#روضه چله #نمازشب
لحظه های سختیه.. خانم صدا زد.. اسما! جانم خانم ..فضه! جانمخانم ..لحظه های سخت منه..خانم چیکار کنیم؟ ببینم بچه ها رو میتونید از خونه ببرید؟ زینب وکلثوم رو فضه از خونه برد..حسن و حسینم خانم فرستاد مسجد.این لحظه های آخر امیر المومنین اومد خونه تو این لحظات سخت با علی حرف میزنه.یا علی ! قربونت برم..
آقا رو فرستاد مسجد.یه خانم موند واسما و فضه.. فضه!یه کم آب آمادهکن..نه بچهها خونه ان نه مردی توخونه است خانمها با همن..میخواست معجرش رو برداره دست افتاد. اسما اومد جلو گفت خانم اسما بمیره شما چرا معجر و باز کردی..معجر و باز کردن همان نمایان شدن کبودی صورت همان..اسما گفت دستش بکشنه. اسما گفت خانوم چرا خودتون رو به زحمت میندازین ؟بی بی فرمود: اسما کار واجب دارم امشب تو این خونه خیلی خبراست..کار برا علی بمونه سخت میشه ..فضه گفت خانم آب آماده است فرمود: اسما کمکم کن..هرچقدر با دستمال کشید خون سینه بند نمیومد..من این خونا رو نشورم شب برا علی خیلی سخت میشه ..شب علی رو خونه خراب میکنه..با دست شکسته خونا رو شست. آرام و با زحمت غسل کرد ..صدا زد اسما تازه پیراهن که پسر عمومخریده رو بیار.پیراهنو آوردن اسما اندازه ام بود میبینی الان چقدر برام بزرگه
*پیراهن و از سر پوشوندن دست رد شد اما به دست دیگه که رسیدن هر چقدر کشیدن پیراهن رد نشد.دوباره معجر رو بست و محکم گره زد صدا زد اسما جای من و بکش وسط اتاق.دیوار کاهگلی رو دیدین دست بهش بندازدید جای دست میمونه مخصوصا اگه یکی با زحمت بخواد بلند شه..گوشه ی حجره بستر خانم رو پهن کرده بودن..هم بتونه بایسته هم اینکه موقع بلند شدن دست به دیوار بگیره جای دستان و انگشتان مبارک خانم روی دیوار مونده بود. آخه مولا از فردا میومد میدید بچه ها جای دستان مادر و میبوسن.زینب لبهاش رو میگذاشت جای دست مادر میگفت موهای من و شونه کن*
حسین!
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
*بستر و آوردن وسط اتاق ..خانم پاهارو آرام دراز کرد رو به قبله صدا زد اسما برید بیرون درم ببندید. بعد ساعتی من و صدا کنید اگه جواب دادم که هیچ. اگه جواب ندادم بفرستید دنبال پسرعموم بیاد.اسما میگه پشت در منتطر بودیم. ساعتی گذشت آرام در زدم جواب نیومد.اسما میگه شروع کردم صدا زدم خانم ! جواب نیومد. گفت بذار اینجور بگم به این اسم حساسه صدا زدم مادر حسین جواب نیومد.دیدم اسم حسین اومد جواب نیومد گفتم کار تموم شده .در و باز کردم دیدم صورت کبودش روگذاشته رو زمین جان از بدن خارج شده..گریه میکردم دیدم در باز شد حسن و حسین اومدن اشک چشمم و پاک کردم. اسما میگه دیدم از آستانه در سر میکشن داخل و نگاه میکنن .دیدن مادر تو جاش نیست. صدا زدن اسما مادرمون کجاست؟گفتم آقا زاده هامادرتونخوابیده..همینگفتمخوابیده دیدم حسین رفت جلو گفت اسما مادرمون این ساعت نمیخوابید. دیدم حسن میخواد بره داخل گفتم وایستا بیاین بغلم مادرتون از دنیا رفت. این وگفتم دیدم حسن دوید اون چند روزه بعد کوچه مادر نذاشته بود صورتش رو ببینه. دوید اول معجر و زد کنار گفت بشنکه دستش..ابی عبدالله یه کم ایستاد قربون ادبش تا امام مجتبی صورت و دید اول دستش روگذاشت رو سینه اش یا أخا!تسلیت عرض میکنم ..دید امام مجتبی صورت به صورت مادر گذاشته ادب کرد رو دو زانو نشست عبا رو کنار زد صورت کف پاهای مادر گذاشت.یومّا کلمینی..با من حرف بزن.قدمها تو میبوسم کربلا زود بیای..اسما میگه با زحمت بچه ها رو از مادر جدا کردم.گفتم حسن جان دست حسین رو بگیر برید بگید باباتون بیاد. دست حسین و گرفت امام حسین سر گذاشته رو شونه ی امام حسن میرن مسجد.اینو من میگم رفتن رفتن یه دفعه دید امام حسن نشست رو زمین.حسنت بمیره..امام حسین دست انداخت گردن امامحسن چی شده؟ دید امامحسن مشت به زمین میزنه..الهی بشکنه دست مغیره.
از رو زمین بلند شد خودشون رو رسوندن مسجد صدای گریه اشون بلند شد مردم توو مسجد اومدن بیرون..یکی دید حسن گریه میکنه حسینگریه میکنه بچه ها چی شده ؟ یاد پیغمبر افتادین چرا گریه می کنید؟ چشمشون افتاد به امیر المومنین گفتن بابا..مولا فهمید چه خبره..دوید دیدن میدوه هی زمین میخوره.خونه خراب شدم.هی میگفت حالا کیه که حال منو بپرسه دوان دوان اومد تو حجره*
*رسید کنار بستر خانم سرش رو بغل گرفت صدا زد فاطمه!خانم! جوابی نیومد. گفت تا حالا نشده بود صدات کنم جوابمو ندی.من علیم*
#یا_حسین ......
https://eitaa.com/nafeleh_shab
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•﷽•
امـــــروز ۸ آذر مــــاه 🔰
روز بیست و یکم چله #نماز_شب و #حدیث_کساء به همراه مراقبه از گناه 🔰
🌸با ارسال این پست برای دیگران، در برکات و ثواب آن شریک باشید.
🌙کانال معرفتی #نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
🌱 #بین_الطلوعین
#ساعتی_از_ساعات_بهشت
مطالب بالا رو به دقت مطالعه کنید
با ارسال این پست برای دیگران، در برکات و #ثواب آن شریک باشید.
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
@Elteja_tales | کانال قصّههای مهدوی4_5906591148905863311.mp3
زمان:
حجم:
18.02M
#عجب_سرگذشتی 😭
پیشنهاد می کنم حتما گوش بدید.
🌙کانال معرفتی #نمازشب 👇
[به جمع #نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
کانال نماز شب
🖌 جلسات #تفسیر رهبر معظم انقلاب 📍#قسمت_هفتم 📚 عنوان: گاهی مومنین هم خیانت میکنند 📖 تفسیر #سوره_
12.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖌 جلسات #تفسیر_رهبر معظم انقلاب
📍قسمت هشتم
📚 عنوان: دفاع از مکتب اسلام با سازش در مقابل دشمنان امکان ندارد
📖 #تفسیر سوره #ممتحنه.
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
4.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 تا قبل این، میخواستم زنش بشم، الان میخوام کنیزش بشم!
🔹 #داستان زوجی که قصد داشتن #عقد کنند ولی به خاطر انفجار پیجرها، داماد، چشم و دستهاشو از دست میده.
🎙️#حاج_مهدی_رسولی
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ماجرای #شهادت در ۶۳# سالگی
👈 حکایت مجاهدانی که نمیتوانند #بازنشسته شوند...
🎙️حجت الاسلام پناهیان
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ استخوان تارک الصلاة (نماز) نکبت میاره
#وعده_صادق
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
🎙️حجت الاسلام کافی
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
2.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 گفتن چه ذکری هر حاجتی را بر آورده میکند؟؟؟
#وعده_صادق
#فاطمیه
#سوریه
🎙️حجت الاسلام عالی
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مصیبت و بلایی بالاتر از غیبت امام زمان (ارواحنافداه) نداریم
#وعده_صادق
#فاطمیه
#سوریه
برای دیگران هم ارسال کنید
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab