🌺🍃 نامه ۱ نهجالبلاغه:
💢 نامه اى به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره
#از_بنده_خدا_على_امير_المؤمنين_به_مردم_كوفه_كه_بزرگواران_ياران_و_ارجمندان_عرباند .
◀️ اما بعد . شما را از كار #عثمان خبر مى دهم ، به گونه اى كه شنيدنش چون ديدن باشد : مردم بر او خرده گرفتند و من كه مردى از مهاجران بودم ، همواره خشنودى او را مىخواستم و كمتر سرزنش مى كردم . ولى #طلحه_و_زبير در باره او شيوه ديگر داشتند و آسانترين كارشان ، تاختن بر او بود و نرمترين رفتارشان ، رفتارى ناهموار بود . بناگاه ، #عايشه بىتأمل بر او خشم گرفت و مردمى بر او شوريدند و كشتندش . آنگاه #مردم_با_من_بيعت_كردند نه از روى اكراه يا اجبار ، بل به رضا و اختيار .
‼️ بدانيد كه سراى هجرت [ مدينه ] مردمش را از خود راند و مردم نيز از آنجا رفتند . ناگاه ، چون ديگى كه بر آتش باشد ، جوشيدن گرفت و فتنه سر برداشت . پس #به_سوى_اميرتان_بشتابيد_و_اگر_خدا_خواهد_براى_جهاد_با_دشمن_به_پيش_تازيد.
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت ۱ نهجالبلاغه:
كُنْ فِى الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ; لا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ، و لا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.
در فتنه همچون شتر بچه باش، او را نه پشتى است كه سوارش شوند و نه پستانى تا او را بدوشند.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۲ نهجالبلاغه:
و من كتاب له ع إليهم بعد فتح البصرة
وَ جَزَاكُمُ اَللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي اَلْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ وَ اَلشَّاكِرِينَ لِنِعْمَتِهِ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ دُعِيتُمْ فَأَجَبْتُمْ
🔴 ترجمه:
نامه اى از آن حضرت ( ع ) #پس_از_فتح_بصره_به_مردم_كوفه نوشته است .
خداوند به شما مردم شهر از جانب خاندان پيامبرتان پاداش نيكو دهد ، همان پاداش كه به فرمانبران و سپاسگويان نعمتش مىدهد . شما شنيديد و اطاعت كرديد ، فراخوانده شديد و پاسخ داديد.
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت ۲ نهجالبلاغه:
أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ
رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ
هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ .
آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پُست كرده ،
و آن كه راز سختى هاى خود را آشكار سازد خود را خوار كرده ،
و آن كه زبان را بر خود حاكم كند خود را بى ارزش كرده است.
@nahgolbalagh
این خانه را فریبخوردهی🙈 آرزوها از کسی که در سرآمد معین(و کوتاهی) از این جهان بیرون رانده میشود، به مبلغ خروج از عزت قناعت، و دخول در ذلت حرص و دنیا پرستی و خواری، خریداری نموده است😤
بخشی از نامه سوم نهج البلاغه (به شریح قاضی)
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۳ نهجالبلاغه
ومن کتاب له عليه السلام لشريح بن الحارث قاضيه
روي أن شريح بن الحارث قاضي أميرالمؤمنين عليه السلام اشتري علي عهده داراً بثمانين ديناراً، فبلغه ذلک، فاستدعي شريحاً، وقال له:
بلغني أنک ابتعت داراً بثمانين ديناراً، وکتبت لها کتاباً، وأشهدت فيه شهوداً.
فقال له شريح: قد کان ذلک يا أميرالمؤمنين. قال: فنظر إليه نظر مغضب ثم قال له:
يا شريح، أما إنه سيأتيک من لا ينظر في کتابک، ولا يسألک عن بينتک، حتي يخرجک منها شاخصاً، ويسلمک إلي قبرک خالصاً. فانظر يا شريح لا تکون ابتعت هذه الدار من غير مالک، أو نقدت الثمن من غير حلالک! فإذا أنت قد خسرت دار الدنيا ودار الآخرة! أما إنک لو کنت أتيتني عند شرائک ما اشتريت لکتبت لک کتاباً علي هذه النسخة، فلم ترغب في شراء هذه الدار بدرهم فما فوق. والنسخة هذه: هذا ما اشتري عبد ذليل، من ميت قد أزعج للرحيل، اشتري منه داراً من د ار الغرور، من جانب الفانين، وخطة الهالکين، وتجمع هذه الدار حدود أربعة: الحد الأول ينتهي إلي دواعي الآفات، والحد الثاني ينتهي إلي دواعي المصيبات، والحد الثالث ينتهي إلي الهوي المردي، والحد الرابع ينتهي إلي الشيطان المغوي، وفيه يشرع باب هذه الدار. اشتري هذا المغتر بالأمل، من هذا المزعج بالأجل، هذه الدار بالخروج من عز القناعة، والدخول في ذل الطلب والضراعة، فما أدرک هذا المشتري فيما اشتري منه من درک، فعلي مبلبل أجسام الملوک، وسالب نفوس الجبابرة، ومزيل ملک الفراعنة، مثل کسري وقيصر، وتبع وحمير، ومن جمع المال علي المال فأکثر، ومن بني وشيد، وزخرف ونجد، وادخر واعتقد، ونظر بزعمه للولد، إشخاصهم جميعاً إلي موقف العرض والحساب، وموضع الثواب والعقاب: إذا وقع الأمر بفصل القضاء (وخسر هنالک المبطلون) شهد علي ذلک العقل إذا خرج من أسر الهوي، وسلم من علائق الدنيا.
🔴ترجمه
❗️ (ای شریح) به من خبر رسیده که خانهای به قیمت هشتاد دینار خریدهای و برای آن قباله و سندی نوشتهای و بر آن گواهانی گرفتهای!«شریح عرض کرد»: آری چنین بوده است ای امیر مؤمنان.راوی این روایت را میگوید: امام(ع) نگاهی خشم آلود به او کرد و سپس چنین فرمود:ای شریح بدان به زودی کسی به سراغت میآید که نه به قبالهات نگاه میکند و نه از شهودت میپرسد، تا تو را از آن خانه آشکارا خارج سازد و تنها به قبرت تحویل دهد.حال ای شریح! نگاه کن، نکند این خانه را ازغیر مال خود خریده باشی یا بهای آن را از غیر مال حلال پرداخته باشی که هم دنیا را از دست دادهای و هم آخرت را، بدان اگر هنگام خریدن این خانه نزد من آمده بودی سندی را بدین گونه برای تو مینوشتم که دیگر در خریدن این خانه حتی به بهای یک درهم یا بیشتر رغبت نکنی.
⭕️ نسخهی قباله این است:👇👇
این ملکی است که بندهای ذلیل از کسی به اجبار در آستانهی کوچ کردن(از این دنیا) است، خریداری کرده خانهای از خانه های سرای فریب و غرور، در محلهی فانیشوندگان، و در کوی هالکان،حدود چهارگانه این خانه چنین است:👇👇
1⃣ حد اول به «اسباب آفات و بلاها» میخورد و
2⃣حد دوم به «عوامل مصایب» و
3⃣حد سوم به «هوی و هوسهای مهلک» و
4⃣حد چهارم به «شیطان گمراه کننده» منتهی میشود و
درب خانه از همین جا باز میگردد!
◀️ این خانه را فریبخوردهی🙈 آرزوها از کسی که در سرآمد معین(و کوتاهی) از این جهان بیرون رانده میشود، به مبلغ خروج از عزت قناعت، و دخول در ذلت حرص و دنیا پرستی و خواری، خریداری نموده است😤؛ هر گونه عیب و نقص و کشف خلافی در این معامله واقع شود و خسارتی به مشتری برسد بر عهدهی بیماری بخش اجسام پادشاهان و گیرندهی جان جباران و زایلکنندهی سلطنت فراعنه همچون کسری، قیصر،تبع و حمیر است.
همچنین آنها که اموالی را گردآوری کردند و بر آن افزودند و بنا کردند و محکم ساختند، آراستند و زینت نمودند، اندوختند و نگهداری کردند و به گمان خود برای فرزندان باقی گذاردند، اینها همان کسانی هستند که همگی به پای حساب و محل ثواب و عقاب رانده میشوند😱😱؛ در آن هنگام که فرمان داوری الهی صادر میشود و بیهوده کاران در آنجا زیان میبینند، و شاهد این سند عقل است آنگاه که از تاثیر هوا و هوس خارج شود و از علایق دنیا به سلامت بگذرد.
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت ۳ نهجالبلاغه
وَ قَالَ علی (ع) :
الْبُخْلُ عَارٌ، وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ
حُجَّتِهِ، وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ، وَ الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ
شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ
بخل ، ننگ است و
ترس ، نقص است و
تنگدستى ، زبان زیرك را از بیان حجتش بر بندد و
بینوا در شهر خود غریب است و
ناتوانى ، آفت است و
شكیبایى ، دلیرى است و
زهد، توانگرى است و
پارسایى ، چونان سپر است.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۴ نهجالبلاغه
و من کتاب له علیه السلام إلى بعض أمراء جیشه
فَإِنْ عَادُوا إِلَى ظِلِّ الطَّاعَهِ فَذَاکَ الَّذِی نُحِبُّ وَ إِنْ تَوَافَتِ الْأُمُورُ بِالْقَوْمِ إِلَى الشِّقَاقِ وَ الْعِصْیَانِ فَانْهَدْ بِمَنْ أَطَاعَکَ إِلَى مَنْ عَصَاکَ وَ اسْتَغْنِ بِمَنِ انْقَادَ مَعَکَ عَمَّنْ تَقَاعَسَ عَنْکَ فَإِنَّ الْمُتَکَارِهَ مَغِیبُهُ خَیْرٌ مِنْ مَشْهَدِهِ وَ قُعُودُهُ أَغْنَى مِنْ نُهُوضِهِ
🔴 نامه به بعضی از امیران لشکر
اگر از مرکب مخالفت پیاده شدند و به سایهسار اطاعت نشستند این همان است که ما میخواهیم، و اگر کار به ناسازگاری و درگیری کشید با یارانت بر دشمن بتاز، یارانی که دل به جهاد سپرده و عاشق شهادتند. امّا آن که دل در هوای «جبهه» ندارد و از مردن میهراسد، نیامدنش بهتر است و اگر بیاید، ماندنش در «سنگر» برتر از حضورش در «خطّ» است.
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت ۴ نهجالبلاغه
قال علی علیه السلام:
الْعَجْزُ آفَةٌ، وَالصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَالزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَالْوَرَعُ جُنَّةٌ،
وَنِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَى.
ناتوانى ، آفت و
شكيبايى ، شجاعت و
زُهد ، ثروت و
پرهيزكارى ، سپرِ نگه دارنده است :
‼️و چه همنشين خوبى است راضى بودن و خرسندى .
https://telegram.me/nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۵ نهجالبلاغه:
و من كتاب له (علیه السلام) إلى أشعث بن قيس عامل أذريجان:
وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ؛ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ؛ وَ فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ، وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ؛ وَ السَّلَام.
نامه اى از آن حضرت (ع) به اشعث بن قيس، عامل خود در آذربايجان نوشته است:
❗️حوزه فرمانرواييت طعمه تو نيست، بلكه امانتى است بر گردن تو، و از تو خواستهاند كه فرمانبردار كسى باشى كه فراتر از توست. تو را نرسد كه خود هر چه خواهى رعيت را فرمان دهى. يا خود را درگير كارى بزرگ كنى، مگر آنكه، دستورى به تو رسيده باشد. در دستان تو مالى است از اموال خداوند، عزّ و جلّ، و تو خزانه دار هستى تا آن را به من تسليم كنى. اميد است كه من براى تو بدترين واليان نباشم. و السلام.
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت ۵ نهجالبلاغه:
الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ، وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ.
❗️📒 علم و دانش میراث گرانبهایى است،
❗️🎅 آداب (انسانى) لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است و
❗️🤔🙄 فکر آئینه صافى است.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۶ نهجالبلاغه:
👈 استدلال برای مشروعیت خلافت👇
نامه اى از آن حضرت (ع) به معاويه:
اين مردمى كه با ابو بكر و عمر و عثمان بيعت كرده بودند، به همان شيوه با من بيعت كردند. پس آن را كه حاضر است، نرسد كه ديگرى را اختيار كند و آن را كه غايب بوده است نرسد كه آنچه حاضران پذيرفته اند نپذيرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردى همرأى شدند و او را امام خواندند، كارشان براى خشنودى خدا بوده است، و اگر كسى از فرمان شورا بيرون آمد و بر آن عيب گرفت يا بدعتى نهاد بايد او را به جمعى كه از آن بيرون شده است باز آورند. اگر سر برتافت با او پيكار كنند، زيرا راهى را برگزيده كه خلاف راه مؤمنان است و خدا نيز در گردن او كند، گناه آنچه را خود متولى آن شده است.
اى معاويه، به جان خودم سوگند، كه اگر به ديده خرد بنگرى، نه از روى هوا و هوس، در خواهى يافت كه من از هر كس ديگر از كشتن عثمان بيزارتر بودم و من از آن كنارى جسته بودم، مگر آنكه بخواهى جنايت را به گردن من نهى و چيزى را كه بر تو آشكار است پنهان دارى. و السلام.
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت ۶ نهجالبلاغه:
🤔 ارزشهاى رازدارى و خوشرويي 😕
وَ قَالَ [عليه السلام] صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوبِ وَ رُوِيَ أَنَّهُ قَالَ فِى الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَيْضاً الْمَسْأَلَةُ خِبَاءُ الْعُيُوبِ وَ مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَيْهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود :
✔️❤️ سينه خردمند صندوق راز اوست و
✔️🙂🙂 خوشرويى وسيله دوست يابى ، و
✔️❗️شكيبايى ، گورستان پوشاننده عيب هاست . و يا فرمود :
✔️⁉️پرسش كردن وسيله پوشاندن عيبهاست ، و
✔️😠😠 انسان از خود راضى ، دشمنان او فراوانند.
@ahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۷ نهجالبلاغه:
و من كتاب منه (علیه السلام) إليه أيضا:
أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ أَتَتْنِي مِنْكَ مَوْعِظَةٌ مُوَصَّلَةٌ وَ رِسَالَةٌ مُحَبَّرَةٌ، نَمَّقْتَهَا بِضَلَالِكَ وَ أَمْضَيْتَهَا بِسُوءِ رَأْيِكَ، وَ كِتَابُ امْرِئٍ لَيْسَ لَهُ بَصَرٌ يَهْدِيهِ وَ لَا قَائِدٌ يُرْشِدُهُ، قَدْ دَعَاهُ الْهَوَى فَأَجَابَهُ وَ قَادَهُ الضَّلَالُ فَاتَّبَعَهُ، فَهَجَرَ لَاغِطاً وَ ضَلَّ خَابِطاً.
وَ [مِنْ هَذَا الْكِتَابِ] مِنْهُ:
لِأَنَّهَا بَيْعَةٌ وَاحِدَةٌ لَا يُثَنَّى فِيهَا النَّظَرُ وَ لَا يُسْتَأْنَفُ فِيهَا الْخِيَارُ، الْخَارِجُ مِنْهَا طَاعِنٌ وَ الْمُرَوِّي فِيهَا مُدَاهِن.
نامه اى ديگر از آن حضرت (ع) به معاويه:
اما بعد، اندرزنامه اى از تو به من رسيد با جمله هايى بربافته و عباراتى كه به ضلالت خويش آراسته بودى و از روى بدانديشى روانه كرده بودى. اين نامه، نامه كسى است كه نه خود ديده بينا دارد تا راه هدايت را به او نشان دهد، و نه او را رهبرى است كه راهش بنمايد. هوا و هواس او را فراخوانده و او نيز پاسخش گفته و ضلالت رهنمونش گشته و او نيز متابعتش نموده. هذيانى در هم آميخته، گم گشته و به خطا رفته است.
و از اين نامه:
بيعت كردن فقط يك بار است و دوباره در آن نظر نتوان كرد. گزينش از سر گرفته نشود. هر كه از بيعت بيرون رود، طعن زننده است، و هر كه در پذيرفتنش درنگ كند و دو دلى نشان دهد، منافق است.
@nahgolbalagh
🌺🍃 حكمت ۷ نهج البلاغه:
ايثار
وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِى عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِى آجَالِهِمْ .
✔️ صدقه دادن دارويى ثمر بخش است ، و كردار بندگان در دنيا ، فردا در پيش روى آنان جلوه گر است.
https://telegram.me/nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۸ نهجالبلاغه:
و من كتاب له (علیه السلام) إلى جرير بن عبد الله البجلي لَمّا أرسله إلى معاوية:
أَمَّا بَعْدُ، فَإِذَا أَتَاكَ كِتَابِي فَاحْمِلْ مُعَاوِيَةَ عَلَى الْفَصْلِ وَ خُذْهُ بِالْأَمْرِ الْجَزْمِ، ثُمَّ خَيِّرْهُ بَيْنَ حَرْبٍ مُجْلِيَةٍ أَوْ سِلْمٍ مُخْزِيَةٍ؛ فَإِنِ اخْتَارَ الْحَرْبَ فَانْبِذْ إِلَيْهِ وَ إِنِ اخْتَارَ السِّلْمَ فَخُذْ بَيْعَتَهُ، وَ السَّلَام.
نامه اى از آن حضرت (ع) به جرير بن عبد الله البجلى هنگامى كه او را نزد معاويه فرستاده بود:
اما بعد. چون نامه من به تو رسد، معاويه را وادار كه كارش را با ما يكسره كند و بخواه كه به طور جزم تصميم بگيرد. آن گاه مخيّرش كن ميان جنگى كه مردم را از خانههايشان براند يا صلحى كه به خوارى بپذيرد. اگر جنگ را اختيار كرد، همانند خودش عمل كن و اعلان جنگ نماى و اگر صلح را اختيار كرد، از او بيعت بستان. والسلام.
@ahgolbalagh
🌺🍃 حكمت ۸ نهجالبلاغه:
😳شگفتىهاى تن آدمي😳
اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ
از ويژگى هاى انسان در شگفتى مانيد ، كه :
يَنْظُرُ بِشَحْمٍ
با پاره اى " پى " مىنگرد ،
وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ
و با " گوشت " سخن مىگويد .
وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ
و با " استخوان " مىشنود ،
وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ .
و از " شكافى " نَفس مىكشد!!
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۹ نهجالبلاغه:
(نامه به معاويه در سال 36 هجرى كه شخصى به نام ابو مسلم آن را برد)
1️⃣ افشاى دشمنى هاى قريش و استقامت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
#خويشاوندان_ما_از_قريش مىخواستند پيامبرمان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بكشند، و ريشه ما را در آورند و در اين راه انديشهها از سرگذراندند، و هر چه خواستند نسبت به ما انجام دادند و زندگى خوش را از ما سلب كردند، و با ترس و وحشت به هم آميختند، و ما را به پيمودن كوههاى صعب العبور مجبور كردند، و براى ما آتش جنگ افروختند، امّا خدا خواست كه ما پاسدار دين او باشيم، و شر آنان را از حريم دين باز داريم. مؤمن ما در اين راه خواستار پاداش بود، و كافر ما از خويشاوندان خود دفاع كرد، ديگر افراد قريش كه ايمان مىآوردند و از تبار ما نبودند، هر گاه آتش جنگ زبانه مىكشيد، و دشمنان هجوم مىآوردند يا به وسيله هم پيمانهايشان و يا با نيروى قوم و قبيله شان حمايت مىشدند در امان بودند. پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اهل بيت خود را پيش مىفرستاد تا به وسيله آنها، اصحابش را از سوزش شمشيرها و نيزهها حفظ فرمايد، چنانكه عبيدة بن حارث در جنگ بدر، و حمزه در احد، و جعفر در موته، شهيد شدند. كسانى هم بودند كه اگر مىخواستم نامشان را مىآوردم، آنان دوست داشتند چون شهيدان اسلام، شهيد گردند، امّا مقدّر چنين بود كه زنده بمانند، و مرگشان به تأخير افتاد. شگفتا از روزگار كه مرا همسنگ كسى قرار داده كه چون من پيشقدم نبوده، و مانند من سابقه در اسلام و هجرت نداشته است، كسى را سراغ ندارم چنين ادّعايى كند، مگر ادّعا كنندهاى كه نه من او را مىشناسم و نه فكر مى كنم خدا، او را بشناسد در هر حال خدا را سپاسگزارم.
2️⃣ افشاى ادّعاى دروغين معاويه در خونخواهى عثمان
اينكه از من خواستى تا قاتلان عثمان را به تو بسپارم، پيرامون آن فكر كردم و ديدم كه توان سپردن آنها را به تو يا غير تو ندارم. سوگند به جان خودم اگر دست از گمراهى و تفرقه برندارى، به زودى آنها را خواهى يافت كه تو را مىطلبند، بى آن كه تو را فرصت دهند تا در خشكى و دريا و كوه و صحرا، زحمت پيدا كردنشان را بر خود هموار كنى. و اگر در جستجوى آنان بر آيى بدان كه شادمان نخواهى شد، و ملاقات با آنان تو را خوشحال نخواهد كرد، و درود بر اهل آن.
@ahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۱۰ نهجالبلاغه:
(نامه ديگرى به معاويه در سرزمين صفین در سال 36 هجرى پيش از آغاز نبرد)
1️⃣ افشاى چهره معاويه
چه خواهى كرد، آنگاه كه جامه هاى رنگين تو كنار رود، جامه هايى كه به زيباييهاى دنيا زينت شده است دنيا تو را با خوشى هاى خود فريب داده، تو را به سوى خود خواند،
و تو به دعوت آن پاسخ دادى، فرمانت داد و اطاعت كردى. همانا به زودى تو را وارد ميدان خطرناكى مى كند كه هيچ سپر نگهدارنده اى نجاتت نمى دهد. اى معاويه از اين كار دست بكش، و آماده حساب باش، و آماده حوادثى باش كه به سراغ تو مى آيد. به گمراهان فرو مايه، گوش مسپار اگر چنين نكنى به تو اعلام مى دارم كه در غفلت زدگى قرار گرفته اى، همانا تو ناز پرورده اى هستى كه شيطان بر تو حكومت مى كند، و با تو به آرزوهايش مى رسد، و چون روح و خون در سراسر وجودت جريان دارد. معاويه از چه زمانى شما زمامداران امّت و فرمانده هان ملّت بوديد نه سابقه درخشانى در دين، و نه شرافت والايى در خانواده داريد. پناه به خدا مى برم از گرفتار شدن به دشمنى هاى ريشه دار تو را مى ترسانم از اينكه به دنبال آرزوها تلاش كنى، و آشكار و نهانت يكسان نباشد.
2️⃣ پاسخ به تهديد نظامى
معاويه مرا به جنگ خوانده اى، اگر راست مى گويى مردم را بگذار و به جنگ من بيا، و دو لشكر را از كشتار باز دار، تا بدانى پرده تاريك بر دل كدام يك از ما كشيده، و ديده چه كس پوشيده است من ابو الحسن، كشنده جدّ و دايى و برادر تو در روز نبرد بدر، مى باشم كه سر آنان را شكافتم، امروز همان شمشير با من است، و با همان قلب با دشمنانم ملاقات مى كنم، نه بدعتى در دين گذاشته، و نه پيامبر جديدى برگزيده ام، من بر همان راه راست الهى قرار دارم كه شما با اختيار رهايش كرده، و با اكراه پذيرفته بوديد
3️⃣ پاسخ به خونخواهى دروغين معاويه
خيال كردى به خونخواهى عثمان آمده اى در حالى كه مى دانى خون او به دست چه كسانى ريخته شده است. اگر راست مى گويى از آنها مطالبه كن همانا من تو را در جنگ مى نگرم كه چونان شتران زير بار سنگين مانده، فرياد و ناله سر مى دهى، و مى بينم كه لشكريانت با بى صبرى از ضربات پياپى شمشيرها، و بلاهاى سخت، و بر خاك افتادن مداوم تن ها، مرا به كتاب خدا مىخوانند در حالى كه لشكريان تو، كافر و بيعت كنندگان پيمان شكنند
@ahgolbalagh