#تجربه_1 #ناجی_شویم_تا_لایق_منجی_شویم. #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم. داستان فرشته قسمت اول....🤱🏿🤱🏿 تیر ماه امسال بود مامای یکی از روستاهامون مادری رو بهمون معرفی کرد، اسمش فرشته بود و توی روستا زندگی میکرد. گفت قصد سقط بچه اش رو داشته و منصرفش کردم ولی هنوز مردده بفرستم شماهم باهاش صحبت میکنید؟ مشکل مالی هم داره😔 ولی بیشتر بهم ریخته اس و نیاز به یکم حمایت روحی روانی هم داره علاوه بر حمایت مالی🍁🍀🍁🍀🍁🍀 شماره تلفنش رو گرفتم بهش زنگ زدم گفتم فردا بیا دفتر صحبت کنیم باهم😊 صبح که رسیدم دفتر دیدم یه خانم پشت در دفتر منتظر منه یه خانم خیلی آشفته با ظاهری بهم ریخته که مشخص بود چقدر مستاصل شده😥 از خانم ماما که باعث شده بچه اش رو حفظ کنه خیلی ممنون و متشکر بود ولی میگفت خیلی نگران آینده بچه ام هستم از شرایطش پرسیدم گفت یه دختر دارم و مستاجریم. تازه دوست دارم بیای خونه رو ببینی سقفش از این چوبیاس.اینقدر قدیمیه که ازش آشغال میریزه و همه رو نایلون زدیم که روی سرمون نریزه🙁 گفتم تو روستا مستاجر؟ گفت چیکار کنم همسرم اهل کار نیست دائم باهم دعوا داریم گفتم معتاده؟ گفت نه خدانکنه گفتم دوستش داری؟ گفت بابای بچه مه چرا نداشته باشم مشکلم فقط تنبلی و بیکاریشه دائم باهم دعوا داریم نگران آینده بچه هام هستم نه دلم میاد سقط کنم نه امید دارم بتونم شرایط خوبی براشون محیا کنم🍁🍀 گفتم خودت چی؟ کاری بلدی؟ گفت آره قبلا تولیدی کار میکردم درآمدم هم بد نبود ولی بازم خرج و مخارج مون کفاف نمیداد تهران تولیدی کار میکردم همسرمم کار میکرد ولی یکروز میرفت دو روز نمیرفت اینقدر اجاره خونه مون عقب افتاد که مجبور شدیم کوچ کنیم بیایم روستامون😔 پول پیش خونه رفت. گفتم الان خودتو ناراحت نکن پیش اومده عوضش اومدی کنار خانواده ات نگران نباش توکلت به خدا باشه شاید با تولد بچه گشایشی شد خودمم نمیدونستم چه گشایشی! 😔😔 از موجودی صندوق کمک های مردمی نفس خبر داشتم ولی نمیدونم چرا بهش امیدواری دادم! تو صحبتاش متوجه شدم یکم نیاز به مشاوره خانواده داره و از طرف دیگه با خودم گفتم از کجا معلوم حرفاش درست باشه🤔 ولی نه چشاش دروغ نمیگفت🥺 به هرحال مشاوره از تخصص من خارج بود تماس گرفتم با آقای دولت آبادی روانشناس مرکز و یه نوبت برای دو روز بعد گرفتم مطمئن بودم ایشون میتونه بهش کمک کنه با وجود اینکه پشتوانه مالی هم نداشتم به فرشته گفتم اگر چرخ خیاطی برات تهیه کنیم اهل کار هستی؟ خودت یا همسرت؟ چشاش از خوشحالی برق زد گفت آره چرا که نه؟ گفتم ولی دو سه جلسه برو مشاوره بعد باهم صحبت میکنیم. بعد رفتن فرشته مونده بودم چیکار کنم تماس گرفتم به یکی از دوستام گفتم مریم جان شما خدا نخواست بچه دار بشی😔و.... این داستان ادامه دارد.... ☘مرکز نفس سبزوار☘ https://eitaa.com/nafas110530 ✨

#تجربه_1 #ناجی_شویم_تا_لایق_منجی_شویم. #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم. داستان فرشته قسمت دوم....🤱🏿🤱🏿 به اونجا رسیدیم که فرشته رو فرستادم مشاوره بعد زنگ زدم دوستم که بچه نداشت .البته از قبل میشناختمش که دستش به خیر بود.قضیه رو براش تعریف کردم گفت: من ماهیانه یه مبلغ کمی براش واریز میکنم. تا یکسال خوبه؟ گفتم :عالیه مریم جان، یه مبلغی حدود مبلغ یارانه ها.. بازم از هیچی بهتر بود. 🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀 چند روز بعد فرشته با یک صدای پرانرژی بهم زنگ زد گفتم: چه خبر فرشته؟ چطوری؟ گفت: زنگ زدم ازتون تشکر کنم چه روانشناس خوبی معرفی کردی خیلی حالم بهتره از وقتی با من صحبت کرده 🥰🥰. سراغ چرخ خیاطی رو گرفت ولی متاسفانه من نتونستم کاری براش انجام بدم صندوق نفس چیزی نداشت.ولی بهش گفتم به فکرتم بذار ببینم چیکار میتونم بکنم برات هنوزم همسرت نمیره سرکار؟ گفت :میره ولی یک روز میره دو روز میخوابه ☹☹. بعدم میگه کار نیست، دیگه روم نشد بگم برات نتونستم کاری بکنم😔. پرسیدم، دوستم قراره ماهانه یه مبلغ مختصری برات واریز کنه. نمیدونم چرا خوشحال نشد😔. گفت: اگه همسرم بفهمه همون یکذره هم نمیره سرکار☹. گفت: به خدا من کار باشه اهل کارم اگه بتونی برام یه کار جور کنی بهتره، گفتم یه دوستی دارم تولیدی داره ببینم یکی از چرخاشو نمیده به شما ببری کار کنی باهاش، چرخ از ایشون کار از شما خودتون توافق کنید چطور سود بردارین، گفت: موافقم کی دوباره زنگ بزنم؟؟ گفتم: انشالله یکی دو روز دیگه بهت خبر میدم. به دوستم زنگ زدم اولش موافقت کرد ولی بعدش گفت: نه روستاست جرات نمیکنم چرخم رو بدم بعدم هی سفارش بفرستم براش زمستون و تابستون استرس تحویل جنسم رو داشته باشم😔😔. ناامید نشدم به دوست دیگه ام زنگ زدم یه گروه دارن بنام موعود، جمع چندنفر خیر. 🌱🌱🌱🌷🌷🌷🌷🌱🌱🌱🌱 به من امیدواری داد گفت: احتمالا بتونم برات کاری کنم ولی مشکلی که هست، اینا همینجوری موافقت نمیکنن حتما باید مقداری از هزینه چرخ خیاطی رو خودش بده. 🤔 به فرشته که گفتم اولش یکم ناراحت شد ولی بعد گفت: قبول پس من چقدر جمع کنم خوبه؟گفتم: قیمت چرخ رو نمیدونم ولی اگه ده میلیون باشه حداقل باید دوتومنش رو خودت بدی...... 🌾🌾🌾 این داستان ادامه دارد...... ☘مرکز مردمی نفس سبزوار☘ https://eitaa.com/nafas110530 ✨

#تجربه_1 #ناجی_شویم_تا_لایق_منجی_شویم. #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم. داستان فرشته قسمت سوم....🤱🏿🤱🏿 به اونجا رسیدیم که فرشته قرار شد برای خرید چرخ خیاطی خودشم یکم پول بذاره وسط.🌷 به خیّرها حق دادم گاهی دیده شده به کسی همینجوری کمک میکنی قدر نمیدونن.البته من چندبار فرشته رو امتحان کرده بودم آدمی بود با عزت نفس بالا، و فرصت طلب نبود🍀🍀🍀🍀 مدتی گذشت، از فرشته خبری نشد با خودم گفتم شاید ناراحت شده و شاید هم نا امید🤔 شایدم همسرش سر عقل اومده و میره سرکار و .... 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 به فرشته زنگ زدم، گوشیش خاموش بود، دیگه نگرانش شده بودم. چندباری با گوشی همسرش به من زنگ زده بود اونم پاسخگو نبود☹ یاد مامای روستا افتادم.بهش زنگ زدم،گفت: اتفاقا همین دیروز اینجا بوده و اومده برای کنترل فشار خون و وزن، ازش پرسیدم، شرایط فرشته خوبه؟ از نگرانی من متعجب شد، گفت: آره خوبه، مگه اتفاقی افتاده؟ جواب دادم، نه چند وقتیه ازش بی خبرم نگرانش شدم🥰 خبر حال خوب فرشته خیالم رو راحت کرد ولی تعجب کردم چرا جواب تلفن های منو نمیداد، پیامهای مریم هم هرماه برام میومد گاهی که پول بیشتری دستش میرسید مبلغ بالاتری برای فرشته واریز میکرد. 🌾🌾 دو سه ماهی گذشت و رفته بودم سفر که دیدم فرشته بهم زنگ زده و من متوجه نشدم بهش زنگ زدم و حالش رو پرسیدم گفت میخوام ببینمتون عذر خواهی کردم و گفتم برام مقدور نیست تا هفته آینده سبزوار نیستم. 😔 🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁 پشت گوشی صدای گریه اش میومد الان دیگه باید ماه ۶یا ۷ بارداریش باشه😢😢 به هر نحوی بود آرومش کردم گفتم میخوای برات نوبت بگیرم دوباره بری پیش آقای دولت؟ گفت نه و کلی عذرخواهی کرد که باعث ناراحتی من تو سفر شده ولی آخرشم نگفت علت ناراحتیش چیه؟ فقط گفت همون مشکل همیشگی؟ 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 چند روز بعد، خودش زنگ زد ایندفعه خیلی خوشحال بود🥰🥰 از چرخ خیاطی پرسید؟ تعجب کردم از آخرین صحبتهای ما چندماه گذشته بود و آخرین بار اون پیگیری نکرده بود🤔 گفتم فرشته خانم فراموش کردی شما رفتی دو تومن پول جور کنی که ماهم از خیّرین مابقی رو بگیریم یه چرخ خیاطی بخریم، رفتی که رفتی؛ الان دو تومنت آماده اس؟ تازه الان چرخ ها حتما گرونتر شده و معلومم نیست اون خیّرها پول رو جای دیگه خرج نکرده باشن😔 گفت الان که اصلا یک قرون هم پول نداریم کلی هم رفتیم زیر قرض __چرا قرض؟ _کارهای خدا یه تیکه زمین یکی از اقوام اونطرف روستا بهمون به قیمت یکم پایین تر از حد معمول فروخت داداشم ضامنم شد وام برداشتم و یکمم بابام بهمون قرض داد و .... خیلی خوشحال شدم با شرایطی که از زندگی فرشته میشناختم داشتن یک زمین ۱۰۰متری اونم تو حاشیه روستا یعنی طلا🏠🏠 بهش گفتم خیلی خوشحالم کردی فرشته خدارو شکر بالاخره خونه دار شدی اینا از برکت اون فرشته کوچولوئیه که تو وجودته😍😍 گفت: آره ولی خیلی زیر بار قرضیم یه کاری برام بکن مجبورم کار کنم چرخ خیاطی اگه برام بگیری عالیه🍃🍃🍃 ومن باز رفتم به کابوس چرخ خیاطی.... 🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆 این داستان ادامه دارد...... ☘مرکز مردمی نفس سبزوار☘ https://eitaa.com/nafas110530 ✨

#تجربه_1 #ناجی_شویم_تا_لایق_منجی_شویم. #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم. داستان فرشته قسمت چهارم...🤱🏿🤱🏿 به اونجا رسیدیم که فرشته به برکت فرشته ای که توی وجودش بود و نذاشت #نفس اش قطع شه شکر خدا خانه دار شده بود و ماههای آخر بارداری رو میگذروند، و دنبال کار بود تا بتونه قسط و قرض هاش رو بده؛ و باز پیشنهاد خرید چرخ خیاطی رو داد. 🍂🍃🍂🍃🍂🍂🍃🍂🍃🍂🍃 این کابوس چرخ خیاطی ول کن من نبود، به دوستم که با خیرین موعود در تماس بود زنگ زدم، گفت: میتونیم حدود 5یا 6میلیون کمک کنیم☺️ از فرشته خواستم که بیاد سبزوار بریم ببینیم با این پول چرخ خیاطی گیرمیاد؟ با خودم گفتم نهایتا چند تومنی هم خودم از پس اندازم برمیدارم راه دوری نمیره🥰. فرشته چند روز بعد بهم زنگ زد گفت: مادرم نوبت دکتر داره، منم باهاشون اومدم شهر که با شما بریم چرخ خیاطی بخریم. من مرخصی بودم، پسرم بیمار بود و تازه تبش قطع شده بود .مجبور می شدم تنها بذارمش خونه ، ولی چاره ای نبود شاید دیگه نمیشد هماهنگ بشیم باهم بریم مغازه برای چرخ خیاطی، با هم یکی از مغازه های فلکه زند قرار گذاشتیم، دور میدون فرشته رو دیدم همراه دختر پنج ساله اش یه دختر آروم و کم حرف. فرشته حسابی به نفس نفس افتاده بود گفت آخرای ماه هشت هستم . بهش گفتم: مطمئنی با این شرایط جسمی میتونی با چرخ خیاطی کار کنی؟ گفت چاره ای ندارم کلی قسط و قرض داریم به نظرت چاره دیگه ای هم دارم؟ توی دلم به شوهر بی خیالش چند تا حرف نثارش کردم و با خودم گفتم: آیا کار من درسته؟🤔 شاید با اینکار فرشته کار کنه و این شوهر تنبلش دیگه سرکار نره به فرشته یه جوری که ناراحت نشه اینو منتقل کردم، بهم گفت: شوهرم تنبل هست ولی وقتی چرخ خیاطی خونه باشه اونم میتونه گاها بیاد و یه گوشه کارو بگیره هرچی باشه از کارساختمون سبکتره، رفتیم مغازه ای که قبلا خودش اونجا چرخ دیده بود. من واقعا هیچ سررشته ای از چرخ خیاطی اونم مدل صنعتی نداشتم ولی بادیدن و قیمت چرخ ها واقعا ناامید شدیم قیمتها خیلی بالاتر از اون چیزی بود که فکر می کردیم😔😔. چرخ مدنظر فرشته که قبلا ده تومن بود شده بود 18 تومن🥺🥺 من هیچ حرفی نداشتم با نا امیدی اومدیم سوار ماشین شدیم. دور میدون رفتم چندتا آبمیوه و بیسکویت برای دختر کوچولوش گرفتم. چشماش از خوشحالی برق زد. باخودم گفتم ای کاش اونقدری پول داشتم که برای فرشته هم به همین راحتی میتونستم خرید کنم و برق رو توی چشمای اونم ببینم😔. با اینکه موقع تعطیلی مدرسه ها بود و ترافیک هم سنگین پسرمم تو خونه تنها بود بازم دلم نیومد یه خانم باردار رو تنها تو خیابون رها کنم تا بیمارستان امداد رسوندمشون و با کلی فکرِ مشغول برگشتم خونه، 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 واقعا چیکار میتونستم بکنم؟ توی همین فکرها بودم که گوشیم زنگ خورد، فرشته بود گفت: مامانم با شما کارداره. پشت تلفن یک صدای بلند شنیده میشد که اینقدر لهجه داشت و تند صحبت میکرد متوجه نمیشدم چی میگه😶. اولش فکر کردم داره منو نفرین میکنه تو ذهنم بود که چرا اینقدر دخترمو اینور اونور میبری و قول الکی میدی هیچکاری هم نمیکنی😔. ولی یکم که به تن صداش عادت کردم دیدم بنده خدا مدل حرف زدنش همینجوریه و داره دعا میکنه🥰 خدا بچه هاتو بهت ببخشه و از این حرفا ازشون تشکر کردم و به فرشته گفتم: نگران نباش انشالله خدا پول چرخ خیاطی رو میرسونه نگران نباش فعلا که با شرایطی که داری نمیتونی کار کنی، بعدشم خدا بزرگه یه کاری میکنیم، بعدم چندتا ذکر و دعا بهش یاد دادم ماه آخر بارداری بخونه که انشالله زایمان راحت تری داشته باشه.✨ 🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆 این داستان ادامه دارد...... ☘مرکز مردمی نفس سبزوار☘ https://eitaa.com/nafas110530 ✨

به نیابت از اموات خود نفسی را حیاتی دوباره ببخشید.🌹. #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم شماره کارت نفس سنجاق شده است.. با کلیک کردن کپی میشود.☺️.با هفته ای یا ماهی حتی 10 هزارتومن اموات خود را در این کار خیر شریک کنید❤️

شب جمعه به نیابت از اموات خود نفسی را حیاتی دوباره ببخشید.🌹. #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم شماره کارت نفس سنجاق شده است.. با کلیک کردن کپی میشود.☺️.با هفته ای یا ماهی حتی 10 هزارتومن اموات خود را در این کار خیر شریک کنید❤️

پنجشنبه است، به نیابت از اموات خود و هدیه به امام عصرمون که در آستانه تولدشون هستیم😍 نفسی را حیاتی دوباره ببخشید.🌹. #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم شماره کارت نفس سنجاق شده است.. با کلیک کردن کپی میشود.

پنجشنبه است، به نیابت از اموات خود و هدیه به امام عصرمون✨ نفسی را حیاتی دوباره ببخشید.🌹.تا این نفس، نفس میکشد خیر و برکت برای اموات خودتون و خودتون تهیه کردین🌾🌾 #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم شماره کارت نفس سنجاق شده است.. با کلیک کردن کپی میشود.

پنجشنبه است، به نیابت از اموات خود و هدیه به امام عصرمون✨ نفسی را حیاتی دوباره ببخشید.🌹.تا این نفس، نفس میکشد خیر و برکت برای اموات خودتون و خودتون تهیه کردین🌾🌾 #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم شماره کارت نفس سنجاق شده است.. با کلیک کردن کپی میشود.

امروز پنجشنبه ماه مبارک و پرخیر رمضان هست، به نیابت از اموات خود و هدیه به امام زمانمون نفسی را حیاتی دوباره ببخشید.🌹. #طرح_محیا_من_یک_حامی_هستم. اماده جمع اوری کمکهای نقدی جهت تهیه اقلام معیشتی، تهیه پوشک و شیرخشک و لباس نوزاد و.. خانواده های تحت پوشش نفس هست. شماره کارت نفس ‌‌

6037997950482761

با ماهی حتی 20 هزارتومن اموات خود را در این کار خیر شریک کنید❤️.