فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرآن
✨لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ
وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ✨
♥️هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمیرسید مگر اینکه از آنچه دوست میدارید، (در راه خدا) #انفاق کنید؛ و آنچه انفاق میکنید، خداوند از آن آگاه است.♥️
سوره آل عمران،آیه9
#سخن_عشق
🔆🔆🔆
پس بیاید یک منجی باشید؛نجات دهنده یک نوزاد بیگناه ....
✅✅تأکیدات اسلام و قرآن بر انفاق بر این است که خداوند می خواهد لذیذترین لذائذ را به ما بچشاند...
مثلا لذت شنیدن صدای خنده کودکی که ما ناجی او خواهیم بود تا بتواند زنده باشد و زندگی کند...به او حق زندگی بدهیم...
🌸🌸🌸
خیلی از افرادی که به دنبال سقط فرزند بیگناه خود هستند؛وقتی مرکز نفس به آنها معرفی میشود و هزینه مسائل مالی را متقبل میشود از این کار منصرف میشوند.و بعد از تولد فرزند شکرگذار خدای بزرگ هستند
🍀🍀🍀
انتشار دهید شاید نجات یک جنین بیگناه به دستان شما باشد
شماره حساب مرکز مردمی نفس با کلیک کپی میشود☺️حتی با مبلغ اندک در هر ماه..
6037997950482761تلفن مشاوران مرکز: 09389803541 09045158764 09153714155 مرکز مردمی«🌼🦋🌼 » نفس سبزوار ╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہکانال ما بپیوندید ╰┈➤ @nafas110530
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخ آخ چه روزگاری داشتیم🤦♀😄🙈،
کی یادشه؟😉
#کارتون
مرکز مردمی«🌷🦋🌷 » نفس سبزوار
╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہکانال ما بپیوندید
╰┈➤ @nafas110530
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم:
وقتى انسان بميرد دنباله كارهاى
نيك او بريده شود جز سه چيز؛
صدقه جارى و دانشى كه انسانها از آن بهره ور شوند و فرزنددرست كارى كه براى او دعا كند.
مرکز مردمی«🌷🦋🌷 » نفس سبزوار
╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہکانال ما بپیوندید
╰┈➤ @nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"صلوات" بهترین دعا و هدیه برای اموات....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین جان🥺
خودت فکری به حالم کن؛ با این اشکام تو پاکم کن....♥️
#پنجشنبه_های_حسینی
👼👼👼👼✨✨✨✨☘☘☘☘
#سرگذشت_مینا 💞✨
مینا دختر ۱۷ ساله ایه که توی ماه ۵ بارداری متوجه بارداریش میشه و مادرش بهش میگه باید سقط کنی چون بچه ی تو ح.ل.ا.ل زاده نیست ... ☘
قسمت 15
سرگذشت مینا
قسمت پانزدهم
هرچه بیشتر با مینا صحبت می کردم بیشتر مبهوت شخصیتش میشدم!
مگه میشه؟
یه دختر ۱۷ ساله!
اینهمه درد!
اینهمه ناکامی!
اینهمه کمبود و در عوض اینهمه تلاش و انگیزه!
و اینهمه کینه😭😭
مادرش رو با اینهمه جفا که در حقش کرده بود هم دوست داشت و هم متنفر بود.
دوگانگی در تصمیم گیری در شخصیتش مشهود بود.
مادرش بهش گفته بود بچه تو حلال زاده نیست و باید سقط کنی!
پدرش بهش گفته بود تو مایه شرم من هستی!
خلاصه اینکه هیچگونه حمایتی ازش نمی شد.
سه سال بود که با همسرش آشنا شده بود و دو سال میشد که شرعا ازدواج کرده بود و تقریبا زیر یک سقف زندگی می کردند ولی هنوز ثبت محضر نشده بود. و دلیل اینکه توی سیستم نمیتونستم پیداش کنم اون بود.
طی دو سال بعد از ازدواج، در حال تلاش بودند که یه مراسم کوچیک بگیرند ولی امکانش نبود😔
همسرش جوشکاری می کرد و درآمد و حقوقش، به روز نبود.
دخل و خرج شون توازن نداشت.
خودش هم تو جوراب بافی کار می کرد.
مادرش تهران زندگی می کرد و از همون تهران امر و نهی می کرد که چنان کن و چنین کن.
وقتی داشت جمله مادرش رو تکرار می کرد، گریه می کرد و می گفت:
چرا مامانم میگه بچه تو حلال زاده نیست؟
مگه وقتی بابای بچه مشخص نباشه نمیگن ... ؟
من شوهر دارم. شوهرم هم منو دوست داره!
فقط نمیدونه چیکار کنه؟
میگه شاید نتونیم شناسنامه بگیریم؟
شاید ما رو دستگیر کنن!😨
مینا پر از اضطراب بود.
بهش گفتم: مینا جان اگر حضوری می اومدی من همه اینا رو برات توضیح میدادم عزیزم.
میترسیدم وعده دیدار حضوری بهش بدم و باز ارتباطش رو قطع کنه.
بهش گفتم: این حرفا چیه میزنی عزیزم؟
شما عقدنامه رو ببر محضر و محضری می کنی!
هیچکس نمیتونه اون بچه رو ازت بگیره!
مادر شما در جریان نبوده.
هیچ نگران نباش!
بازم برای اطمینانت، من از همکار بیمارستان مبینی میپرسم که مطمئن بشی.
و اگه لازم شد به اداره ثبت احوال هم زنگ میزنم و از کارشناس صدور شناسنامه شون می پرسم.
مهم خودتی عزیزم، اینکه توی ذهنت اون بچه رو قبول کنی!
و دوست داشته باشی که نگهش داری!
مینا جوابی داد که تا مغز استخونم تیر کشید😢.
گفت: من از وقتی فهمیدم مامان کیه و بابا چیکاره اس، هیچ محبت و توجهی ازشون ندیدم.
میخوام هرچی که پدر و مادرم منو از محبت شون محروم کردن برای بچه خودم جبران کنم.
بچه ام رو ببوسم بغل کنم. بو کنم و لبریز توجه و محبتش کنم.
هرچی دارم و ندارم به پاش میریزم.
نمیذارم لب وا کنه.
اصلا یک لحظه هم تنهاش نمیذارم.
🌱🌱🌱
به شوهرم گفتم اگر ما به خاطر مشکلات خودمون، بچه مون رو از بین ببریم از این به بعد هر اتفاق بدی برامون بیفته فکر می کنیم عقوبت این کارمون هست و کلا زندگی مون تلخ میشه!
من از عاقبت کشتن بچه ام میترسم.
فقط اگر میشد ما چند تا تیکه وسیله خونه میداشتیم و میتونستیم همین اطرافیان خودمون رو خونمون دعوت کنیم خوب میشد!
گفتم یعنی چه وسایلی؟
گفت من زندگی مشترکم رو فقط با یک تشک و دو تا بالش و زیر انداز و یه پتوی کهنه شروع کردم.
وسایل بزرگ مثل گاز و یخچال و ... دارم.
یعنی کم کم دست دوم خریدم.
اگر شما بتونین یکی دو تا فرش و چندتا قابلمه و پلاستیک جات آشپزخونه رو تهیه کنید دیگه من هیچ غصه ای ندارم.
گفتم یعنی من همین چندتا تیکه وسیله رو برات تهیه کنم شما همه مشکلاتت حل میشه؟😳
گفت آره🤔
متحیر این دختر ۱۷ ساله بودم که حتی دلش یه عروسی ساده هم نخواست.
گفت عروسی بگیرم کی بیاد عروسیم؟
من که خانواده ای ندارم😔
اصلا باورم نمیشه که دختری تمایل نداشته باشه لباس عروسی بپوشه و یک شب در اوج زیبایی باشه.
یک ساعت می شد که با مینا صحبت کردم و قرار شد فردا به درمانگاه نزدیک خونه بره و تشکیل پرونده بده.
مینا نگران داروهایی بود که استفاده کرده بود و احتمال داشت روی بچه تاثیر گذاشته باشه🤔
خدا رو شکر کردم که مینا نگران سلامتی بچه است. پس دیگه از سقط منصرف شده😊
یعنی خطر رفع شده یا احتمال داره باز مامانش بشینه زیرگوشش و وسوسه اش کنه؟؟
این داستان ادامه دارد ...
مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار
╭──👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہکانال مابپیوندید
╰┈➤ @nafas110530