eitaa logo
مجامع نغمه سرایان‌/کوثر/ودعبل خزاعی(مداحان قم)
1.5هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
579.1K
سبک شعر( واحد) واحــدِ شــهادتِ حضرتِ زهرا سلام الله علیها دوباره شب و حیدر و فاطمه درِ خونــه ها رو می بندن همه جوابِ علی رو نمیدن که هیچ به اشکایِ زهرا می خندن همه بغل کرده زانویِ غم رو ... ولی نگاهش ســویِ ذوالفقــاره علی میگه فاطمه : یا علی چاره کن آخــه صبرم انـــدازه داره علی بایـد فاطمــه مثلِ حیـدر بشــه اونم فاتــحِ بــدر و خیبـر بشــه تویِ کوچـــه ها در کنـارِ حســن بایـــد یــاسِ نیلـیِ پرپــر بشــه یه گوشواره افتاده تو کوچه ها یه مادر که گُم می کنه راهش و دیگه بعد اون روز تویِ خونه هم می پوشونه اون صورتِ ماهشو خداحافــظ ای سوره ی کوثــرم خداحافــظ ای غنچـه ی پرپــرم خداحافــظ ای یاسِ نیلی شــده خداحافــظ ای مهربان همســرم الــهــی بــمیــرم بــرات فـــاطمــه چـــرا تو چشــات آیــه های غمــه چرا روتو می گیری از شوهـــرت مگه مَحرمـــت دیگه نامحرمــه ؟ نـــرو پشــتِ در ای پرستــــویِ من نمی خوام تو پاســوزِ حیدر بشــی نمیخوام تو یک عمر افسوس و آه بـــرایِ شــب و روزِ حیــــدر بشــی یه دستت به پهلو یه دستت به من با دستـــایِ بســـته مــن و می بَرن تو با تازیانــه زمیــــن می خـــوری منــو با خجالـــت زمیــــن می زنن بمیــرم که بـــارِ سفــر بستـــه ای کـــه آیینــه آیینــه بشکستــــه ای دعــایِ تو عجّـــل وفاتــــی شــده بمیـــرم که از زندگــی خستــه ای خداحافــظ ای ســـوره ی کوثــرم خداحافــظ ای غنچـه ی پـــرپــرم خداحافــظ ای یاسِ نیلـــی شــده خداحافــظ ای مهربـــان همســرم ابراهیم زمانی http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................
26.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 انعکاس خبر افتتاح مدرسه استاد مجاهدی از صدا و سیمای استان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
👈یکشنبه شب👇1403/08/27 مجمع نغمه سرایان آل محمدص و کوثر و دعبل خزاعی قم باحضورعموم محبان اهلبیت (ع) ◾️◾️◾️◾️ نشانی محل تشکیل مجلس(1) قم/ اوایل بلوار ۷۵ متری عماریاسر کوچه (53) مسجد امیرالمومنین(ع) معروف به مسجد حاج فولادی. نشانی(2) قم/بلوار15خرداد جنب حسینیه شهدا خیابان شهید میثمی،‌ چهارراه دوم، فرعی سمت چپ، مسجدامیرالمومنین(ع) ◾️◾️◾️◾️◾️ مناسب این هفته (ایام فاطمیه) شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ◾️◾️◾️◾️ شروع مجلس: ساعت 30 : ‌19 پایان مجلس ساعت 22 ◾️◾️◾️◾️ برنامه های مجمع👇 آموزش مداحی، ردیف خوانی، مقتل خوانی، دکلمه خوانی، ادبیات آیینی، بیان نکات کاربردی در مداحی، آموزش صداسازی، بیان انتقال تجربیات ستایشگری، بیان احادیث، سخنرانی کوتاه، مداحی توسط مداحان اهلبیت(نوجوان، جوان، پیشکسوت) وشعرخوانی توسط شاعران آیینی و توسل پایانی مجلس ◾️◾️◾️◾️ اولویت اجرای مداحی با عزیزانی است که حضور بیشتری در مجمع داشته اند و زودتر در مجلس حاضر شوند. ◾️◾️◾️◾️ بانی این هفته: اخوان محترم فولادی یادبود پیرغلام سیدالشهدا (ع) مرحومین حاج حسین فولادی و احمد کریمی(فرزندش) ◾️◾️◾️◾️ لینک عضویت در《 کانال》نغمه سرایان قم در( ایتا ) http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ لینک عضویت در 《گروه》 نغمه سرایان قم در( ایتا)👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
مدح صدیقه طاهره حضرت فاطمه الزهرا علیهاالسلام مدح و مرثیه قالب شعر، مربع ترکیب بی انتها زهرا ......................... زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ازل مبهوت فردایش، ازل حیران دیروزش ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده... سیدحمیدبرقعی http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
حضرت فاطمه علیهاالسلام .................... سر می‌گذارد آسمان بر آستانت غرقیم در دریای لطف بی‌کرانت محبوب‌تر از هر کسی نزد رسولی آغوش او همواره می‌شد میزبانت چون مادری دلسوز، مرهم می‌نشاندی بر زخم او با دست‌های مهربانت نور پدر وقتی که شد خاموش دیگر، تاریک شد، تاریکِ تاریک آسمانت حق علی را غصب کردند و پس از آن انداختند آتش به جان آشیانت می‌سوختی در شعله‌های کینه‌هاشان آه از دلت آه از دل آتشفشانت... با دست‌های بسته حیدر را که بردند با چشم خود انگار دیدی رفت جانت پشت سر حیدر خودت را می‌کشاندی آه از تن مجروح و از اشک روانت هجده بهار از عمر تو تنها گذشت آه ناگاه دیدی می‌رسد فصل خزانت پیچید در خانه برای آخرین بار بوی تنور داغ و بوی عطر نانت بانو تو حتی بعد از این‌که پر کشیدی بودی به فکر کودکان نیمه‌جانت بند کفن وا شد تو با مهری فراوان آغوش وا کردی به روی کودکانت آن کودکانی که پس از تو رنج دیدند ای کاش پایان داشت اینجا داستانت یا لااقل بانو نمی‌رفتی تو ای کاش آن روز در گودال با قدّ کمانت دیدی حسینت را که تنها و غریب است دیدی که غرق خون شده اینک جوانت با ناله تا گفتی بُنَیَّ عرش لرزید عالم همه حیران شد از صبر و توانت گفتی که آبت هم ندادند، آسمان سوخت وقتی شنید این واژه‌ها را از زبانت خانم معصومه شریف http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
صدیق طاهره حضرت‌فاطمه علیهاالسلام ................ جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... مرضیه امینی http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
دل سروده ای فاطمی شاعر این ابیات را ................... می‌رود از آن سَرِ دنیا خبر می‌آورد شعر در وصف تو باشد بال در می‌آورد شعر در وصف تو یعنی اشک، یعنی اشک، اشک شاعر این ابیات را با چشم تر می‌آورد مصرع اول اگر از «در» بگوید با خودش مصرع دوم سر از دیوار در می‌آورد... پرسشم تلخ است و پاسخ تلخ‌تر، این روزگار، کی برای چیدن یاسی تبر می‌آورد؟ در جواب این که در کوچه چه آمد بر سرش فاطمه هر بار اما و اگر می‌آورد دست او بالا نمی‌آید، ولی این روزها نام ما را در دعایش بیشتر می‌آورد کربلایی مجتبی حاذق http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
حضرت_فاطمه علیهاالسلام .................... خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد مادرم آن را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش واشد، نمی‌گویم چطور اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط می‌دانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر می‌کردم که بهتر می‌شود هر چه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد... آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد... چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد قاسم_صرافان http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
یافاطمه الزهرا(س) ......................... نام تو را نوشتم و پشت جهان شکست آهسته از غم تو زمین و زمان شکست پرسید آسمان چه نوشتی که اینچنین... گفتم که فاطمه، کمر آسمان شکست هجده بهار دیدی و در سوگ تو دلم بعد از هزار و سیصد و چندین خزان شکست ای دل بسوز و بشکن! تا باورت شود حتماً دری که سوخته را، می‌توان شکست بانوی نور در دلتان رنگی از خداست زیباتر است بر قد رنگین کمان، شکست با هر دری که بعد نگاه تو باز شد انگار در گلوی علی استخوان شکست مهدی مردانی http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7