#دوڪلامحرفحساب
ببینبعضیموقعهامیدونیفلانکار
غلطِها
اشتباهِنباید انجامشبدی
#مثلامیدونینبایدبهنامحرمنگاهکنی
نبایدفلانعکسرولایککنی
نبایدبانامحرمچتکنی
نبایدفلانموسیقیبَدروگوشبدی
نباید... نباید... نباید..
همهایننبایدهارومیدونی
اماپسچرادوبارهاوناشتبآهرو
انجامشمیدی
#هزاردلیلوبرهانمیاری!!
عذابوجدانتروخفهکنی؟!
خودتوگولمیزنیفقط
گلبهخودیمیزنیدرجامیزنی
تهشمجزشکستچیزیواستنمیمونه
حالیتهکه #نبایدبریسراغگنآه
پسچرادوبارهمیریسراغش
پاشواینبساطروجمعکن
دیگهتاکیمیخوایبهاینوضعادامهبدی؟
وقتیمیدونیتهشسیاهیه)):..
درعوضبیابایهبرنامه
ارادتروقویکن
انگیزهتروبیشترکن
مثلا بطور منظم سلسله مباحث #استادپناهیانگوشبده(کنترل ذهن)
بشینپای"منبر"
نمازاتواولوقتبخون
بهجایالکیچرخیدنتونِت
دوتاکتابمفیدبخون
اعتمادبهنفستبرهبالا
ورزشکن…
عذایمقویبخور...
توبهکنازگناهایقبلیت
#بلاککنطرفودلیتاکانتکن
اگهمیبینیداریاذیتمیشیتومجازی
وبهسمتگناهکشیدهمیشی..
فرارکنازهرچیزیکه
باعثوسوسهکردنتمیشهـ
#بلندشوبهخودتبیـآ 🌱
یه یاعلی بگو بلندشو دیگه
خدامنتظرت رفیق🙂
@nafeleyeshab
#ماملت_شهادتیم👉
ツ↻
ای جـواناݩ . . .👀!
.
°●| نکند در رختخواب ذلـت
بمیرید👉 که حضرت علۍ؏ در
محࢪاب عبادت شھید👉 شد🖐🏻!
.
°●| مبادا که در غفلـت بمیرید👉
که امام حسین؏ در میداݧ
نبࢪد شھید👉 شد🥀!
.
°●| مبادا که در حال بۍتفاوتۍ
بمیرید👉 که علۍاکبر در راه
حسین؏ با هدف شھید شد♥️!
.
#شهیدهادیعلیدوست🌱
@nafeleyeshab
#ماملت_شهادتیم 👉
امام باقر علیه السلام فرمود: «خواب صبح، شوم و نامیمون است، روزی را دور می سازد، رنگ صورت را زرد و متغیر می کند، خداوند متعال روزی را بین الطلوعین تقسیم می کند، از خواب در این زمان بپرهیزید.» (التهذیب ج۲ ص۱۳۹)
امام رضا (ع) در ذیل آیه «فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْراً» فرمود:فرشتگان روزی آدمیان را بین طلوع فجر و طلوع آفتاب تقسیم می کنند، هر کس در این وقت بخوابد از روزی خود غفلت کرده است.
شیخ نخودکی در وصیت خود به فرزندش میگوید: اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد، ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بیارزش خواهد شد.
مرحوم کلینى و شیخ طوسى و طبرسى از زهرى نقل کردهاند که گفت: مدت طولانی در طلب حضرت مهدى(عج) بودم و در این راه اموال فراوانى در راه خدا خرج کردم، اما به هدف نرسیدم،
تا اینکه به خدمت محمد بن عثمان یکی از نواب خاص اربعه رسیدم و مدتى در محضر او بودم، روزى از او به التماس خواستم که مرا خدمت امام زمان(عج) ببرد.
محمد بن عثمان پاسخ منفى داد، ولى در مقابل تضرع بسیار من، سرانجام لطف کرد و فرمود: فردا اول وقت بیا، فردا صبح نزد وى رفتم، دیدم جوانى که در زیبایى و خوشبویى از همه کس بهتر و لباس تجار بر تن داشت؛ با وى است و چیزى در آستین دارد.
وقتى نظرم به او افتاد، نزدیک محمد بن عثمان رفتم، ولى او به من اشاره کرد که به طرف آن جوان برگردم، من هم به طرف جوان برگشتم و سؤالاتى از وى کرددم و هر چه میخواستم به من جواب داد، آنگاه رفت که داخل خانه شود و آن خانه، چندان مورد نظر نبود