🌻پنجشنبه است
روز شاد کردن دلِ آنهایی که
در زیر خاک در انتظارند
روز لمس کردن خاطره ای که
در ذهن داریم
که باخود میگوییم چقدر دلم
برایت تنگ شده
🌻بیاییم در پنجشنبه شب، جهت شادی دل اموات ناجی جان یک انسان بی گناه باشیم.
شماره کارت نفس, با کلیک کپی میشه😊
6037997950482761☘مرکز مردمی نفس سبزوار ☘ https://eitaa.com/nafas110530 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه سلام ویژه محضر ارباب 😭
داستان #آرزوی_من..
قسمت شانزدهم.
سارا واقعا نمیدونست با من چیکار کنه؟!
حفظ بچه و ادامه بارداری برای من خطرناک بود، سرزایمان قبلی هم خانم دکتر گفت با سلام و صلوات جراحی شدی!
و الان از زایمان قبلی کمتر از دوسال گذشته بود. همه اینها که بماند، من یک کورتاژ تهاجمی و خطرناک رو هم پشت سر گذاشته بودم که کلی تبعات منفی داشت.
از اینا که بگذریم، اگر بر فرض من یک بارداری ایمن هم که داشته باشم، بعد از زایمان، با این بچه چکار کنم؟؟
الان با وجود سه تا بچه و کوهی از مشکلات و به خاطر بدبختی هام دارم از همسرم جدا میشم. اونوقت باید یک کوه دیگه هم به مشکلاتم اضافه کنم؟؟😔
_سارا چیکار کنم؟
من طاقت اینکه دوباره برم سقط کنم ندارم.
نمیخوام قاتل باشم!
هنوز با کابوس اون پسرم بیدار میشم.
_ آرزو غصه نخور. بیا و به سقط فکر نکن. اصلا من هرکاری برات میکنم که این بارداری برات ایمن باشه و بچه رو دنیا بیار.
بعدش بچه تو بده به من. خوبه؟
من بچه تو رو بزرگ میکنم. خوبه؟
سقط گناه بزرگیه! خودتم یکبار تجربه اش کردی! هم خودتو قاتل میدونی و هم بعدش اینهمه مشکلات سرت ریخته!
از افسردگی و مشکلات روحی و جسمی تا اینهمه اتفاقات و ضررهای مالی که متوجه شما شده!
_آره بعد سقط و از بین بردن بچه ام، آب خوش از گلوم پایین نرفته!😭
هم خودم بدبخت شدم و هم شهاب ورشکسته شد. خدا میدونه. شاید کفاره این گناه من بود😞
_ پس بیا و با خدا معامله کن. این بچه تو بسپار به خودش و نذر امام زمان کن. خودش بهترین اتفاقها رو برات رقم میزنه🍀
_گیریم این بچه رو هم نگهداشتم، زندگی مو با شهاب چه کنم؟
_اونم انشالله درست میشه. برای جدا شدن که دیر نمیشه! از کجا میدونی شاید این بچه باعث بشه اون مرد زندگی بشه . بعدم وقتی قراره سه تا بچه رو به دندون بکشی با چهارتا چه فرقی داره؟ نخواستی من این بچه تو بزرگ میکنم فقط باید ۵ماه صبوری کنی و بچه رو نگهداری.
بعدش هم ،مامانت هست. من هستم و از همه مهمتر، خدا هست. خودتو بسپار به خدا. از کجا معلوم؟ شاید این بچه ناجی تو و سه تا خواهر و برادر دیگرش شد!😊
_نمیدونم سارا من واقعا نمیدونم چیکار کنم؟ فقط میدونم که الان تحملم تموم شده و هیچ رمقی برای ادامه زندگی ندارم!
خدا حفظش کنه سارا رو. واقعا در بدترین شرایط کنارم بود. یا تماس میگرفتم باهاش و یا میرفتم محل کارش.
از عمق وجودش من رو درک می کرد و برام دلسوز بود. اینکه میگفت اگر بچه تو نمیخوای من بزرگش می کنم میدونم که راست میگفت🙂
شهاب که فهمید قضیه طلاق کنسله و من باردار هستم بهم گفت برگرد خونه!
دوست نداشتم برگردم ولی چاره ای هم نداشتم. اینقدر رفت و برگشت های من براش طبیعی شده بود که دیگه زحمت به خودش نداد که بیاد دنبالم☹
سارا میگفت صبر کن آرزو، صبر رو برای همین وقتا گذاشتن انشالله که خدا جواب صبرت رو میده.
اوضاع مالی مون خیلی خوب نبود و من به سختی و قرض از این و اون تونستم مراحل غربالگری و آزمایشات و سونوگرافی رو انجام بدم. وقتی سونوگرافی انجام دادم و صدای قلب بچه رو شنیدم احساس زندگی کردم. فکر می کردم صدای قلب اون بچه سقط شده رو شنیدم. در تصورم اون زنده شد و باید جبران مافات می کردم🙄
یعنی خدا منو می بخشه؟
یعنی میتونم جبران کنم؟
سارا میگفت خدا ارحم الراحمینه و اون جنین هم بچه خودته. اگر براش خیرات کنی شاید ببخشه مادرشو🍀
🚗 🚑 🚗 🚑
هنوز مدت زیادی از برگشتنم به خونه نگذشته بود که یکروز از بیمارستان به من زنگ زدند که همسرتون تصادف کرده و ...
وقتی قراره مصیبت بباره از در و دیوار برای آدم می باره!
البته گاهی ما فکر میکنیم مصیبته !!! در صورتی که همون مصیبت شاید موهبته🥰
شهاب نیاز به یک گوش مالی اساسی داشت. نمیگم از درد کشیدن و اذیتش خوشحال بودم ولی اینو مطمئنم که این بلاها باعث بزرگ شدنش شد😊
عمیقا از شنیدن خبرتصادف ناراحت شدم ولی با خودم گفتم یا با دوستش درحال ویراژ رفتن و لایی کشیدن بودند و یا درحال تک چرخ زدن 🏍
بچه ها رو سپردم به مادرم و به همراه پدرم رفتیم بیمارستان. شهاب خیلی ترسیده بود رنگش پریده بود و مرگ رو جلو چشمش دیده بود. خیلی می ترسید.😱
شهاب در حال عبور از خیابان و واقعا بدون هیچ قصوری توسط یه راننده بی مبالات که مشخص شد در اثر مصرف مواد، شرایط خوبی نداشته ، پرت شده بود.
به خاطر ضربه ای که به سرش خورده بود توی آی سی یو بستری بود.🤕
با هماهنگی سارا و به خاطر شرایط روحی بدی که شهاب داشت اجازه دادند تو آی سی یو ببینمش.
علاوه بر ضربه سر ، دچار شکستگی ساق پا هم شده بود ولی چون ضربه سرش مهمتر بود فعلا برای اون اقدامی نمی کردند.
شهاب از ترس می لرزید. دائم می گفت من دارم میمیرم و گر نه چراتو که اینقدر از من متنفری باید بیای به دیدنم.
آرزو منو حلال کن.
آرزو من نمیخوام بمیرم.
آرزو تو دلت پاکه. برام دعا کن.
آرزو جبران می کنم!
این داستان ادامه دارد...
🌸مرکز مردمی نفس سبزوار🌸
https://eitaa.com/nafas110530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥🛑#سخنرانی_حرم_مطهر_رضوی
🙏در گروه ها بازنشر کنید. شاید نجات یک فرشته بیگناه به دستان شما باشد
☘مرکز مردمی نفس سبزوار ☘
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
💠 از ترس نداری، فرزندان خود را سقط نکنید!
وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نحَّْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِیَّاهُمْ (151- انعام)
🛑پیام آیه روشن است خداوند متعال در این آیه کسانی را که از ترس فقر و نداری به فکر کشتن فرزندان خود می افتند را مخاطب قرار داده و آنها را از این کار نهی کرده است و چون هر انحراف عملی ریشه در انحراف فکری دارد از این رو سخنی گفته تا اندیشه آنها را اصلاح کند. فرموده است: شما که نگران رزق و روزیتان هستید بدانید که رزق تمام مخلوقات به دست ماست. ما هستیم که شما و فرزندانتان را روزی می دهیم پس دیگر نگران چه هستید؟
✅شاید به ذهن بیاید که این آیه امروز، مخاطبی ندارد؛ زیرا در دنیای علم و تمدن بشری دیگر کسی پیدا نمی شود که بخواهد فرزند خود را آن هم برای نان و آبی به قتل برساند؛ اما این سخن با واقعیت جامعه در تضاد است و هشدار قرآن همچنان مخاطبان فراوانی دارد. کم نیستند کسانی که از ترس خرج و مخارج آینده تصمیم به سقط کودکان بی گناهی می گیرند که هنوز چشم به جهان نگشوده اند، قلب کوچکشان در عشق به زندگی در حال طپیدن است. آیا این عده که متاسفانه عده شان کم هم نیست مخاطب آیه نیستند؟
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
⁉️فرزند ناخواسته
🔰هیچ فرزندی ناخواسته نیست...
امروزه این لفظ را از برخی خانواده ها می شنویم
که این فرزند ناخواسته بوده است...‼️
⚠️این لفظ بسیار اشتباهی است.
💢حتی اگر برای آمدن آن فرزند برنامه ای نداشتیم
آمدن او نشان میدهد که خدا خواسته است.
✅️لذا فرزندی که خدا خواسته است باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
خیلی باید مراقب بود تا در این زمینه الفاظی را به همسر و اطرافیان القا نکنیم!
♦️باید دقت کنیم جملات و کلمات ما بر روی فرزند، همسر و اطرافیانمان اثر نگذارد که باعث شود نگاه به فرزند ما منفی شود.
و نهایتا مورد احترام و تکریم دیگران قرار نگیرد.
❇️لذا احترام و تکریم را باید از همان دوران بارداری نسبت به فرزند داشته باشیم تا بعد از تولد دیگران هم او را مورد تکریم و توجه قرار بدهند.
📝 #استاد_تراشیون
☘مرکز مردمی نفس سبزوار ☘
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹
الهی که توی خواب و بیداری از این خنده ها ببینید😍😇
#قندونبات
#نفس
☘مرکز مردمی نفس سبزوار ☘
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
📌🔴نظر سنجی 📣📣📣
___________________________
همراهان عزیز کانال لطفا برای ارتقا کانال به لینک زیر👇 برید و حرف های ناگفتتون،تجربیاتتون از سقط و فرزند اوری و تربیت فرزند، نظرات، انتقادات و پیشنهاداتتون رو بدون اینکه شناسایی بشید 😊برامون بفرستین 🙏👇👇👇👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1801756
داستان #آرزوی_من...
قسمت هفدهم....
دلم برای شهاب میسوخت. بین مرگ و زندگی دست و پا میزد و از من کمک می خواست. من که نمی تونستم کاری برای او بکنم!
تنها کاری که از من برمیومد دعا برای سلامتیش بود. می تونستم براش دعا کنم ولی مطمئن نبودم که در اعماق دلم می تونم او را ببخشم🤔
_آروم باش شهاب. فقط امشب تحت نظر بخش ویژه هستی. خونریزی سرت زیاد نیست!
انشالله که تا فردا مرخص میشی!
_ من میدونم میمیرم آرزو !
من آدم خوبی نبودم خیلی شمارو اذیت کردم!
نه پسر خوبی برای پدر و مادرم بودم نه شوهر خوبی برای تو و نه بابای خوبی برای بچه هامون😢
_شهاب الان وقت این حرفا نیست بعدا صحبت می کنیم. انشالله بیا بیرون جبران کن هنوز دیر نشده.
با وجود اینکه دل خوشی ازشهاب نداشتم ولی اصلا دوست نداشتم در اون شرایط ببینمش،
پرستار که فکر می کرد چقدر رابطه ما عمیق و سرشار از عشق و محبت هست اومد پیش من و گفت نگران نباشین!هرکاری از دست مون بربیاد برای ایشون انجام میدیم. انشالله که فردا صبح از اینجا مرخص میشن . آهسته کنار گوش من گفت:
اگر داروی خاصی مصرف می کنه براش بیارین😳
توی دلم به شهاب بدو بیراه گفتم:
خدا بگم چیکارت نکنه مرد که آبرو نذاشتی برای من اگر قیافه ات تابلو نباشه اینجوری به من نمیگن☹
شهاب بجای یک شب دو سه روز توی بخش ویژه موند و شکر خدا خونریزی نداشت.
به خاطر اینکه شرایط رفتن به بیمارستان رو نداشتم فقط یکبار دیگه رفتم پیشش.
شهاب فکر می کرد چشم دیدنش رو ندارم که نمیرم. اگرچه گرفتار بودم و با وجود سه تا بچه و بارداری نمیتونستم ازش سربزنم ولی تلاش زیادی هم نکردم که زیاد برم.
بهش گفتم من الان گرفتارم و نمیام ولی چندین بار بیمارستان بستری بودم و تو با دوستانت رفتی گردش و تفریح😔
دو روز بعد ، شهاب با دوتا عصا زیر بغل اومد خونه! همون اول باهاش اتمام حجت کردم که اگر به بهانه درد پاهات قراره دوباره دنبال مواد مخدر بری من و بچه ها همین الان ترکت می کنیم خودت میدونی و مشکلاتت😒
قول مساعد داد. و واقعا هم سمتش نرفت.
دوست نداشتم شهاب رو در اون شرایط ببینم ولی اینقدر توی این چندسال در قبال من و بچه ها بی مسئولیت بود که دوست داشتم بهش بفهمونم که در این مدت زندگی رها کردن و رفتن چه طعمی داره.
بعضی وقتا هرچی لازم داشت کناردستش میذاشتم و خیلی تعمدی با بچه ها بیرون میرفتیم و ساعتها برنمیگشتم که بهش بفهمونم که با من و بچه ها چه کرده😔
یکم طعم تنهایی و درد رو بچشه😕
گرچه اونقدر بهم سختی داده که چشم امیدی بهش نداشتم.
گاهی حرف مشاور یادم میومد که اگر تحملش کنی و بهش فرصت بدی شااااید یکم بزرگتر بشه . شاید روزگار داره این فرصت رو بهش میده🤔
اون مدت روزگار رو به سختی تمام گذروندیم.
گاهی برای نیازهای اولیه مون هم میموندیم.
زندگی مون زیر قرض بود. و با وجود خرج و مخارج سنگین زندگی باید آمنیو سنتز و آزمایشات و ...انجام می دادم.
سارا خیلی به من کمک کرد .حمایتهاش همیشه بود و واقعا دوستی رو در حق من تمام کرد. بارداری من در سخت ترین شرایط می گذشت و به قول سارا من فقط با خود خدا وارد معامله شدم.
سارا می گفت معامله با خدا هیچوقت پشیمونی نداره و حتما برنده بیرون میای پس محکم برو جلو.
پای شهاب بعد دوماه از گچ بیرون اومد و تونست روی پای خودش بایسته.
براساس حکم دادگاه و پزشکی قانونی مبلغی رو بابت دیه جراحت پا و ضربه به سر بهش می دادند.
با وجود اینکه قول اون رو زمانی که ازش مراقبت می کردم به من داده بود که مدیریت کنم و نذارم به باد بده ولی نفهمیدم کی گرفت و کی نصفش رو خرج کرد😕
می گفت به قرض و قوله ها دادم🙁
با کلی گریه و زاری و التماس و درخواست و یکم تهدید تونستم مابقی پول رو ازش بگیرم.
گفتم تا یه برنامه مشخص نداشته باشی اجازه استفاده از این پول رو نمیدم بهت.
اون موقع میشد با باقیمانده این پول یه پراید مدل پایین خرید. اهل کار روی ماشین نبود بعید میدونستم اونقدر اهل کار باشه که روی ماشین بعنوان آژانس یا اسنپ کار کنه و شرایط پاش هم اجازه این کار رو نمیداد.😔
خودش دوست داشت شریک پیدا کنه و پیگیر کار قبلیش بشه و یه فضایی بعنوان رستوران اجاره کنند ولی من موافقت نکردم اصلا با کار قبلش موافق نبودم چون برمیگشت به همون دوران شبهای کذایی که تا دیروقت...
به شهاب گفتم اگر کار قبلی خودت رو از سر بگیری من بعد از دنیا اومدن بچه سریعا پرونده راکد طلاق رو به جریان میندازم. و کلا قید من رو بزن.
با همکاری پدرم و یکی از دوستاش با پولی که مونده بود یه سرمایه کم جور شد و برای شهاب یه مغازه سوپری زدیم.شهاب صاحب یه مغازه شد و قول داد مرد زندگی بشه .
فکر می کنید قول شهاب قول بود؟
میتونستم بهش اعتماد کنم؟
جنم کار توی مغازه رو داشت؟
دوباره رفیق دورش رو نمیگرفت؟🤔
این داستان ادامه دارد...
🌸مرکز مردمی نفس سبزوار🌸
https://eitaa.com/nafas110530
سخنی با مامان🧕🏻 باباهای👨🏻
عزیز و بزرگوار ایرانی🇮🇷
🔰حتماً تا به حال پیش آمده است که به این مسئله فکر کنید...
که چقدر داشتن یک #الگوی_خوب (به قول امروزی ها قهرمان زندگی)
برای تربیت بچه ها مهم و اثر گذار هست.
🔶و مطمئنا بارها و بارها از خودتون پرسیدید:
واقعاً در حال حاضر الگوهای بچه های ما چه کسانی هستند؟🤔
اصلا آیا الگوی مناسبی دارن؟!
+قطعاً نه🤷🏻♂🤷🏻♀
🔷و از طرف دیگه همه ما خوب میدونیم که اسپایدرمن و بن_تن و دختر کفشدوزکی و فروزن و....
الگوهای خوب و کامل و بی عیب و نقصی برای بچههامون نیستند و از همه مهمتر اینکه این الگوها تخیلی هستند🧞♂🧛🏻♂🧝🏼♀
و بر فرض هم که خوب و مفید باشند، بچه های ما را از عالم واقعیت جدا کرده و به عالم تخیل فرو میبرند....
❓اما آیا واقعاً ما تو دنیای واقعی الگوهای همه چیز تمام و کاملی نداریم که به بچههامون معرفی کنیم🤔
+قطعاً داریم. 👍🏼
بزارید معطل تون نکنم و همین اول کاری بریم سراغ اصل مطلب...
✳️اصلاً #اهل_بیت(ع) الگوهای خداوند متعال برای همهی مردم جهان هستند.
از بزرگ و کوچک گرفته تا پیر و جوان و سیاه و سفید...
اما...
اهل بیتی که در پستوی کتابهای تاریخی📚و روایی📜 باقی مانده باشند.
قطعاً نمیتوانند در جایگاههای الگو برای مردم قرار بگیرند.
چه برسه به کودکان👶🏻
✅به عبارت بهتر، چنین قهرمان هایی با اینکه واقعی هستند، ولی بازهم به درد ما برای تربیت فرزندان مان نمیخورند.
🔰سخن نهایی:
ما در مجموعه قصه قهرمان ها سعی کردیم به شیوهای جذاب و متناسب با کودکان شما
زندگی بهترین قهرمانهای جهان🌎 (یعنی ائمه هدی و یارانشون در طول دورههای مختلف) را برای بچه ها تعریف کنیم
تا بالاخره بعد از هزاران سال این قهرمان های خدا برای زندگی ما در جایگاه حقیقی شون قرار بگیرند.
پس با ما همراه باشید😉
🔹قصه قهرمان ها🔸
@ghese_ghahremanha
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
اینجا چه خبره؟😳🧐
این چه کانالیه دیگه؟🤨
*
اولاً سلام🙋🏻♂
دوماً حال و احوالتون چطوره؟🤷🏻♂
سوماً اینجا قراره با هم به #قصه زندگی قهرمانهای واقعی دنیا🌏 گوش بدیم...
قهرمانها واقعی دنیا کیا هستن دیگه؟🤔
✅به قصهها که گوش بدید، خودتون متوجه میشید😉👇
1.قصه حضرت فاطمه زهرا💚
2.قصه حاج قاسم سلیمانی❤️
الف)دوران کودکی👦🏻
ب)دوران بزرگسالی🧔🏼♂
3.قصه حضرت ام البنین💜
4.قصه زندگی امیرکبیر🤍
5.قصه شهید ابراهیم هادی💙
6.قصه امام علی(علیهالسلام)💚
الف) ویژه تولد👶🏻
ب) دوران مکه🕋
پ) هجرت به مدینه🕌
ت) از سال۵ تا ۱۱ هجری⚔
ث) دوران خانه نشینی🥺
ج) دوران رهبری📝
چ) ویژه شهادت😭
7.قصه های امام زمان(عج)💛
8.قصه قهرمان های قرآنی🧡
الف)حضرت آدم
ب) حضرت نوح⛴
پ)حضرت ابراهیم🪓
ت) حضرت موسی🌊
9.قصه شهید مطهری🤎
10.قصه های خانواده کرامت💜
الف)حضرت معصومه(س)🧕🏻
ب)حضرت شاهچراغ
پ) امام رضا(ع)
11.قصه های مهدوی💖
12.قصه های امام خمینی💙
الف)دوران کودکی و جوانی👳🏻♂
ب) دوران مرجعیت و مبارزه💪
13.قصه شهید چمران🧡
14.قصه یاران حسین(ع)❣
الف) مسلم بن عقیل
ب) حر بن یزید ریاحی
پ) وهب نصرانی
ت) حبیب بن مظاهر
ث) عابس شاکری
ج) عبدالله و قاسم
چ) زهیر بن قین
ح)سعید بن عبدالله بجلی
خ) حضرت ابالفضل العباس❤️🔥
د) نافع بن هلال(شب عاشورا)
15. حضرت زینب کبری(س)💜
16.ولایتعهدی امام رضا(ع)💚
17.قصههای فرماندهان جنگ💙
الف) شهید برونسی
ب)شهید فهمیده
پ)شهید مهدی باکری
ت)شهید عباس بابایی
ث)شهید جهان آرا
ج)شهیدحسین خرازی
18.قهرمان های فلسطینی❤️
19.قصه حضرت محمد(ص)💚
الف) دوران کودکی👶🏻
ب)دوران جوانی🧔🏻
پ)دوران بعثت🕋
ت)هجرت به مدینه🕌
20.قصه شهید محسن حججی🧔🏻♂
#مناسبتی
🔹قصه قهرمان ها🔸
@ghese_ghahremanha
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
#شهید علیرضا ملازاده
خواهرانم من اکنون فریاد میزنم «خواهرم، حجابت را، حجابت را، حجابت را حفظ کن.تن پوش و لباست راحفظ کن،نگذار پوشش را از تو بگیرند،نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند شیء رفتار کنن. این فریاد از اعماق قلبم است.
با سلام و آرزوی شروع هفته ای خوب 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاضر جوابی پسرم و دخترم🥰
#قندونبات
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👧
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
• بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ 🕊
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹
⭕️ پاسخ به شبهات مرتبط به جمعیت و فرزندآوری👇👇
#قسمت_اول 1⃣
#بخش_اول
🧕🏻 مجری: آقای وافی با توجه به اینکه جامعه چند سالی هست که به طرف یک فرزندی و نهایتش دو فرزندی رفته، میخواستم در ابتدا برناممون رو مزین کنیم به دیدگاه اسلام نسبت به موضوع فرزندآوری، دیدگاه اسلام رو برای ما شرح بدید.
👳🏻♂ حاج آقا وافی: به اعتقاد من بحث فرزندآوری در اسلام قبل از اینکه یک بحث اقتصادی باشه، قبل از اینکه یک بحث اجتماعی باشه یک بحث اعتقادی است.
تاکید میکنم تمام عزیزانی که تو حوزه جمعیت دارن کار میکنن افرادی که دارن در این زمینه مقاله مینویسند، پایاننامه مینویسند اگر میخوان سوراخ دعا را گم نکنند، بدانند بحث فرزندآوری از دیدگاه اسلام یک بحث اعتقادی است.
بله بحث اقتصادی هم هست بحث اجتماعی هم هست این ها را قبول دارم اما اگر من قبل از هر چیزی بخوام بپردازم به مشکلات اقتصادی فرزندآوری، به مشکلات اجتماعی فرزندآوری و نروم سراغ بحث اعتقادی، بحث ابتر باقی میماند. 🚫
#ادامه_دارد
#حجت_الاسلام_وافی
#شبهات_فرزندآوری
🍃🍃🍃🍃🍃
👶مرکز مردمی نفس سبزوار 👶
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
🌱مقام معظم رهبری:
ازدواج به هنگام و بدون تاخیر یکی از کارهای لازم و واجب است؛ فرزندآوری و تکثیر نسل یکی از آن وظایف مهم و اساسی است که بایستی انجام بگیرد که هر دوی اینها_ هم ازدواج زودهنگام و بهنگام، و هم تکثیر نسل_جزو نیازهای حیاتی امروز کشور و فردای کشور است.
#سخن_عشق
☘مرکز مردمی نفس سبزوار ☘
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند:
وقتی زن، باردار می شود پاداش او همانند کسی است که با جان و مال خود در راه خدای متعال جهاد می نماید.
📌شروع کارگاه دوران طلایی بارداری
تاریخ شروع کارگاه: ۳۰ فروردین ماه✅
آموزش مهارت ها و نکات ویژه دوران بارداری
✅عمومی و رایگان
👇👇👇
eitaa.com/ostad_Mehrfarzi_1
🦋 #استاد_مهرفرزی
کارشناس خــ🌱 ـــانواده
⚠️ورود آقایان ممنوع ⛔️
👩🍼مرکز مردمی نفس سبزوار🤰
https://eitaa.com/nafas110530 ✨
داستان #آرزوی_من...
قسمت هجدهم ....
شهاب صاحب مغازه شد و چون قول داده بود اونجا رو دوباره پاتوق دوستان و رفیق هاش نکنه مغازه رو زودتر می بست و میومد خونه🏠
اوایل درآمد زیادی نداشت و برای شهاب که به تنبلی عادت کرده بود و مدتی بخور و بخواب داشت رفتن صبح و عصر به مغازه سخت بود.
کمی تق و لق رفت ولی بعد که مجبور شد اجاره مغازه بده و موعد چک خریدهاش رسید فهمید که شوخی بردار نیست.
کاری به کارش نداشتم و منم برای خرج و مخارج خونه بهش سخت نمیگرفتم. عادت کرده بودم به قناعت و اعتراضی نداشتم.
همین که شهاب کمابیش از بزم های شبانه اش کم کرده بود راضی بودم.اگر چه بازم پیش میومد که بی خبر مغازه رو می بست و میرفت جایی که نباید میرفت ولی من واقعا حال و حوصله سین جیم شهاب رو نداشتم و اینجور وقتا چشمهام رو میبستم و به روی خودم نمیاوردم😔
دیگه به ماه های آخر بارداری نزدیک می شدم. گاهی نفسم بالا نمیومد. قرص های آرامبخشم رو خیلی کمتر کرده بودم و گاها دچار حملات عصبی می شدم ولی خیلی تلاش می کردم که آسیبی به خودم و بچه ها نزنم.
🌿🌿🌿🌿🌿
مادرم زیاد بهم سرمیزد ولی بازهم سختی خودم رو داشتم. سنگینی خودم و نگهداری از دوتا بچه ، یکی دو ساله و اون یکی سه ساله، به اضافه ایلیا که خودش یه نگهبان مخصوص میخواست، واقعا سخت بود.
امیدی به شهاب نداشتم، بازم شانسم رو امتحان کردم و ازش خواهش کردم این ماه های آخر یه فروشنده برای مغازه بگیره و بیشتر خونه باشه.
بیشتر موندش بدردم نخورد چون طبق معمول میگرفت میخوابید و بیشتر رو اعصابم بود😔
بگذریم...
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
به خاطر سزارین های مکرر دیواره رحمم خیلی نازک شده بود و خطر پارگی داشت. با کلی نذر و نیاز روزگار میگذروندم و تحت نظر بودم. با فاصله زمانی خیلی کوتاه برای ویزیت و معاینه میرفتم و دائم باید سونوگرافی می شدم.
سارا عقیده داشت چون شما توی شرایط خاص متوجه حضور بچه ات شدی و با اومدنش زندگی تون رو نجات داد، و چون شما با تصمیمی که برات خیلی سخت بود نیت کردی و بچه رو نگهداشتی حتما خدا هواتو داره و به سلامت زایمان می کنی!😊
اما خودم فکرای دیگه ای می کردم، فکر می کردم به خاطر گناه سقط قبلی خدا منو تنبیه میکنه😞
گاهی با خودم میگفتم پسری که داخل شکمم هست همون پسریه که خاکش کردم و جای اون رو پر میکنه و دیگه من گناهکار نیستم، ولی بلافاصله میگفتم نه اون مرده و دیگه زنده نمیشه😔
روزهای آخر بارداری سارا دائم ازم خبر می گرفت. دکتر گفته بود ضخامت رحمت در حد ضخامت پوست پیازه😳
به محض اینکه خانم دکتر احساس کردند که بچه رو میشه سالم نگهداشت، زودتر از موعد برای سزارین بستری شدم کمی بیشتر از ماه هفت بودم و با یه جراحی پرمخاطره زایمان کردم.
👶👶👶👶👶
سارا این بچه منو عجیب دوست داشت بهش گفتم اسمش رو شما انتخاب کن🥰
سارا گفت من اسم علی رو خیلی دوست دارم اگر خودتم موافقی بذار علی😍
_آخه من لیاقت این اسم رو ندارم.
_این چه حرفیه آرزو؟
بذار علی و سعی کن علوی بارش بیاری🥰
علی کوچولو چون زودتر دنیا آمده بود و کمی کم وزن هم بود چند روزی تو بیمارستان بستری بود.
یک پای من خونه بود و یک پام بیمارستان.
مادرم پیش بچه ها بود ولی اینقدر که بچه هام به من وابسته بودند نمیشد پیش شون نرم و ازشون سر نزنم.
خیلی طول نکشید که علی کوچولو هم اومد به دامان خانواده👨👩👧👦👫👶
شده بودیم یه خانواده پرجمعیت که در کل خانواده های فامیل زبانزد بودیم.
این داستان ادامه دارد...
👶مرکز مردمی نفس سبزوار👶
https://eitaa.com/nafas110530
خداروشکر که امشب کودکان غزه بدون ترس میخوابند😭💔
منابع فلسطینی میگویند، برای اولین بار از هفتم اکتبر (۱۵ مهر ماه گذشته) آسمان غزه به دلیل حمله ایران به اسرائیل، از پهپادها و جنگندههای اسرائیلی خالی شده است...
همینکه امشب کودکی در تاریکی شبِ غزه شهید نمیشه ازت ممنونیم آقای جمهوری اسلامی ایران🇮🇷🇵🇸
#طوفان_الاحرار
#عزه
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🌹مروج فرهنگ#مهدویت باشیم 🌹👇👇👇👇👇👇👇👇👇
╔═.💚.═════╗
@123yamahdi
╚═════.💚.═╝