سید مهدی گفت بیا بازی کن ببینم بلدی 😁 منم شروع کردم به بازی و سید سجاد شروع کرد به فیلم گرفتن و سوژه گرفتن که مثلاً ببینید سیدکاظم داره بازی می کنه😅 اینا خبر ندارن باباشون یه روزی اهل بازی جنرال و جنگ های صلیبی و آی جی آی و کانتر و بازی های استراتژیک و... بوده (ولی خدایی به اندازه بوده🙈) حالا اومده یه جور فیلم گرفته انگار شکار گرفته😄 ✅🌸نکته: تو تفریحش شریک شو، فردا تو تصمیماتش شریک میشی😉 #سیدکاظم_روحبخش #تربیت_فرزند ☘مرکز مردمی نفس سبزوار☘ https://eitaa.com/nafas110530

پیام بازرگانی‌های نوستالژی😁 #قندونبات https://eitaa.com/nafas110530

🏴 فرارسیدن سالروز شهادت حضرت زین العابدین، امام سجاد علیه السلام تسلیت باد. https://eitaa.com/nafas110530

#استاد_تراشیون ✅ تکریم فرزندان... در وداع‌های آخر حضرت امام حسین(ع)، وقتی دخترشان سکینه(س) پدر بزرگوار خود را صدا کردند، وجود مبارک ابا عبدالله الحسین(ع) با توجه به حضور در معرکه جنگ، شهادت اصحاب، اینکه دشمن در حال هلهله کردن بود و شرایط سخت میدان نبرد؛ برگشتند از اسب پیاده شده و مقابل دخترشان قرار گرفته تا با حضرت سکینه(س) چهره به چهره شوند به طوری که روی زانو‌های خود نشسته و با او گفتگو کردند؛ در حقیقت این مکتب تربیتی باید برای پدر‌ها الگو باشد. #تربیت_فرزند 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530

‏‎تربیت ١٠ قسمت داره : ۹ قسمتش به عهده ی مادر خانواده‌ هست و اون یک قسمت باقیمونده که از ۹ قسمت مهمتره به عهده ی پدره و اون اینه که مرد به زن ‎#توجه و #محبت کافی داشته باشه❤️ #زوج_درمانی #تربیت_فرزند 👶 مرکز مردمی نفس سبزوار👶 https://eitaa.com/nafas110530

🌱 ❌️ شب موندن بچه ها خونه فامیل! به صلاح نیست، مگر اینکه.... 👆👆 #تربیت_فرزند #دکتر_عزیزی 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530

🌱 در کنار سرداب قمر بنی هاشم(ع) ، در شب شهادت امام سجاد(ع) اقای سخنران حرف جالبی زدن که یاد نفس افتادم.. اگه اون لحظه که به فکر س. ق. ط فرزند خود هستیم 🍁 این سه تا آیه رو یادمون باشه بازم این کارو میکنیم؟ الم یعلم بِانَّ الله یره آیا انسان نمیداند که خداوند همه اعمالش رو میبیند؟ فمن یعمل مثقال ذره خیر یره ومن یعمل مثقال ذره شر یره 🥀 در خانه اگر کس است یک حرف بس است. 😔 https://eitaa.com/nafas110530

👼👼👼👼✨✨✨✨☘☘☘ #ملیحه_یا_منیره؟ 💫💞 قسمت 2

ملیحه یا منیره؟ قسمت دوم موسی الرضا برخلاف من که یه خانواده از هم گسیخته و سرد داشتم یه خانواده گرم و صمیمی داشت. مادرهامون از قدیم با هم دوست بودند و مادر موسی الرضا منو مثل دختر خودش دوست داشت. شب عقدکنون که منو بغل کرد احساس کردم مامانم منو بغل کرده😊. برعکس بابای من که هرچی درآمد داشت دود می کرد بره به هوا، بابای موسی الرضا خیلی اهل کار و تلاش بود. ولی بنده خدا تو زندگی خیلی بدشانسی آورده بود. چندسالی بود که به خاطر دیسک کمر خونه نشین شده بود و نمیتونست کار کنه😔. تنها نان آور خونه موسی الرضا بود. البته می گفت دیگه من زن‌گرفتم و مامان و بابام گفتند هرچی کار می کنی دیگه برای خودت جمع کن و نمیخواد برای ما چیزی بخری. ولی مگه میشد؟ موسی الرضا نمیتونست تحمل کنه که خانواده اش برای مایحتاج زندگی بمونند و اون برای خودش پول پس انداز کنه🙁. موسی الرضا نقاش ساختمون بود و با یه اوستا کار میرفت به روستاهای بزرگتر اطراف روستامون و کار می کرد. روستای ما کوچیک بود و زیاد کار نبود. روستای خودشون هم همینطور و کلا اهالی دوتا روستا شرایط زندگی خوبی نداشتند. 🌾🌾🌾🌾 برای مراسم پاگشایی من، فقط خانواده خودم دعوت بودند و یکی از خاله هام. نامادریم چون خواهرهای خودش رو دعوت نکرده بودند یه دعوای حسابی با بابام کرد و آخرم گفت سرم درد میکنه و نمیام😔. دست دوتا داداش کوچیکم رو گرفتم و با بابام و خاله ام رفتیم خونه مادر شوهرم. بندگان خدا خانواده شوهرم برامون سنگ تموم گذاشته بودند. ولی چه فایده؟! این نامادری من با اون کاراش و اخلاقش مهمونی رو به من زهر کرد😔. آخرش هم بابام اجازه موندن تو خونه موسی الرضا شون رو به من نداد. گفت فردا کار داریم و نمیتونی بمونی😞 ☘☘☘☘ موقع قرار مدارهای عروسی و بله برون، بابام گفت من نمیتونم زیاد دخترمو تو عقد بذارم. باید زودتر عروسی بگیرین و اینا برن سرخونه زندگی شون👰🏻🤵🏽 ولی الان که عقد کرده بودیم بابام به فکر تهیه جهیزیه نبود.😕 یه روز موسی الرضا اومد دنبالم که باهم بریم شهر. گفت سند ازدواج مون رو بردار با مدارکت که بریم برای وام ازدواج ثبت نام کنیم‌. ماشین اوستاشو گرفته بود و می گفت باید تا قبل ظهر برگردیم.🚗 رفتیم اولین کافی نت و ثبت نام کردیم. آقاهه می گفت ۵۰ درصد سقف وام ازدواج بیشتر شده و این به نفع عروس دادمادهای جدیده😊 برای ثبت نام کلی ازمون پول گرفت و آخرشم گفت براتون پیامک میاد که برین از کدوم بانک وام ازدواج تون رو بگیرین. اینجوری که ما فهمیدیم حداکثر تا دوماه دیگه وام مون جور میشد. موسی الرضا می گفت اگر وام مون جور بشه نه لازمه بابای تو به زحمت بیفته نه بابای من. کل وسایل خونه مون رو که میخریم تازه یک کم هم تهش می مونه برای پول پیش خونه🏡 چقدر توی ذهن مون برنامه ریزی کردیم برای مدل خونه و وسایلی که قرار بود بخریم🥰 این داستان ادامه دارد ... 🌸مرکز مردمی نفس سبزوار🌸 https://eitaa.com/nafas110530

حتی فرصت زندگی ندادیم #میخواهم_زنده_بمانم #نه_به_سقط_عمد 👶مرکز مردمی نفس سبزوار👶 https://eitaa.com/nafas110530

#دلنوشته_مادرانه❤️❤️ خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس، بزرگترین نعمت و باشکوه ترین لحظات دانستی …🌸 خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ، بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم …🌺🌺 بگذار آرام باشم … به کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی …😍😍 فاش میگویم این حس را تا کنون لمس نکرده بودم … اینگونه عاشقی کردن را خودت به من آموختی ….❤️❤️ احساس خودت به تمام بنده هایت …. آری حس مادری ام را میگویم👩‍👧‍👦👩‍👧‍👦 آری فرزندم در دنیای من تو خورشیدی هستی که هرگز محو نمی شود☀️☀️ و ماهی هستی که هرگز کمرنگ نمی شود🌙🌙 بدرخش قهرمان کوچولوی من🌟🌟 تو که خنده هایت قشنگ تر از تمام قشنگی های دنیاست🌻🌻 از لحظه ای که به دنیا آمدی تا ابد به خاطر بودنت از خداوند سپاس گزارم🥰🥰 با من نفس بکش ، من تو را آزاد به دنیا آوردم مثل دریا مثل موج… تو هر روز از نو در من متولد میشوی ….. عشق من دوستت دارم❤️❤️😘 📝طیبه.سالاری منش 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530

فدای اون دستای کوچکش که به عشق امام حسین خدمت میکنه به زائران❤️ #عشق_حسینی #نسل_حسینی #فرزندآوری #نجات_فرزندان_سقط 👶مرکز مردمی نفس سبزوار👶 https://eitaa.com/nafas110530

🏴از همین امشب تا آخر ماه صفر، اموات خودتان را در ثواب عزاداری‌ها شریک کنید. این دو ماه را برای همه‌ی اموات خودتان نیت کنید. 🍃 مرحوم علامه‌ی طباطبایی می‌فرمایند: که این کار سبب می‌شود که اموات در عالم برزخ خوش‌حال بشوند و خوش‌حالی آن‌ها سبب خوش‌حالی‌های معنوی در عالم دنیا برای شما بشود. یعنی آن‌ها دست به دعا برمی‌دارند و برای شما دعا می‌کنند. اساتید، معلمین، همسایه‌ها، پدر، مادر، اجدادتان، امام راحل، شهدا، همه را در ثواب دو ماه عزاداری برای اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم شریک کنید. 👇👇👇👇 🍃 💥 همچنین میتونید به نیابت از امواتتون با واریز کمک های نقدی خودتون، در پیشگیری از سقط هایی که بخاطر مشکلات مالی هست، یا تهیه جهیزیه مادرانی که در عقد باردار شدند و تصمیم به سقط گرفتن، اموات خودتون رو در این ماه شریک و شاد کنید🥰🌾👇 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 انتشار دهید شاید نجات یک جنین بیگناه به دستان شما باشد شماره حساب مرکز مردمی نفس با کلیک کپی میشود☺️حتی با مبلغ اندک در هر ماه..

6037997950482761

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 تلفن مشاوران مرکز: 09389803541 09045158764 09153714155 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 👶مرکز مردمی نفس سبزوار👶

🚨امان از «دردِ بی‌دردی» ... شب جمعه بود! آدم که از دست خودش خسته می‌شود، چاره‌ای ندارد جز آنکه پناه ببرد جایی که او را همانطور شکسته و درهم ورهم بخرند، نه؟ حوالی دو بامداد بود که کشاندم این تن له شده را و انداختمش در حیاط حرم! کنار حوض نشسته بودم و زل زده بودم به ضریحی که از آن دور مشخص بود. نه حرفم می آمد و نه هیچ چیز... فقط آمده بودم که نمیرم! زائری آمد و از جلوی من رد شد و رفت به سمت رواق ضریح، آن لحظه نمیدانستم چرا دلم به او گیر کرد، ولی برایم مهم شد انگار! کم‌کم سوز سرما لرز انداخت بر من، و خیز برداشتم بسمت رواق! در نزدیکترین فاصله از ضریح نشستم و تسبیحم را برداشتم و شروع کردم به ذکر «یا سلام »، بلکه خدا این قلب یخ زده را به سلامت و امنیت برساند. دیدم بالای سرم ایستاده و در سکوت لبخند میزند! همان زائر بود، همان که وقتی در حیاط از جلوی من رد شد، دلم را متوجه خودش کرد! لبخند مهربانی در پاسخ لبخندش زدم و منتظر شدم ببینم چه می گوید! گفت: برای پسرم دعا کن ! گفتم: چشم حتماً، دوباره گفت: برای پسرم دعا کن، اسمش «مهدی» است! یادت می ماند؟ گفتم : بله حتماً سری تکان داد و از کنارم رفت! دستانم را گرفتم بالا و خدا را به همان اسم «سلام»اش قسم دادم که گره مهدی او را به سلامتی باز کند. نزدیک اذان صبح بود، برای نماز به سمت شبستان میرفتم که دیدم دارد همان جمله ها را به زائر دیگری میگوید؛ «برای پسرم دعا کن، اسمش مهدی است»! بعد از نماز جماعت دیدم دارد می آید به طرفم! می دانستم بخاطر کهولت سنش و نیز تعدد زائران زیادی که التماس دعا گفته بود، مرا یادش نیست. نزدیک شد: دستش را گرفتم و گفتم: دعا کردم پسرتان را و باز هم دعا میکنم. انگار میخواست مطمئن شود، پرسید: اسمش چه بود؟ گفتم: «مهدی» لبخند زد و سرم را بوسید و رفت! او رفت و من خانه خراب شدم.... با خودم گفتم: چهل و چند سال است که عمر کرده ای! این زائر یک شب جمعه بی‌خواب شد از درد پسرش و تا اذان صبح، تمام حرم را گشت و به این و آن گفت برایش دعا کنند! ☘ تو کدام شب جمعه از نداشتن «مهدی» ات بی تاب شدی که بیایی و اینجا بگردی و بگویی برای پدرت دعا کنند؟ او رفت و من خانه خراب شدم، از یک عمر چهل ساله‌ی بی‌ثمر، که «هنوز بی‌دردی، درد اصلی اوست». 👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶 https://eitaa.com/nafas110530

🥀 گفتم اگه در کربلا بودم، تا پای جان برای امام حسین تلاش میکردم... گفت👆👆.... السلام علیک یا بقیه الله☘ https://eitaa.com/nafas110530

#گزارش_هفته 📣📣📣 🔥#نحن منتقمون ⚜سلامی میدیم از همینجا به شهدای ویژه این هفته. 🌷شهید اسماعیل هنیه میهمان عزیزمون😔 🌷شهید میلاد بیدی همشهری عزیزمون که در لبنان شهید شدند😔😭 ایشون فرزند خلفی بودند از تبار حسین🥀 خدایا فرزندی چنین میانه میدانم آرزوست🤲🤲 🌱🌱🌱🌱 و اما گزارش این هفته ما: ✅ یه مورد جدید بهمون معرفی شد که مورد عروس خانم تو عقده👰🏻🤵🏽. البته بعد از پیگیری متوجه شدیم. قبلا با یه اسم دیگه بهمون معرفی شده و مورد تکراریه. دیگه بعد این اتفاق آخری داستانش افتاد جلوتر. هرشب داریم داستان شو میذاریم. هم واقعی و هم داغ داغ. هرکسی کمکی برای تدارکات عروسی یا تهیه جهیزیه یا حتی گرفتن وامش میتونه انجام بده اطلاع بده. خدا خیرتون بده🙏 ✅ تو اسامی مامانهای نفس این هفته برخوردیم به یه اسم آشنا😧 پدر فرهنگی مادر کادر درمان😳 دلیل تصمیم به سقط، ۲فرزند کافیه😏 شما آخه چرا؟ البته منصرف شده بودند😊👏👏. ✅ توافق کردیم یه مرکز آموزشی و نیکوکاری و مردمی نفس داخل شهر بزنیم. در حال تدارک وسایل و نیرو هستیم. اخبارش از همینجا پخش میشه📣 پ.ن. از دوستانی که تمایل به همکاری دارند دعوت بعمل میاریم. با ادمینها در ارتباط باشین😊 🚫 از نظر فرهنگی و آموزشی خیلی کار برجسته ای انجام ندادیم.😔 فقط با همکاری و هماهنگی یکی از مبلغین که همینجا ازشون تشکر می کنم🙏، در مسجد اکبری که مبحث گناهان کبیره رو داشتند، در حاشیه صحبتهاشون در حد ۲۰ دقیقه نفس رو تبیین کردیم. پ.ن : روی این مقوله خیلی خوب میشه کار کرد. انصافا نفس این عزیزان خیلی تاثیرگذاره☘ @ja_nafas 🌷مرکز مردمی نفس سبزوار🌷 https://eitaa.com/nafas110530