eitaa logo
💓نبض عشق💓
2.4هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
3هزار ویدیو
40 فایل
مینویسم ازعشق بین زوج ها❤ مینویسم ازمحبت هایی که‌اساسش عشق به خداست غفلت ازمن بچه مذهبی ست که نگذاشتم دیده شوم کسی 💖عشق‌های‌آسمانی‌ماراندیده‌مینویسم‌تابدانندعشق‌اصلی‌مال‌مابچه‌مذهبی هاست نه آن‌عشق‌های‌پوچ‌خیابانی @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
💚💓💚 #مجردانه کاش روزی به کام خود برسید بچه ها آرزوی من این است #قیصر_امین_پور #مذہبے_ها_عــــاشقٺرند 💓 @nabzeeshgh 💓
🌸✨🌸✨🌸 کاش روزی به کام خود برسید بچه ها آرزوی من این است 💓 @nabzeshgh 💓
حتی اگر نباشی، می آفرینمت. 💓 @nabzeshgh 💓
.☘☘☘☘☘☘☘ ما گنهکاریم، آری، جرم ما هم عاشقی است آری اما آنکه آدم هست و عاشق نیست، کیست؟ زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است دم به دم جان کندن ای دل کار دشواری است، نیست؟ زندگی بی عشق، اگر باشد، لبی بی‌خنده است بر لب بی خنده باید جای خندیدن گریست زندگی بی عشق اگر باشد، هبوطی دائم است آنکه عاشق نیست، هم اینجا هم اینجا دوزخی است عشق عین آب ماهی یا هوای آدم است میتوان ای دوست بی‌ آب و هوا یک عمر زیست؟ ☘☘☘☘☘☘☘ 💞 @nabzeshgh 🍁
کاش روزی به کام خود برسید بچه ها آرزوی من این است 💓 @nabzeshgh
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم زیر قول دلم آیا بزنم یا نزنم؟! 💓 @Nabzeshgh
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی من ای حس مبهم تو را دوست دارم سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم بیا تا صدا از دل سنگ خیزد بگوییم با هم: تو را دوست دارم جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما تو را دوست دارم، تو را دوست دارم....
گاهی خیال می‌کنم از من بریده‌ای بهتر ز من برای دلت برگزیده‌ای از خود سوال می‌کنم آیا چه کرده‌ام در فکر فرو می‌روم از من چه دیده‌ای فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم گویا از این نمونه مکرر شنیده‌ای از من عبور می‌کنی و دم نمیزنی تنها دلم خوش است که شاید ندیده‌ای یک روز می‌رسد که در آغوش گیرمت هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده‌ای! 😊❤️❤️ https://eitaa.com/nabzeshgh
ز بس بی تاب آن زلف پریشانم، نمی دانم حبابم، موج سرگردان طوفانم؟ نمی دانم حقیقت بود یا دور و تسلسل حلقه ی زلفت؟ هزار و یک شب این افسانه می خوانم، نمی دانم. سراسر صرف شد عمرم همه محو نگاه تو ولی از نحوه ی چشمت چه می دانم؟ نمی دانم چو اشکی سرزده یک لحظه از چشم تو افتادم چرا در خانه ی خود عین مهمانم؟ نمی دانم ستاره می شمارم سال های انتظارم را : هزار و سیصد و چندین و چندانم؟ نمی دانم. نمی دانم بگو عشق تو از جانم چه می خواهد؟ چه می خواهد بگو عشق تو از جانم؟ نمی دانم.
‌ دلم را ورق می‌زنم به دنبال نامی که گم شد در اوراق زرد و پراکنده‌ی این کتاب قدیمی به دنبال نامی که من ... - منِ شعر هایم - که من هست و من نیست به دنبال نامی که تو ... - تویِ آشنا ، ناشناس تمام غزل‌ها به دنبال نامی که او ... به دنبال اویی که کو ....!!؟ ‌ ‌°‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‎‌
🍃چو گلدان خالی،لب پنجره ‌ پر از خاطرات؛ ‌ ترک‌ خورده‌ایم...!!!
✍كارى ندارم كه كجايى چه مي‌كنى ! بى عشق ، سر مكن ؛ كه دلت پير مى‌شود ...! 📚
🍃چو گلدان خالی،لب پنجره ‌ پر از خاطرات؛ ‌ ترک‌ خورده‌ایم...!!!
ناصرعبداللهی-سربلند.mp3
4.34M
🎶 سربلند ✍ 🎤 🎼 سراپا اگر زرد و پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم چو گلدان خالی، لب پنجره پُر از خاطرات ترک خورده ایم اگر داغ دل بود، ما دیده ایم اگر خون دل بود، ما خورده ایم اگر دل دلیل است، آورده ایم اگر داغ شرط است، ما برده ایم اگر دشنهٔ دشمنان، گردنیم! اگر خنجر دوستان، گرده ایم! گواهی بخواهید، اینک گواه: همین زخم هایی که نشمرده ایم! دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده ایم
 من از عهد آدم تو را دوست دارم  از آغـــاز عالــم تو را دوست دارم  چه شب ها من و آسمان تا دم صبح  سرودیم نم نم؛ تـو را دوست دارم  نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!  من ای حس مبهم تـو را دوست دارم  سلامی صمیمی تر از غـم ندیدم  به اندازه ی غم تو را دوست دارم  بیــــا تا صدا از دل سنگ خیــــزد  بگوییم با هم : تو را دوست دارم  جهان یک دهان شد همـــآواز با ما :  تو را دوست دارم ، تو را دوست دارم ‌ ‌°‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‎‌
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟ پر می زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟ تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبز سرآغاز سال کو؟ رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟ ‌°‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‎‌
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟ پر می زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟ تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبز سرآغاز سال کو؟ رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟ ‌ ‌°‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‎‌
‍گاهی خیال میکنم از من بُریده ای! بهتر ز من برای دلت برگزیده ای؟ از خود سوال می کنم آیا چه کرده ام؟ در فکر فرو می روم از من چه دیده ای؟ فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم گویا از این نمونه مکرر شنیده ای از من عبور می کنی و دم نمیزنی تنها دلم خوشست که شاید ندیده ای ‌ ‌°‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‎‌
قطار می رود تو می روی تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام که سالهای سال در انتظار تو کنار این قطارِ رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام...!
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت حال من بد بود اما هیچ‌کس باور نداشت! خوب می‌دانم که "تنهایی" مرا دق میدهد عشق هم در چنته‌اش چیزی از این بهتر نداشت! زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه‌ام ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت!   حال من، حال گل سرخی‌ست در چنگ مغول هیچکس حالی شبیه من -به‌جز "قیصر"- نداشت!
یک کلبه ی خراب و کمی پنجره یک ذره آفتاب و کمی پنجره ای کاش جای این همه دیوار و سنگ آیینه بود  و آب و کمی پنجره در این سیاه چال سراسر سوال چشم و دلی مجاب و کمی پنجره بویی ز نان و گل به همه می رسید با برگی از کتاب و کمی پنجره موسیقی سکوت شب و بوی سیب یک قطعه شعر ناب و کمی پنجره
چرا مردم قفس را آفريدند؟ چرا پروانه را از شاخه چيدند؟ چرا پروازها را پر شكستند؟ چرا آوازها را سر بريدند؟ پس از كشف قفس، پرواز پژمرد سرودن بر لب بلبل گره خورد كلاف لاله سر در گم فرو ماند شكفتن در گلوي گل گره خورد چرا نيلوفرِ آواز بلبل به پاي ميله هاي سرد پيچيد؟ چرا آواز غمگين قناري درون سينه اش از درد پيچيد؟ چرا لبخند گل پرپر شد و ريخت؟ چه شد آن آرزوهاي بهاري؟ چرا در پشت ميله خط خطي شد صداي صاف آواز قناري؟ چرا لاي كتابي، خشك كردند براي يادگاري پيچكي را؟ به دفترهاي خود سنجاق كردند پر پروانه و سنجاقكي را؟ خدا پر داد تا پرواز باشد گلويي داد تا آواز باشد خدا مي خواست باغ آسمان ها به روي ما هميشه باز باشد خدا بال و پر و پروازشان داد ولي مردم درون خود خزيدند خدا هفت آسمان باز را ساخت ولي مردم قفس را آفريدند