❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
بسم رب الحسین
#روز_های_با_تو_بودن
#قسمت_بیست_و_چهارم
حس کنجکاوی ام باعث می شود یکراست بروم به اتاق مریم. مثل همیشه ناگهانی. مریم هم مثل همیشه ازجا می پرد و این بار گوشی که توی دستش بود به زمین می افتد. وقتی دیدم رنگش مثل گچ دیوار سفید شد، تصمیم گرفتم روی عادت به در زدن و اجازه گرفتن کار کنم! بلافاصله معذرت خواهی می کنم ولی مریم فقط خیره شده به من.
- خواهرجون ببخشید دیگه ناراحت نشو حالا بگو چه خبر؟
بازهم نگاهم می کند.
خواهری چی شد با حسن صحبت کردی؟ چطور بود؟ جواب رد دادی؟ نمی دانم چرا دلم می خواهد جواب رد داده باشد!؟ حسن که پسر بدی نیست. اتفاقا خیلی هم دوستش دارم. ولی همان احساساتی که ذکرش رفت، باعث شده حالم گرفته شود. باید روی خودخواهی هایم هم کار کنم. از یک حدی که بگذرد، دیگر اسمش نمی شود غیرت، می شود خودخواهی!
مریم نگاهم نمی کند، اما هنوز ساکت است. انگار با رفتارش می خواهد به من بفهماند حوصله ندارد. مادر صدایم می زند و به آشپزخانه احضارم می کند و آرام می گوید: "مریم را فعلا کاری نداشته باش عزیزم. بذار فکراشو بکنه." با همان حالت ناراضی می پرسم: "چه خبر؟ چطور بود؟" - زهرا خانم خیلی وقته مریم را برای پسرش نشون کرده. امشب هم حسن آقا و مریم با هم صحبت کردن، فک می کنم هر دو پسندیدند چون فقط میگه هر چی شما و پدر و مصطفی بگید...
ته دلم هم خوشحالم، هم غمگین. خوشبختی مریم خوشحالم می کند، اما دوست ندارم از خانه مان برود. اصلا اصل حرفم شاید همین باشد، نه اینکه به من نگفته اند ماجرا را. شاید هم نگران یک عمر زندگی مریمم که از قدیم بزرگترها می گفتند: «الکی که نیست! بحث یه عمر زندگیه!» و من نمی دانستم آینده چیست؟ بیچاره مریم! حتما او که باید تصمیم اصلی را بگیرد بیشتر درگیر است با خودش.
- فردا زهرا خانم زنگ میزنه تا جواب بگیره. مادر این را می گوید. اخم هایم را درهم می کشم و می گویم: حالا چه عجله ایه. مادر فقط لبخند میزند و چیزی نمیگوید. واسطه آشنایی مادر با خانواده حسن، کلاس های خواهران مسجد بود. خیلی با هم صمیمی شده بودند. سیدحسین در واقع واسطه خیر شده! می نشینم ترک موتور و یکبار دیگر کوچه ها را نگاه می کنم. آمده ام برای تحقیق. وظیفه محوله از سوی پدر است که خودم البته بسیار مشتاق بودم که انجامش بدهم. الکی که نیست! نمی شود خواهرمان را بدهیم به یک پسر خیلی خوبِ بسیجی!!! باید تحقیق کنیم!!! البته خانواده حسن، از تحقیق من سربلند بیرون آمده اند و الان می روم که نتایج را گزارش بدهم. نتایج را برای مادر و مریم می گویم و به پدر هم از طریق تلفن اعلام می کنم. حالا هم گوش به زنگ تلفنم.
عصر صدای زنگ تلفن بلند می شود و از حالت سلام و علیک گرم مادر می فهمم زهرا خانم است. مثل یوزپلنگ ایرانی از اتاق بیرون می آیم و می نشینم کنار مادر. مریم اما توی اتاقش است، گرچه شک ندارم الان چسبیده به در و دارد سعی می کند محور گفت و گوهای مادر را بفهمد. پدر هم با همان نگاه عمیق، خیره شده به مادر. مادر بعد از مدتی گوش دادن می گوید: اشکالی نداره خیلی هم خوبه ولی اجازه بدید پدر مریم جون می خواد یه جلسه تنها با حسن آقا صحبت کنه، بعد ان شاءالله برای دادن جواب نهایی مزاحمتون میشم. دم پدر گرم... امیدوارم خوب حالش را جا بیاورد...
#ادامه_دارد
#خ_شکیبا
@nafastazeh
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
❤️صاحبــــنا❤️
از هر چہ بہ غیر تو رها، مےآییم
با عشق تو در شور و نوا مےآییم
مےآیی و پشٺ سرٺ انشاءالله
از صحݧ نجف بہ ڪربلا مےآییم
#لبیڪ_یا_مـهدے🌹🍃
🔲 @nafastazeh 🔲
🌺 جمعه یعنی عطر نرگس در هوا سر میکشد
🌸 جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد
🌺جمعه یعنی روشن از رویش بگردد این جهان
🌸 جمعه یعنی انتظار مَهدی صاحب زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔲 @nafastazeh 🔲
🔺جنبش عدالتخواه دانشجویی با تنظیم شکایتی خواستار محاکمه #آخوندی در مورد زیانهای عملکرد چندسالهاش در سمت وزیر راه شد:
🔹کشتهشدن ۳۵ نفر در حادثه قطار #سمنان
🔹جانباختن ۶۵ نفر در حادثه هواپیمای #یاسوج
🔹افزایش ۱۲۰ درصدی قیمت #مسکن
🔹بیخانمانی ۵۰۰ هزار خانواده متقاضی #مسکن_مهر
🔹خسارت ۴۰ میلیارد دلاری در قرارداد #بویینگ
🔲 @nafastazeh 🔲
من
تو
👈 آره خیلی تفاوتها با هم داریم من بچمو ایران بدنیا میارم تو نه!
👈 من به بچه های مردم شیر خشک فاسد نمیدم تو نه!
👈 من تو چیزی که سوادشو ندارم نظر نمیدم تو نه!
👈 من مثل تو سلبریتی بی عقل و یار عربستانی نیستم تو نه!
#مهناز_افشار
+خانم تکذبان🇮🇷+
🔲 @nafastazeh 🔲
نفس تازه
😎👈 آهااااای 🔴 وطن پرست هایی که قرار میذارید "۷ آبان" 👈 برید پاسارگاد تجمع کنید، 😎👈 میشه سفرتونو کنس
✅ روز کوروش یا روز ضدیت با اسلام؟!
👈 با نزدیک شدن به 7 آبان، روز دروغین کوروش توهین به ارزشهای اسلامی و جمهوری اسلامی ایران شدت گرفتهاست.
✅ این روز بهانه براندازان برای دشمنی کردن است.
🔲 @nafastazeh 🔲
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های انقلابی استاد رحیم پور ازغدی در برنامه ثریا :
مردم می پرسند چرا در این ۴۰ سال یک وزیر یا نماینده فاسد را اعدام نکرده اید؟
چرا بعد از برکناری یک مسئول بی عرضه و متخلف، دوباره به او پست می دهید؟
🔲 @nafastazeh 🔲
نفس تازه
من تو 👈 آره خیلی تفاوتها با هم داریم من بچمو ایران بدنیا میارم تو نه! 👈 من به بچه های مردم شیر خشک
🔴 ایرانی بودن به درج یک عنوان در شناسنامه نیست،
👈فاطمیون افغان، پابرهنههای یمن، موکبداران عراقی و... ایرانیتر از بیشرفهایی هستن که
✅ با واردات شیرخشک فاسد جان بچههای ایران رو بازیچهی منافع اقتصادی خودشون کردن.
+رزنانس+
🔲 @nafastazeh 🔲