eitaa logo
نقد الحاد و آتـِـئیسمــ 🚫
1.4هزار دنبال‌کننده
11 عکس
5 ویدیو
4 فایل
📨نقد الـحاد و آتئیسمـ 🔵 علم‌ و دین 🔵 شبهات 🔵 مقالات و کتب علمی اینستاگرام: instagram.com/_u/naghde_elhad ارتباط: @Mahjuoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸بیشتر بودن ارث مرد از زن از اشکالاتی که از سوی ملحدان به اسلام می شود، این پرسش است👌 چرا مرد بیش از زن ارث می برد؟ دلیل آن‌چیست؟🤔 ✍ پاسخ کوتاه روایی: در جواب نخست، که در بسیاری از مصادر حدیثی دست اول آمده، معصوم چنین پاسخ می دهد: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ وَ هِشَامٍ جَمِيعاً عَنِ الْأَحْوَلِ قَالَ: قَالَ ابْنُ أَبِي الْعَوْجَاءِ مَا بَالُ الْمَرْأَةِ الْمِسْكِينَةِ الضَّعِيفَةِ تَأْخُذُ سَهْماً وَاحِداً وَ يَأْخُذُ الرَّجُلُ سَهْمَيْنِ قَالَ فَذَكَرَ ذَلِكَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع- فَقَالَ إِنَّ الْمَرْأَةَ لَيْسَ عَلَيْهَا جِهَادٌ وَ لَا نَفَقَةٌ وَ لَا مَعْقُلَةٌ وَ إِنَّمَا ذَلِكَ عَلَى الرِّجَالِ فَلِذَلِكَ جُعِلَ لِلْمَرْأَةِ سَهْماً وَاحِداً وَ لِلرَّجُلِ سَهْمَيْنِ. 👈در روایتی به سند صحیح از امام صادق(ع) سؤال می‌شود که چرا زن که ضعیف‌تر است و احتیاج به حمایت بیشترى دارد، باید از ارث یک سهم داشته باشد و مرد که از حیث قواى بدنى و جسمانى قوی‌تر از اوست، باید دو سهم از میراث میت را تصاحب نماید؟ امام(ع) در پاسخ می‌فرماید: به دلیل این‌که مرد تکالیف بیشترى داشته و مسئولیت‌هاى سنگین‌ترى بر دوش دارد. مرد باید به جهاد برود و مخارجى را در این زمینه متحمل شود، مرد باید علاوه بر مخارج خود، مخارج زندگى همسر خود را نیز تأمین نماید. مرد در ردیف عاقله است و باید در جنایت خطایى بستگان خود، با پرداخت مال، معاونت نماید در حالى که زن چنین وظایفى را ندارد.👉 📚 الكافي، ج۷- ص۸۵- ۳، و التهذيب ج۹- ص۲۷۵- ۹۹۳، و علل الشرائع ج۵۷۰- ۳. 📚 به طرق مشابه: الفقيه ج۴- ص۳۵۰- ۵۷۵۷؛ المحاسن ص۳۲۹- ۸۹. 📚وسائل الشیعه ج ۲۶ ص ۹۳؛ المعقلة- الدية" الصحاح (عقل) - ۵- ۱۷۷۰". گذشته از این زنان ویژگی هایی دارند که هیچ مردی ندارد؛ به عنوان نمونه👇👇 ✍در مواقعی برخی از زنان خدمت پیغمبر صلوات الله علیه و آله می رسیدند و فکر می کردند نسبت به آنها کم لطفی شده و به مردها عنایت بیشتری شده، اما حضرت ص جواب می دادند، یکی از آن اخبار این خبر است: عن محمد بن الحسن، عن الصفار عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب، عن الحكم بن مسكين، عن أبي خالد الكعبي عن أبي عبد الله عليه السلام أن رسول الله صلى الله عليه وآله قال: أيما امرأة دفعت من بيت زوجها شيئا من موضع إلى موضع تريد به صلاحا نظر الله إليها، ومن نظر الله إليه لم يعذبه، فقالت أم سلمة: يا رسول الله صلى الله عليه وآله ذهب الرجال بكل خير فأي شئ للنساء المساكين؟ فقال عليه السلام: بلى إذا حملت المرأة كانت بمنزلة الصائم القائم المجاهد بنفسه وماله في سبيل الله، فإذا وضعت كان لها من الاجر ما لا يدري أحد ما هو لعظمه، فإذا أرضعت كان لها بكل مصة كعدل عتق محرر من ولد إسماعيل، فإذا فرغت من رضاعه ضرب ملك كريم على جنبها وقال: استأنفي العمل فقد غفر لك 👌فرمود كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود هر زنى در خانه شوهر براى اصلاح چيزى را جابجا كند خداى عز و جل به او نظر كند و هر كه خدا به او نظر كند عذابش نكند ام سلمه عرض كرد مردها همه خوبيها را بردند زن‌هاى بيچاره چه خوبى دارند؟ فرمود آرى چون زنى آبستن شود مقام روزه‌دار و شب زنده‌دار و مجاهد با خود و مالش را در راه خدا دارد و چون بزايد اجرى دارد كه كس عظمت آن را نداند و چون طفل را شير دهد بهر مكى ثواب آزاد كردن يك بنده از اولاد اسماعيل دارد و چون از شير دادن فارغ شود فرشته‌اى پر بر پهلويش زند و گويد كار خود را از سر گير كه آمرزيده شدى.👉 📚وسایل الشیعه، ج۱۵ ص۱۷۵، از امالی شیخ صدوق. البته در سوی مقابل نیز خدمت مرد به خانواده و همسر در روایاتی ستوده شده است. ✅اما جواب عقلی-نقلی دیگر نباید تصور شود که نامساوی بودن حقوق با عدالت ناسازگار است؛ زیرا که عدالت با مساوات متفاوت است. برای مثال اگر بخواهیم عدالت را رعایت کنیم فرضا به یک بچه ی چهار ساله یک قرص نان بدهیم و به یک مرد بزرگسال سی ساله هم یک قرص نان بدهیم، مساوات را رعایت کرده ایم، ولی آیا آن مرد سی ساله با یک قرص نان سیر می شود؟؟ و یا در مثال دیگر اگر به دو کارمند که یکی وظایف بسیاری دارد، و دیگری که وظایف کمتری دارد، یک حقوق را بدهیم، مساوات رعایت شده، اما آیا این عدالت است. ✅ پاسخ عقل، و نیز آنچه از آیات قرآن، و برخی از روایات فهمیده می شود: باید حقوق و وظایف متناسب باشد. و لذا چنانکه در اسلام برخی از وظایف مرد بیشتر است، برخی از حقوق او نیز بیشتر است. 📚 نمونه آیات: بقره، آیه۲۳۸ نقد الحاد و آتئیسم @naghde_elhad
نقد الحاد و آتـِـئیسمــ 🚫
دیدگاه آیت الله حیدری دربارۀ آیین های عزاداری و شعائر حسینی (ع) ✅ @alhaydarii_fa @naghde_elhad
🔺 معیارهای تشخیص شعائر دینی 🔹 در اصل اینکه برگذاری مراسم عزاداری برای سرور و سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) امری ممدوح و ضروری است و از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهی به شمار می رود تردیدی نیست و این نوع جلسات و آیین ها روز به روز هم باید بیشتر و پرشورتر برگذار شوند، اما یکی از مسائلی که باید پیرامون آن تأمل صورت گیرد، مصداق این شعائر است؛ یعنی کدام عمل مصداق شعائر حسینی محسوب می شود و کدام عمل محسوب نمی شود! در این باره باید افزود یکی از وظائف و مسئولیت های مراجع و علمای بزرگ و متخصّص - که آگاه به شرایط زمانی و مکانی هستند – این است که به روش علمی و اجتهادی و با در نظر گرفتن جوانب امر، مصادیق این شعائر را مشخص کنند تا از ورود بدعت ها و افعال نامناسب به حریم مقدّس شعائر دینی و مذهبی جلوگیری شود. برای تشخیص و جدا ساختن شعائر ممدوح دینی از رفتارهای ناپسند غیر شرعی، حداقل دو ملاک و شرط را باید در نظر گرفت: 1️⃣ ملاک اول اینکه: منطبق با موازین شرعی باشند؛ چرا که امام حسین (علیه السلام) اساساً برای احیاء آموزه های دینی قیام نمودند و نه برای زیرپاگذاشتن آنها! 2️⃣ ملاک دوم: اینکه از انجام آن رفتار و افعال، نقض اهدافی که سید الشهداء (علیه السلام) برای تحقق آنها جهاد کردند لازم نیاید. ✅ @alhaydarii_fa 🆔 @naghde_elhad
. . ✍سـ؁ــوال؛ ♨️امام حسین علیه السلام میدانستند که شهید می شوند، آیا با وجود دانستن این امر حرکت به سمت کوفه خودکشی و خود را به هلاکت انداختن نیست؟♨️ ✘پاسـ؁ـخ مختصـ؁ـر و مفـ؁ـید ✘ 💠🍂در نظر داشته باشید که جان حضرت اباعبدالله الحسین چه درصورت ماندن در کعبه و چه درصورت حرکت به سمت کوفه در خطر بوده است. و دولت اموی عده ای را مامور ساخته بود که حضرت را در حین طواف بکشند و یا حداقل او را دستگیر کنند وبه نزد بزید ببرند. که درصورت دستگیری هم جان حضرت بخطر می افتاده. 📚📖: الارشاد 2/67 🖊پس جان حضرت در هرصورت در خطر بوده!و حرکت به کوفه فقط به قصد پیشگیری از شکسته شدن حرمت کعبه🕋 بواسطه کشته شدن ایشان بوده است. 🌺🍃نڪـ؁ـتہ🌼🍂 حتی اگر امام حسین علیه السلام به ظاهر هم بیعت می کرد باز آن حضرت را شهادت می رساندند همچنانکه امام به ابن عباس که او را از رفتن به عراق منع می کرد 💍فرمـ؁ـود: ای فرزند عباس این قوم مرا رها نخواهند کرد و هر جا باشم بر من سخت خواهند گرفت تا به اجبار بیعت کنم و مرا بکشند. 📔📖:مناقب، ج4ص 290 💠🍂آیه قرآن می گوید:و انفقوا فی سبیل الله و لاتلقوا بایدیکم الی تهلکه (195بقره) 🔎🔎🔎در اول ایه بحث از ”انفاق در راه خدا و فداکاری“ است و سپس می گوید با دستان خودتان خودتان را به هلاکت نیفکنید. 🖊این یعنی اگر از فداکاری در راه خدا کوتاه بیایید خود را به هلاکت انداخته اید❗️ 🗞🖊در نتیجـ؁ـه؛ اگر💫ابی عبـ؁ـدالله الحـ؁ـسین💫جان خود را در راه آگاه سازی جامعه ی اسلامی نسبت به ناحق بودن خلیفه ستمگری چون یزید نمی دادند آن وقت بود که از انفاق در راه خدا کوتاه آمده بودند و به هلاکت می افتادند 🔴🔚پس هلاکت یعنی انفاق نکردن در راه خدا❗️ ✏️ ✏️✏️ ✏️✏️✏️ ‍ ✔️imam-sadeq.com ✾✾═══════════✾✾ @Naghde_elhad ✾✾═══════════✾✾
💡 ! ☑️ ( ) 💠🌼🍃علم ائمه علیهم السلام؛ به دو نوع تقسیم می شود. 🖊1-علم عادی که مانند سایر مردم این علم را دارند 🖊2- علم غیبی (علم غیبی هم خود به دونوع علم به قضاءمحتوم وعلم به قضاء غیر محتوم تقسیم میشه) ✍اما توضیح قضــای محتــوم وغیر محتــوم❗️ اگر در یک جمله بخواهیم توضیح بدهیم قضای محتوم یعنی 👈غیر قابل تغییر هست 👉 🏴🏴🏴امام باتوجه به علمشان به قضای محتوم می دانستند که مرگشان فرارسیده و این قضا تغییر پذیر نیست واز نوع محتوم هست در هرصورت ایشان به شهادت میرسیدند.🏴🏴🏴 🗞🖊نتیجــه: علم غیبی امام هم گواهی بر محتوم بودن قضا میداده است یعنی تغییر ناپذیر است. 🍃🌸🍂اما قضاء غیر محتوم قابل تغییر هست مثلا قضا بر مرگ شخصی در شب عروسی اش بوده است و حضرت عیسی پیش بینی کرد این واقعه را! اما آن فرد برخلاف پیش بینی حضرت عیسی زنده ماند. بعدا که علت رااز ایشان پرسیدند مشخص شد صدقه ای که آن خانواده داده بودندقضا را تغییر داده است. آن حضرت فرمودند صدقه باعث تغییر بلامی شود( بحار، ج 2ص 131، دارالاحیاء ، بیروت) نتیجــه ڪــلی ایڹ پستـــــ 📜؛ از آنجایی که قضای محتوم تغییر ناپذیر است حتی درصورت علم به این قضا انسان نمی تواند از آن جلوگیری کند و باید به وظیفه ش عمل کند. ✏️ ✏️✏️ ✏️✏️✏️ ✔️imam-sadeq.com @naghde_elhad
🔹 جذب مردم با کدام تصویر از اسلام: اسلام عقلانی یا اسلام خشن و خرافی؟! ➖ باید آگاه باشیم که دشمنان اسلام، قرآن، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) تلاش می کنند تا به مردم دنیا، از اسلام یک چهرۀ خشن، خرافی و عقل ستیز نشان دهند! از یک سو اسلام سنّی را با ایجاد فرقه هایی همچون القاعده، النصره و داعش، مشمئزکننده و وحشتناک جلوه می دهند، و از سوی دیگر آن قرائت از اسلام شیعی را تبلیغ می کنند که تصویری زشت و خردگریز از دین و مذهب ترسیم می کند. ❗️ البته قصد ندارم نیت خوانی کنم و وارد این بحث بشوم که دشمن، شخص یا جریان خاصّ شیعی را به وجود آورده یا نه، بلکه منظورم این است که 👈 ما نباید اجازه بدهیم خرافات، بدعت ها و اعمال خلاف عقل و فطرت، چهرۀ زیبا و نورانی اسلام و تشیّع را مکدّر و نازیبا سازد! بلکه باید سعی کنیم تا از اسلام، برداشت و قرائتی را به جهانیان معرفی کنیم که عقل و شعور و فطرت انسان ها بدان تمایل و گرایش پیدا کند. 👉 مثلاً واضح است که تصویر خشن، وحشتناک، عقب مانده، ضدّ عقل و مخالف فطرتی که داعش از اسلام و تسنّن به نمایش گذارده را، هیچ انسان سلیم النفس و خردمندی در عصر حاضر نمی تواند بپذیرد! @alhaydari @naghde_elhad
⚠️کتاب‌های انتقادی درباره اسلام و تشیع و ... ✍دکتر حسن انصاری، (مورخ و پژوهشگر مؤسسه تحقيقات عالی پرینستون امریکا) 🔹بعید می‌دانم کسی اهل اینترنت و کتاب باشد و تاکنون دهها سایت حاوی کتاب های قابل دانلود درباره اسلام و تشیع با مضامین انتقادی را ندیده باشد. بسیاری از این کتاب ها را که برخی کتاب های ضاله می خوانندشان و برخی کتاب های ممنوعه یک ویژگی مشترک دارند: این قبیل کتاب ها اگر هر نوع ارزشی را بتوان برای برخی از‌ آنها قائل شد مثلا شجاعت در بیان و یا جنبه های ادبی و فلان و بهمان اما تقریبا همگیشان این ویژگی مشترک را دارند که کتاب هایی اند که عالمانه نوشته نشده اند. 🔹محتوای این کتاب ها در بسیاری از موارد از بی اطلاعی نویسندگانشان و در برخی موارد دیگر دست کم از عدم وجود تخصص لازم در حوزه های تاریخ و مذهب و کتاب و ادبیات اسلامی حکایت دارند. تا آنجا که من دیده ام این نویسندگان که در غالب موارد معلوم نیست کجا تحصیل کرده اند و سابقه دانشگاهی و علمیشان چیست و بر پایه چه سطحی از دانش و آشنایی با زبان های مورد نیاز دست به قلم شده اند چنین می نماید که دورادور چیزهایی شنیده اند و یا تکه و پاره و اینجا و‌آنجا مطالبی خوانده اند و بعد به حساب خود درباره حقیقت اسلام و تشیع به کشفیاتی دست یافته و بر خود لازم می بینند که خلقی را از "جهالت" دیانت ورزی برهانند. 🔹نیک که بنگرید می بینید بیشتر این نویسندگان مقلد وار یکی دو کتاب اسلامشناسان غربی را ناقص و بدون در نظر گرفتن مقدمات خوانده اند و بعد گمان برده اند که این سخنان دیگر وحی الهی است و چون و چرا ندارد و اجماعی است و نظر همه متخصصان فن است. باید به این جماعت گفت: حفظت شیئا و غابت عنک اشیاء. سنت اسلام شناسی در غرب تنوع دارد و تاریخنگاری ساحت جزمی گرایی نیست. 🔹سنت اسلامشناسی سنت نقد و اصلاح مستمر است و همه جور متاعی هم در آن یافت می شود و بسیاری از آنچه شما بدان استنادی ناقص کرده اید بارها و بارها از سوی دانشمندانی دیگر در همین سنت مورد انتقادهای جدی قرار گرفته است. به هرحال وصله و پینه کردن مطالبی ناقص و بدون مقدمات لازم در بحث ها و بدون داشتن تخصص مورد نیاز برای مطالعه تاریخ و ادبیات دینی نتیجه اش می شود این چنین کتاب هایی با عناوین چشم خیره کن و دهان پر کن و البته بی محتوا. طبیعی است که هرگونه نقدی لازمه اش تخصص لازم و در فضای گفتگویی خردمندانه و بی تعصب است. چیزی که متأسفانه غالب این نوع کتاب ها تا آنجا که من دیده ام فاقد آنند. 🔹آنچه بسیاری از این نوع نویسندگان کتاب های به اصطلاح ممنوعه درباره اسلام و تشیع دست کم تاکنون نوشته اند از نقطه نظر علمی حائز هیچ اهمیتی نیست. این حکمی است که می توانم به عنوان یک متخصص در رشته تاریخ و اندیشه دینی دست کم درباره آنچه از این نوع کتاب ها تاکنون خوانده ام با اطمینان خاطر بگویم. 🔹مطالعه نوشته ها و تحقیقات تاریخی سنت های اسلامشناسی در غرب راه و رسم خودش را دارد و این شیوه ای نیست که گویا نویسندگان کتاب هایی که بدانها اشاره کردم با آن آشنا باشند. این نوع نوشته ها ممکن است خواننده ناآشنا را مدتی درگیر خود کند اما روشن است که اهل علم به این قبیل نوشته ها اعتنایی ندارند و این است سبب اینکه معمولا هم مورد انتقاد و ردیه نویسی قرار نمی گیرند. در واقع به چیزی گرفته نمی شوند و حق هم همین است. نقد الحـاد و آتئیسمـْـ 🆔 @Naghde_Elhad
🔺 معیارهای تشخیص شعائر حسینی (ع)، از بدعت ها و خرافات! ◾️ آیت الله سید کمال حیدری (بخش اول) 🔹 در ایّام محرم، چه اعمالی را مُجازیم انجام بدهیم؟! پس از اینکه از منظر قرآن و به کمک روایات مشخص و اثبات شد که ایام مربوط به امام حسین (ع) مصداق بارز «ایام الله» است، سؤالی که پیش می آید این است که در این روز یا روزها چه اعمالی را باید انجام داد و به دیگر سخن، چگونه باید این ایام را یادآوری و احیاء نمود؟!: «وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيّامِ اَللّهِ»؛ ابراهیم/ 5 (و «ايّام اللَّه» را به آنان ياد آوری کن!). 🔸 در پاسخ باید گفت خود اهل بیت (ع) به ما فرموده اند که در این ایام چه کنیم. باید ببینیم خود معصومین (ع) چه موارد و مصادیقی را به عنوان شعائر الهی و حسینی برای ما معیّن نموده اند. یکی از کارهای مهمی که شیعیان باید در ایام محرم انجام دهند، به تصریح روایات، برپایی مراسم حزن و اندوه و ذکر مصیب برای سید الشهدا (ع) است. در برخی احادیث بیان شده که چطور عزاداری کنیم و چه اعمالی را به عنوان «شعائر الله» انجام دهیم. کارهایی از قبیل جزع، گریه، آه و ناله، فریاد، یادآوری و بازگویی رنج ها و مصیبت هایی که به اصحاب کربلا وارد شده و غیره. ⁉️ پس از بیان این مقدمه، یک سؤال اساسی مطرح می شود و آن اینکه آیا ما مُجازیم علاوه بر مواردی که در نصوص معتبر دینی وارد شده، برخی مصادیق احیاء و عزاداری را از پیش خودمان بر آنها بایفزاییم یا خیر؟! 👈 به عنوان مثال، آیا هر کسی حقّ دارد به بهانۀ شعائر حسینی صدای سگ در بیاورد، همچون حیوانات راه برود، قمه بزند و سر خودش و کودک شش ماه اش را بشکافد تا خون جاری شود، خودش را در حوضچۀ گل آلود بیاندازد، روی آتش و خار راه برود، خودش را زیر سم اسبان بیاندازد و از این قبیل اعمال؟! 👉 به بیان دیگر، همۀ ما شعائر حسینی را «عبادت» می دانیم، حال با این وجود آیا حق داریم علاوه بر آنچه که اهل بیت (ع) به ما فرموده اند، مصادیق جدیدی را از روی سلیقه و میل خودمان برای آن اختراع کنیم؟! به عنوان نمونه، آیا ما اجازه داریم نماز را هر طور که دوست داریم بخوانیم یا اینکه آن را باید فقط همان طوری به جا آوریم که پیامبر (ص) فرموده است؟!: «صَلّوا کما رَأَیتُمُونِی أُصَلّی»؛ بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۲۷۹ (همان‌گونه که می‌بینید من نماز می‌خوانم، نماز بخوانید). @alhaydari 🆔 @naghde_elhad
🔹 مصادیق شعائر حسینی، توقیفی است یا غیر توقیفی؟! آیا مشخص نمودن مصادیق شعائر دینی در ایام محرم، «توقیفی» است یا «غیر توقیفی»؟ یعنی ما فقط حق داریم همان طور که ائمه (ع) برای ما تعیین نموده اند عزاداری کنیم یا مجازیم برخی از مصادیق را هم خودمان به آن ها اضافه کنیم؟! یک عالم، مجتهد و مرجع دینی باید مبنای خودش را در این باره مشخّص کند؛ یعنی باید برای اثبات توقیفی یا غیر توقیفی بودن این اعمال جدید، دلیل بیاورد. اگر کسی با استدلال اثبات کرد که مصادیق شعائر حسینی (ع) توقیفی است، در این صورت بسیاری از کارهایی که امروزه در ایام محرم انجام می شود - اما اهل بیت (ع) آنها را به جا نیاورده اند - از اساس باطل و مصداق بدعت محسوب می شود! طبق این مبنا، به این دلیل که مثلاً هیچیک از ائمه (ع) نه قمه زده اند و نه کسی را به قمه زنی و شکافتن سر خود توصیه نموده اند، عمل «قمه زنی» بدعت در دین و مذهب قلمداد شده و حرام می گردد! یعنی هر عملی که نصّ شرعیِ معتبر در اثبات صحّت آن وجود نداشته باشد، خطّ قرمز محسوب شده و عمل به آن جایز نمی باشد. اما در مقابل، اگر کسی بگوید موارد ذکر شده از سوی اهل بیت (ع) همچون حزن و گریه و زاری صرفاً از باب مثال و بیان برخی از مصادیق بوده، و لذا باب افزودن مصداق های جدید برای آن مفتوح است، در واقع مبنای غیر توقیفی بودن شعائر حسینی را اخذ نموده است. 🔘 ادامه دارد... 📽 مطارحات فی الفکر والعقیدة: 🔅 الشعائر الحسینیة (ع)؛ بین المنصوصة والمستحدثة @alhaydari 🆔 @naghde_elhad
💠بہ نامـ خـدا ✍ فهرستی برگزیده از آخرین پست ها و مطالب کانال در دو بخش متن و مدیا تقدیم شما اعضای گرامی می شود. ⚫️لطفا در نشر این لیست ما را یاری کنید. ➖➖➖➖➖ 🔵 بخش متون: ▫️ارتباط باور های دینی و معنوی با سلامتی جسمی، ذهنی و اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان. t.me/Naghde_Elhad/4307 ▪️راه های تاثیرگذاری دین و معنویت روی سلامتی، متفاوت اما مکمل یکدیگر هستند. t.me/Naghde_Elhad/4308 ▪️ افراد سالمندی که احساس نزدیکی به دارند، از حس سلامتی برخوردارند . t.me/Naghde_Elhad/4316 ▪️ایمان به خدا و دینداری با نرخ بقای بیشتر بیماران، پس از عمل پیوند کبد، در ارتباط است. t.me/Naghde_Elhad/4351 ▫️پایانی بر ادعای معروف آتئیست‌ها مبنی بر ازلی بودن انرژی و پیدایش جهان از هیچ یا همان پیدایش جهان از خلاء کوانتومی: t.me/Naghde_Elhad/4323 ▪️ایمان به خدا تاثیر مثبت شگرفی روی درمان بیماران روانی دارد. t.me/Naghde_Elhad/4329 ▫️دو مغالطه جدید: 1️⃣مغالطه؛ توسل به احتمالات 2️⃣مغالطه؛ می‌تواند باشد پس هست! t.me/Naghde_Elhad/4331 ▫️پایانی بر ایده‌ی پیدایش خود به خودی جهان از هیچ طبق مکانیک کوانتومی. t.me/Naghde_Elhad/4358 t.me/Naghde_Elhad/4359 ▫️مقاله؛عمر سنجی سنگ ها و زمان زمین شناختی؛ (روش های بدست آوردن عمر زمین) t.me/Naghde_Elhad/4378 ▪️برهان| اثباتِ گزاره نظریِ «واجب الوجود، موجود است» t.me/Naghde_Elhad/4513 ▪️ t.me/Naghde_Elhad/4379 ▫️علم تجربی چیزی را اثبات نمیکند| اثبات، یک دروغ بزرگ است. t.me/Naghde_Elhad/4396 ▪️سازگاری یا ناسازگاری علوم تجربی و منابع احادیث دینی؟! t.me/Naghde_Elhad/4399 ▫️اختراعات مسلمانان که جهان مدرن را شکل داد. t.me/Naghde_Elhad/4520۵ ▪️ t.me/Naghde_Elhad/4407 t.me/Naghde_Elhad/4408 🔹آتئیسم وﺗﺠﺎوز جنسی. 1️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4411 2️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4416 ▫️وقتی برهان فطرت توسط منابع معتبر تایید میشود. t.me/Naghde_Elhad/4437 🔸 روانشناسی دین. 1️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4443 2️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4445 3️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4460 ▫️دیدگاه قرآن و اسلام پیرامون کروی بودن زمین چیست؟ آیا علم یا دین اعلام کرده‌اند که زمین مسطح و تخت است؟ t.me/Naghde_Elhad/4447 ▪️ﺁﺗﺌﯿﺴﻢ ﻭﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺍﺭﯼ 1️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4466 2️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4480 ▫️هرکس قرآن را مدافع جنگ و خشونت بداند هیچ چیزی از قرآن نمی‌داند! t.me/Naghde_Elhad/4487 ▫️چه گوارا قهرمان یا ماشین کشتار؟ t.me/Naghde_Elhad/4299 ▪️آتئیسم و برده داری 1️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4497 2️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4528 ➖➖➖➖➖ 🔴 بخش ویدیو و صوت: ▫️📺 مستند زیبای «مسئله خدا» تضاد و یا عدم تضاد بین علم و دین، منشاء تنظیم ظریف قوانین عالم را از زبان دانشمندانی همچون پاول دیویس، جان لنکس و ... بشنوید. t.me/Naghde_Elhad/4493 ▪️📺ویدیو تایید ایمان فطری به خدا توسط ریچارد داوکینز. t.me/Naghde_Elhad/4446 ▪️📺ویدیو پیدا کردن شواهدی برای وجود روح توسط پزشکان. t.me/Naghde_Elhad/4424 ▫️📺 ویدیو بسیار زیبا راجع به تنظیم شدگی ثابت های کیهانی t.me/Naghde_Elhad/4401 ▪️🎙آیا پنهان بودن خدا توجیه کننده الحاد می باشد؟ t.me/Naghde_Elhad/4360 ▫️📺نابودی استدلال استفن هاوکینگ در مورد پیدایش جهان از هیچ در کمتر از دو دقیقه. t.me/Naghde_Elhad/4343 🔸 📺مستند آمار به"مرد و زن"در ارتش آمریکا. 1️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4339 2️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4342 3️⃣ t.me/Naghde_Elhad/4348 ▫️📺چرا شر وجود دارد؟|پاسخ حسین نصر t.me/Naghde_Elhad/4312 ▪️📺ثابت کیهانی چیست؟ t.me/Naghde_Elhad/4300 ▫️📺پیچیدگی باورنکردنی برای تشکیل ساده ترین شکل حیات! معقول ترین نتیجه ای که می توان از این پیچیدگی حیرت آور گرفت چیست؟تصادف؟! t.me/Naghde_Elhad/4503 ▪️🎙نشست علمی با موضوع کیهان شناسی - الهیات|دکتر گلشنی t.me/Naghde_Elhad/4510 ▫️📺 ویدیوی سخنان عده ای از دانشمندان در حمایت از خدا، دین و عدم تضاد بین علم و دین. t.me/Naghde_Elhad/4489 🔖 نقد الحــاد و آتئــیسمـ °•°•ڪلیڪ ڪنید•°•° ➕ http://t.me/joinchat/BWlNBjvJtPfJETUesUcuyQ
🔺 معیارهای تشخیص شعائر حسینی (ع)، از بدعت ها و خرافات! ◾️ آیت الله سید کمال حیدری (بخش دوم) ... ⚫️ ملاکِ تعیین مصادیقِ مسائل شرعی و شعائر حسینی چیست؟! 🔹 در پاسخ به این نگرش (غیر توقیفی بودن مصادیق شعائر حسینی) و بر فرض صحّت آن – چنانچه کسی بدان قائل باشد - لازم است یک مطلب بسیار مهم علمی و فقهی را مطرح کنیم و آن اینکه: 🔅 تعیین مصادیق برای مسائل و عبادات شرعی بر دو قسم است: ➖ یک قسم آن از سنخ «قضایای شخصیّه» است که به خود انسان «به عنوان یک فرد» مربوط می شود؛ به عنوان مثال، در مسألۀ وجوب نفقه برای اهل و عیال، شارع مصادیق آن را معیّن ننموده بلکه آن را به عرف مردم ارجاع داده است؛ یعنی مصادیق آن را به عهدۀ خود انسان گذاشته تا از میان آنچه که در عرف جامعه معمول است، مواردی را که خودش صلاح می داند انتخاب و إعمال کند. ➖ اما قسم دیگرِ آن که صبغۀ عام و فراگیر دارد، مربوط می شود به «قضایای دینی، مذهبی و اجتماعی»، و نه «مسائل شخصی و فردی»! با توجه به دو نوع مصادیق مذکور، سؤال این است که شعائر حسینی، یک «قضیۀ شخصی» می باشد یا امری است که به کلّ مکتب اهل بیت (ع) ارتباط می یابد؟! پاسخ آن روشن است؛ چرا که در فرهنگ تشیّع، امام حسین (ع) نماد مکتب اهل بیت (ع) بوده و امور مربوط به ایشان به همۀ مسلمانان تعلّق می یابد، نه اینکه به فرد یا جریانی معیّن اختصاص داشته باشد! 👈 اکنون که مشخّص شد مسائل مربوط به امام حسین (ع) یک امر عامّ دینی و مذهبی است، باید افزود تعیین مصادیق احیاء و بزرگداشت ایام محرّم به عنوان شعائر حسینی (ع)، باید از سه معیار و شرط مهم و اساسی برخوردار باشد؛ وگرنه قطعاً مصداق بدعت و خرافه خواهد بود! 👉 🆔 @Naghde_elhad
1⃣ معیار اوّل: هماهنگی با کلّ منظومۀ دینی و مذهبی! 🔸 اولین شرط آن است که هر مصداقی از مصادیق شعائر حسینی باید با مجوعۀ معارف دینی و مکتب اهل بیت (ع) منسجم و هماهنگ باشد؛ یعنی به این شکل نباشد که یکی از اصول و مبانی اصلی دین و مذهب را زیر سؤال ببرد و نقض کند! اسلام، دینی است که تمام بخش ها و اجزاء آن با یکدیگر مترابط است و کسی نمی تواند فعلی را بدون توجه به سایر ابعاد و ساحت های آن انجام دهد. «فقه» اسلام باید با «نظام اخلاقی»، و اخلاقِ آن باید با «منظومۀ فکری و اعتقادی» آن هماهنگ و مرتبط باشد. بنابراین یکی از وظائف عالم دین یا اسلام شناس این است تشخیص بدهد فلان عملی که عدۀ معدودی در مراسم عزاداری بجا می آورند – مثلاً صدای سگ در آوردن – با اصول قطعیِ تبلیغیِ اسلام سازگار است یا نه؟! 🆔 @Naghde_elhad
2⃣ معیار دوّم: انسجام و سازگاری با اهداف حسینی! 🔸 دومین ملاک برای تعیین مصادیق شعائر مذهبی این است که آن فعل، با هدف یا اهدافی که امام حسین (ع) به خاطر تحقّق یافتن آنها شهید شد، منافات و تعارض نداشته باشد؛ وگرنه اگر محبّین اهل بیت (ع) کارهایی را انجام دهند که مخالف غرض اصلی سید الشهداء (ع) از قیام خود باشد، در این صورت نقض غرض لازم می آید و خود همین افراد، در عمل با اهداف و اغراض مولای خود مخالفت ورزیده اند! مثلاً یکی از اهداف اصلی قیام امام حسین (ع) مبارزه با ظلم و استکبار بود، بر این اساس اگر کسی کاری انجام دهد که در جهت منافع و مطامع ظالمان باشد، باید آن فعل را ترک کند! در غیر این صورت، در مقام حرف و شعار، با دشمنان اسلام مبارزه می کند، اما در عمل – دانسته یا نادانسته – در جهت تقویّت آن ها و تحقّق اهدافشان گام بر می دارد! 🆔 @Naghde_elhad
3⃣ معیار سوّم: تناسب با شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی! 🔸 شاخصۀ سوّم در تعیین مصادیق شعائر امام حسین (ع) این است که آن ها علاوه بر هماهنگی با کلّ منظومۀ معارف دینی و سازگاری با اهداف سید الشهدا (ع)، 👈 متناسب با شرایط زمانی و مکانی هم باشند؛ یعنی هر فعلی که انسان به نام امام حسین (ع) انجام می دهد، باید ببیند آیا آن عمل او با شرایط جغرافیایی و اقتضائات اجتماعی و فرهنگیِ زمانۀ او تناسب دارد یا نه؟! 👉 البته تشخیص این موارد در درجۀ اوّل به عهدۀ مجتهد و «مرجع دینی» است و مرجع دین هم از دیدگاه ما، صرفِ مجتهد در فروع دین و متخصص در فقه نیست، بلکه فقط کسی را شامل می شود که هم در «اصول دین» مجتهد باشد و هم در «فروع دین» به مقام اجتهاد و تخصّص نائل شده باشد! علاوه بر اینکه، زمان شناس و آگاه به اوضاع فکری، فرهنگی و سیاسی عصر خویش باشد. 〽️ به عنوان یک مثال، اگر کسی لباس مردم چند قرن پیش را بپوشد، از نظر فقهی حرام نیست، اما در زمان حاضر و عرف امروز، در خیابان به او می خندند و مسخره اش می کنند! به عبارت دقیق تر، هر عملی که به اسم شعائر حسینی (ع) از سوی هر شخص یا جریانی انجام می شود، باید نظریۀ زمان و مکان در آن لحاظ شده باشد و این یعنی مدخلیت اقتاضئات زمانی و مکانی در کیفیّت و چگونگی ابراز شعائر دینی و مذهبی! فقیهی که شرایط، نیازها، هنجارها، ناهنجارها، ارزش ها و ضدّارزش های زمان خود را به خوبی نشناسد، فقیه نیست و هر فتوایی که بدهد، از آن جهت که رنگ روز ندارد، جامعه آن را پس می زند! ❇️ بنابراین هر عملی که فاقد یکی از شروط و معیارهای سه گانۀ فوق باشد، نه تنها صلاحیّت اطلاق عنوان شعائر دینی و مذهبی را ندارد، بلکه مصداق بدعت و خرافه بوده و انجام آن ممنوع و حرام می باشد! 🔘 ادامه دارد... 📽 مطارحات فی الفکر والعقیدة: 🔅 الشعائر الحسینیة (ع)؛ بین المنصوصة والمستحدثة 🆔 @Naghde_elhad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفسیر متفاوت آیت الله حیدری درباره آیه "الرجال قوامون علی النساء" 🔅 زنان امروزی به دلیل رشد فکری و فرهنگی، در مقایسه با گذشته، حق بیشتری در تصمیم گیری های فردی، خانوادگی و اجتماعی دارند @Naghde_elhad
❓آیا شرکت در عزاداری محرم افراد را افسرده می کند؟ دکتر سید علی مرعشی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در مصاحبه ای که با ایرنا داشت، در پاسخ به این سؤال که "آیا این ادعا که شرکت در عزاداری محرم افراد را افسرده می کند آیا مبنایی از صحت دارد یا خیر؟" چنین گفت: ✅ در پژوهشی که در این زمینه انجام دادیم به افرادی که در آیین عزای امام حسین (ع) شرکت می کردند و کسانی که شرکت نمی‌کردند (به عنوان گروه شاهد) پیش از شروع دهه اول محرم پرسشنامه افسردگی 'بک' داده شد و پس از پایان دهه اول محرم دوباره هر دو گروه مورد آزمون قرار گرفتند (پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون). عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در ادامه بیان کرد: بر اساس نتایج این پژوهش، مقایسه میانگین نمره افسردگی 2 گروه در تحلیل واریانس، در میان شرکت‌کنندگان، کسانی که افسردگی نداشتند پس از عزاداری هم افسرده نشدند، و نمره افسردگی افراد افسرده پس از شرکت در آیین عزای امام حسین (ع) کاهش‌ یافته و میانگین آن به زیر حد طبیعی رسیده بود. وی گفت: بنابراین فرض افسرده شدن به دلیل شرکت در عزاداری محرم رد، و بلکه خلاف آن تایید شد به این معنی که شرکت در عزاداری محرم برای سلامت روانی مفید است و سبب کاهش افسردگی یا بهبود آن می‌شود. مرعشی بیان کرد: اما چگونه شرکت در یک جلسه غم انگیز باعث کاهش افسردگی می شود؟ این جلسات چه فرقی با بقیه جلسات غم‌انگیز دارند؟ این پزشک و متخصص روانشناسی با اشاره به 6 مکانیزم پیشنهادی بر اساس مکانیزم های مورد قبول در مکاتب روانشناسی عرفی بیان کرد: از جمله این مکانیزم ها این است که افراد، برون ریزی یا تخلیه هیجانی می کنند و این باعث می شود هیجانات منفی باقیمانده تقلیل یابد. همچنین اگر کسی احساس گناه حل‌نشده‌ای دارد، ممکن است گرایش به افسردگی پیدا کند اما با شرکت در عزاداری و امید به رحمت خدا، این امید احساس گناه را تا حدی خنثی و افسردگی را برطرف می کند. مرعشی افزود: یکی از دلایل افسردگی احساس تنهایی است؛ شرکت در آیین عزاداری امام حسین (ع) همراه با خیل عظیمی از افراد باعث می شود فرد خودش را تنها نبیند و خود را عضو یک گروه منسجم بزرگی بنام گروه عزاداران امام حسین (ع) تلقی کند و به این ترتیب احساس حمایت اجتماعی می کند. همچنین از دیگر مکانیزم های پیشنهادی این است که ضعف سرمایه‌های معنوی سبب افزایش آسیب‌پذیری روانی از جمله استعداد افسردگی می‌شود؛ در عزاداری سیدالشهدا (ع)، حجم بالایی از سرمایه‌های معنوی قابل اکتساب است. وی بیان کرد: افراد افسرده یا در معرض ابتلا به افسردگی، در آیین عزاداری حسینی این فرصت را می‌یابند تا مصایب خود را با مصایب امامشان که او را از خود بهتر می‌دانند مقایسه کرده و از دیدگاه شناختی بزرگ‌نمایی مصایب خود را متوقف کنند. آن‌ها در این روند متوجه می‌شوند که عزیزتر از آنها در درگاه خداوند تعالی مشکلات بزرگتری داشته است و این تحمل مشکلات را برای عزاداران آسان می‌کند. این پزشک و متخصص روانشناسی با بیان اینکه یکی از دلایل افسردگی احساس پوچی، بی‌هدفی و بی معنایی است ادامه داد: در آیین سوگواری سیدالشهدا (ع)، فرد این فرصت را می‌یابد تا همسو با ایشان زندگی پرمعناتر و هدفمندتری را شروع کند و به این ترتیب از افسردگی فاصله می‌گیرد. نتایج پژوهش مذکور در مجله دستاوردهای روانشناختی دانشگاه شهید چمران اهواز دوره چهارم شماره یک سال 1392 چاپ و منتشر شده است. www.irna.ir/fa/News/83029018 نقد الحاد و آتئیسم 🆔 @Naghde_elhad
🔺 شناخت ملحد حقیقت جو از ملحد معاند، کار ساده ای نیست! آیت الله حیدری همچنین این نکته را هم می افزایند که شناخت و تمایز این دو از یکدیگر هم کار ساده ای نیست؛ چرا که این یک مسألۀ درونی است و انسان ها به راحتی نمی توانند از قلب و لایه های درونی ضمیر انسان های دیگر باخبر شوند؛ لذا در غالب موارد این خداوند است که در قیامت مشخص می کند کدام یک از ملحدین، جزو دستۀ اول قرار گرفته و نجات می یابند و کدام یک در گروه دوّم جای گرفته و عذاب می شوند. مشخص کردن بین این دو دسته در موارد بسیاری خارج از عهده و توان ما انسان هاست. ما مأمور به ظاهر هستیم و اساس بحث خود با ملحدین را بر این پیش فرض انسانی و دینی می گذاریم که طرف بحث ما از دستۀ اول است؛ یعنی واقعاً به دنبال حقیقت است و حقیقت را در انکار خدا یافته، مگر اینکه عکس این مطلب ثابت شود که آن هم کار دشواری است! 🔺 منطق امام علی (علیه السلام) در مواجهه با ملحدین لازم به ذکر است که آیت الله حیدری اساس این منطق خود را از قاعدۀ مهمّ علمی که امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده اند الهام گرفته اند: «فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَه»؛ (کسی که طالب حقیقت بوده اما به خطا رفته، [حکمش] همچون کسی نیست که باطل را طلب نموده و ان را یافته است!) (نهج البلاغه/ حکمت 61). همان طور که مشاهده می کنیم، در این روایت شریف بین دو گروه از کسانی که به حق دست نیافته اند، به طور واضح تفاوت گذاشته شده است: افرادی که از ابتدا خالصانه و بدون سوء نیت طالب حق بوده و تلاش کرده اند تا انسان هایی خوب و صالح باشند اما به هر دلیل بدان دست نیافته اند، و کسانی که از همان اول به دنبال باطل، شر، زشتی و در یک کلمه در پی هوای نفس بوده اند: "أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوٰاه"؛ُ جاثیه/23 (آیا دیدی کسی را که خدای خود را هوای نفس خویش قرار داده است؟!). ✅ باید توجه داشت که اصولاً ورود به این نوع بحث های سنگین و پیچیدۀ علمی کار هر عالمی نیست، بلکه فقط کسانی از عهدۀ یکچنین کارهای علمی بزرگ بر می آیند که در علوم مختلف اسلامی همچون تفسیر و حدیث و منطق و فسلفه و عرفان و معرفت شناسی و غیره به مقام اجتهاد و تخصّص رسیده باشند؛ همچون علامه طباطبایی ها و شهید مطهری ها. در این میان آیت الله سید کمال حیدری نیز یکی از معدود عالمانی است که – با تکیه بر سال ها مطالعه و تدریس و تحقیق و تألیف در علوم مختلف اسلامی - گام در این میدان پرچالش علمی گذاشته و به حکم: «الفقهاء حصون الإسلام [1]: (فقها مرزداران اسلام اند)، وظیفۀ خطیر دفاع از مرزها و سنگرهای اعتقادی ادیان الهی به ویژه دین شریف اسلام را به عهده گرفته اند. [۲] »»»»»»»» پی نوشت: 1- کافی، ج 1، ص 38. 2- لازم به ذکر است که کلمه "فقیه" از دیدگاه آیت الله حیدری به عالمی اطلاق می شود که هم در اصول دین (اعتقادات) به مقام اجتهاد رسیده باشد و هم در فروع دین. بر این اساس کسی که فقط در فروع دین (مسائل حلال و حرام) مجتهد است، فقیه مصطلح به معنای رایج حوزوی هست اما فقیه قرآنی نیست؛ زیرا تفقه در دین، به معنای تفقه در اصول و فروع دین به نحو توامان است و نه فقط تفقه در فروع دین از طریق علم فقه! 🆔 @naghde_elhad
نقدی بر کتاب توهم خدا ریچارد داوکینز داوکینز در کتاب پندار خدا فصلی را به این امر اختصاص میدهد که چرا به احتمال قریب به یقین خدایی نیست. او نخست در این بخش، از برهان نامحتملی خدا با عنوان «بوئینگ 747 غایی» (the ultimate Boeing 747) سخن به میان می آورد و آن را بهترین و متقاعد ترین دلیل برای الحاد میداند. به نظر او این استدلال، استوار و پاسخ ناپذیر است. بسیار جالب میباشد که هم متألهان و هم ملحدان برای اثبات نظر خود به این برهان متوسل شده اند! برهان میگوید که وجود امور پیچیده نمیتواند حاصل تصادف باشد. تصادفی تلقی کردن وجود امور پیچیده، مساویست با قبول ساخته شدن تصادفی هواپیمای بزرگی همچون بوئینگ 747 از آهن قراضه های داخل یک انبار. یعنی همانقدر که ساخته شدن بوئنگ ۷۴۷ از آهن قراضه ها نامحتمل هست، دقیقا همان قدر ایجاد یک امر بسیار پیچیده نیز نامحتمل میباشد. با این فرق که متالهین با رد تصادف از این برهان نتیجه میگیرند که وجود این امور پیچیده، ناشی از خالقی هدفمند است. از سوی دیگر، در نگاه زیست شناسانه داوکینز هر موجود پیچیده ای نتیجه تکاملی تدریجی است. با در نظر گرفتن این دو، داوکینز به این نتیجه میرسد که خدا نیز باید حاصل یک فرایند تکامل داروینی باشد! پس داوکینز در این بخش میخواهد با پاسخ دادن به این پرسش معروف و مهم که «خدا را چه کسی آفریده است؟» به انکار وجود باری تعالی بپردازد. او با فراهم آوردن یک برهان میکوشد به مقصود خود برسد: «خدایی که قادر به طراحی هر چیزی باشد، به قدر کافی پیچیده خواهد بود» این اشکال داوکینز، بیان دیگری از همان پرسش معروف است که «چه کسی طراح را طراحی کرده است ؟» گرچه این استدلال داوکینز ممکن است از لحاظ الاهیاتی، اشکالات پر شماری داشته باشد، ما بدون اینکه وارد به آن مباحث الاهیاتی شویم با رویکردی علم گرایانه، به اشکال «بی نهایت شدن تبیین ها» پاسخ میدهیم. -اگر دانشمندان بتوانند نمونه مقبولی ارائه دهند که بدون نیاز به تبیین، به توضیح امور دیگر میپردازد، به راحتی استدلال داوکینز خدشه دار شده است. دانشمندان در مقابل اظهارات داوکینز «نظریه همه چیز» ( Theory of Everything) را مطرح میکند. آنان میکوشند با ارائه این نظریه (که بزرگترین مسئله فیزیک نوین است) هر چیزی را تبیین کنند. مک گراث ادامه میدهد که اگر این استدلال قدر و وزنی داشت، دانشمندان چنین تلاش گسترده‌ای نمی‌کردند و در همان آغاز تمام بنیاد کارشان با طرح مسئله «هر تبیین کننده‌ای نیاز به تبیین دارد» فرو می ریخت. همین مقدار نشان می‌دهد که تبیین ناپذیر بودن یک تبیین‌گر، از لحاظ منطقی و ادراکی ناسازگار نیست. 📙 ن.ک: مک‌گراث، ص28، چاپ 2007 -گذشته از آن، این گزاره که «هر تبیین کننده ای نیاز به یک تبیین گر دیگر دارد» متوجه اشکالات فلسفی گوناگونیست. با توجه به دیدگاه فلسفه علم، باید مبادی تصدیقی هر علمی متکی به یک گزاره ای باشد که خود آن گزاره دیگر نیاز به تبیین نداشته باشد که نام آنرا گزاره اولیِ بدیهی می‌نامند. با نگاه نو صدرایی که علامه طباطبایی آنرا پی ریزی کرده است می‌توان اینگونه گفت که؛ تمام علوم که از سنخ حصول هستند باید متکی به یک گزاره از سنخ حضور شوند. اما در ادامه داوکینز از بسیار پیچیده بودن خدا، نامحتمل بودن وجود او را نتیجه گرفته است. مک گراث پرسشی را در پاسخ مطرح می‌کند که چرا هر چیزی که پیچیده است باید نامحتمل باشد؟! اگر چنین باشد، باید «نظریه همه چیز» که بسیار پیچیده تر از نظریه های کوچک تر است، از همان آغاز نامحتمل تلقی شود. در نظریه فرگشتی داوکینز نیز با اینکه به وجود آمدن انسان، بسیار بسیار نامحتمل به شمار آمده، اما با این حال انسان به ورطه هستی گام نهاده و هم‌اکنون در حال زیستن است. استبعاد داشتن چیزی برابر با موجود نبودن آن نیست. به همین سبب، پرسش از محتمل بودن خدا را کنار بگذاریم و از بودن یا نبودن بالفعل خدا سخن بگوییم. ر.ک: مک گراث، ۲۰۰۷، ص۲۸ -ضعف گفتار داوکینز وقتی بیشتر روشن می‌شود که به تبیین چیستی مفهوم خدا بپردازیم؛ داوکینز زعم کرده است که خدا یک موجود دارای ماهیت و مرکب می‌باشد در حالی که هیچ یک از متألهین این گفتار را ندارند، بل خدا را یک موجود در اوج بساطتت میدانند و براهینی بسیار دقیق در فلسفه های وجودی، مانند فلسفه صدرالمتالهین اقامه شده است. پس وقتی اشکال پیچیدگی گریبانگیر مفهوم خداست که آنرا یک امر مرکب و ذی اجزاء بدانیم. goo.gl/QDquvQ 📙منابع: 1. The Dawkins Delusion? Atheist Fundamentalism and the denial of the; McGrath,Alister E., 2007 2.The Language of God; Collins, Francis S, New York, Free Press. 3. The science of God; McGrath, Alister E., 2003 4. The God Delusion, Dawkins, Richard, Oxford 5. The Blind Wathmaker, 1986, New York, Norton 6. تبیین براهینی اثبات خدا،جوادی آملی، قم، اسراء @Naghde_elhad
تعطیلات در تاریخ بیاییم یک بار هم منطقی بیندیشیم! به راستی از چهار قرن پیش به این سو چه اتفاقی افتاده است؟ از زمان کشف قوانین مهم نجوم چه حوادثی رخ داده است؟ جای شگفتی است که کار ساختمان آخرین معبدهای فکری ما درست زمانی به اتمام می رسد که سوبژکتیویته دکارتی در اروپا سر بر می‌زند و به گفته هگل روح جهان از قلمرو فرهنگهای به سر رسیده دور می شود تا در گوشه ای در اروپا پناه بگیرد. چرا؟... بیش از چهار قرن است که ما مردمان تمدنهای آسیایی و افریقایی در تعطیلات تاریخ به سر می بریم (از استثناها می گذرم). ما همین که بنای معابد فکریمان را به سبک گوتیک به پایان رساندیم، دست از کار کشیدیم و به تماشای آنها ایستادیم. زمان را چنان در فضا متبلور ساختیم که توانستیم دیرزمانی دست از هر کوششی برداریم و فارغ از هر گونه پرسشی در بیرون زمان زندگی کنیم. تمام طاق و رواق های شگفت انگیز فکری و همه آیینهای متافیزیک ایرانی و هندی و چینی پایان یافته بود. هم بناهای عظیم دینی ما به صورت معبدهایی باشکوه در خدمت سیر و سلوک عرفانی ساخته شده بود که قوانین جاذبه را به هیچ می گرفت. ما همه سرمست از عشق به آفریدگار تا مرز بی خویشتنی و فراموشی خود پیش رفتیم و زمین و آدم و آثار هنری را نشانه های وصف ناپذیر جلال و عظمت خدا انگاشتیم... خواستهایش را آشکار کردیم و در قالب قوانین متبلور و تغییرناپذیر ریختیم. خواستهایش را آشکار کردیم، از همه رازهایش پرده برداشتیم و رمز زبان نامفهومش را گشودیم. چنان به حکمت الهی راه یافتیم که هیچ چیز از دایره کنجکاوی متافیزیکی ما بر کنار نماند. باری چندی بود که در هزارتوی نگرشهای جاودانی خود در باب آفرینش جهان همان گونه آرمیدیم که در پستوهای پیچ در پیچ خانه هامان. ما مناسک دقیق حرکات روزانه مان را از روی ساعت تجلی فیض الهی تنظیم کردیم و بدین سان، هر عملی تبدیل به آیین پرستش شد و هر گفتاری به صورت تقدیس کلام الهی درآمد. آفریدگار را چنان با زندگانیمان درآمیختیم که دیگر نمی توانستیم فضای خصوصی مان را از فضای الوهیت بازشناسیم... 📙 ن.ک: داریوش شایگان، آمیزش افقها، ص ۲۶۸ و ۲۶۹ نقـد الحـاد و آتئیسمـْـ @Naghde_elhad
همانگونه که میدانید طی سال‌های اخیر سایت‌ها و کانال‌های آتئیستی (خداناباوران) با انتشار متن‌ها و مقالات فراورانی در کانال‌هایشان در تلاش هستند که به مخاطبان القا کنند کشفیات «علمی» از جمله در کیهان‌شناسی، زیست‌شناسی و فیزیک خدا را رد کرده است و در این زمینه به ویژه به سخنان کسانی مانند هاوکینگ، لاورنس کراوس و ریچارد داوکینز رجوع کرده و هر گزاره‌ و کشف علمی را به رد شدن خدا ربط میدهند. بحث بر سر اینکه «علم» وجود خدا را کشف و یا رد کرده است در دیگر کشورها هم مدتی است که اوج گرفته و این موضوع همزمان شد با جنجال بر سر اینکه آیا یکی از بزرگترین و مشهورترین چهره‌های علمی زنده‌ی حال حاضر جهان یعنی "میچیو کاکو" چه نظری درباره‌ی خدا دارد و آیا از نظر این دانشمند علم وجود خدا را کشف و یا رد کرده است؟ تعدادی از سایت‌های بزرگ خارجی مدعی بودند که این فیزیکدان و کیهان‌شناس مشهور جهان که از بنیان‌گذاران «نظریه‌ی ریسمان»، «نظریه‌ی جهان‌های موازی و وجود جهان‌های دیگر غیر از جهان ما»، «نظریه‌ی پیدایش جهان از هیچ طبق قوانین مکانیک کوانتومی» و... است اعلام کرده است که علم وجود خدا را نشان میدهد و دیگر سایت‌ها نیز مدعی بودند که اینچنین نیست. سرانجام سایت "Innovation tech Today" برای پایان دادن به این موضوع و روشن شدن قضایا به سراغ خوده "میچیو کاکو" رفت و در مصاحبه‌ای با او نظرش را در مورد علم و وجود و یا عدم وجود خدا پرسید که پاسخ این دانشمند برجسته که جزو مشهورترین دانشمندان‌ حال حاضر جهان است دقیقا همان‌چیزی است که ما معتقد هستیم و آن اینکه علم همانگونه که توانایی اثبات خدا را ندارد، دقیقا همانگونه نیز توانایی رد کردن خدا را ندارد. دقت کنید که بر خلاف جمله‌ی کلیشه‌ای آتئیست‌ها مبنی بر اینکه علم نمیتواند چیزی که وجود ندارد را رد کند و این خداباوران هستند که باید برای وجود خدا اثبات ارائه دهند، میچیو کاکو اعلام میکند که دقیقا هماهنگونه که وجود داشتن خدا یک گزاره است که علم توانایی اثبات آن را ندارد، دقیقا همانگونه نیز وجود نداشتن خدا یک گزاره است که علم توانایی اثبات آن را ندارد. عین سخنان کاکو به اختصار: I don't think there's any one experiment that you can create to prove or disprove the existence of God. You cannot create an experiment that disproves the existence of God. ترجمه: من فکر نمیکنم هیچ آزمایشی وجود داشته باشد که شما بتوانید خلق کنید برای اثبات کردن یا رد کردن وجود خدا. شما نمیتوانید آزمایشی خلق کنید که وجود داشتن خدا را رد کند. لینک سخنان کامل میچیو کاکو👇 https://innotechtoday.com/michio-kaku-clears-god-discovery/ مخاطبان عزیز جملاتی که کانال‌های آتئیستی سال‌هاست تکرار میکنند، مانند: ۱. انرژی پایسته است و نه به وجود می‌آید و نه از بین میرود. ۲. اصل عدم قطعییت نشان میدهد همه‌چیز شانسی است و خدا وجود ندارد. ۳. هاوکینگ گفته است اگر به دنیای زیراتمی بروید ذراتی وجود دارند که خود به خود به وجود می‌آیند و از بین میروند. ۴. طبق نظریه‌ی چندجهانی، میلیاردها جهان به غیر از جهان ما وجود دارد و این رو جهان ما شانسی است. ۵. هاوکینگ و کراوس در کتاب‌های خود یعنی " طرح بزرگ" و "جهانی از عدم" نشان داده‌اند که جهان میتواند با توجه به قوانین کوانتومی از هیچ به وجود آید. ۶. دانشمندان منشاء هوش و آگاهی انسان در مغز را پیدا کردند و از این رو خدا وجود ندارد. ۷. همه‌ی موجودات محصول فرگشت داروینی( انتخاب طبیعی و جهش‌های تصادفی) هستند و از این رو خالقی وجود ندارد. ۸. نود و نه درصد دانشمندان فرگشت داروینی را قبول دارند. ۹. اکثر دانشمندان آتئیست(خداناباور) هستند. ۱۰. نظمی در جهان وجود ندارد و وسعت عظیم جهان و وجود میلیارد‌ها سیاره و ستاره نشان میدهد همه‌چیز شانسی است پس خدا وجود ندارد. ۱۱. دانشمندان توانستند در آزمایشگاه سلول بسازند و طبق آزمایش میلر حیات شانسی روی زمین ایجاد شده است. و سایر جملاتی که گفته و یا در آینده ممکن است بگویند و آن را به عدم وجود خدا ربط میدهند صرفا فریب است و هماهنگونه که "میچیو کاکو" بیان کرد، وجود داشتن خدا توسط علم رد شدنی نیست و علم همچین توانایی ندارد. نقد الحـاد و آتئیسمـْـ @Naghde_Elhad
goo.gl/GwUHAp 📙 ☑️ کتاب این هفته:👇 🔗 خلقت انسان 👤 دکتر یدالله سحابی 📎 موضوع: تبیین فرگشت و تطبیق آن با قرآن و روایات، و اثبات اینکه هیچ تنافی بین فرگشت و آیات قرآن نیست. داستان پیدا شدن حیات در سطح کره زمین و ارتباط گونه‌ها و اشکال بیشمار موجودات زنده باهم و بالاخره با انسان، مساله‌ایست که از کهنترین روزگار مورد بحث و گفتگو است. مهمترین بخش این مباحثات مساله پیدایش انسان هست که بویژه از قرن نوزدهم شدت پیدا کرد. از آن ایام که نظریه تکامل موجودات زنده، از ساده ترین سلول تک‌یاخته تا انسان و بستگیِ نسلی آنها، بشکل علمی مطرح گردید. ارباب کلیسا، با استناد و اتکاء بکتاب مقدس عهد عتیق، انسان را خلقتی نوین و جداگانه در جمع زندگان و بسرکردگیِ آدم ابوالبشر معرفی میکنند و این با آنچه که از مجموعه علوم طبیعی (زیست شناسی، دیرین شناسی و جنین شناسی) بدست می‌آید تعارض دارد و این تعارض پایه و مایه نزاع و کشمکش بین ارباب کلیسا و دانش زیست شناسی و تکامل گردید. از آنجا که دانش طبیعی روز ارمغانی است که از مغرب زمین، وارد جمع مسلمانان شده است عین همان اختلافات و تعارضات به میان دانش پژوهان و دین‌داران دنیای اسلام نیز کشیده شد، بویژه آنکه بسیاری از اخبار و احادیث، که در میان اهل حدیث به "اسرائیلیات" مشهورند نیز این تعارض را تایید میکنند. اغلب نوشته‌هایی که در این زمینه، تاکنون انتشار یافته بر اساس دیدی است که از داستان خلقت بشر در تورات داشته‌اند و کمتر به چشمه زلال تعالیم اسلامی یا قرآن مراجعه کرده‌اند. مولف این کتاب خود استاد بنام علوم طبیعی و زمین شناسی دانشگاه تهران بوده و سالهای متمادی این علوم را بویژه دانش تکامل را، مورد تحقیق و تدریس داشته‌اند و بنابراین بلحاظ علمی، نظریات ایشان میتواند مورد استناد و اعتماد باشد. و از جانب دیگر در تحقیق نظریه اسلامی نسبت به نظریه فوق به اصیل ترین منبع اسلامی بمعنی یعنی قرآن مراجعه کرده، در تفسیر آن ذهن را بکلی از آموزشها و اخبار "اسرائیلی" خالی و صرفا از روش تفسیر قرآن با خود قرآن استفاده کرده و آیات قرآنی را با آخرین و متقن ترین تئوری های علمی مربوطه مورد مقایسه قرار داده و سرانجام به نتایجی رسیده اند که در عین تازگی فزاینده ایمان نسبت بنظم خلقت و عظمت خالق از یکسو و استحکام و خدشه ناپذیری کتب آسمانی قرآن، از سوی دیگر است. 📥 دانلود نسخه پی دی اف کتاب: ☝️ t.me/motale_gram/885 خرید کتاب: سهامی انتشار | ۳۰ درصد تخفیف https://goo.gl/J6zGdm نقد الحـاد و آتئیسمـْـ @Naghde_elhad
http://yon.ir/2DPN3 ⚠️ فرایند تکاملِ هدایت شده یا فرآیندِ تصادفی تکامل؟! - با تکیه بر آرایِ دکتر یدالله سحابی بعضی از فسیل شناسان جدید، با تحقیقات پردامنه‌ای که در زمینه اصلی گونه ها و تنوع تکاملی آنها کرده‌اند، نظریه قابل توجهی راجع به اشتقاق نسلی گونه ها اظهار داشته و شواهدی در تایید آن ذکر نموده اند. نظریه مزبور با دیدگاه خاصی به «ارتوژنز» (Orthogènèso) یا تکامل هدایت شده (Evolution dirigèe) و یا تکامل با هدف و مقصود معروف است. بر طبق این نظریه، تکاملِ هر دسته از موجودات در جهتی سیر می کنند تا از آن انواع مخصوص و حساب شده‌ای پدید آید. مثلاً می‌گویند: برآمدگیِ مختصری که بر روی استخوان بینی یک نوع از پستانداران سه انگشتی در نیمه اول دوران سوم پدید آمده تصادفی نبوده است. این همان برآمدگی است، که با تقویت در نسل های بعد، مقدمه‌ای برای به وجود آمدن وی با دو شاخ بر روی بینی کرگدن های اواخر دوران سوم باشد. (شکل شماره ۱) مثال دیگر؛ نموّ بیشتر دندان ثنایای دوم در اقسامی از پستانداران اوایل دوران سوم، در جهت آن است که با نموِّ تدریجی، منتهی بعاجِ طویل فیلهای اواخر دوران سوم و یا ماموت های عظیم ابتدای دوران چهارم گردد (شکل ۲) در نظریه Orthogènèso این نکته را نیز متذکر میشوند. در ضمن آنکه هر دسته از موجودات زنده سیر تکاملی را در جهت معین ادامه می‌دهد، شاخ‌هائی هم از آنها در جهت فرعی جدا شده و با سیر تکاملی کوتاه‌تر به انواعی میرسند که بعضی صفات متمایز نسبت به شاخه اصلی را دارا میشوند. چنانکه در تغییرات تکاملی که از اوایل دوران سوم در استخوانهای دست و پا و انگشتان و همچنین دندان های بعضی از پستانداران تا اسب های پا بلند و علف خوار، در اوایل دوران چهارم، روی داد، شاخه هایی هم از آن ردیف جدا شده و با سیر تکاملی کوتاهتر منتهی به فیل های پنج انگشتی و کرگدن های انگشتی گردیده و اعقاب آنها بدون تغییر اساسی تا امروز هم باقی مانده اند. پ.ن: توضیحاتی لازم در مورد -شکل ۱: شکل ساخته شده از روی استخوان‌های فسیل چهار قسم متوالی از پستانداران اوایل دوران سوم که در آنها بر آمدگی مختصر روی بینی (شکل A) منتها به دو شاخه قوی در نوعی از کرگدن های دوره الیگوسن (Olidocéne) اواسط دوران سوم میگردد. -شکل۲: اقسامی از فیل های فسیل که در طول دوران سوم تغییراتی در جهت تکامل، در استخوان های سر و دندان‌های آنها صورت گرفته است: در انواع ۱، ۲، ۳ دندان ثنایای دوم به تدریج نموّ کرده تا به دندان دفاعی در هر دو فک تبدیل شده است. در این شکل که نمایشی از فیلهای ابتدای دوران چهارم و امروز است، تمام دندانهای انیاب بالا و پایین و ثنایایِ اول از بین می رود و دندان دوم ثنایای به دندان دفاعی بلند تبدیل می‌گردد و همین دندان است که عاج گفته می شود. 📙 خلقت انسان، تهران، چاپ سوم، ص۹۶ نقد الحـاد و آتئیسمـْـ @Naghde_elhad
آیا واقعا چنانکه برخی زعم میکنند؛ خلا کوانتومی خلأِ واقعی بوده و هیچِ فلسفیست؟! خلا، خالی نیست و نیروی خلا واقعیت دارد! ممکن است جادویی به نظر برسد، اما این مسئله فیزیکدانان را از آغاز تولد مکانیک کوانتومی به خود مشغول کرده است. فضای خالی به طور مداوم می‌جوشد و افت وخیزهایی از نور را حتی در دمای صفر مطلق تولید می‌کند. همانطور که در ادامه‌ی این مقاله خواهیم دید، این فوتون‌های مجازی آماده‌ی استفاده‌اند و می‌توانند نیروها را حمل کرده و ویژگی‌های ماده را تغییر دهند. با ما همراه باشید… دانشمندانی از موسسه ماکس پلانک هامبورگ آلمان، از طریق محاسبات نظری و شبیه سازی‌های کامپیوتری نشان داده‌اند که نیروی بین الکترون‌ها و انحرافات شبکه در یک ابررسانای دو بعدی نازک را می‌توان با نیروی خلا کنترل کرد. یافته‌ای که می‌تواند منجر به توسعه‌ی ابررساناهای جدید برای دستگاه‌های ذخیره‌ی انرژی و بسیاری از موارد جالب دیگر شود. نیروی خلا مسول اثر کازیمیر است: وقتی دو صفحه‌ی فلزی موازی از یک خازن را بسیار نزدیک به یکدیگر حرکت دهیم، جاذبه‌ای قابل اندازه‌گیری، اما کوچک از نظر میکروسکوپی بین آنها تولید می‌شود، حتی اگر صفحات به طور الکتریکی، باردار نباشند. این جاذبه، با تبادل فوتون‌های مجازیبین صفحات ایجاد می‌شود؛ مانند دو اسکیت‌باز روی یخ که توپی را به عقب و جلو پرت می‌کنند و اگر توپ، نامرئی بود، تصور می‌کردیم نیرویی دافع بین آنها عمل می‌کند. اکنون گروهی از دانشمندان مقاله‌ای در مجله‌ Science Advances منتشر کرده‌اند که ارتباطی بین نیروی خلا و مواد مدرن برقرار می‌کند. آنها می‌خواستند بدانند اگر ابررسانای دمای بالای دو بعدی آهن سلنید (FeSe) روی بستری از SrTio۳ در فضای بین دو صفحه‌ی فلزی قرار بگیرد، جاییکه دو فوتون مجازی، عقب و جلو می‌روند، چه رخ می‌دهد. نتیجه‌ی نظریه‌ها و شبیه‌سازی های آنها این است که: نیروی خلا امکان جفت شدن الکترون‌های سریع لایه‌ی دو بعدی با نوسانات شبکه‌ای بستر را به طور بسیار قدرتمندی امکان‌پذیر می‌کند. جفت شدگی الکترون‌های ابررسانایی و نوسانات شبکه‌ی بلوری، رکن اصلی ویژگی‌های مهم بسیاری از مواد است. محققان می‌گویند: ما هنوز در آغاز درک این فرآیندها هستیم. مثلا ما نمی‌دانیم نور خلا چقدر می‌تواند روی نوسانگرهای سطح، اثر بگذارد. ما در مورد شبه ذرات نور و فونون‌ها صحبت می‌کنیم که پولاریتون های فونون نامیده می‌شوند. در عایق‌های سه بعدی، پولاریتون‌های فونون دهه‌ها پیش و توسط لیزر اندازه گیری شدند. اما این قلمروی جدیدی است که مواد کوانتومی دو بعدی پیچیده‌ی جدیدی مورد توجه قرار گرفته‌اند. محققان در مورد احتمالات جدید چنین توضیح می‌دهند: نظریه‌ها و شبیه سازیهای عددی در کار ما، عنصر کلیدی توسعه‌ی نسل جدید تکنولوژی‌های کوانتومی هستند و محققان را برای بازنگری مسائل قدیمی برهمکنش بین نور و ساختار ماده ترغیب خواهد کرد. به نظر آنها، دانشمندان در حال وارد شدن به عصر جدیدی از طراحی عملکردهای ترکیبات شیمیایی، به ویژه در مواد دو بعدی و ملکول‌های پیچیده هستند. نیروی خلا به آنها در این جستجو کمک خواهد کرد. ر.ک: http://www.deeplook.ir/نیروی-خلا/ نقد الحـاد و آتئیسمـْ @Naghde_elhad
. ⚠️ نقدی بر روش انتقادیِ ریچارد داوکینز |مسیحیّت انگاریِ تمام ادیان| 🔗 (قسمت اول) یکی از محورهای قابل توجه در بررسی آرای داوکینز مربوط به بستر اصلی فهم او از دین است. وی در جامعه‌ای با زمینه تفکرات مسیحی زاده و پرورده شده است. گرچه او هرگز حتی در دوران های نخست زندگیِ خود یک مسیحی معتقدی نبوده است، لکن تصویر زندگی خود از خداوند و دین و زندگی دیندارانه را از نظام مسیحی اخذ کرده است. در بررسی های او درباره حقایق دینی، این زمینه از پیش موجود، نقش زیادی دارد. گرچه حملات او به دین و حقایق دینی، همه سنت ها را در بر میگیرد، اما کاملاً روشن است که بهانه این حملات، به طور عمده از همان نظام فکری مسیحی حاصل گردیده است. داوکینز می‌گوید: « برای اغلب مقاصد می‌توان هر سه دین ابراهیمی را از هم تمایز ناپذیر انگاشت، مگر اینکه خلافش ذکر شده باشد؛ اما من غالباً از مسیحیت مثال میزنم، تنها به این سبب که دست بر قضا بیشتر با این روایت آشنایی یافته‌ام. 📙 داوکینز، ریچارد؛ پندار خدا؛ ترجمه الف. فرزام؛ ص۳۲ مبنا بودنِ تصویر مسیحی از حقایق دینی در ذهن داوکینز به گونه ای دیگر نیز قابل ملاحظه است؛ وقتی وی با این انتقاد روبرو می‌شود که تعهد و سرسپردگی او به نظریه تکامل، به ویژه انتخاب طبیعی مانند تعهد به یک دین خاص بوده و گویا او داروینیسم را به مثابه یک دین می داند، در پاسخ می‌گوید: « ترجیح می دهم آن را این گونه به کار نبرم... دین نه با مشاهده که با باور موجه می شود» 📙 تبار شناسی سرشت انسانی: گفتگو با ریچارد داوکینز؛ روزنامه انتخاب، شماره۲۳ و ۱۳۸۳/۱/۲۴ در این نگرشِ داوکینز به روشنی می‌توان این مبنای فکریِ قابل توجه در سنت مسیحی را مشاهده کرد که یقین بر اثر اعتقاد و ایمان ایجاد می شود، نه بر اثر فهم و تسلیم عقلانی؛ این در حالی است که تقدم ایمان بر فهم و یقین عقلانی، ویژگی همه ادیان نیست و در اسلام همواره از دعوت به تعقل و تدبر و نظر و اندیشه به عنوان مقدمات نیل به ایمان یاد شده است. به طور قطع این زمینه ذهنی در قضاوتهای داوکینز درباره کلیت دین و ایمان و آموزه مشترک همه ادیان الهی، یعنی وجود خداوند، اثرگذار خواهد بود و همین امر استدلال های او در نقد دین آموزه‌های دینی را که به طور عمومی و کلی بیان می شود، معیوب و متزلزل خواهد ساخت؛ زیرا تفاوتهای تصویر خداوند در هر کدام از ادیان، بسترهای بحث را متفاوت می‌سازد. گو اینکه داوکینز همه را به یک چوب می‌راند و تفاوتی قائل نمی گردد. تلقی داوکینز از برهان نظم، به عنوان نمونه ای دیگر، گویای این مدعاست. در تقریر مسیحی از برهان نظم نتیجه برهان، اثبات وجود خداست و داوکینز از منظر دانشمندی تکامل گرا به برهان نظم در روایت مسیحیِ آن حمله می کند و به عنوان یک بی خدای تمام عیار، اصل وجود خدا را نیز مورد تردید و انکار قرار می دهد. بهانه او در این انکار، تلقی خاص او از خداست که حاصل توصیفات گزارش‌های عهدین می باشد. گرچه محصول نهایی، انکار اصول مشترک تمام ادیان، یعنی اعتقاد به موجودی فرا طبیعی میباشد. اندیشه‌ی خدای ساعت ساز لاهوتی ( Divine Wathhamker) و یا خدای رخنه پوش (God of gaps) را می توان از قبیل همین موارد برشمرد. خدای ساعت ساز که زاده الهیات طبیعی مسیحیت و یهود شمرده می شود، خدایی ساکن آسمانهاست که چرخ فلک را به راه انداخته و از آن پس به استراحت مشغول است؛ مانند ساعت سازی که تلاش اولیه او ساخت و هماهنگی اجزای ساعت است و پس از کوک کردن و راه انداختن آن، کار دیگری ندارد. داوکینز با طرح عنوان ساعت ساز نابینا و با استناد به اصل تکاملِ مبتنی بر انتخاب طبیعی، چنین خدایی را مردود می‌داند. خدای پوش نیز از دل گونه ای از الاهیات مسیحی بیرون می آید. چنین خدایی در مجهولات جستجو و یافت می گردد و گویا هر جا بشر دامنه علم خود را محدود دیده و از کشف علتِ پدیده‌ای در مانده است، آن را به ساحت الهی نسبت داده و گو اینکه خدا از چنین نادانسته هایی برآمده است! داوکینز بر اساس این تصویر از خدا، با معرفی کتاب هایی که به جای باور به وجود خدا با تبیین های علمی پر شده‌اند، خداوند رخنه پوش را نفی و انکار می کند. 📙 پندار خدا، ترجمه الف. فرزام؛ ص۱۰۱-۱۱۷ ادامه دارد... نقد الحـاد و آتئیسمـْ @Naghde_elhad
وقتی ریچارد داوکینز اثبات میکند آتئیست‌های ایرانی کوچکترین اطلاعات علمی ندارند.... وقتی میگوییم خداناباوران ایرانی صرفا طوطی‌وار حرف از علم میزنند در حالی که هیچ اطلاعات علمی ندارند دلیل و مدرک داریم. اگر با خداناباوران ایرانی به ویژه آنانی که ادعای سواد علمی دارند آشنا باشید قطعا به شما ده‌ها دلیل و برهان و همچین ده‌ها مقاله از سایت‌ها و دانشگاه‌های جهان ارائه کرده‌اند مبنی بر اینکه هوش و آگاهی انسان صرفا محصول مغز انسان است که طی تکامل ایجاد شده است و دانشمندان محل هوش و آگاهی در مغز انسان را کشف کرده‌اند. به عنوان مثال خداناباوران ایرانی لینک مقاله‌ای از دانشگاه هاروارد را ارائه میدهند که سال ۲۰۱۶ منتشر شده و عنوان آن این است: کشف منشاء فیزیکی خودآگاهی در مغز توسط محققان دانشگاه هاروارد harvard scientists think they've pinpointed the physical source of consciousness ترجمه: محققان هاروارد فکر میکنند که توانسته‌اند منبع فیزیکی هوش و آگاهی را کشف کنند. این مقاله که سال ۲۰۱۶ منتشر شده است صرفا یک مقاله از ده‌ها مقاله‌ای است که آتئیست‌های ایرانی برای اثبات سخنانشان ارائه میکنند. برای اینکه نشان دهیم همه‌ی این دست مقاله‌ها به رابطه‌ی بین قسمت‌های مختلف مغز با هوش و آگاهی پرداخته‌اند( که امری طبیعی است زیرا خداوند مغز انسان را به همین هدف به انسان داده است که با هوش و آگاهی رابطه داشته باشد) و این مقاله‌ها بدان معنا نیستند که هوش و آگاهی انسان صرفا مادی است، سخنان ریچارد داوکینز در جدیدترین اظهار نظر خود که سال 2017 یعنی یک سال پس از انتشار مقاله‌ی بالا از دانشگاه هاروارد منتشر شده است را می‌آوریم. ریچارد داوکینز در مصاحبه‌ای که با سایت علمی Scientific American انجام داد اعلام کرد که برای هوش و آگاهی انسان دو راه بیشتر وجود ندارد: یا دیدگاه یکی از دانشمندان به نام دنیل دنت را بپذیریم که اعتقاد دارد انسان‌ها اصلا هوش و آگاهی ندارند(هوشیاری و آگاهی توهم است و ما به توهم فکر میکنیم هوشیار هستیم) و یا مجبوریم بپذیریم که انسان‌ها هیچوقت نخواهند توانست معمای هوش و آگاهی را حل کنند( هوش و آگاهی برای همیشه فراتر از درک انسان‌هاست). در انتهای این مقاله جان هورگان از داوکینز میپرسد: Is consciousness a scientifically tractable problem? ترجمه: آیا هوش و آگاهی انسان‌ها یک مشکل علمی قابل حل است؟ پاسخ ریچارد داوکینز: It is therefore a wonder, as [cognitive scientist] Steven Pinker has pointed out, that our brains have advanced to the heights of relativity and quantum mechanics. Maybe this should give us Dennettian confidence. Or maybe the “hard problem” of consciousness is forever beyond us, just as calculus is forever beyond the mentality of a chimpanzee. ترجمه: شگفت‌انگیز است که مغز ما به بالاترین مرحله از نسبیت و مکانیک کوانتومی پیشرفت کرده، همانگونه که استیون پینکر اشاره کرده است. شاید این موضوع باید به ما اعتقاد دنیل دنت را بدهد(که انسان‌ها هوش و آگاهی ندارند) یا شاید مسئله‌ی سخت هوش و آگاهی برای همیشه فراتر از ما انسان‌ها است، همانگونه که محاسبات ریاضی برای همیشه فراتر از ذهن یک شامپانزه است. همانگونه که مشاهده کردید ریچارد داوکینز معتقد است که یا باید دیدگاه دنیل دنت را بپذیریم که معتقد است انسان‌ها اصلا هوشیاری و آگاهی ندارند(هوشیاری و آگاهی توهم است) و یا مجبوریم بپذیریم که انسان‌ها هیچگاه نخواهند توانست معمای هوش و آگاهی را حل کنند، همانگونه که شامپانزه‌ها هیچگاه نخواهند توانست معمای ریاضی را حل کنند. اکنون سوال ما این است: اگر طبق ادعای خدانباوران ایرانی ژورنال نیچر و دانشگاه هاروارد سال ۲۰۱۶ و حتی قبل‌تر از آن منشاء هوش و آگاهی در مغز را کشف کرده‌اند پس چرا داوکینز سال ۲۰۱۷ اعلام میکند هوش و اگاهی اساسا قابل حل نیست و فراتر از درک انسان‌هاست؟ مجددا میگوییم تمام مقالاتی که خداناباوران ایرانی منتشر میکنند صرفا به رابطه‌ی بین نقاط مختلف مغز و تاثیر آن‌ها بر هوش و آگاهی پرداخته‌ است که امری طبیعی است چون مغز قطعا با هوش و آگاهی رابطه دارد و به همین دلیل اساسا خداوند به انسان مغز داده است و دانشمندان صرفا در حال کشف این روابط هستند و این بدان معنا نیست که هوش و آگاهی انسان صرفا مادی است. لینک این متن در سایت علمی Scientific American: https://www.scientificamerican.com/article/richard-dawkins-offers-advice-for-donald-trump-and-other-wisdom/ نقد الحـاد و آتئیسمـْٙ 🆔 @Naghde_elhad
نقد الحاد و آتـِـئیسمــ 🚫
. ⚠️ نقدی بر روش انتقادیِ ریچارد داوکینز |مسیحیّت انگاریِ تمام ادیان| 🔗 (قسمت اول) یکی از محورهای
. . ⚠️ نقدی بر روش انتقادیِ ریچارد داوکینز |مسیحیت انگاریِ تمام ادیان| 🔗 (قسمت دوم) ☑️ با دنبال کردن همین دونمونه‌ی فوق در الهیات اسلامی، ملاحظه خواهیم کرد که تفاوت میان تصویر مسیحی از خداوند و تصویر اسلامی، بسیار چشمگیر بوده و با نفی یکی، نمی‌توان از نفی دیگری سخن گفت. در اسلام نه خدای رخنه پوش معرفی و پرستش می شود و نه خدای ساعت ساز لاهوتی و بازنشسته کیهانی! نفی مداخله‌ی خداوند در هستی مخلوقات پس از آفرینش آنها (نفی تدبیر) به تعطیلی آموزه‌ها می انجامد که هم در تعاملات عقلی و هم در داوریهای مبتنی بر وحی اسلامی مردود است نیز هم محتوای عقلانی و فلسفیِ آموزه های اسلامی و هم زمینه های وحیانی و نقلی، چنین تصویری از خداوند را بر نمی تابند. ☝️ از سوی دیگر خدای رخنه پوش نیز در تفکر اسلامی جایی ندارد. با تصویری که قرآن از خداوند به دست می دهد، او در مجهولات جستجو نمی شود. در قرآن برای شناخت خدا و اعتراف به وجود وی به آنچه آدمی می دانسته و می شناخته است، استناد شده است؛ مثلاً مخاطب قرآن چون با زراعت آشنا بود لذا خداوند برای معرفی خود به همان اشاره میکند.* آفرینش شتر و یا ذکر مراحل آفرینش انسان در معرفی تصویر خالق به دلیل آن می‌تواند باشد که این قبیل موارد برای مخاطب قرآن، مواردی آشنا بوده است، نه جزو مجهولات ایشان. تاکید چند باره در نگرش قرآنی بر ارزش علم، تشویق بندگان خدا به دانستن هر چه بیشتر علم اندوزی، تدبر و تعقل، جایی برای تصویر خدای رخنه پوش باقی نمی گذارد. از منظر اسلام، هم در بعد عملی و رفتاری و هم در بعد علمی و نظری، علم مقدم بر باور و ایمان و عمل است و ریشه‌ی گناه، جهل معرفی می‌شود؛ در اسلام، طلب علم عبادت و حتی واجب است؛ چرا که علم، راهی برای شناخت فعل الهی قلمداد می شود. برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به تلقیِ دین از علم و تعقل رجوع کنید به نوشتار زیر: 1⃣ t.me/motale_gram/901 2⃣ t.me/motale_gram/900 دانشمندان مسلمان بر اساس نگرش اسلام، جهان را یک کتاب الهی می دیدند و کار علمی را عبادتی در کنار سایر عبادات می دانستند. از همین رو در میان دانشمندان علوم مختلف و سنت‌های دینی متفاوت، عمدتاً این گرایش غالب است که علم و دین، راههای متمایز کشف حقیقت‌اند و لذا با هم تعارضی ندارند؛ اما رویکرد غالب میان دانشمندان مسلمان چنین نبوده است و آنان بر این باورند که دین و علم هم جهت بوده، علم و نتایج آن، مورد احترام و پذیرش و حتی تشویق و تحسین قرار گرفته است. بسیاری از اشکالات داوکینز از جمله مسئله «خدایِ رخنه پوش»، زاده‌ی نوعِ ارتباطی است که میان علم و محتوای دین در نگرش مسیحی و یهودی ترسیم می شود؛ چرا که محتوای عهدین، ماهیتاً با علم ناسازگار است و همین مسئله از یک سو به الهیات رخنه پوش دامن می‌زند و از سوی دیگر ایمان گرایی را به عنوان رویکردی جهت حفظ محتوای غیر عقلانی و دور از علم متون مقدس پیش می نهد!! با این حال آن که ما را در مقابله با آرای داوکینز در جبهه مشترکی با سایر ادیان قرار می‌دهد، مسئله وجود خداست. صرف نظر از بهانه ها و مقدمات انکار او، نتیجه این مقدمات یعنی انکار هستی خداوند، مشترکا که اعتقاد واحدِ ادیان مختلف را به چالش و جبهه‌گیری می‌کشاند؛ نباید این اشتراک در مخالفت با افکار داوکینز ما را از نکته‌ی پیش گفته غافل کند که بهانه‌های چنین انکار و الحادی، گاه توسط باورهای دینی خاصی به دست داوکینز داده شده که در سنت های مختلف، مشترک نیستند و در بررسی و مقابله با افکار داوکینز باید به آسیب های چنین آموزه هایی وقوف داشت. حاصل نکات فوق آن است که در بررسی آرای داوکینز باید همواره این التفات وجود داشته باشد که وی غالباً با در نظر گرفتن مواردی خاص که در تلقـی او از خدا و دین وجود دارد، نتایج عام اخذ می کند. اینم منشِ آزاردهنده‌ی او را می‌توان در مواردی ملاحظه کرد که وی با ذکر مواردی که اختصاص به یک سنت دینی خاص دارد و رد و نقد یا اینکار کار آن، به سبب غرابت و استبعاد چنین مطلبی، نتیجه کلی گرفته و با تعمیم به سایر اعتقادات در سایر سنت ها، به طور اساسی کل آموزه‌های دینی را و البته بیش از همه و پیش از همه، آموزه‌ی هستی خداوند و ربوبیت او را مورد تردید قرار می دهد. :::::::::::::::::::::::::::: * «أَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» (واقعه،۶۴) و «أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ» (غاشیه، ۱۷) ✓ در نوشتارِ بعدی به بررسی مفهوم خدا در نظر داوکینز پرداخته و آنرا نقد خواهیم کرد، با ما همراه باشید... جامع ترین مجموعـه نقد الحـاد و آتئیسمـْ @Naghde_elhad ::::::::::::::::: :::::::::::::::::::
⚠️ طاهری و قوانین ضد فرقه‌ای در جوامع مدرن |باتلاقی نوین با نامِ حلقه| فرقه (Cult) به دلیل ویژگی‌هایی که دارد در همه جوامع پیشرفته بعنوان یک خطر بالفعل برای امنیت اجتماعی، اقتصادی و روانی جامعه محسوب شده است. این خطر به اندازه‌ای جدی است که در فرانسه، نه تنها فعالیت‌های فرقه‌ای بواسطه‌ی قوانین بسیار جدی و شدید مورد پیگیری قرار گرفته و مجازات‌هایی از حبس‌های طولانی مدت تا جریمه‌های سنگین مالی را به دنبال دارد، بلکه فهرستی بلند (قریب به 300 گروه) بعنوان فرقه‌های مخرب منتشر گردیده و فعالیت در آن‌ها رسما غیرقانونی اعلام شده است - بنگرید: https://goo.gl/aSASiU آسیب‌های گسترده‌ی فرقه، از سوی دیگر منجر به ایجاد جنبش‌های ضد فرقه‌ای مردمی(ACM) در بسیاری از کشورهای پیشرفته شده است که اعضای این جنبش‌ها یا بریدگان از فرقه‌ها هستند یا کسانی که وابستگان خود را بواسطه عضویت در آن‌ها از دست داده‌اند - بنگرید: https://goo.gl/YXd6Hb 🔹فرقه‌ها گروه‌های بسته‌ی فردمحور با ادعای برگزیدگی یا اتصال به ماوراءالطبیعه هستند که در شرایط بحرانیِ افراد و جوامع، با مکانیزمی پنهان اقدام به جذب عضو و پیرو می‌کنند. یک عضو فرقه‌ای پس از طی فرایند پیچیده‌ی جذب، تحت یک سازوکار مغزشویی قرار گرفته تا در نهایت به عضو مطلوب نهایی که همان سرسپرده فرقه است، تبدیل شود. 🔹در این میان، اعضای فرقه از یک عضو عادی جامعه تبدیل به عنصری میگردند که تمام روابط فردی، اجتماعی و کاری خود را به نفع وفاداری به فرقه، قطع، معلق یا فدا می‌کنند. عضوِ سرسپرده، کسی است که در مکانیزم پنهانیِ فرقه، مراتب رشد خود را طی خواهد کرد و در نهایت هر اقدامی که فرقه تجویز یا توصیه نماید، از وی امکان‌پذیر است. نمونه‌ی بارز این نوع سرسپردگی، اقدامی بود که چندی پیش در مترو تهران از سوی یکی از اعضای فرقه طاهری بدون هیچ دلیل و انگیزه‌ی منطقی روی داد. فجیع‌ترین اقدام فرقه‌ای در جهان که با تجویز رهبر فرقه و در نتیجه‌ی همین سرسپردگیِ محض شکل گرفت، خودکشیِ دسته‌جمعی قریب به هزار نفر از اعضای فرقه‌ی جونز در آمریکا بود. 🔹محمدعلی طاهری، سردسته‌ی عرفان حلقه، با فرصت‌طلبی، فرقه‌ای را با ادعای اتصال به نیروی ماوراءالطبیعی و موهوم کیهانی سازماندهی کرده است که همه‌ی ویژگی‌های پیش‌گفته را دارد؛ رهبری با ادعای برگزیدگی، مکانیزمی پنهانی که برای رشد در آن، راهی جز اتصال به فرقه و سرسپردگی وجود ندارد؛ فدا شدن ارتباطات فردی. خانوادگی و اجتماعی عضو به نفع فرقه و بهره‌برداری اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و جنسی از اعضا. و در نهایت ایجاد تشکیلاتی مخوف و مطیع که برای کلیت جامعه، حاکمیت سیاسی و افراد، تهدیدی جدی تلقی می‌گردد. 📍با کمال تاسف، قانون‌گذاران ما پس از گذشت چهل سال از انقلاب هنوز به فکر تبیین و تدوین قانون ضد فرقه‌ای مانند کشورهایی نظیر فرانسه ، استرالیا، آمریکا، چین، کانادا و ... نیفتاده‌اند که نتیجه‌ی این بی‌عملی، رشد فرقه‌ها تا خلق یک بحران اجتماعی و سیاسی است. ✍🏻 دکتر آرش عطای، با کمی تغیرات و حواشی از تیم پژوهشی نقد الحاد برای مطالعه بیشتر بنگرید: 1⃣ خرافه و شبه علم https://t.me/Naghde_Elhad/3950 2⃣ اعتراف طاهری بر بیسوادی‌اش! https://t.me/Naghde_Elhad/4511 نقد الحـاد و آتئیسمـْـ @Naghde_elhad
14.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ کلیپی بسیار عالی در زمینه تطبیقِ گزاره های دینی با گزاره هایِ ساینتیستی! گرچه اعتقاد ما این است که تطبیق گزاره های دینی که از سنخ ثوابت هست، با گزاره هایِ ساینیستی که از سنخِ متغیّرات هست، کاری بس اشتباه و لغو میباشد. اما این کلیپ جالب که در قالب یک مونولوگ زیبا بیان شده است را حتما ببنید.. جامع ترین مجموعـه نقد الحـاد و آتئیسمـْ @Naghde_elhad
سوال از خداناباوران ایرانی چرا در حالی که افرادی مانند ریچارد داوکینز شروع حیات در سیاره‌ی زمین را محصول شانس و تصادف میدانند، همزمان افراد برجسته‌ی دیگری مانند «پروفسور یوجین کونین»؛ زیست‌شناس ارشد مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری آمریکا، منشاء حیات و پیدایش موجودات زنده را معجزه میخواند؟ چگونه علم، داوکینز را به این نتیجه رسانده که پیدایش حیات محصولِ تصادف است اما پروفسور «یوجین کونین» را به این نتیجه رسانده که پیدایش حیات نه تنها تصادفی نیست بلکه معجزه است؟ یوجین کونین؛ دانشمند برجسته‌ی حال حاضر دنیا که همچنین عضو هیئت داوری ژورنال‌های معروفی مانند ژورنال سلول(Cell) و محقق ارشد کتابخانه‌ی پزشکی آمریکا نیز است، در کتاب خود با نام: The Logic of Chance: The Nature and Origin of Biological Evolution ترجمه: برهان شانس: طبیعت و منشاء تکامل زیستی به بررسی منشاء حیات پرداخته و به وضوح اعلام میکند که نه تنها شروع حیات به طور تصادفی امکان‌پذیر نیست، بلکه برای شروع حیات به یک معجزه نیاز هست. در صفحه‌ی 391 این کتاب آمده است: The origin of life is one of the hardest problems in all of science, but it is also one of the most important... we still do not have even a plausible coherent model, let alone a validated scenario, for the emergence of life on Earth. Certainly, this is due not to a lack of experimental and theoretical effort, but to the extraordinary intrinsic difficulty and complexity of the problem. A succession of exceedingly unlikely steps is essential for the origin of life, from the synthesis and accumulation of nucleotides to the origin of translation; through the multiplication of probabilities, these make the final outcome seem almost like a miracle. ترجمه به اختصار: "منشاء حیات یکی از سخت‌ترین و مهمترین مشکلات در بین تمام علوم است. ما هنوز حتی یک مدل محتمل سازگار نداریم. قطعا این بخاطر کمبود تلاش‌های تجربی و نظری نیست، بلکه بخاطر فوق‌العاده سخت و پیچیده بودن ذاتی این مسئله است. برای شروع حیات مراحل پی در پی بسیار مشکل و غیرمحتملی لازم است. با توجه به ترکیب و انباشتگی نوکلئوتیدها برای منشاء حیات، از طریق ضرب احتمالات، نتیجه‌ی نهایی تقریبا شبیه معجزه میماند( برای شروع حیات تقریبا به معجزه نیاز است)." نکته‌ی جالب این است که یوجین کونین به وضوع میگوید که مشکل منشاء حیات کمبود دانش در این زمینه نیست، بلکه مشکل منشاء حیات این است که اساسا فوق‌العاده دشوار و تقریبا غیرممکن است. به عبارت دیگر دانشمندان میدانند که چگونه اجزای لازم برای شروع حیات در کنار هم جمع شده‌اند و حیات را آغار کرده‌اند( همانگونه که آتئیست‌ها لینک‌هایی زیادی را در این رابطه منتشر میکنند) اما اینکه چگونه امکان دارد این روند خود به خود رخ داده باشد غیرممکن است و به معجزه نیاز دارد. نسخه‌ی کامل این کتاب( صفحه‌ی 391 را ببینید): evolocus.com/Textbooks/Koonin2011.pdf لینک مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری آمریکا که به معرفی یوجین کونین به عنوان محقق ارشد این نهاد پرداحته است: ncbi.nlm.nih.gov/research/groups/koonin/ این موضوع نشان میدهد که علم ربطی به مخالفت با خدا ندارد و امثال داوکینز صرفا جهان‌بینی و اعتقاد شخصی خود را مطرح میکنند. _____________ - برای مطالعه بیشتر در رد جهان بینی داوکینز، بنگرید: 1⃣ t.me/Naghde_Elhad/4749 2⃣ t.me/Naghde_Elhad/4752 - همچنین برای مطالعه بیشتر در رد تصادف، بنگرید: 1⃣ تکاملِ تصادفی یا هدفمند؟ t.me/Naghde_Elhad/4737 2⃣ پیچیدگیِ باور نکردنی برای پیدایش اولین سلول t.me/Naghde_Elhad/4703 :::::::::::::::::::::::: نقد الحـاد و آتئیسمـْ 🆔 @Naghde_elhad