کنشگری درونی و بیرونی، زمینهساز ظهور منجی
روزنامه قدس مورخ 11 اسفند
بدون هیچ تردیدی امروز مسئله حکمرانی مهمترین دغدغه کارگزاران، سیاستورزان و اندیشمندان است. جمهوری اسلامی ایران بر بنیاد احیای خوانش درست اسلام سیاسی و بهعنوان گامی برجسته در زمینهسازی تحقق ظهور حضرت مهدی(عج) و شکلگیری حکومت فراگیر اسلامی بنا شده است.
این بدین معناست که در اندیشه سیاسی شیعیان یکی از وظایف مهم مهیا کردن مقدمات امر ظهور با بهره بردن از همه استعدادها و تواناییهاست. بر پایه دلایل عقلی و با رجوع به منابع برجسته روایی مشخص میشود پیوسته وظایف مهمی بر عهده مسلمانان قرار گرفته است تا در دوران غیبت انجام داده و زمینهسازی ظهور را فراهم کنند. حقیقت آن است بخش بزرگی از این وظایف در چارچوب رفتارهای گروهی بروز و ظهور خواهد داشت.
بایستههای حکومت اسلامی برای زمینه سازی ظهور
بایستههای یک حکومت سیاسی برگرفته از مبانی اسلامی، هدایت و راهبری همه جامعه را در یک مسیر جامع و مشخص برعهده گرفته و از هرجومرج جلوگیری کرده و انسجام مورد نیاز برای فراهم آوردن جامعه منتظر ظهور به معنای راستین کلمه را فراهم میکند. در همین رابطه است که ظهور حضرت مهدی(عج) موجب نابودی ظلم و گسترش فراگیر عدالت خواهد شد. ازاینرو حکومت و نظام اسلامی پیش از ظهور باید در چنین مداری حرکت کند.
حرکت نظام در مدار ظلمستیزی
این بدان معنی است که میتوان دو وظیفه اساسی برای جمهوری اسلامی متصور بود. نخستین وظیفه تقویت شناخت و توسعه آگاهی عموم مردم نسبت به مبانی اسلامی است. به عبارت بهتر نخستین و یکی از وظایف اصلی حکومت، پرورش مسلمانانی است که شناخت دقیقی از اسلام داشته و به تبیین درستی از مسئله ظهور دست یافته باشند. این هدف بسیار مهم محقق نخواهد شد مگر آنکه حکومت اسلامی از برنامه عملی و از پیش تعیینشدهای برخوردار باشد. درک دقیق مسائل جامعه، بهره بردن از دستگاههای معرفتی، تعریف فرایندهای اصلی جاری در جامعه و نگاه درست به آینده ازجمله وظایف حکومت اسلامی پیش از ظهور است. این نظام سیاسی است که باید بتواند انتظار را به صورتی عملی در کنش اجتماعی اعضای جامعه متجلی کند.
تجلی عملی انتظار یعنی چه؟
جامعه منتظر باید انتظار خویش را در هر دو تراز کنشهای درونی و بیرونی به شکلی آشکار نمایان کند. به عبارت بهتر این بُعد نرمافزاری جمهوری اسلامی خواهد بود. اما وظیفه دوم که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است نقش عملی حکومت اسلامی است. نمایش چهرهای کارآمد و مؤثر از اسلام در زندگی مردم یکی از مهمترین رسالتهای انقلاب اسلامی است.
مقید بودن نظام به تمامی شئون زندگی بشری
بیشک ما باید بتوانیم در عمل نشان دهیم اسلام در همه عرصهها و شئون زندگی انسان دارای برنامه است و این برنامهها بهطور عملی قابلیت اجرا دارند. آشکار است که توصیف بینظیر رهبرمعظمانقلاب از گامهای مهم تحقق انقلاب یعنی انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی وظایف بسیار سنگینی را بر دوش حکومت میگذارد. شکل گرفتن دولت اسلامی بیتردید یکی از پیچیدهترین گامهای مذکور است.
جایگاه دولت اسلامی در مسئله ظهور
دولت یک دستگاه سیاسی متمرکز است که وظیفه اداره همه امور را بر عهده دارد و دولت اسلامی دولتی است که برآمده از «لا اله الا الله» باشد و در مدار توحید حرکت کند. این دولت نسبت به همه ابعاد زندگی مردم مسئولیت داشته و باید قوانین الهی را جاری کند تا زندگی در مسیر حق و سعادت معنی یابد. ازاینرو سهلانگاری و ناکارآمدی در انجام وظایف خطر بزرگی است که میتواند زمینه ناامیدی را فراهم آورده و به تهدیدی بزرگ بدل شود. دولت اسلامی باید بتواند با تحقق نیازهای مادی و معنوی انسان در مدار آموزههای اسلام، زمینه انتظار حقیقی برای ظهور و آمادگی برای قیام حضرت مهدی(عج) را فراهم کند.
جایگاه احکام و تقیه در مسئله ظهور
شیخ مفید تقیه را با نظر به حکم آن، به واجب، حرام و مستحب تقسیم کرده است؛ ازجمله به هنگام ترس از جان، آن را واجب و در صورت ترس از زیان مالی آن را مباح دانسته است. شیخ انصاری مصداق تقیه مستحب را مدارا کردن با اهل سایر مذاهب و تأکید بر معاشرت با آنها و نمازهای آنان دانسته است.
در منابع متأخر، این نوع تقیه را با توجه به تعابیر احادیث، «تقیه مداراتی» نامیدهاند. فقها به استناد احادیث، تقیه را در مواردی حرام شمردهاند؛ ازجمله احکام واجب و حرامی که تقیه کردن در آنها به نابودی اساس دین میانجامد مانند محو کردن قرآن، از بین بردن کعبه و نفی احکام ضروری یا اصول دین یا مذهب، مواردی که کاربرد تقیه به خونریزی و قتل میانجامد. برخی فقها هم جز به ضرورت، تقیه کردن را حرام دانستهاند.
نقد فرهنگی: فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی محمد جواد استادی
@naghdefarhangi
تحول و بایستههای بنیادین آن
محمد جواد استادی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی
روزنامه قدس /بیست فروردین / صفحه یک
کلیدواژه بنیادین سخنرانی نوروزی رهبر معظم انقلاب مسئله «تحول» بود و گزینش چنین موضوعی برای صحبت همگانی در نخستین روز از سال نو، خود نشان از اهمیت آن بهعنوان یک افق در مسیر حرکت جمعی جامعه دارد.
نقد فرهنگی: فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی محمد جواد استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
تحول و بایستههای بنیادین آن
محمد جواد استادی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی
کلیدواژه بنیادین سخنرانی نوروزی رهبر معظم انقلاب مسئله «تحول» بود و گزینش چنین موضوعی برای صحبت همگانی در نخستین روز از سال نو، خود نشان از اهمیت آن بهعنوان یک افق در مسیر حرکت جمعی جامعه دارد.
ولی باید دید دلیل اهمیت تحول چیست و از چه مؤلفههایی برخوردار است؟ آیا هر دگرگونی را میتوان تحول نامید و یا اینکه این مسئله مفهومی خنثی و بدون جهت انگاشته میشود یا خیر؟
یک نظام جمعی، پیچیده و وابسته به ارتباط اجزای گوناگون با یکدیگر چنانچه بهمرورزمان درگیر عادتوارههای فرایندی خویش شده و برحسب آن کنشهای خویش را ادامه دهد، دچار رکود و ایستایی خواهد شد. ازاینرو تحولآفرینی هدفمند، بر پایه راهبرد و برخوردار از برنامه، یکی از نیازهای هر جامعهای برای حفظ نشاط، پویایی، خلاقیت و حرکت روبهجلو است. هرچند نباید فراموش کرد امکان برداشت متفاوتی از تحول نیز وجود دارد که درنهایت بهجای حرکت روبهجلو منجر به آسیب و آشفتگی اجتماعی خواهد شد. تحول مثبت یا امیدآفرین دگرگونیای است که در راستای افق غایی جامعه باشد، درواقع هر دگرگونی که در راستای آرمانهای جامعه قرار نگیرد و یا حتی به ناسازگاری با مبانی اصولی جامعه بدل شود، هرگز تحول محسوب نمیشود. در اینجا آنچه اهمیت مییابد داشتن قدرت تشخیص تحول از هر تغییر آسیبزایی است. بهویژه که باید توجه داشت با تغییر نسلی و دگرگونی ذائقهها و کمرنگ شدن پشتوانههای هویتی از یکسو و عناد دشمنان از سوی دیگر، کوشش برای ایجاد تحولات بیمبنا، ضدروش و ضداصول پررنگ خواهد شد. ولی دست یافتن به تحول نیازمند مقدمات و زمینههایی است که بدون در نظر گرفتن آنها نتیجهای حاصل نخواهد شد.
در گام نخست، نیاز است وضعیت موجود نظام اجتماعی در حوزههای گوناگون مرتبط با عرصه حکمروایی مشخص شود و با شاخص مهم اهداف غایی و کلان آرمانهای جامعه مورد مطابقت قرار گیرد. انحراف وضعیت موجود از شرایط مطلوب و آرمانی جهت رویکرد و حرکت تحولی را مشخص خواهد ساخت. گام مهم بعدی کوشش برای تحقق دگرگونی است. تحول به دلیل کنارزدن عادتوارهها سخت و طاقتفرساست، بنابراین جز در سایه کوشش و حتی اقدامات جهادی ممکن نخواهد شد. ازاینرو مدیران باید بهجای روزمرگی کوشش کرده و به دنبال تحقق رویکردهای تحولی باشند.
از دیگر سو نباید فراموش کرد حتی باوجود راهبری و کوشش کارگزاران نظام، تا زمانی که تحول از سوی عموم مردم مورد پذیرش قرار نگیرد، نتیجه مثبتی را به همراه نخواهد داشت. این امر نیازمند این است تا جایگاه تحول در نظام اندیشگانی عمومی جامعه جایگاه یابد. لازم است با اقدامات فرهنگی و زمینهسازی گفتمانی، مقدمات حرکت همگانی در راستای برنامههای تحولی را فراهم آورد. در ادامه این امر باید با اقدامات جزئی و بخشی، روح تحول بخشی از اراده ملی جامعه شود تا شاهد اثربخشی بیشتر آن باشیم. آن زمان که تحول در نظام فکری جامعه قرار گرفت و اراده ایشان نیز در مدار آن همراه شد، نیازمند مشارکت عمومی برای عملیاتی شدن بخشهای گوناگون هر برنامه تحولی هستیم. آشکار است هر تحول کلان خود از اجزای جزئیتری تشکیل شده است. مشارکت و همافزایی بخشهای مختلف در اجزای مسئولیتهای خویش امکان تحقق رویکردهای تحولی را تقویت میکنند.
در پایان لازم به ذکر است تحول از ترازهای کلانهای مدیریتی آغاز شده، اما به همه بخشهای نظام اجتماعی گسترش مییابد. تحقق تحول نیازمند انجام وظیفه هر یک از ما از یک زن خانهدار گرفته تا یک مدیر ارشد در راستای اصلاح ضعفها و آسیبهاست.
نقد فرهنگی: فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی محمد جواد استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
ماه امت و الگوی موفق رویداد محوری
یادداشت تحلیلی پیرامون اهمیت فعالیت های فرهنگی رویدادبنیاد
روزنامه شهرآرا - نهم اردیبهشت - صفحه 11
نقد فرهنگی: فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی محمد جواد استادی
@naghdefarhangi
به نام خدا
ماه امت و الگوی موفق رویدادمحوری
محمد جواد استادی
پژوهشگر مطالعات فرهنگی
بدون تردید رشد و پیشرفت نظام¬های اجتماعی درگرو ارتقای فرهنگی است. درواقع فرهنگ بستر و زمینه اصلی تعالی هر جامعه در پهنه¬های گوناگونی چون اقتصاد، سیاست، قانون و... است. چنانچه بنیادهای فرهنگی از استواری، پایستگی و گستردگی در پوشش طیف¬های گوناگون برخوردار باشد و برآمده از بنیادهای معرفتی و معنایی جامعه باشد می¬توان انتظار داشت که سیاست¬گذاران و راهبران اصلی جامعه امکان هدایت گروه¬های متنوع مردم بهسوی پیشرفت را خواهند داشت.آنچه مهم است توجه به این نکته اساسی است که مسئله فرهنگ، با وجود پیچیدگی، پشتوانه ژرف تاریخی و در هم تنیدگی اجزاء ناهمسان نیازمند سیاست¬گذاری، برنامه¬ریزی و جریان¬سازی از پیش برنامهریزیشده است. بهگونهای که رها کردن فرهنگ و مسائل برآمده از آن و یا نداشتن رویکرد هدایت-گرایانه و دارای افق، می¬تواند فرهنگ را به عاملی ضد پیشرفت و ارتقای جامعه بدل سازد. بر همین اساس است که در دهه¬های گذشته توجه کارگزاران و سیاست¬مداران در نقاط گوناگون جهان به جستار فرهنگ بسیار جدی¬تر شده است. این جدیت تا بدان جا پیش رفته است که در بسیاری از موارد ریشه و اصل هر فعالیتی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در پیوند با عرصه¬های فرهنگی است.در روزگار معاصر با نسلی روبرو هستیم که دچار دگرگونی¬های پرشتاب نسلی بوده و وضعیتی متفاوت با نسل¬های پیشین دارد که زمینه برنامه¬ریزی و نگاه به فرهنگ را دگرگون ساخته است. اثربخشی بر نسل برآمده از شرایط امروزین نیازمند دست یافتن به شیوه¬های نوین اثربخش فرهنگی هماهنگ با تحولات مورد اشاره است. به عبارت بهتر امروز از نظر فرهنگی نیازمند نوع و الگویی از برنامه¬ها هستیم که قابلیت ارتباط تعاملی با مخاطب را فراهم آورده، با ذائقه و پسند او در ارتباط بوده، با نظام معنایی و شرایط روز زیست روزمره مردم نسبت مشخص داشته و قابلیت ترکیب و هم¬افزایی با دیگر عرصه¬ها را در بر داشته باشد.بر پایه آنچه گفته شد، رویدادسازی بهترین شیوه زمینه¬سازی فرهنگی در هر کشوری شمرده می¬گردد. درواقع خلق رویدادها متناسب با شرایط اجتماعی و نیاز روز و پرهیز از چارچوبهای غریبه با مردم بهتدریج زمینه نفوذ فرهنگی در زیست شهری انسان معاصر را فراهم می¬آورد. بهعنوان یک نمونه ساده می¬توان برگزاری کلان¬رویدادهای جهانی ورزشی را یک نمونه از زمینه¬سازی¬های مهم فرهنگی در نظر گرفت. جام جهانی فوتبال برای کشورهای میزبان همواره در حکم یک کلان¬رویداد برخوردار از عناصر متنوع فرهنگی است که زمینه تحول و دگرگونی بر اساس اهداف از پیش تعیین شده را فراهم می¬آورد. آشکار است کلان رویدادهای فرهنگ بنیاد در این زمینه نقشی بسیار کارسازتر ایفا خواهند نمود.مشهد مقدس به دلایل گوناگونی بهترین فرصت برای بهره بردن از الگوی رویدادسازی فرهنگی در جهت ارتقای نظام اجتماعی است. تنوع فرهنگی و نژادی گسترده، پیشینه دیرین اندیشگانی، وجود نهادهای بیشمار علمی فرهنگی، ارتباط با کشورهای مهم منطقه و از همه مهم¬تر وجود دال مرکزی زیارت به دلیل وجود مضجع شریف حضرت رضا (ع)، مشهد را به نمونه¬ای کم¬نظیر در کشور برای تجربه رویدادسازی بدل ساخته است.ماه امت را باید از این دیدگاه مورد مطالعه و تحلیل قرار داد. برنامه¬ای فرهنگی که اساساً بر پایه الگوی موفق رویدادسازی طراحی و برنامه¬ریزی شده است. ماه امت کوشش می¬کند تا از الگوی نظری رویدادسازی در جهت توسعه فرهنگی بهعنوان مبنای پیشرفت بهره برده و زمینه تحول و دگرگونی به معنای رفع کاستیها و معایب گوناگون موجود در نظام اجتماعی را فراهم آورد. مهم¬ترین ویژگی رویداد ماه امت در نظر گرفتن ترکیبی از خرد رویدادهای فرهنگ¬پایه است که در کنار یکدیگر یک نظام معنایی واحد با اثر غیرمستقیم را فراهم می¬آورد. این رویکرد ترکیبی و بهره بردن از ابزارهای هنری زمینه ایجاد جذابیت برای مخاطب را فراهم می¬آورد. بهعبارتدیگر توجه به مسئله مصرف فرهنگی در طراحی رویدادهایی که در سبد مصرف فرهنگی جامعه قرار می¬گیرد نقطه قوت این رویدادسازی است. در کنار انتقال غیرمستقیم پیام و مفاهیم مورد نظر طراحان رویداد، فراهم آوردن شرایطی برای مشارکت و تعامل دوسویه مخاطب با برنامه امکان اثربخشی و ماندگاری تأثیر را دوچندان می¬کند.ازجمله ویژگی¬های بسیار برجسته ماه امت در نظر گرفتن جغرافیای برگزاری رویداد است. انتخاب مکانی برگزاری این رویداد دو هدف جدی را پوشش داده است. هدف نخست توجه به عدالت توزیعی در فعالیت¬های فرهنگی هنری در نقاط گوناگون شهر است؛ اما هدف دوم و بسیار مهم، افزایش حس تعلقخاطر اهالی محله برگزاری و معنابخشی به هویت محلی ایشان است. چنانچه می¬دانیم قلعه خیابان که محل برگزاری این رویداد است محل ورود حضرت رضا (ع) از مرو به مشهد است. چنین ظرفیت مهم هویتی برای سال¬ها مغفول بوده است که برگزاری رویداد مذکور
امکان بازگشت توجه به آن را فراهم می¬آورد.
از دیگر سو ماه امت به دنبال تقویت هویت امت اسلامی به جای فضاهای الزاماً ملی¬گرایانه است. درواقع رویکرد توسعه فرهنگ اسلامی و توجه به وحدت در سایه برنامه¬ریزی ارتباطات میان فرهنگی از نقاط ابتکار این رویداد مهم است. ماه امت بر بنیاد رویدادمحوری، زمینه توسعه ارتباطات میان فرهنگی درونی و بیرونی، تقویت هویت موزائیکی در مشهد و حرکت در جهت هویت وحدت¬بخش اسلامی را فراهم می¬آورد.
بدون تردید در پرتو امر متعالی زیارت و بهره بردن از امکان رویدادمحوری و ویژگی¬های متکثر مشهد مقدس، می¬توان به امتداد رویدادهای طراحی شده در زیست اجتماعی معاصر اهتمام ورزید تا شاهد پیشرفت در مسیر آرمان¬های دینی باشیم.
نقد فرهنگی: فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی محمد جواد استادی
@naghdefarhangi
بازنویسی روایتی از حضرت رضا (ع)
به قلم:
محمد جواد استادی
نقد فرهنگی: فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی محمد جواد استادی
@naghdefarhangi
نقد فرهنگی: فعالیتها، تحلیلها و یادداشتهای فرهنگی محمد جواد استادی
@naghdefarhangi