عاقبت این کشتی سرکش به ساحل می رسد
کاروان آرزو روزی به منزل می رسد
جزخدا باقی نمی ماند دراین عالم کسی
چشم تا برهم زنی مرگ از مقابل می رسد
هرچه در دنیا بکاری،لاجرم از نیک وبد
کِشتِ امروزت یقین،فردا به حاصل می رسد
چون اجل آید نمی پرسد امیری یا فقیر
عاقبت نوبت به هرمجنون و عاقل می رسد
غم مخور ای آنکه عمری مانده ای در انتظا ر
محفل تاریک مارا،ماه محفل می رسد
می رود شام سیاه و می دمد صبح اُمید
آن یگانه منجی ومعمارعادل می رسد
غنچه تا گردد شکفته ،درهوای چیدنش
دست گلچین فلک از راه غافل می رسد
#علی_اصغر_شکفته
#عضوکانال
#کشتی_عمر