eitaa logo
سخنان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام
209 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
580 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃 نامه 41 : ✍️ نامه آن حضرت است به يكى از عاملان خود _ بخش دوم ♨️ واى بر تو گويى با خود چنين نهادى كه مرده ريگى از پدر و مادر خويش نزد كسانت فرستادى. پناه بر خدا آيا به رستاخيز ايمان ندارى، و از حساب و پرسش بيم نمى‌آرى اى كه نزد ما در شمار خردمندان بودى چگونه نوشيدن و خوردن را بر خود گوارا نمودى❓ حالى كه مى‌دانى حرام مى‌خورى و حرام مى‌آشامى و كنيزكان مى‌خرى و زنان مى‌گيرى و با آنان می‌آرامى. از مال يتيمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدانى كه خدا اين مال‌ها را به آنان واگذاشته، و اين شهرها را به دست ايشان مصون داشته ❗️پس از خدا بيم دار و مال‌هاى اين مردم را باز سپار، و اگر نكنى و خدا مرا يارى دهد تا بر تو دست يابم كيفريت دهم كه نزد خدا عذرخواه من گردد، و به شمشيريت بزنم كه كس را بدان نزدم جز كه به آتش درآمد. ✳️ به خدا اگر حسن و حسين چنان كردند كه تو كردى از من روى خوش نديدندى، و به آرزويى نرسيدندى، تا آن‌كه حق را از آنان بستانم و باطلى را كه به ستم‌شان پديد شده نابود گردانم، و سوگند مى‌خورم به پروردگار جهانيان كه آن‌چه تو بردى از مال مسلمانان، اگر مرا روا بود، شادم نمى‌نمود كه به دستش آرم و براى پس از خود به ميراث بگذارم. پس لختى بپاى كه گويى به پايان كار رسيدى و زير خاك پنهان گرديدى، و كردار تو را به تو نمودند. آن‌جا كه ستم‌كار با دريغ فرياد برآرد و تباه‌كننده- عمر- آرزوى بازگشتن دارد. «و جاى گريختن نيست». @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 نامه 42 : نامه آن حضرت است به عمر پسر ابو سلمه مخزومى كه از جانب امام والى بحرين بود. او را برداشت و نعمان پسر عجلان زرقى را به جاى او گماشت. اما بعد، من نعمان پسر عجلان زرّقى را به ولايت بحرين گماشتم و تو را از آن كار برداشتم نه نكوهشى بر توست و نه سرزنشى، حكومت را نيك انجام دادى و امانت را گزاردى. پس بيا كه نه گمان بدى بر توست و نه ملامتى به تو داريم. نه تهمتى به تو زده اند، و نه گناه‌كارت مى‌شماريم. من مى‌خواهم به سر وقت ستمكاران شام بروم، و دوست داشتم تو با من باشى چه تو از كسانى هستى كه از آنان در جهاد با دشمن يارى‌خواهند و بديشان ستون دين را برپادارند، ان شاء اللّه. ( ترجمه نهج البلاغه مرحوم شهیدی، ص 315) @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 43 : ✍️ نامه آن حضرت است به مصقله پسر هبيره شيبانى كه از جانب امام عامل اردشير خرّه بود از تو به من خبرى رسيده‌است، اگر چنان كرده‌باشى خداى خود را به خشم‌آورده‌باشى و امام خويش را نافرمانى‌كرده. تو غنيمت مسلمانان را كه نيزه‌ها و اسب‌هاشان گردآورده، و ريخته‌شدن خون‌هاشان فراهم‌آورده، به عرب‌هايى كه خويشاوندان تواند، و تو را گزيده‌اند، پخش مى‌كنى به خدايى كه دانه را شکافته و جان‌دار را آفريده اگر اين سخن راست باشد، نزد من رتبت خود را فرودآورده‌باشى و ميزان خويش را سبك‌كرده. پس حق پروردگارت را خوارمكن❗️ و دنياى خود را به نابودى دينت آبادمگردان كه از جمله زيان‌كاران باشى. بدان مسلمانانى كه نزد تو و ما به سر مى‌برند حقشان از اين غنيمت يك‌سان است، براى گرفتن آن نزد من مى‌آيند. حق خود را مى‌گيرند و بازمى‌گردند. (ترجمه نهج البلاغه مرحوم شهیدی، ص 315و316) @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 نامه 44 : ✍️ نامه آن حضرت است به زياد بن أبيه(افشاى توطئه معاويه نسبت به زياد) به امام خبر رسيد معاويه به‌دو نامه‌اى نوشته و مى‌خواهد او را بفريبد و برادر خود بخواند دانستم معاويه نامه‌اى به تو نوشته مى‌خواهد خردت را بلغزاند، و عزمت را سست گرداند. ❗️از او بترس كه شيطان است. نزد آدمى مى‌آيد و از پيش رو و پشت سر، و راست و چپ او درآيد، تا به هنگام غفلت وى، بر او بتازد و خردش را تاراج سازد. در روزگار عمر، ابو سفيان از آن‌چه در خاطر داشت سخنى گفت كه خطاى زبان بود و وسوسه شيطان. نه نسبى به‌دان درست شود و نه ميراثى را سزاوار بود. آن كه بدان- نسب- آويخته، چون كسى است كه به جمع مي‌خواران هجوم‌آرد تا با آنان باده‌گسارد، او را از خود ندانند و از جمع خويش برانند، يا چون آوندى به دنبال پالان بسته كه پيوسته جنبد و از اين سو به‌دان سو جهد. [چون زياد اين نامه را خواند گفت: سوگند به پروردگار كعبه كه به‌دان گواهى‌داد، و پيوسته اين داستان در خاطر او بود تا معاويه وى را برادر خود خواند.] و عاقل كسى است كه بر مي‌خواران در آيد تا با آنان بنوشد و چون از جمع آنان نيست پيوسته رانده‌شود و مانعش گردند و «النّوط المذبذب» پياله يا كاسه و مانند آن است كه به دنبال پالان بندند چون سوار بجنبد يا تند رود آن آوند از اين سو و آن سو شود.] (ترجمه نهج البلاغه مرحوم شهیدی، ص 317) @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 45 : ✍️ به عثمان‌بن‌حنيف انصارىّ كه از جانب آن بزرگ‌وار حاكم بصره بود قسمت اول نامه👇 به امام خبر رسيد كه او را به مهمانى مردمى از بصره خوانده‌اند و او به‌دانجا رفته) اما بعد پسر حنيف به من خبر رسيده‌است كه مردى از جوانان بصره تو را برخوانى خوانده است و تو به‌دانجا شتافته‌اى. خوردني‌هاى نيكو برايت آورده‌اند و پى‌درپى كاسه‌ها پيشت نهاده. گمان نمى‌كردم تو مهمانى مردمى را بپذيرى كه نيازمندشان به جفا رانده‌است و بى‌نيازشان خوانده. 🔴 بنگر- كجايى- و از آن سفره چه مى‌خواهى. آن‌چه حلال از حرام ندانى بيرون‌انداز، و از آن‌چه دانى از حلال به دست‌آمده در كار خود ساز. ❗️آگاه باش كه هر پيروى را پيش‌وايى است كه پى وى را پويد، و از نور دانش او روشنى جويد. بدان كه پيشواى شما بسنده كرده‌است از دنياى خود به دو جامه فرسوده و دو قرصه نان را خوردنى خويش نموده. بدانيد كه شما چنين نتوانيد كرد. ليكن مرا يارى كنيد به پارسايى و- در پارسايى- كوشيدن و پاكدامنى و درستى ورزيدن. كه به خدا از دنياى شما زرى نيندوختم، و از غنيمت‌هاى آن ذخيرت ننمودم، و بر جامه كهنه‌ام كهنه‌اى نيفزودم. آرى از آن‌چه آسمان بر آن سايه افكنده فدك در دست ما بود. مردمى بر آن بخل ورزيدند و مردمى سخاوت‌مندانه از آن ديده‌پوشيدند. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 نامه 45 : ✍️ به عثمان‌بن‌حنيف انصارىّ كه از جانب آن بزرگ‌وار حاكم بصره بود قسمت دوم نامه👇 و بهترين داور پروردگار است، و مرا با فدك و جز فدك چه كار است حالى كه فردا جاي‌گاه آدمى گورست كه نشانه‌هايش در تاريكى آن از ميان مى‌رود، و خبرهايش نهان مى‌گردد، در گودالى كه اگر گشادگى آن بيفزايد، و دستهاى گوركن فراخش نمايد، سنگ و كلوخ آن را بيفشارد، و خاك انباشته رخنه‌هايش را به‌هم‌آرد، و من نفس خود را با پرهيزگارى مى‌پرورانم تا در روزى كه پربيم‌ترين روزهاست درامان‌آمدن تواند، و بر كرانه‌هاى لغزش‌گاه پايدارماند. و اگر خواستمى دانستمى چگونه عسل پالوده و مغز گندم، و بافته ابريشم را به كار برم. ليكن هرگز هواى من بر من چيره نخواهد گرديد، و حرص مرا به گزيدن خوراك‌ها نخواهد كشيد. چه بود كه در حجاز يا يمامه كسى حسرت گرده‌نانى برد، يا هرگز شكمى سير نخورد، و من سير بخوابم و پيرامونم شكم‌هايى باشد از گرسنگى به پشت دوخته، و جگرهايى سوخته. يا چنان باشم كه گوينده سروده: درد تو اين بس كه شب سير بخوابى و گرداگردت جگرهايى بود در آرزوى پوست بزغاله آيا بدين بسنده كنم كه- مرا- امير مؤمنان گويند، و در ناخوشايندهاى روزگار شريك آنان نباشم يا در سختى زندگى- نمونه اى- برايشان نشوم. @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 45 : ✍️ به عثمان‌بن‌حنيف انصارىّ كه از جانب آن بزرگ‌وار حاكم بصره بود قسمت سوم نامه👇 🔺مرا نيافريده‌اند، تا خوردني‌هاى گوارا سرگرمم‌سازد، چون چارپاى بسته كه به علف پردازد، يا آن كه واگذارده‌است و خاكروبه‌ها را به‌هم‌زند و شكم را از علف‌هاى آن پرسازد، و از آن‌چه بر سرش آرند غفلت دارد، يا مرا وانهند يا به بازى سردهند يا ريسمان گم‌راهى را كشان باشم و يا بيخودانه در سرگرداني‌ها گردان، و چنان بينم كه گوينده شما بگويد: اگر پسر ابوطالب را خوراك اين است، ناتوانى او را از كشتن هم‌آوردان بنشاند، و از جنگ با دلاور مردان بازماند. ❗️بدانيد درختى را كه در بيابان خشك رويد شاخه سخت‌تر بود، و سبزه‌هاى خوش‌نما را پوست نازكتر، و رستني‌هاى صحرايى را آتش افروخته‌تر، و خاموشى آن ديرتر. من و رسول خدا (ص) چون دو شاخيم از يك درخت رسته، و چون آرنج به بازو پيوسته. به خدا اگر عرب در جنگ من پشت به پشت‌دهد، روى از آنان برنتابم. و اگر فرصت دست بدهد به پيكار همه بشتابم، و خواهم‌كوشيد تا زمين را از اين شخص- از فطرت- برگشته و كالبد- خرد- سرگشته پاك‌سازم تا كه ريگ از دانه جدا گردد- و با ايمان از چنگ منافق رها- . دنيا از من دور شود كه مهارت بر دوشت نهاده‌است گسسته، و من از چنگالت به درجسته‌ام و از ريسمان‌هايت رسته و از لغزش‌گاه‌هايت دورى‌گزيده‌ام. @nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت ۱۴ ‌ مَنْ ضَیَّعَهُ الاَْقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الاَْبْعَد کسى که نزدیکانش او را رهاسازند آن‌ها که دورند براى (حمایت از او و یارى‌اش) آماده مى‌شوند. @nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت ۱۵ ‌ مَا کُلُّ مَفْتُون یُعَاتَبُ. امام(علیه السلام) فرمود: هر شخص گرفتارى را نمى‌توان سرزنش کرد. @nahgolbalagh
از کانالهای ما دیدن فرمایید: پوسترهای قرآنی @pocterhayeqoran داستان‌های قرآنی و مذهبی @Dastanqm نهج‌البلاغه بخوانیم @nahgolbalagh کانال کودکان علی اصغر @koodakAliAsghar بشارت_مناسبت‌های مذهبی @besharat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 نامه 45 : ✍️ به عثمان‌بن‌حنيف انصارىّ كه از جانب آن بزرگ‌وار حاكم بصره بود قسمت جهارم نامه👇 ❓كجايند مهترانى كه به بازيچه‌هاى خودفريبشان داده‌اى ❓كجايند مردمى كه با زيورهايت دام فريب بر سر راهشان نهادى. آنك در گورها گرفتارند و در لابلاى لحدها ناپديدار. به خدا اگر كالبدى بودى ديدنى يا قالبى بپسودنى- تو را وانمى‌گذاشتم- ، و حد خدا را در باره‌ات بر پامى‌داشتم. به كيفر بندگانى كه آنان را با آرزوها دست‌خوش فريب ساختى، و مردمانى كه در هلاكت جاي‌هاشان درانداختى، و پادشاهانى كه به دست نابودى‌شان سپردى، و در چنگال بلاشان درآوردى. نه راهى براى درشدن و نه گريزگاهى براى بيرون‌آمدن. ❗️هرگز آن‌كه پا در لغزش‌گاهت نهاد به سردرآمد، و آن‌كه در ژرفاى دريايت فرورفت به درنيامد، و آن كه از ريسمان‌هايت رهيد، توفيق رفيقش گرديد، و آن‌كه از گزند تو ايمن است، باكش نبود اگر جاى تنگش مسكن است و دنيا در ديده او چنان است كه گويى روز پايان آن است. از ديده‌ام نهان شود به خدا سوگند رامت نشوم كه مرا خوار بدانى، و گردن به بندت ندهم تا از اين سو بدان سويم كشانى، و سوگند به خدا بر عهده خود مى‌گيرم، جز آن كه او نخواهد كه در آن ناگزيرم. @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 45 : ✍️ به عثمان‌بن‌حنيف انصارىّ كه از جانب آن بزرگ‌وار حاكم بصره بود قسمت پنجم نامه👇 نفس خود را چنان تربيت كنم كه اگر گرده‌نانى براى خوردن يافتم شاد شود، و از نان‌خورش به نمك خرسند گردد، و مردم ديده‌ام را دست مى‌بدارم تا چون چشمه خشكيده آبى در آن نماند، و اشكى كه دارد بريزاند. آيا چرنده، شكم را با چراكردن پرسازد و بخفتد و گوسفند در آغل سير از گياه بخورد و بيفتد، و على از توشه‌اش خورد و آرام بخوابد چشمش روشن باد كه از پس ساليانى دراز چون چارپايى به‌سربرد رها، يا چرنده‌اى سرداده به چرا. خوشا كسى كه آنچه پروردگارش بر عهده وى نهاده، پرداخته‌است و در سختى‌اش با شكيبايى ساخته، و به شب ديده برهم‌ننهاده، و چون خواب بر او چيره‌شده بر زمين خفته و كف دست را بالين قرارداده در جمعى كه از بيم روز بازگشت ديده‌هاشان به شب بيدار است، و پهلوهاشان از خوابگاه بركنار، و لب‌هاشان به ياد پروردگار و گناهان‌شان زدوده‌است از آمرزش‌خواستن بسيار. «آنان حزب كردگارند و بدانيد كه حزب كردگار رستگارند.» پس پسر حنيف ❗️از خدا بترس و گرده‌هاى نانت تو را كفايت است اگر به رهايى از آتش دوزخت عنايت است. (ترجمه نهج‌البلاغه مرحوم شهیدی، ص 317-320) @nahgolbalagh
‍ 🌺🍃حکمت ۱۶ تَذِلُّ الاُْمُورُ لِلْمَقَادِیرِ، حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ. حوادث و امور، تسلیم تقدیرهاست تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبیر (و هوشیارى او) است. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام در بخشی از نامه تاریخی خویش، نامه 45 به عثمان بن حنیف چنین می‌نگارند: الاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاما یَقْتَدِی بِهِ، وَ یَسْتَضِی ءُ بِنُورِ عِلْمِهِ، اءَلاَ وَ مِن طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ، اءَلاَ وَ إِنَّکُمْ لاَ تَقْدِرُونَ عَلَی ذَلِکَ، وَ لَکِنْ اءَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ، فَوَاللَّهِ مَا کَنَزْتُ مِنْ دُنْیَاکُمْ تِبْرا وَ لاَ ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْرا، وَ لاَ اءَعْدَدْتُ لِبَالِی ثَوْبِی طِمْرا. وَ لاَ حُزْتُ مِنْ اءَرْضِهَا شِبْرا وَ لاَ اءَخَذْتُ مِنْهُ إِلا کَقُوتِ اءَتَانٍ دَبِرَةٍ ❗️آگاه باش هر پیروی را امامی است که از او پیروی می‌کند، و از نور دانشش روشنی می‌گیرد. پیشوای شما (علی بن ابی‌طالب) از دنیا به دو لباس کهنه و از خوراک به دو قرص نان بسنده کرده است. ❗️آگاه باشید که شما هرگز توان آن را ندارید؛ ولی با زهد، پارسایی و تلاش و پاکی و استواری مرا یاری‌کنید. به خدا سوگند من از دنیای شما طلا و نقره‌ای نیدوخته و از غنایم و ثروت‌های آن ذخیره نکرده و برای این لباس کهنه‌ام بدلی آماده‌نساخته‌ام. و از زمین آن یک وجب به خود اختصاص نداده و از این دنیا جز خوراک ناچیز بهره‌ای‌نبرده‌ام. @nahgolbalagh
🌺🍃حکمت ۱۷ «وَ سُئِلَ (ع) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ (ص) غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ فَقَالَ (ع) إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَار» از امام (علیه السلام) پرسیدند که رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود: موها را رنگ کنید، و خود را شبیه یهود نسازید، یعنى چه؟ فرمود پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) این سخن را در روزگارى فرمود که پیروان اسلام اندک بودند، امّا امروز که اسلام گسترش یافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر کس آنچه را دوست دارد انجام دهد. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 نامه 46 : نامه آن حضرت است به يكى از واليان خود ✅ اما بعد، تو از آنانى كه در يارى دين پشتيبانى شان را خواهانم، و- ياد- خودستايى گنه‌كار را به آنان مى‌خوابانم، و رخنه مرزى را كه بيمى از آن است بدان‌ها بستن توانم. پس در آنچه تو را مهم مى‌نمايد از خدا يارى جوى، و درشتى را به اندك نرمى بياميز، و آنجا كه مهربانى بايد راه مهربانى پوى، و جايى كه جز درشتى به كار نيايد درشتى پيش گير، و برابر رعيت فروتن باش، و آنان را با گشاده‌رويى و نرم‌خويى بپذير، و با همگان يك‌سان رفتار كن، گاهى كه گوشه چشم به آنان افكنى يا خيره شان نگاه كنى، يا يكى را به اشارت خوانى، يا به يكى تحيّتى رسانى، تا بزرگان در تو طمع ستم- بر ناتوان- نبندند، و ناتوانان از عدالتت مأيوس نگردند، و السّلام. (ترجمه نهج‌البلاغه مرحوم شهیدی، ص 320) @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 47 : از وصيّت‌هاى آن حضرت عليه‌السّلام است به حسن و حسين عليهماالسّلام هنگامي‌كه ابن‌ملجم كه خدا او را از رحمتش دورگرداند، به آن بزرگ‌وار ضربت‌زده‌بود _ 1️⃣ أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْ ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ شما را به تقوى و ترس از خدا سفارش‌مي‌كنم، و اين‌كه دنيا را نخواهيد هرچند شما را بجويد (به كالاى دنيا دل‌نبنديد هرچند در دست‌رستان باشد) و اندوه‌ناك نشويد بر چيزى از دنيا كه از شما گرفته‌شده‌باشد، و راست و درست سخن‌گوييد، و براى پاداش‌يافتن (در آخرت) كاركنيد. @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 47 : از وصيّت‌هاى آن حضرت عليه‌السّلام است به حسن و حسين عليهماالسّلام هنگامي‌كه ابن‌ملجم كه خدا او را از رحمتش دورگرداند، به آن بزرگ‌وار ضربت‌زده‌بود _ 2️⃣ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً و ستم‌گر را دشمن و ستم‌ديده را يار و مددكار باشيد. @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 47 : از وصيّت‌هاى آن حضرت عليه‌السّلام است به حسن و حسين عليهماالسّلام هنگامي‌كه ابن‌ملجم كه خدا او را از رحمتش دورگرداند، به آن بزرگ‌وار ضربت‌زده‌بود _ 3️⃣ أُوصِيكُمَا...وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ شما و همه فرزندان و اهل‌بيتم و هركه را كه نامه‌ام به او مى‌رسد سفارش مي‌كنم به تقوى و ترس از خدا، و مرتّب كردن @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 47 : از وصيّت‌هاى آن حضرت عليه‌السّلام است به حسن و حسين عليهماالسّلام هنگامي‌كه ابن‌ملجم كه خدا او را از رحمتش دورگرداند، به آن بزرگ‌وار ضربت‌زده‌بود _ 4️⃣ أُوصِيكُمَا ...وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا صلى الله عليه واله يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ سفارش‌مي‌كنم ... و اصلاح زد و خوردى كه موجب جدائى بين شما گردد كه من از جدّ شما- صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله- شنيدم مى‌فرمود: اصلاح ذات‌البين (چگونگى كه باعث پراكندگى است) از كلّيّه نماز و روزه به‌تر است (زيرا با جدائى بين مردم امر دين منظّم‌نگردد، و دشمن چيره‌شود، و آبادى رو به‌ويرانى‌آرد) @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 47 : از وصيّت‌هاى آن حضرت عليه‌السّلام است به حسن و حسين عليهماالسّلام هنگامي‌كه ابن‌ملجم كه خدا او را از رحمتش دورگرداند، به آن بزرگ‌وار ضربت‌زده‌بود _ 5️⃣ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ از خدا بترسيد در باره يتيمان، پس براى دهن‌هاشان نوبت قرارندهيد (گاه سير و گاه گرسنه‌شان مگذاريد) و در نزد شما (بر اثر گرسنگى و برهنگى و بى‌سرپرستى) فاسد و تباه نشوند. @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 47 : از وصيّت‌هاى آن حضرت عليه‌السّلام است به حسن و حسين عليهماالسّلام هنگامي‌كه ابن‌ملجم كه خدا او را از رحمتش دورگرداند، به آن بزرگ‌وار ضربت‌زده‌بود _ 6️⃣ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ و از خدا بترسيد از خدا بترسيد در باره همساي‌گان‌تان كه آنان سفارش‌شده پيغمبرتان هستند، هم‌واره در باره ايشان سفارش مى‌فرمود تا گمان‌كرديم براى آنها (از همسايه) ميراث قراردهد (در مالشان سهمى تعيين‌فرمايد) @nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 47 : از وصيّت‌هاى آن حضرت عليه‌السّلام است به حسن و حسين عليهماالسّلام هنگامي‌كه ابن‌ملجم كه خدا او را از رحمتش دورگرداند، به آن بزرگ‌وار ضربت‌زده‌بود _ 7️⃣ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ از خدا بترسيد از خدا در باره قرآن كه ديگران با عمل به آن بر شما پيشى‌نگيرند، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد در باره نماز كه ستون دين شما است، و از خدا بترسيد از خدا بترسيد در باره خانه پروردگارتان (مكّه معظّمه) آن را خالى‌مگذاريد تا زنده هستيد كه اگر آن رها شود (از نرفتن شما خالى ماند، از كيفر الهىّ) مهلت داده‌نمى‌شويد (به عذاب خدا مبتلا مى‌شويد) و از خدا بترسيد از خدا بترسيد در باره جهاد به دارائي‌ها و جان‌ها و زبان‌هاتان در راه خدا (براى ترويج دين و جنگ با دشمنان خدا و رسول از هيچ‌چيز خوددارى‌ننمائيد) @nahgolbalagh