت سکینه(س) را این گونه گزارش می دهد؛ امام حسین (ع) رباب را بسیار دوست می داشت و در اظهار این دوستی هیچ تقیه ای نداشت. این ویژگی خاص او و از روحیات شخصی اش بود. آنچه در منابع از شعر امام حسین علیه السلام در این باره نقل شده، بسیار مشهور است:
به جان تو سوگند، من خانه ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند.
آن دو را دوست دارم و تمامی اموالم را در این راه می بخشم و برای ملامتگرم حاضر به پذیرش عتاب نیستم.
علاقه امام حسین (ع) به این بانو تا بدین جا بود که به نقل از تاریخ، سید الشهداء با عناوینی چون "من خیر النساء و افضلهنَّ؛ بهترین زنان و از برترین آنها" از رباب (س) یاد می کرد.
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#حضرت_سکینه
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
2.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بھترین شاگرد زینب'س'📚
#حضرت_سکینه
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
حضرت سکینه علیها السلام می گوید:
در یکى از شبها که در شام بودم، خوابى دیدم طولانى. در آخر آن خواب، زنى را مشاهده کردم که دست بر سر نهاده و نالان است. پرسیدم: این بانو کیست؟ گفتند : فاطمه دختر محمّد رسول خدا و مادرِ پدر تو است! گفتم: به خدا، نزد او مىروم و از آنچه با ما کردند، به وى شکایت مىکنم. پس نزد او رفته، مقابلش ایستادم و گریستم و گفتم: مادرجان! حقّ ما را منکر شدند، جمع ما را از هم جدا کردند و حُرمت ما را نگه نداشتند! مادرجان! به خدا، پدرم حسین را کشتند!
پس آن بانو به من فرمود:
سکینه جان! دیگر سخن مگو که دلم را سخت لرزاندى و قلبم را پاره کردى! این پیراهن پدر تو است، آن را نگه داشتهام تا زمانى که خدا را ملاقات کنم!
بازگشت به کربلا و مدینه
اوضاع و احوال اجتماعى با سخنرانىها و بیدارگرىهاى اهلبیت علیهم السلام تغییر یافت؛ یزید سمبل جنایت و غاصب حقّ امام شناخته شد و مورد نکوهش و لعن مردم واقع گردید. ماندن اسیران در شام، سبب سرنگونى حکومت ظالمانه یزید مى شد و آبروى بنى امیه را بیش از پیش، از بین مى برد؛ بنابراین یزید تصمیم گرفت هرچه زودتر مقدّمات بازگشت خاندان امام علیه السلام را به مدینه فراهم کند.
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#حضرت_سکینه
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH