eitaa logo
سخنان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام
209 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
579 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خطبه صدوسی‌‌ونهم (خطبه 139 - خطبه به هنگام شورا) لَمْ يُسْرِعْ اَحَدٌ قَبْلى اِلى دَعْوَةِ حَقٍّ، وَ صِلَةِ رَحِم، وَ عائِدَةِ كَرَم. احدى پیش‌از من به قبول دعوت حق، و صله رحم، و احسان کریمانه نشتافته. فَاسْمَعُوا قَوْلى، وَ عُوا مَنْطِقى، عَسى اَنْ تَرَوْا هذَا الاَْمْرَ مِنْ بَعْدِ هذَا پس سخنم را بشنوید، و گفتارم را حفظ‌کنید، ممکن‌است بعداز امروز ببینید که در مسأله الْيَوْمِ تُنْتَضى فيهِ السُّيُوفُ، وَ تُخانُ فيهِ الْعُهُودُ، حَتّى يَكُونَ خلافت شمشیرها برآمده، و به پیمان‌ها خیانت عارض‌شده، تاجایى‌که بَعْضُكُمْ اَئِمَّةً لاَِهْلِ الضَّلالَةِ، وَ شيعَةً لاَِهْلِ الْجَهالَةِ. برخى‌از شما پیشواى گمراهان گشته، و بعضى تابع جاهلان شده‌اید. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهلم (خطبه 140 - خطبه در نهى‌از غيبت مردم) شايسته است، آنان‌كه مرتكب گناه نشده‌اند و از معصيت درامان مانده‌اند، به گناه‌كاران و عاصيان رحمت‌آورند. و همواره به درگاه خداوندى سپاس‌گزارند تا سپاس خداوندى، آنان را از عيب‌جويى گناه‌كاران بازدارد. پس چگونه است حال غيبت‌كننده‌اى كه زبان به غيبت برادر خود مى‌گشايد و او را به سبب گرفتارشدنش در چنگ گناه سرزنش مى‌كند. آيا به ياد ندارد كه خداوند گناهان او را مستور داشته، آن هم گناهانى، كه از گناهان كسى كه زبان به غيبتش گشاده، بسى بزرگتر بوده‌است. و چگونه او را به گناهى نكوهش مى‌كند كه خود نيز همانند آن را مرتكب مى‌شود. و اگر آن گناه را، عينا، مرتكب‌نشده، خداوند را در مواردى كه از آن گناه عظيم‌تر بوده‌است، نافرمانى كرده‌است. به خدا سوگند، اگر گناه بزرگى مرتكب‌نشده ولى نافرمانى كوچكى از او سرزده‌است، جرأت او در عيب‌جويى و غيبت مردمان گناهى بزرگ‌تر است. اى بنده خدا، به عيب‌جويى گناه‌كار مشتاب، شايد خداوند او را آمرزيده‌باشد و از خردك گناهى هم كه كرده‌اى، ايمن‌منشين، بسا كه تو را بدان عذاب‌كنند. هركس از شما كه به عيب ديگرى آگاه‌است، بايد از عيب‌جويى بازايستد. زيرا مى‌داند كه خود را نيز چنان‌عيبى هست. بايد به سبب عيبى كه ديگران بدان مبتلاهستند و او از آن درامان مانده‌است، خدا را شكرگويد و اين‌شكرگزارى او را از نكوهش ديگران به‌خود مشغول‌دارد. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوچهل‌ویکم (خطبه 141 - خطبه درباره نهى از غيبت) اَيُّهَا النّاسُ، مَنْ عَرَفَ مِنْ اَخيهِ وَثيقَةَ دين وَ سَدادَ طَريق ❗️اى مردم، آن‌کس که از برادرش استوارى در دین و درستى راه را مى‌داند فَلايَسْمَعَنَّ فيهِ اَقاويلَ الرِّجالِ. اَما اِنَّهُ قَدْ يَرْمِى الرّامى، وَ تُخْطِىءُ نباید گفتار بیهوده مردم را در حق او بشنود. بدانید که تیرانداز گاهى تیر مى‌اندازد و تیرش به خطا السِّهامُ، وَ يُحيكُ الْكَلامُ، وَ باطِلُ ذلِكَ يَبُورُ، وَ اللّهُ سَميعٌ وَ شَهيدٌ. مى‌رود، سخن هم (هرچه باشد) اثر مى‌گذارد ولى نادرست آن ازبین‌مى‌رود، و خداوند شنوا و شاهد است. اَما اِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِعَ. - فَسُئِلَ عَلَيْهِ السَّلامُ ❗️آگاه باشید که بین حق‌وباطل جز چهار انگشت فاصله نیست. توضیح این سخن عَنْ مَعْنى قَوْلِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها بَيْنَ اُذُنِهِ وَ عَيْنِهِ ثُمَّ قالَ: - را از امام خواستند، حضرت انگشتان دست را به‌هم چسباند و بین گوش‌وچشم قرار داد، سپس فرمود: الْباطِلُ اَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ، وَ الْحَقُّ اَنْ تَقُولَ رَاَيْتُ. باطل آن است که بگویى شنیدم، و حق آن است که بگویى دیدم. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌ودوم (خطبه 142 - خطبه نیکوکاری در جای خود) كسى كه نه به‌جا و نه به‌حق، به كسى كه سزاوار احسان نيست، احسان‌كند، جز ستايش مشتى فرومايه و ثناى جماعت اشرار و نادانان بهره‌اى نخواهدبرد. آن‌هم تازمانى‌كه، احسانش در حق ايشان بردوام باشد. به‌راستى چه‌دستى بخشنده دارد ولى از انفاق در راه خدا بخل مى‌ورزد. كسى كه خدا به او مال و خواسته‌اى ارزانى‌داشته، بايد كه به خويشاوندان برساند و مهماني‌هاى نيكو دهد و اسيران و گرفتاران را ازبندبرهاند و به فقيران و وامداران چيزى عطاكند. و تا ثوابى حاصل‌كند، خود شكيبايى ورزد و حقوقى را كه به‌گردن دارد، ادانمايد و با سختي‌ها بسازد. دست‌يافتن به اين‌خصلت‌ها، در دنيا سبب شرف‌وبزرگى و درك فضايل آخرت شود. [اگر خدا بخواهد.] @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وسوم (خطبه 143 - خطبه در طلب ياران) 1️⃣ نظام آفرينش براى انسان: ❗️آگاه باشيد، زمينى كه شما را برپشت‌خود مى‌برد، و آسمانى كه بر شما سايه‌مى‌گستراند، فرمان‌بردار پروردگارند، و بركت آن‌دو به شما نه از روى دلسوزى يا براى نزديك‌شدن به شما، و نه به اميد خيرى است كه از شما دارند، بلكه آن دو، مأمور رساندن منافع شما بوده، اوامر خدا را اطاعت كردند، به آنها دستورداده‌شد كه براى مصالح شما قيام‌كنند و چنين كردند. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وسوم (خطبه 143 - خطبه در طلب ياران) 2️⃣ فلسفه آزمايش‌ها: خداوند بندگان خود را كه گناه‌كارند، با كمبود ميوه‌ها، و جلوگيرى از نزول بركات، و بستن در گنج‌هاى خيرات، آزمايش می‌كند، براى‌آن‌كه توبه‌كننده‌اى بازگردد، و گناه‌كار، دل از معصيت بكند، و پندگيرنده، پندگيرد، و بازدارنده، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد. و همانا خدا استغفار و آمرزش‌خواستن را وسيله دائمى فروريختن روزى، و موجب رحمت آفريدگان قرارداد و فرمود: «از پروردگار خود آمرزش‌بخواهيد، كه آمرزنده است، بركات خود را از آسمان بر شما فرو مى‌بارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را يارى‌مى‌دهد، و باغستان‌ها و نهرهاى پرآب در اختيار شما مى‌گذارد». پس رحمت خدا بر آن‌كس كه به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش‌طلبد، و پيش‌ازآن كه مرگ او فرارسد، اصلاح‌گردد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وسوم (خطبه 143 - خطبه در طلب ياران) 3️⃣ نيايش طلب باران: بارخداوندا ما از خانه‌ها، و زير چادرها پس‌از شنيدن ناله حيوانات تشنه، و گريه دلخ‌راش كودكان گرسنه، به‌سوى تو بيرون‌آمديم، و رحمت تو را مشتاق، و فضل و نعمت تو را اميدواريم، و از عذاب و انتقام تو ترس‌ناكيم. 🌧 بارخداوندا بارانت را برما ببار، و ما را مأيوس برمگردان و با خشك‌سالى و قحطى ما را نابودمفرما، و با اعمال زشتى كه بى‌خردان ما انجام داده‌اند ما را به عذاب خويش مبتلامگردان. اى مهربان‌ترين مهربان‌ها بار خداوندا به‌سوى تو آمديم از چيزهايى شكايت‌كنيم كه برتو پنهان‌نيست و اين هنگامى است كه سختى‌هاى طاقت‌فرسا ما را بيچاره‌كرده و خشك‌سالى و قحطى ما را به‌ستوه‌آورده، و پيش‌آمدهاى سخت ما را ناتوان‌ساخته، و فتنه‌هاى دشوار كارد به استخوان ما رسانده‌است. بارخداوندا از تو مى‌خواهيم ما را نوميد برمگردانى، و با اندوه و نگرانى به خانه‌هايمان بازنفرستى، و گناهانمان را به‌رخمان نكشى، و اعمال زشت ما را مقياس كيفر ما قرارندهى. خداوندا باران رحمت خود را بر ما ببار، و بركت خويش را برما بگستران، و روزى و رحمتت را به‌ما برسان، و ما را از بارانى سيراب‌فرما كه سودمند و سيراب‌كننده و روياننده گياهان باشد، و آنچه خشك‌شده دوباره بروياند، و آنچه مرده‌است زنده‌گرداند، بارانى كه بسيار پرمنفعت، روياننده گياهان فراوان، كه تپّه‌ها و كوه‌ها را سيراب، و در درّه‌ها و رودخانه‌ها، چونان سيل جارى‌شود، درختان را پربرگ‌نمايد و نرخ گرانى را پايين‌آورد، همانا تو برهرچيز كه خواهى توانايى. @nahgolbalagh
هدایت شده از متامامت
اگر آسمان ها و زمین را به من بدهند تا پوست دانه ای جورا به ستم از مورچه ای را بگیرم ، هرگز چنین کاری نخواهم کرد @HadisNgari 🎟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوچهل‌وچهارم (خطبه 144 - خطبه در بعثت پيامبر و فضل اهل‌بيت) 1️⃣ فلسفه بعثت پيامبران: خداوند پيامبران را برانگيخت و وحى را به آنان اختصاص‌داد، و پيامبران را حجّت خود بر بندگان قرارداد، تا استدلالى يا جاى عذرى براى كسى باقى‌نماند، پس پيامبران انسان‌ها را، با زبان راست‌گويى به راه حق فراخواندند. ❗️آگاه باشيد كه خداوند از درون بندگان پرده برمى‌گيرد، نه آن‌كه بر اسرار پوشيده آنان آگاه نيست، و برآن‌چه در سينه‌ها نهفته‌دارند بى‌خبر است، بلكه خواست آنان را آزمايش‌كند، تا كدام‌يك، اعمال نيكو انجام‌مى‌دهد، و پاداش برابر نيكوكارى و كيفر مكافات درخور بدى‌ها باشد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وچهارم (خطبه 144 - خطبه در بعثت پيامبر و فضل اهل‌بيت) 2️⃣ ويژگى‌هاى امامان دوازده‌گانه: كجاهستند كسانى‌كه پنداشتند دانايان علم قرآن آنان مى‌باشند نه ما كه اين ادّعا را بر أساس دروغ و ستم‌كارى برضدّ ما رواداشتند، خدا ما اهل‌بيت پيامبر عليهم‌السّلام را بالا آورد و آنان را پست‌وخوار كرد، به ما عطافرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حريم نعمت‌هاى خويش داخل و آنان را خارج‌كرد، كه راه هدايت را با راهنمايى ما مى‌پويند، و روشنى دل‌هاى كور را از ما مى‌جويند. همانا امامان (دوازده گانه) همه از قريش بوده كه درخت آن را در خاندان بنى‌هاشم كاشته‌اند، مقام ولايت و امامت درخور ديگران نيست، و ديگر مدعيّان زمامدارى، شايستگى آن را ندارند. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وچهارم (خطبه 144 - خطبه در بعثت پيامبر و فضل اهل‌بيت) 3️⃣ شناساندن گمراهان و خبر از ستم‌كارى عبدالملك مروان: گمراهان، دنياى زودگذر را برگزيدند، و آخرت جاويدان را رهاكردند. چشمه زلال را گذاشتند و از آب تيره و ناگوار نوشيدند. گويا فاسق آنها را مى‌نگرم كه با منكر و زشتى‌ها يار است (عبدالملك مروان) و با آن انس‌گرفته و هم‌نشين مى‌گردد تاآن‌كه موى سرش در گناهان سفيدگشته و خلق‌وخوى او رنگ گناه و منكر گيرد. درچنين‌حالى، كف‌برلب به مردم يورش‌آورد، چونان موج خروشانى كه از غرق‌كردن هرچيزى بى‌پروا باشد، يا شعله‌اى كه تروخشك را بسوزاند و همه‌چيز را خاكستر گرداند. كجايند عقل‌هاى روشنى‌خواه از چراغ هدايت و كجايند چشم‌هاى دوخته‌شده بر نشانه‌هاى پرهيزكارى كجايند دل‌هاى به خدا پيش‌كش‌شده و در اطاعت خدا پيمان‌بسته. افسوس كه دنياپرستان بر متاع پست دنيا هجوم‌آوردند، و براى به‌دست‌آوردن حرام يورش‌آورده يك‌ديگر را پس‌زدند، نشانه بهشت و جهنّم براى آنان برافراشته، اما از بهشت روى‌گردان و با كردار زشت خود به‌طرف آتش روى‌آوردند، پروردگارشان آنان را فراخواند امّا پشت‌كرده، فراركردند، و شيطان آنان را دعوت‌كرد، پذيرفته به‌سوى او شتابان حركت‌كردند. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوچهل‌وپنجم (خطبه 145 - خطبه در فناى دنيا و نكوهش بدعت) 1️⃣ دنيا شناسى: ❗️اى مردم شما در اين دنيا هدف تيرهاى مرگ هستيد، كه در هرجرعه‌اى، اندوهى گلوگير، و در هرلقمه‌اى استخوان شكسته‌اى قراردارد. در دنيا به نعمتى نمى‌رسيد جز با ازدست‌دادن نعمتى ديگر، و روزى از عمر سال‌خورده‌اى نمى‌گذرد مگر به ويرانى يك‌روز از مهلتى كه دارد، و بر خوردنى او چيزى افزوده‌نمى‌شود مگر به نابودشدن روزى تعيين‌شده، و اثرى از او زنده‌نمى‌شود مگر به نابودى اثر ديگر، و چيزى براى او تازه و نو نمى‌شود مگر به كهنه‌شدن چيز ديگر، و چيز جديدى از او نمى‌رويد مگر به دروشدن چيزى ديگر. ريشه هايى رفتند كه ما شاخه‌هاى آن مى‌باشيم، چگونه شاخه‌ها بدون ريشه‌ها برقرارمى‌مانند. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وپنجم (خطبه 145 - خطبه در فناى دنيا و نكوهش بدعت) 2️⃣ نكوهش از بدعت‌ها: هيچ بدعتى در دين ايجادنمى‌شود مگر آن‌كه سنّتى ترك‌گردد، پس از بدعت‌ها بپرهيزيد، و با راه راست و جادّه آشكار حق باشيد. نيكوترين كارها سنّتى است كه ساليانى بر آن گذشته و درستى آن ثابت‌شده‌باشد، و بدترين كارها آنچه كه تازه پيدا‌شده و آينده آن روشن نيست. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وششم (خطبه 146 - خطبه به عمربن‌خطاب وقتى‌كه براى رفتن به جنگ ايرانيان با حضرت مشورت‌كرد) بخش اول: حفاظت خدا از دین خود اين كارى بود كه نه پيروزى در آن به انبوهى لشكر بود و نه شكست در آن به اندك بودن آن. آن دين خدا بود كه خدايش پيروز گردانيد و لشكر او بود كه مهيّاى نبردش كرد و ياريش داد. تا به آنجا رسيد كه بايد برسد و پرتوش بر آنجا تافت كه بايد بتابد. خداوند ما را وعده پيروزى داده و خدا وعده خويش برمى‌آورد و لشكر خود را يارى مى‌دهد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وششم (خطبه 146 - خطبه به عمربن‌خطاب وقتى‌كه براى رفتن به جنگ ايرانيان با حضرت مشورت‌كرد) بخش دوم: مشاوره نظامی با امیرالمؤمنین جايگاه فرمانده سپاه، همانند رشته‌اى است كه مهره‌ها را در آن كشند، و او آنها را در كنارهم جاى‌داده. اگر آن‌رشته بگسلد، مهره‌ها پراكنده‌شوند و هريك به‌سويى روند، آن‌سان، كه گردآوردنشان هرگز ميسرنگردد. عرب‌ها امروز اگرچه به‌شمار اندك هستند ولى با وجود اسلام بسيارند. و به‌سبب اتحادشان پيروزمند. تو محور اين آسياب باش و ساكن برجاى. به نيروى عرب آسياب را به چرخش درآور و آتش جنگ را به ايشان برفروز، نه به خود. زيرا اگر از اين سرزمين بروى، ع‌ربها از اطراف و اكناف پيمان‌بشكنند و كار به‌جايى كشد كه نگه‌دارى آنچه پشت‌سر نهاده‌اى، از آنچه روياروى آن هستى، دشوارتر گردد. ايرانيان فردا تو را ببينند و گويند اين است ريشه عرب، اگر آن را قطع‌كنيد، از جنگ آسوده‌شويد. و همين سبب‌مى‌شود كه حرص و طمعشان در نابودكردن تو افزون‌گردد. اما آنچه از آمدن اين قوم به جنگ مسلمانان گفتى، خداوند سبحان، از آمدن آنها به جنگ مسلمانان ناخشنودتر از توست و او تواناتر است تا آنچه را سبب ناخشنودى او مى‌شود، دگرگون‌سازد. اما در باب شمار بسيارشان، ما درگذشته هرگز به پشت‌گرمى انبوهى سپاه نمى‌جنگيديم، به اميد يارى و مددكارى خداوند بود كه مى‌جنگيديم. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 1️⃣ فلسفه بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: خداوند حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بت‌ها رهايى بخشيده به پرستش خود راهنمايى‌كند، و آنان را از پيروى شيطان نجات‌داده به اطاعت خود كشاند، با قرآنى كه معنى آن را آشكار‌كرد و اساسش را استوارفرمود، تا بندگان عظمت و بزرگى خدا را بدانند كه نمى‌دانستند، و به پروردگار، اعتراف‌كنند پس از انكارهاى طولانى اعتراف‌كردند، و او را پس‌ازآن‌كه نسبت به خدا آشنايى نداشتند به‌درستى بشناسند. 🌀پس خداى سبحان در كتاب خود بى‌آن‌كه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند، و قدرت خود را به‌همه نماياند، و از قهر خود ترساند، و اين‌كه چگونه با كيفرها ملّتى را كه بايد نابودكند ازميان‌برداشت و آنان را چگونه با داس انتقام دروكرد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 2️⃣ خبر از آينده تأسّف‌بار اسلام و مسلمين _الف: همانا پس‌ازمن در روزگارى برشما فراخواهدرسيد كه چيزى پنهان‌تر ازحق، و آشكارتر ازباطل، و فراوان‌تر از دروغ به‌خداوپيامبرش نباشد. و نزد مردم آن‌زمان كالايى زيان‌مندتر ازقرآن نيست اگر آن‌را درست‌بخوانند و تفسيركنند، و متاعى پرسودتر از قرآن يافت‌نمى‌شود آن‌گاه كه آن را تحريف‌كنند و معانى دل‌خواه خود را رواج‌دهند. در شهرها چيزى ناشناخته‌تر ازمعروف، و شناخته‌تر ازمنكر نيست، حاملان قرآن، آن‌را واگذاشته و حافظان قرآن، آن‌را فراموش‌مى‌كنند، پس درآن‌روز قرآن و پيروانش ازميان مردم رانده‌ومهجورمى‌گردند، و هردو غريبانه در یک‌راه ناشناخته سرگردانند، و پناه‌گاهى ميان مردم ندارند. پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند اما گويا حضورندارند، بامردمند ولى از آنها بريد‌ه‌اند، زيرا گم‌راهى و هدايت هرگز هماهنگ‌نشوند گرچه كنار يك‌ديگر قرارگيرند. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 2️⃣ خبر از آينده تأسّف‌بار اسلام و مسلمين _ب: مردم در آن‌روز، در جدايى‌وتفرقه هم‌داستان، و در اتّحادويگانگى پراكنده‌اند، گويى آنان پيش‌واى قرآن بوده و قرآن پيشواى آنان نيست، پس‌از قرآن جزنامى و نزدشان باقى‌نماند، و آنان جزخطى را از قرآن نشناسند. و در گذشته نيكوكاران را كيفرداده، و سخن راست آنان را برخدا دروغ‌پنداشتند، و كار نيكشان را پاداش بد دادند. و همانا آنان كه پيش‌ازشما زندگى‌مى‌كردند، به‌خاطر آرزوهاى دراز، و پنهان‌بودن زمان اجل‌ها، نابودگرديدند، تا ناگهان مرگ وعده‌داده‌شده بر سرشان فرودآمد، مرگى كه عذرها را نپذيرد، و درهاى باز توبه را ببندد، و حوادث سخت و مجازات‌هاى پس‌از مردن را به‌هم‍‌راه آورد. @nahgolbalagh
خطبه صدوچهل‌وهفتم (خطبه 147 - خطبه در فلسفه بعثت، حوادث آينده و پند و اندرز) 3️⃣ پندهاى حكيمانه: ❗️❕اى مردم هركس ازخدا خيرخواهى‌طلبد، توفيق‌يابد، و آن‌كس كه سخنان خدا را راه‌نماى خود قراردهد به‌راست‌ترين راه، هدايت خواهدشد، پس همانا همسايه خدا درأمان، و دشمن خدا ترسان‌است. آن‌كس كه عظمت خدا را مى‌شناسد سزاوار نيست خود را بزرگ‌جلوه‌دهد، پس بلندى ارزش كسانى كه بزرگى پروردگار را مى‌دانند دراين‌است كه برابر او فروتنى‌كنند، و سلامت آنان‌كه مى‌دانند قدرت خدا چه‌اندازه مى‌باشد دراين‌است كه برابر فرمانش تسليم‌باشند. پس، ازحقّ نگريزيد چونان گريز انسان تن‌درست‌ از فرد «گر» گرفته، يا انسان سالم از بيمار، و بدانيد كه هيچ‌گاه حق را نخواهيدشناخت جزآن‌كه ترك‌كننده آن را بشناسيد. هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيدبود مگرآن‌كه پيمان‌شكنان را بشناسيد، و هرگز به قرآن چنگ‌نمى‌زنيد مگرآن‌كه رهاكننده آن را شناسايى‌كنيد. @nahgolbalagh