باید ببندم کوله بار رفتنم را
مرغِ مهاجر هیچ جا منزل ندارد
#مهدی_فرجی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
💝
❤️
🧡
💛
💚
💙
💜
💖
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@Nabzeshgh
حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم
آخ … تا می بینمت یک جور دیگر می شوم
با تو حسّ شعر در من بیشتر گُل می کند
یاسم و باران که می بارد معطر می شوم
در لباس آبی از من بیشتر دل می بری
آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم
آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو
می توانم مایه ی گهگاه دلگرمی شوم
میل، میل توست اما بی تو باور کن که من
در هجوم باد های سرد پرپر می شوم
#مهدی_فرجی
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
باید کمک کنی کمرم را شکسته اند
بالم نمی دهند ، پرم را شکسته اند
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پلهای امن پشت سرم را شکسته اند
هم ریشه های پیر مرا خشک کرده اند
هم شاخه های تازه ترم را شکسته اند
حتی مرا نشان خودم هم نمی دهند
آیینه های دور و برم را شکسته اند
گلهای قاصدک خبرم را نمی برند
پای همیشه ی سفرم را شکسته اند
حالا تو نیستی و دهان های هرزه گو
با سنگ حرف مفت ، سرم را شکسته اند
#مهدی_فرجی
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
نمِ باران نشسته روی شعرم... دفترم یعنی!
نمیبینم تو را ابریست در چشم تَرم یعنی
سرم داغ است و یک کوره تبم، انگار خورشیدم
فقط یکریز میگردد جهان دورِ سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میلهها ماندم
تمام هستیام نابود شد، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟
اگر ده سال بر میگشتم از امروز میدیدی
که من هم شور دارم عاشقی را از بَرَم یعنی
تنِ تو موطِن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه میماند به جا؛ خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود، خوبم... بهترم یعنی!
#مهدی_فرجی
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
فکرش نباش مال کسی جز تو نیستم
دیگر به فکر هم نفسی جز تو نیستم
عشق تو خواست با تو عجینم کند که کرد
وقتی به عمق من برسی جز تو نیستم
بعد از چقدر این طرف و آن طرف زدن
فهمیده ام که در هوسی جز تو نیستم
یک آسمان اگر چه به رویم گشوده است
من راضی ام که در قفسی جز تو نیستم
حالا خیالم از تو که راحت شود عزیز
دیگر به فکر هیچ کسی جز تو نیستم
#مهدی_فرجی
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
ای کاش کسی باشد و کابوس که دیدی
در گوشِ تو آرام بگوید، خبری نیست...!
#مهدی_فرجی
🤍⃟••
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟
مثل من آواره شو از چاردیواری در آ !
در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چه کار؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن! پس شانهی مردانه میخواهی چه کار؟
#مهدی_فرجی
خوب و بد هرچه نوشتند به پای خودمان
انتخابی است که کردیم برای خودمان
این و آن هیچ مهم نیست چه فکری بکنند
غم نداریم، بزرگ است خدای خودمان
بگذاریم که با فلسفهشان خوش باشند
خودمان آینه هستیم برای خودمان
ما دو رودیم که حالا سرِ دریا داریم
دو مسافر یله در آب و هوای خودمان
احتیاجی به در و دشت نداریم اگر
رو به هم باز شود پنجرههای خودمان
من و تو با همهٔ شهر تفاوت داریم
دیگران را نگذاریم به جای خودمان
درد اگر هست برای دل هم میگوییم
در وجود خودمان است دوای خودمان
دیگران هرچه که گفتند بگویند، بیا
خودمان شعر بخوانیم برای خودمان..
#مهدی_فرجی
نه سراغی، نه سلامی، خبری میخواهم
قدرِ یک قاصدک از تو اثری میخواهم
خواب و بیدار شب و روز به دنبال من است
جز مگر یاد تو یار سفری میخواهم؟
در خودم هر چه فرو رفتم و ماندم کافیست
رو به بیرون زدن از خویش دری میخواهم
بعد عمری كه قفس وا شد و آزاد شدم
تازه برگشتم و دیدم که پری میخواهم
سر به راهم، تو مرا سر به هوا میخواهی
پس نه راهی، نه هوایی، نه سری میخواهم
چشمِ در شوقِ تو بیدارتری میطلبم
دل در دامِ تو افتادهتری میخواهم
در زمین ریشه گرفتم که سرافراز شوم
بی تو خشکیدم و لطف تبری میخواهم
#مهدی_فرجی
باید کمک کنی کمرم را شکسته اند
بالم نمی دهند ، پرم را شکسته اند
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پلهای امن پشت سرم را شکسته اند
هم ریشه های پیر مرا خشک کرده اند
هم شاخه های تازه ترم را شکسته اند
حتی مرا نشان خودم هم نمی دهند
آیینه های دور و برم را شکسته اند
گلهای قاصدک خبرم را نمی برند
پای همیشه ی سفرم را شکسته اند
حالا تو نیستی و دهان های هرزه گو
با سنگ حرف مفت ، سرم را شکسته اند
#مهدی_فرجی