eitaa logo
نفی و اثبات
47 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
3 فایل
یادداشت‌های محمد طلایی @Talaeiam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از درنگ
ملاحظاتی بر یادداشت «بس فتنه‌ها بزاید» آقای محمد طلایی 🖋 نوشته: عباس حیدری پور 2️⃣ از 3️⃣ 3️⃣ علاوه بر منطق «تدریج» و دعوت مرحله‌ای باید متوجه تنوعات فرهنگ عمومی جامعه و لایه‌های آن بود؛ امری که مواجهه چندلایه و ترکیبی را می‌طلبد. به عبارت دیگر با اینکه باید گفتمان حاد و حاق مدعای انقلابی و توحیدی توسط علمدار و هادی جامعه و رهبر آن همواره زنده نگه داشته شود اما این بدان معنا نیست که تنها با این لایه و این سطح به شکل بسیط و غیرمرکب جامعه مورد خطاب قرار بگیرد. چگونگی مواجهه اهل بیت ع با سؤال واحد و نیز آنچه درباره قرآن یادآوری شد توجه به همین امر را نشان می‌دهد؛ البته به زعم نویسنده یک نارسایی درباره ماهیت پدیده گفتمانی و چگونگی شکل‌گرفتن گفتمان می‌تواند باعث این تلقی شود که طرح گفتمان حاد به معنای طرد هرگونه منطق و گفتگوی رقیق‌تر است. نکته کلیدی برای حل مسئله توجه به امکان ذوبطون بودن «جملات و دعوات» است. اینکه در معارف دینی می‌توان از جمله واحد مراتب مختلف توحیدی و بطون معنایی را به حسب مقام و موقف شنونده اخذ کرد باید نکته‌ای بس درس‌آموز داشته باشد. اگر طرح گفتمان واحد به معنای از کار انداختن هویت چندلایه و ذوبطون مفاد گفتمان باشد باید به صراحت گفت گفتمان ابزاری مناسب برای بسط منویات دینی نیست! گفتمان اگر هویت تأویلی را نداشته باشد اساساً لیاقت حمل معانی و معارف دینی و انقلابی را ندارد. بدین‌ترتیب دعوای بر سر گفتمان مختار نه فقط دعوایی راهبردی بر سر انتخاب "این یا آن" مفاد گفتمانی بلکه دعوایی بر سر کیفیت طراحی گفتمان به معنای امکان لایه‌مندی مفاد گفتمانی است؛ در تاریخ اسلام گاه توحید چنان طرح شده است که به تکفیر انجامیده است و گاه دیگر چنان طرح شده که به هم آغوشی با شرک و کفر تن داده است. و حال آنکه راهبرد درست، میانه تشبیه مطلق و تنزیه مطلق است. 4️⃣ نکته جالب توجه در یادداشت پذیرش ضرورت وجود محمل اجتماعی برای سوار شدن گفتمان است. در این یادداشت ظاهراً گزینه و پیشنهادی به عنوان محمل اجتماعی امروزین ما برای سوارکردن حاق گفتمان انقلاب اسلامی وجود ندارد. و حال آنکه به نظر می‌رسد محمل اجتماعی خود نظام جمهوری اسلامی است و ساختن این چهره مستقر انقلاب؛ همان پدیده‌ای که با عنوان ساختن ایران از آن یاد می‌کنیم. اگر پیشرفت ایران کالبد تحقق مادی داشته باشد چنین مواجهاتی با گفتمان‌هایی پایین‌تر از گفتمان حاد نهضتی ضرورت چنین وضعی خواهد بود. به عبارت دیگر مسئله این است که آیا انقلاب اسلامی باید همچنان در چهرۀ نهضتی خود به پیش برود یا باید استقرار در چارچوب نظام هم بیابد؛ یعنی نوعی نظام‌سازی، ساختارسازی و حتی بروکراسی که مساس جدی با امر دنیوی پیدا خواهد کرد، هم در میان است. اگر این را بپذیریم باید گفتمان میانی هم وجود داشته باشد. خود ادبیات رهبر انقلاب در جایی که توصیه به سندنویسی و تحفظ بر سند می‌کند، جایی که رعایت انضباط‌های بروکراتیک را خواستار می‌شود، همگی دال بر پذیرش این حالت میانی و گفتمان‌های متناسب با این لایه است. مسئله این است که آیا اداره جمهوری اسلامی به مثابه یک شر گریزناپذیر در حال مهار گفتمان خود انقلاب اسلامی و ماهیت نهضتی آن است؟ یا نه این خود یک ظرفیت و فرصت است؟ اگر ظرفیت و فرصت است یعنی وارد مقام تفصیل شده‌ایم یعنی علاوه بر مقام سلب و نفی باید به مقام ایجاب ورود داشته باشیم و مقام ایجاب تفصیل می‌طلبد و این نقطه از گفتمان‌های حاد قدری فاصله می‌گیرد نه بدین خاطر که ما از این گفتمان فاصله می‌گیریم و به آن پشت می‌کنیم بلکه ماهیت دنیا، انسان، روابط دنیوی و تدریج در آن و گونه‌گونی مخاطب چنین چیزی را اقتضاء می‌کند. پس تدریج و تفصیل و مقام اثبات لایه‌های میانی گفتمانی را می‌طلبد. ادامه...🔰 @abbas_heidaripour
هدایت شده از درنگ
ملاحظاتی بر یادداشت «بس فتنه‌ها بزاید» آقای محمد طلایی 🖋 نوشته: عباس حیدری پور 3️⃣ از 3️⃣ 5️⃣ یکی از دغدغه‌ها و بلکه استدلالات مرکزی نویسنده یادداشت این نگرانی است که اگر گفتمان رقیق‌تری در کار باشد این امر به خاطر هاضمه قدرت‌مند تمدن غربی و انصراف ذهنی مخاطبان گفتمانی ما باعث درغلطیدن ایشان به سویه کاملاً مادی می‌گردد و اثری از هویت انقلابی را نمی‌توانند با این گفتمان در خود بازتعریف کنند. ازجمله نوشته‌اند: «اگر ایده نهضت جزئی‌نگر می‌بود، به نفع تمامیت‌خواهی ایده تجدد مصادره می‌شد، چون تجدد بود که می‌توانست فضا را پر کند و جزءنگری معارضش را در خود هضم کند؛ همان‌گونه که در مشروطه، استبدادستیزی را در خود بلعید و سکولاریسم مدرن استبدادی پهلوی را بیرون داد.»؛ در مقام پاسخ به این دغدغه باید به دو نکته بسیار مهم توجه کرد: 📍اولاً- همان‌گونه که به درستی نویسنده متوجه است، قوت تمدنی غرب فقط از گفتمان مادی او برنمی‌خیزد بلکه به بسط تمدنی‌اش در ساحات مختلف زندگی بازمی‌گردد. از‌این‌رو باید گفت اگر ما وارد تفصیل نشویم و واقعاً سودای ساخت نظامی متفاوت را نداشته باشیم، صرف گفتمان حتی در فرض عدم برخورداری تمدن غرب از گفتمان و عدم معارضه در لایه گفتمانی با ما باعث نمی‌گردد امکان حرکت بلندمدت و راهوار را داشته باشیم. اینکه رهبر انقلاب بر ضرورت ساخت ایران به عنوان «الگو» توجه داده‌اند به همین معناست. همین نقطه تمرکز ایشان باعث شده است که برخی استلزامات دغدغه‌مندان متمرکز بر صرف هویت نهضتی انقلاب در بزنگاه‌های تاریخی و حوادث جاری جهانی با فرمان ایشان همراه نگردد. صریح‌تر آنکه با اینکه گفتمان نیاز هرگونه عزیمت است اما از آنجا که حرکت و عزیمت مشکک است، پس از عزیمت و قیام اولیه، و در مقام تثبیت سنگر اول باید وارد ساخت شد و این خود نیازمند ایجاب و تفصیل است که لایه‌مندی گفتمانی را ضروری می‌سازد. 📍ثانیاً- هر گفتمان رقیق‌تری ضرورتاً تسلیم روح مادی تمدن غرب نمی‌گردد؛ زیرا هر امر میانی اگر به درستی طرح گردد، حاوی عناصر حق و روحی متعالی است که می‌تواند فرد مستقر در این لایه را دستگیر باشد؛ به عبارتی تسلیم‌شدن گفتمان میانی به روح تمدن غربی در شرائطی خواهد بود که فاقد هرگونه سویه متعالی و استعلایی باشد و حال آنکه اگر چنین باشد اصلا این گفتمان نه یک گفتمان میانی بلکه یک گفتمان منحط است. مثلاً گفتمان «رفاه و پیشرفت» یا «تفریح و سرگرمی» در بسیاری از تقریرهای تاریخ معاصر خویش حاوی سویه استعلایی نبوده است اما در مقابل رهبر انقلاب گفتمان«پیشرفت و عدالت» را مطرح کرده‌اند و این با اینکه یک گفتمان میانی است ولی حاوی عناصر استعلایی است و درعین‌حال در مقام تقریر تفصیلی حتی عنصر«پیشرفت» را با نگاهی خاص و مشتمل بر پیشرفت معنوی معرفی کرده‌اند. به‌عبارت دیگر درصورت انتخاب گفتمان میانی درست این گفتمان نسبت به امر استعلایی لابشرط و تسلیم محض نیست بلکه با آن همسو و هم‌آهنگ است و بدل‌زدن بدان چندان آسان نیست، زیرا طراحان این گفتمان در جامعه حاضرند و کنشگری دارند. نکته برتر اینکه حتی رهبر انقلاب نسبت به مصادره برخی گفتمان‌های میانی بسیار دورتر از حاق گفتمان انقلابی را در دوران رهبری خویش را به نمایش گذارده‌اند؛ مردم‌سالاری دینی درواقع انقلاب ماهیت شعارهای دموکراسی‌خواهانه دوران اصلاحات بود؛ نه به این معنا که ایشان این اندیشه را نداشته باشند بلکه وقتی شعار دموکراسی در دوران مذکور مطرح شد، ایشان هم به‌عنوان عالی‌ترین کنشگر جامعه ایرانی وارد شدند و در مقام تبیین و تفصیل و بعد صورت‌بخشی و بازسازی مجدد گفتمانی، مردم‌سالاری را برکشیدند. بدین‌ترتیب باید توجه کرد که وقتی صحبت از گفتمان می‌شود، گفتمان تنها پدیده حاضر در میدان نبرد نیست بلکه هم کنشگران انقلابی در میدان‌اند و هم اگر گفتمان میانی برخوردار از روح استعلایی باشد، این روح استعلایی آن را اقتضاءمند خواهد کرد و تسلیمش به روح تمدن غربی را آسان نخواهد ساخت. مسئله این است که اگر کنشگران جبهه انقلاب همه‌چیز را به گفتمان بسپارند، از عهده نبرد تمدنی با غرب برنخواهند آمد. گفتمان ابزاری برّا و پیش‌رو و پیش‌ران است اما هیچ‌گاه ابزار هرچقدر هم متعالی، همه معادلات را رقم نخواهد زد؛ دست‌کم زنده نگه‌داشتن گفتمان البته همراه با روح آن یک ضلع جدی کنشگری است؛ با اینکه إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ است ولی خواسته‌اند که حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ. سخنان دیگری البته باقی است؛ باشد تا بهانه‌ای دیگر.🔹 @abbas_heidaripour
برنامه مستند مقدس نما، خواجه نصیر 1.aac
18.73M
ارائه به مناسبت پخش مستند مقدس‌نما، در مورد منطق شکل‌گیری جریان‌های متحجر و چرایی خطرناکی آنها برای جریان حق دانشگاه خواجه نصیر قسمت اول
برنامه مستند مقدس نما، خواجه نصیر 2.aac
36.03M
ارائه به مناسبت پخش مستند مقدس‌نما، در مورد منطق شکل‌گیری جریان‌های متحجر و چرایی خطرناکی آنها برای جریان حق دانشگاه خواجه نصیر قسمت دوم
نهضت، لازمۀ همیشگی نظام.pdf
138.4K
نهضت، لازمۀ همیشگی نظام تأملی در باب رابطه نهضت و نظام ذیل گفتمان انقلاب اسلامی 🔹عملیات طوفان الاقصی و ضربه مقتدرانه اولیه حماس به صهیونیست ها و مقاومت شکوهمند بعدی در برابر حملات ارتش اسرائیلی از یک سو و موج بی وقفه ضرباتی که به واسطه کشتار بی رحمانه عزیزانمان در غزه به وجدان های بیدار وارد می آید از سوی دیگر، مجددا بحث در مورد دوگانه نهضت و نظام را داغ کرده است. 🔹راهپیمایی های پرشور جهانی در حمایت از غزه در مقایسه با برنامه های نسبتا روتین ما در ایران، روایت سرزنده حوادث در غزه توسط شبکه های اجتماعی در غرب و جهان عرب و روایت رسمی و قرین سیاست در کشور ما، تلاش برای کنش گری نهضتی برای گشودن جبهه جدید سیاسی و چه بسا نظامی برای مقابله با رژیم جعلی و وجود معادلات دست و پا گیر ساختاری برای این قبیل اقدامات، فارغ از درستی و نادرستی هر کدام از اطراف ماجرا، مجددا بر فقدان پاسخ یک پرسش قدیمی در تاریخ انقلاب صحه گذارده اند: ♦رابطه نهضت و نظام در معادلات عینی ساختاری کشور، خصوصا در موضوع صدور انقلاب چگونه است؟ نقطه اتصال دو سر طیف کجاست و باید هر کدام از طرفین چه ویژگی های ساختاری داشته باشند تا بتوانند دو شاکله ظاهرا متناقض را به هم دیگر متصل کنند؟ و شاید مهم تر و مقدم بر این ها، آیا اکنون وقت اولویت دادن و پرداختن جدی به صدور انقلاب نهضتی است؟ یا نظام در فاز توجه به درون است و پروژه های برون مرزی ساختارشکن خود را مگر در موارد بسیار حاد و ضروری در دستور کار قرار نمی دهد و یا نباید بدهد؟
📱این کانال‌ها متعلق به تعدادی از طلاب است که به واسطه حوزه مشترک مطالعات با یکدیگر همکاری داریم. 🎯شرح حال 🏷کانال شخصی حمیدرضا باقری (یاداشت‌هایی در شرح امروز و دیروز) 👉 @sharhe_hal 🎯 آیات و روایات کاربردی 🏷 آیات و روایات کاربردی (آیات و روایات کاربردی برای زندگی که مورد غفلت واقع شده‌اند.) 👉 @ayat_va_revayat 🎯 ترور رسانه 🏷راهبردها و اقدامات آمریکا در مواجهه با ایران همراه با تاریخ معاصر،اطلاعاتی از اقدامات سازمانهای امنیتی 👉 @terrorofmedia 🎯کتاب تاریخی سیاسی 🏷کتاب‌ها از دسته محتواهایی است که نشر مجازی‌اش بلامانع است. هرکتابی که در کانال بارگزاری میشود به معنای تایید محتوای آن نیست 👉 @book_article 🎯 نفی و اثبات 🏷یادداشت‌های محمدطلایی 👉 @nafy_va_esbat 🎯 مِنهاج 🏷تاملات، دغدغه ها و یادداشت‏های محمدمهدی حسین‌زاده 👉 @menhaj_hoseinzade 🎯 غرب از نگاه غرب 🏷 آرشیو محتوایی است درباره مسائل غرب مدرن؛ تا دنباله روی《کور》و حتی گاهی《خیال دنباله روی》را از فکر ایرانی بزداید. 👉 @westernwfw 🎯اضغاث احلام 🏷نوشتجات و خواب های پریشان مصطفی عیدی 👉 @asghaseahlam 🎯 مدرسه تاریخ پژوهی صاد 🏷تبارشناسی واقعیت های امروز 👉 @sadtarikh 🎯 نواظر 🏷دیدنی هایی از یک طلبه 👉 @navazer 🎯 سطور 🏷یادداشت‌های حمید آقانوری 👉 @sotoor_ra 🔅فرهیخته گرامی، از شما دعوت می‌شود در کانال‌های فوق عضو شوید🌹
⭕️ نهضت، لازمهٔ همیشگی نظام تأملی در باب رابطه نهضت و نظام ذیل گفتمان انقلاب اسلامی 👤 نویسنده: محمد طلایی ✂️ برش‌هایی از متن: رابطه نهضت و نظام در معادلات عینی ساختاری کشور، خصوصا در موضوع صدور انقلاب چگونه است؟ نقطه اتصال دو سر طیف کجاست و باید هر کدام از طرفین چه ویژگی‌های ساختاری داشته باشند تا بتوانند دو شاکله ظاهرا متناقض را به هم دیگر متصل کنند؟ و شاید مهم‌تر و مقدم بر اینها، آیا اکنون وقت اولویت دادن و پرداختن جدی به صدور انقلاب نهضتی است؟ دهه 60، مصداق روشنی از خاصیت بلع تمدنی بود. در حالیکه وجه نهضتی انقلاب، هنوز نتوانسته بود به لحاظ ساختاری و گفتمانی خود را در لایه‌های مختلف نظام تثبیت کند، طبع دیوان‌سالاری رسمی، متاثر از مزاج بین‌الملل توسعه مدرن، توانست در چارچوب رایج منافع ملی و علم الاداره تا حدی مهارش کند. از این زمان به بعد، هر نسخه‌ای که برای دوگانه نظام و نهضت پیچیده می‌شود، باید در درون خود سنگینی ساختاری این کفه ترازو را لحاظ نماید. جمهوری اسلامی همان طور که در داخل با چالش امر اجتماعی به مثابه بستر زیست و اقدام انقلابی توده‌ها در قالب نظام اسلامی مواجه است، در صحنه بین‌الملل نیز از خلائی مشابه رنج می‌برد؛ فقدان یک حرکت مبتنی بر قدرت اجتماعی و گفتمان انقلاب اسلامی، مستقل از مناسبات رسمی بروکراسی، با هدف تثبیت معادلات کلان سیاسی-اجتماعی در سطح ملی یا بین‌المللی. 🔗ادامه مطلب: syaaq.com/31100 🏷 @dolatedin
هدایت شده از سیدِسالار
شكایت از ستمكارى امّت هنگام خاکسپاری فاطمه‌(س) نهج البلاغه - خطبه 202 وَ مِنْ كَلاَمٍ لَهُ عليه‌السلام رُوِيَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَيِّدَةِ اَلنِّسَاءِ فَاطِمَةَ عليهاالسلام كَالْمُنَاجِي بِهِ رَسُولَ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وسلم عِنْدَ قَبْرِهِ (درد دل با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به هنگام دفن فاطمه عليها السّلام) اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ اِبْنَتِكَ اَلنَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ اَلسَّرِيعَةِ اَللَّحَاقِ بِكَ سلام بر تو اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، سلامى از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسيده است قَلَّ يَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلاَّ أَنَّ فِي اَلتَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ اى پيامبر خدا، صبر و بردبارى من با از دست دادن فاطمه عليها السّلام كم شده، و توان خويشتندارى ندارم امّا براى من كه سختى جدايى تو را ديده، و سنگينى مصيبت تو را كشيدم، شكيبايى ممكن است فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ فَ إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ اين من بودم كه با دست خود تو را در ميان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامى تو ميان سينه و گردنم پرواز كرد «پس همه ما از خداييم و به خدا باز مى‌گرديم فَلَقَدِ اُسْتُرْجِعَتِ اَلْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ اَلرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اَللَّهُ لِي دَارَكَ اَلَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ راستى كه امانت باز گردانده شد ، و گروگان دريافت گرديد. اما غصّۀ من ابدى است، و شبم قرين بيدارى است، تا زمانى كه خداوند براى من جايگاهى را كه تو در آن اقامت دارى اختيار كند وَ سَتُنَبِّئُكَ اِبْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا اَلسُّؤَالَ وَ اِسْتَخْبِرْهَا اَلْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ اَلْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ اَلذِّكْرُ به زودى دخترت از همدستى امّت براى ستم بر او به تو خبر خواهد داد، در پرسيدن از او اصرار كن، و خبر اوضاع را از او بخواه؛ در حالى كه بين ما و تو فاصلۀ زيادى نشده، و زمانه از يادت خالى نگشته، اين همه ستم به ما شد وَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمَا سَلاَمَ مُوَدِّعٍ لاَ قَالٍ وَ لاَ سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَ عَنْ مَلاَلَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلاَ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اَللَّهُ اَلصَّابِرِينَ به هر دو نفر شما سلام باد سلام وداع كننده نه سلام رنجيده خاطر دلتنگ. اگر از كنار مرقدت بروم نه از باب ملالت است، و اگر بمانم نه از جهت بد گمانى به آنچه خداوند به صابران وعده داده است. آدرس کانال در بله و ایتا: @Seyedesalar1
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بِٱسؔمِهۧ‌تَعٰالیٰ‌شَأنُهُ‌ٱلۡعَزیۡزُ 📢📢 برای اطلاع از آخرین اخبار، رویدادها، آثار پژوهشی، جستارهای پژوهشگران و دوره‌های آموزشی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه‌السلام در کانال زیر عضو شوید: 👇👇 🆔@rboresearch 📌 فعال در پیام‌رسان‌های ایتا و بله
📚 عموم کسانی که با تاریخ قبل انقلاب آشنا هستند فکر می‌کنند تنها حرکت دوره پهلوی علیه حجاب زنان، دستور رضاشاه برای کشف حجاب بود. در حالی‌که در دوره محمدرضا شاه نیز سیاست‌های فرهنگی تند و تیزی علیه مسئله حجاب به کار گرفته شد که بخش مهمی از آن در رسانه‌های دوره پهلوی منعکس شد. کتاب «آن صخره مرجانی» یک تحقیق فاخر و جذاب در این‌باره است که توانسته با رصد دقیق روزنامه‌ها و مجلات دوره پهلوی دوم، سیاست‌های ضد دینی و به خصوص «حجاب ستیزی» رژیم پهلوی را به خوبی به تصویر بکشد و از این جهت، تنها کتابی است که تا امروز در این‌باره منتشر شده است. در این کتاب علاوه بر گردآوری متن بسیاری از روزنامه‌ها و جراید دوره پهلوی علیه حجاب، تصاویر و کاریکاتورهای موهن آن دوره علیه زنان مسلمان و با حجاب نیز منتشر شده تا حافظه تاریخی ملت ایران فراموش نکند که تا همین نیم قرن قبل، چه تفکری در ایران حاکم بود که برای سوق دادن جامعه به سمت «جهنم اجباری» تمام تلاشش را انجام داد و اتفاقا بسیاری از چالش‌های امروز بر سر مساله حجاب نیز ریشه در همان اتفاقات تاریخی دارد. قیمت این کتاب 300 صفحه‌ای 130هزار تومان و هزینه ارسال آن به سراسر کشور نیز 45 هزار تومان است. (در صورتی که مجموع خرید شما بالای ۵۰۰ هزار تومان باشد، هزینه ارسال رایگان می‌شود.) این اثر تألیف محمدرضا امینی است که به همت پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع) توسط مؤسسه ایران منتشر شده است. ♦️سفارش👇 @Ketab_hafezeh_tarikhi 🆔 eitaa.com/rboresearch 🆔 ble.ir/rboresearch 🆔 t.me/rboresearch
هدایت شده از درنگ
✂️↔️دوگانه نهضت و نظام 🖋به قلم: عباس حیدری پور 1️⃣ از 2️⃣ برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم. چرا چنین است؟ واضح است؛ بنی‌بشر آینده را به تفصیل در ذهن و عین نمی‌تواند مجسم کند ولی وقتی کارها و فکرها جلو رفت، تودرتوهای جدید و دوراهی‌های جدید را می‌شناسد که اقتضای مسیر طی‌شده است؛ ای‌بسا اگر از مسیری دیگر می‌رفت مطلبی دیگر و پرسشی دیگر و دوگانه‌ای دیگر روبه‌رویش گشوده می‌شد. 📆این روزها با مقاومت جانانه غزه و فلسطین و بیداری جهانی نسبت به حجم سبعیت و ددمنشی یک رژیم کودک‌کش مواجهیم و در بخشی از فضای نخبگانی ایران دعوای نهضت و نظام در گرفته است. برخی، عملکرد و حتی ماهیت جریان‌های نهضتی را با نظام جمهوری اسلامی مقایسه می‌کنند؛ این مقایسه و حتی ترجیح‌دادن تا چه اندازه درست است؟ اینجا باید دو بحث را از هم تفکیک کرد؛ یکی مسئله قضاوت ما درباره میزان مطلوبیت ورود جمهوری اسلامی در قصه غزه و فلسطین و مقایسه آن با حد مطلوب است و دیگری ادبیاتی که پیش از این مصداق، از شکل‌گیری این پرسش حمایت می‌کند و آن هم ادبیاتی است که دوگانه نهضت-نظام را برمی‌کشد و ازطریق برتری‌دادن به یکی درصدد ارائه پاسخ از منظر خود است. 🔑ما در این نوشتار عمدتاً به مسئله دوم می‌پردازیم و یادآوری می‌کنیم استفاده از قواعد برای حل مصادیق و مسائل جاری علاوه بر ضرورت تنقیح ادبیات و مفاهیم و قواعد پشتیبان، پیچیدگی‌هایی دارد که در صورت سهل‌گرفتن نمی‌توان وجه تفاوت پاسخ دو فرد یا جریان را به یک مسئله واحد با استفاده آن‌ها از قواعد یکسان دریافت. اما درعین‌حال عدم تنقیح قواعد و نظام مفهومی، مسیر حل مسائل را در هاله‌ای از ابهام فروخواهد برد زیرا عدم پاسخ به دوگانه‌ها آن هم در سطح قواعد و نظام مفهومی ناخواسته باعث خواهد شد که ما بدون بررسی تفصیلی و دقیق گاه به یک‌سو و گاه به سوی دیگر بغلطیم. با این مقدمه پرسش این خواهد بود که ما در دوگانه نهضت یا نظام باید کدام را برگزینیم و کدام‌یک به مطلوبیت و آرمان ما نزدیک است: قبل از اینکه به پرسش پاسخ دهیم باید بدانیم اساساً از نهضت و نظام چه چیز را مراد می‌کنیم و تا این معلوم نشود، انتخاب هم درست نخواهد بود. این احتمال بعید نیست که برخی مخالف‌خوانی‌ها هم در این مسئله ناشی از تفاوت در معنای مقصود از این کلمات باشد. 🌪به نظر می‌رسد نهضت هویتی سیال، فعال و گرم دارد، دعوتی است که با گرمای وعده‌ها و افق آرمانی خویش علیه وضع موجود، جمعیت‌هایی به سرعت را حول خویش سامان می‌دهد و بر وضع موجود هجوم می‌برد و درواقع قیامی را ساز می‌کند. نهضت می‌تواند سریع منتشر شود و تنوعات فراوان را گرد هم آورد زیرا در مقام اجمال قرار دارد و هنوز افق خویش را در مقام عینیت خارجی مجسد نساخته است. این ابهام و اجمال البته غیریت‌هایی چون وضع موجود را برنمی‌تابد و با آن دشمنی می‌کند اما با همین ابهام و اجمال انواعی از گروه‌ها و اصناف و عقاید و آراء را ولو با اشتراکات حداقلی گاه می‌تواند حول آرمانش به هم نزدیک سازد. ☀️اما هویت نظام یک هویت مستقر، آرام، انضباط‌یافته و روندمند است. ارزیابی آن در همان وضعیت استقراری و موجود انجام می‌شود و لذا در نگاه آرمان‌گرایانه بسیار مستعد پرخاش و اعتراض است زیرا بسیاری از واقعیات فاصله‌ای جدی از آرمان‌ها دارند. گاه بدبینانه‌تر شرّ گریزناپذیری دیده می‌شود که منتقدانش دوست دارند آن را از جا برکنند و به جایش نظمی نو درافکنند؛ با این سودا که نظم جای‌گزین توان حمل و حمایت از آرمان‌ها را داشته باشد. نظام به‌خلاف نهضت چندان سیال و پویا نیست و اینرسی سکون بالایی دارد و همه‌گرایی و هم‌گرایی اندک‌تری در باب آن شکل می‌گیرد ولی درعین‌حال تاب‌آوری بیشتری درقبال تمایل به حرکت و دگرگونی و حتی تکانه‌های بیرونی از خود نشان می‌دهد. قرار و بی‌قراری، حرکت و ثبات، گرمی و سردی دوگانه‌هایی است که می‌توانند دوگانه نهضت و نظام را توضیح دهند. گرچه این سؤال صورت‌بندی‌های دیگر و ادبیات دیگری نیز یافته است مانند اینکه همین دوگانه جدی است که اسوالد اشپلنگر را وادار کرد که روح سیال و فعال فرهنگ را بر جمود و خشکی تمدن دروضعیتی که تصور او از آن ازکارافتادگی فرهنگ بود، ترجیح دهد. با این توضیحات وقت انتخاب و پاسخ است که در دوگانه نهضت و نظام ما کدام را اصیل و کدام را بدیل می‌دانیم؛ اما پس از تأمل باید اعتراف کرد این دوگانه هیچ پیروزی ندارد زیرا: ادامه در پست بعدی⏬ @abbas_heidaripour
هدایت شده از درنگ
ادامه دوگانه نهضت و نظام به قلم: عباس حیدری پور 2️⃣ از 2️⃣ ⏺حیات انسان در وجه فردی و جمعی، همان میزان که نیازمند تحرک و پویایی و جولان و گرما و حرارت است به همان میزان نیازمند نظم و ثبات و استقرار است. انسان موجودی در میانه قرار و بی‌قراری است و شاید راز پایان نماز در حالت تشهد و سلام همین وضع میانه آدمی باشد. اینکه انسان هم جان دارد و هم کالبد همین را اقتضاء می‌کند. روح آدمی در عالم نمی‌تواند سرگردان باشد و بلکه اقتضای زیست دنیایی آرام‌گرفتنش در تعلق به یک کالبد و بدن است؛ بدنی که تاب تحمل قرار دنیایی را به این روح می‌دهد و امکان ساخت و تکاپو را برایش فراهم می‌کند اما راست می‌گویند که اگر آدمی وجه فرامادی خویش را هرگاه فراموش کند، همان زمان را باید زمان مرگش دانست. 🌿تقابل نهضت و نظام هم همین است و به همین بنیادها باز می‌گردد. نظام وضعیت باثبات جمعی یک گونه زیست است که مطلوبیتش در محاکات و بازتاب و تجسد آرمان‌ها و ارزش‌های یک نهضت است و یک نهضت غایتی جز تحقق و استقرار و تجسد در قابل یک نظم فراگیر و باثبات نمی‌تواند داشته باشد. اساساً اگر نهضتی نتواند مطلوب خویش را بر چهره دنیا تثبیت کند و به نمایش درآورد چرا باید در دنیایی که چنین است این همه دست‌وپا زد. نهضت حالت گذاری از یک نظم نامطلوب به یک نظم مطلوب است و ازقضا هنر آدمی باید آن باشد که بتواند آرمان را در چهره نسبتاً با ثباتش هم نمایش دهد نه آنکه در وضع نهضتی فقط افسانه‌اش را بسراید؛ نظام تعبیر خوابی است که نهضت می‌بیند و اگر نهضت به نظام نرسد خوابی بی‌تعبیر و رؤیایی دروغین است. در نقطه مقابل اگر نظام گرمای آرمان نهضت را از دست بدهد، کالبدی است بی‌روح و جسدی است که درنهایت بوی تعفنش همگان را خواهد آزرد. ⚠️جمع میان نهضت و نظام آسان نیست و به همین خاطر پاسخ ساده را در انتخابی واحد و با دوگانه‌ای ساختگی به نام نهضت یا نظام جست‌وجو می‌کنیم. این دوگانه در ذات خویش مجعول و نامعتبر نیست بلکه اگر به پاسخی یک‌سویه برسد، پاسخی مجعول گرفته است زیرا حقیقت وجود آدمی را که در میانه وجه آرمانی و استعلایی و وجه ماندگار و خاکی قرار دارد، تحریف کرده‌ایم. انتخاب یکی از دو وجه تحریف خود و انسانیت است. این را هم باید افزود که صیرورت جماعت انسانی گاه اقتضای تکیه بر دارایی‌ها و توانایی‌های نهضت را دارد و گاه اقتضای تکیه بر چهره نظام‌مند را دارد. اگر نظامی مبتنی بر آرمان‌ها حاصل شد باید آن را پاس داشت و دانست که بهترین پشتیبان برای نهضت است و بدون این پشتیبان نهضت همچنان روح ناآرام و مضطربی خواهد بود که ممکن است هر لحظه اصحاب قدرت و ثروت او را به گوشه‌ای برانند و نفسش را تنگ کنند. باید نظام را پشتیبان نهضت کرد و نهضت را به قراری عمیق فراخواند تا دارایی خویش را نه فقط شعار دهد که نمودار هم سازد. 🌿نظام نهضتی یا نظام انقلابی همان چیزی است که هر میزان بدان تقرب جوییم بیشتر اهل نهضت و بیشتر اهل نظام خواهیم شد و هرمیزان بین این دو تفکیک قائل شویم همزمان هر دو را از دست خواهیم داد. 🔰 حال با فراغت از بحث درباره نسبت نظام و نهضت اگر بخواهیم نیم‌نگاهی به مناسبت این روزها یعنی مسئله غزه بیاندازیم چه باید بگوییم؟ آیا جمهوری اسلامی در مسئله فلسطین ورود موفقی داشته است یا خیر؟ طبیعی است که آنچه اکنون در فلسطین می‌گذرد بی‌نسبت با درخشان‌ترین چهره شهید عرصه مقاومت نیست. اکنون که در ایام شهادت حاج قاسم به دست استکبار جهانی قرار گرفته‌ایم باید به یاد آوریم او هم یک وجه تعلقی جدی به نظام جمهوری اسلامی داشت زیرا نیروی رسمی نظامی ما بود و هم درعین‌حال امتی‌ترین چهره کشورمان در اتصال فعال با آزادی‌خواهان کشورهای مختلف جهان و به‌ویژه منطقه غرب آسیا بود. وجود همین یک چهره حجتی جدی است بر اینکه استقرار نظام‌مند می‌تواند چهره‌ای جدی و البته باورپذیر از هم‌گرایی امتی را به خود امت اسلام نشان دهد. اکنون نیز اصل انکار طراحی عملیات طوفان الاقصی از سوی ایران که هم در سطح رهبری و هم در سطح بسیاری از مقامات کشورمان رخ داد، نشان می‌دهد نظام ایران نمی‌خواهد مواجهه خویش را با امت اسلامی ضرورتاً رابطه‌ای از دریچه معادلات نظام تعریف کند، حتی در آن‌جایی که تجهیز جدی نظامی و رابطه پشتیبانی وجود داشته است. بدین‌ترتیب باید این بلوغ و فهم را ستود که نه کشور از الگوهای عملی برای تعامل چندوجهی و پیچیده و مرکب خالی بوده است و نه اینک عقب‌گردی از این سرمایه رخ داده است. گرچه آشکار است که هم می‌توان در جزییات کنش‌ها و حتی طراحی‌ها انتقاداتی را داشت و هم برای بهبود و ارتقاء اهتمام نمود و طرح بدیل به میدان آورد. @abbas_heidaripour