تقدیم به مادر آب ، حضرت رباب سلام الله علیها ...
دلشوره ای عجیب دلم را گرفته است
بی تابی علی رمقم را گرفته است
صندوقچه لباس علی را نگاه کن
پوشیدن لباس ، توانم گرفته است
گفتم سکینه،مادر،علی شیر خورده
است
بالش برای زیر سر او گرفته است
پوشیده سرهمی زرد قشنگی که عمه از
بازار مکه و یا که مدینه گرفته است
عباس آمده به دیدن اصغر ، چه با نمک
برجستگی دست ، به دندان گرفته است .
دندان کوچک صدفی ، تیز تیز بود
جایش بماند ، خنده عمو را گرفته است
*******
دلشوره ای عجیب ، وجود مرا گرفت
شیری نمانده بهر علی ، غم مرا گرفت
آن مادری که آب ننوشد یکی دو روز
بی شیر می شود به خدا،جان من گرفت
خیمه به خیمه ، در طلب آب می دوم
هاجر ، صفا ، مروه ، دلم بوی حج گرفت
لب های کوچک گل من چون به هم خورد
حالات خوردن در و دیوار را گرفت
ای وای .. از چه رو لب تو چون کویر گشت
چاکیده ،پر تَرَک ،پرِ خون، آسمان گرفت
مَشکی که برد ، سُکینه ، به عباس می دهد
آسوده گشت خاطر ما ، خیمه جان گرفت
چون می رود عمو ، مه تابان ، رقیه جان
نوبت برای خوردن آب علی گرفت
رفته سکینه بر در خیمه نظاره گر
لَختی زیاد رفته عمو ، دل شرر گرفت
باران نیزه است و عمود و سر عمو
گرید رقیه ، آب نخواهم زبان گرفت
******
تو علی اکبر کوچک شده بابایی
اصغری ، لیک علمدار و یل بابایی
ذبح از گوش به گوشت ، همه هستی من
کرده محبوس به سینه نفس بابایی
گفت سید که رگ گردن تو چون میزاب
گشت جاری ، پسر خوش نفس بابایی
***
گردن کودک شش ماهه چه عطری دارد
چشمهایش بنگر ، عمق نگاهی دارد
لحظه ذبح شدن ، چون که فشارش افتاد
ریخت نظمش به هم و لرز شدیدی دارد
این امانت که ز خواهر بگرفتست حسین
چون به بغما برود ، بار خجالت دارد
بر در خیمه زنی منتظر فرزند است
چشم امید به باریدن باران دارد
ارباًاربای ، ربابا ، تو ندیدی هرگز
گوش تا گوش به یک تیر چه دیدن دارد
یک قدم پیش ، بیاید ، دو قدم پس برود
آنکه در زیر عبا ، ذبح عظیمی دارد
پشت خیمه پدری بهر پسر قبری کند
و چه قبری ، تو نپندار که عمقی دارد
خواست تا خاک بریزد ، به رخ مهتابش
ناله ای آمد و گفتا که چه چشمی دارد
چشم بازش تو ببین ، خیره شده بر رخ من
به گمانم پسرم ، حس تلذّی دارد
عصر روز دهم ماه محرم دیدند
حرمله آمده و نیزه تیزی دارد
نیزه اش را به زمین می برد و می کوبد
گوییا قصد بدی ، فکر پلیدی دارد
آه از لحظه بیرون شدن از خاک علی
چکمه بر سینه و انگشت به چشمان علی
راس تکیه زده بر پوست بدون خنجر
دو سه باری بکشی ، کنده شود ، وای علی
آه از لحظه دیدار رباب و سر نی
چشمها خیره شده جمله به چشمان علی
مادرش آب که نوشید ، خودش را می زد
سینه اش شیر بیاورده ، ولی کوش علی
🌺.. عاقبت جانم فدايت يا ابا صالح بيا
🌺من بگردم خاک پايت يا ابا صالح بيا
🌺دور تو گردم چرا رويت نهان داري ز ما
🌺گو بميرم من برايت يا ابا صالح بيا
🌺عاقبت آقا بيا تا من بقربانت شوم
🌺بر دل و جانم بلايت يا ابا صالح بيا
🌺جان دهم تا بلکه يکدم من تماشايت کنم
🌺مي کنم هردم دعايت يا ابا صالح بيا
🌺اين سعادت کرده اي از ما دريغ آخر چرا
🌺کي نوازي اين گدايت يا ابا صالح بيا
🌺تا به کي هجر و غريبي و فراق و انتظار
🌺جلوه کن بر آشنايت يا ابا صالح بيا
🌺کي رسد لطف پيامت بر همه خلق جهان
🌺کي رسد بانگ ندايت يا ابا صالح بيا
ســـــــلامـــــــتی فــرج آقـا امـام زمــان صـــــــــلـــــــــــواتـــــ
((کانال بزرگ (( نماز شب ))
سلام....... همه دعا ها و زیارت ها اینجاس
التماس دعا از همه دوستان🙏🙏🙏
4_575431248642572783.mp3
8.53M
#سوره الرحمن👆👆
برای شادی اموات اعضای کانال
روحشون شاد🌹