eitaa logo
انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ایران
397 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
295 ویدیو
57 فایل
🌱 اولین و تنها انجمن علمے کشور در حوزه ے علوم و معارف نهج البلاغه وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناورے ارتباط با ادمین: @hafeze2
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دهمین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه، به همت انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ايران با موضوع "نهج‌البلاغه ابن خازن حائری تلاشی عالمانه در کتابت و تصحیح نهج‌البلاغه" و سخنرانی رسول جزینی (کارشناس کتابخانه دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی)، مورخ ١٢ آبان‌ماه ١۴٠٢ بصورت مجازی برگزار شد. 🔸 جزینی در ابتدای نشست اظهار داشت: اهمیت نسخه خطی در مطالعه نهج‌البلاغه در سالهای اخیر، بخصوص با در دسترس قرار گرفتن نسخه‌های نهج البلاغه بیش از پیش گردیده و می‌تواند دریچه‌ای جدید در حوزه مطالعات نهج البلاغه برای محققان بگشاید. 🔹 وی با اشاره به وجود تعداد قابل توجهی از نسخه‌های نهج البلاغه در مقایسه با سایر تراث شیعی و غیر قابل مقایسه بودن آن با تعداد نسخ موجود از کتب اربعه، افزود: فنخا (فهرست نسخه‌های خطی ایران) فهرستی از ۴۲۰ نسخه نهج‌البلاغه در موزه‌ها و کتابخانه‌های ایران ارائه نموده است که حدود ۹۵ نسخه آن مربوط به پیش از قرن دهم و بطور دقیق‌تر، مربوط به قرن پنجم تا نهم است؛ این درحالی است که از ١٣٠٠ نسخه خطی موجود از کتاب ارزشمندی مانند صحیفه سجادیه تنها یک نسخه مربوط به اوایل قرن پنجم و ۴ یا ۵ نسخه به قرن هفتم متعلق است. باید توجه داشت این مقدار از نسخ ارزشمند نهج‌البلاغه تنها در ایران شناسایی شده و با بررسی کتابخانه‌های عراق، کشورهای اروپایی، آمریکا و... می‌توان به نسخه‌های نفیس دیگری نیز دست‌یافت. 🔻 کتابدار دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی در باره کاربرد نسخ خطی نهج‌البلاغه گفت: کاربرد نسخ خطی عموماً در متن‌پژوهی و تصحیح است،  اما می‌توان از جنبه‌های دیگری نیز نسخه‌های خطی و بخصوص نسخ نهج البلاغه را مورد بررسی قرار داد. از جمله بررسی تاریخ کتابت نهج البلاغه از زمان تألیف و انتشار آن تا قرن دهم و یازدهم و یا بررسی مصادر نهج البلاغه که هرچند کتاب مصادر نهج‌البلاغه عبدالزهرا حسینی و کارهایی چند از این موارد انجام شده، اما گاه ممکن است نسخه‌ها و در واقع منابع، مصادر جدیدی برای خطبه‌ها و نامه‌ها ارائه کنند که در کتب چاپ شده فعلی این منابع ذکر نشده است. 🔸 رسول جزینی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های اهمیت نسخه‌های خطی را تصحیح آن دانست و گفت: از زمانی که شیخ محمد عبده و صبحی صالح نهج البلاغه را تصحیح و منتشر کردند، این کتاب توسط عالمان دیگری نیز مورد تصحیح قرار گرفت که از جمله می‌توان به تصحیح مرحوم عزیزالله عطاردی، مرحوم علی اصغر فقیهی، مرحوم محمد دشتی که هر یک، نهج البلاغه با استفاده از چند نسخه تصحیح کردند و یا دکتر محمد مهدی جعفری که نسخه ابن شَدقم را تصحیح کرد. از افراد دیگر، استاد قیس عطار است که  کار ایشان نسبت به کارهای قبلی روشمندتر و عالمانه‌تر است. 🔹 وی پیرامون اهمیت کاتب نسخ خطی اظهار داشت: گاه به نسخه‌ای بر خورد می‌کنیم که هر چند نام کاتب آن در کتب تراز نیامده و ما از آن شناختی نداریم، ولی وقتی نسخه را از نزدیک بررسی می‌کنیم و حواشی و متن آن را می‌بینیم دلالت می‌کند که شخصی که نسخه را کتابت کرده یک فرد معمولی نیست، بلکه آن شخص، عالم و فاضل بوده است. یکی از این موارد که مقاله‌اش چاپ خواهد شد «حیدر بن محمد الحسنی» است، که این شخص کوچکترین نسخه نهج‌البلاغه موجود جهان را در ۳۷ برگ با خط ریز و بسیار دقیق کتابت کرده و نسخه‌اش هم خیلی مهم است. 🔸 این پژوهشگر نسخ خطی با بیان اینکه سنت مقابله و تصحیح نسخ از شیوه‌های کهن و رایج در کتابت نسخ بود، بیان داشت: در فرایند استنساخ نسخ، گاه اشتباهاتی توسط کاتبان رخ می‌داد و موجب ایجاد تصحیف و حتی اغلاط املایی در نسخه می‌شد. عوامل ناآگاهانه و سهوی مانند بدخوانی‌ها یا افتادگی‌ها، گاهی نیز به دلائل فكری و عقیدتی برخی کاتبان به دستكاری در متن می‌پرداختند. از همان روزگاران برای جلوگیری از ورود نادرستی‌ها به نسخه‌ها روش‌هایی را در پیش گرفته بودند که از آن با عنوان عمومی تصحیح نسخه یاد می‌کنیم. از حدود قرن چهارم به بعد، عده‌ای بر آن شدند تا نسخه‌های خود را با دیگر دست نویس‌های موجود از متن مقابله و پاره‌ای از اختلافات متنی را در حاشیه دست نویس‌های خود ثبت کنند. سنت مقابله نسخه با نسخه اصلی، عملی بود که توسط عالمان جهت برطرف کردن این موارد انجام می‌گرفت. 🔻 وی ادامه داد: برخی کاتبان پس از کتابت نسخه، آن را با نسخه منقول عنها دوباره مقابله می‌کردند. همچنین برای تصحیح بیشتر تلاش می‌کردند تا نسخه یا نسخه‌های دیگری از آن اثر را به دست آورده و نادرستی‌های نسخه خود را از طریق مقابله با آن دریافته و تصحیح کنند. مقابله و معارضه متون نقش مهمی در اتقان و توثیق محتوای کتاب ها داشته است. 🔸 جزینی با اشاره به وجود اختلاف در ضبط و نگارش کلمات نسخه‌های مختلف نهج البلاغه گفت: نهج البلاغه‌ای که ابن خازن آن را کتابت نموده است از چند جهت اهمیت دارد که یکی از آنها، اهتمام او
💠 مراسم نکوداشت استاد سیدمحمد مهدی جعفری، شارح و نهج‌البلاغه‌پژوه، شامگاه ۲۹ آبان از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری برخی نهادهای دیگر از جمله انجمن علمی مطالعات نهج‌البلاغه ایران و با حضور شخصیت‌های علمی برگزار شد.
💠 مراسم نکوداشت استاد سیدمحمد مهدی جعفری، شارح و نهج‌البلاغه‌پژوه، شامگاه ۲۹ آبان از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری برخی نهادهای دیگر از جمله انجمن علمی مطالعات نهج‌البلاغه ایران و با حضور شخصیت‌های علمی برگزار شد. 🔸 آیت‌الله سیدجمال‌الدین دین‌پرور، مؤسس بنیاد نهج‌البلاغه، شامگاه ۲۹ آبان در مراسم نکوداشت استاد سید محمد مهدی جعفری، نهج‌البلاغه‌پژوه برجسته، که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، اظهار کرد: ایشان آثاری درباره نهج‌البلاغه تألیف کرده‌اند که مورد توجه محققان و عموم مردم است. 🔸دین‌پرور با بیان اینکه ۲۰۰ سال بعد از تألیف نهج‌البلاغه حتی یک نفر در سند آن تشکیک نکرده است، اظهار کرد: بعد از ۲۰۰ سال ابن خلکان عبارتی نوشت که مایه تعجب است فردی که ملا بوده است اینطور حرف غیرعلمی بزند؛ ابن خلکان از مریدان یزید بوده است و دیوان یزید را تصحیح کرد. این همه کتاب را رها کرد و به سراغ یزید رفت. ضمن اینکه او از نظر اخلاقی مشکل داشت، زیرا عاشق یک شاهزاده بود و در حالت مستی از دنیا رفت.  🔸رئیس بنیاد بین‌المللی نهج‌البلاغه افزود: متاسفانه حرف نادرستی که او زده است تا قرون متمادی منتقل شد و افراد بسیاری به آن استناد کردند و حتی در دوره معاصر هم در حجاز کسی این حرف را تکرار کرد که آیت‌الله سبحانی پاسخ او را دادند. نهج‌البلاغه تلقی به قبول شده و سابقه شریف رضی از نظر علمی و ثقه‌ بودن مورد توجه عام و خاص است و در نقل مطالب وسواس علمی داشت. این کتاب در دهه‌های اخیر متن درسی مقاطع مختلف بوده است و محتوای آن نیازی به سند ندارد و با وجود تلاش‌ برای منزوی‌ کردن آن، اعتلا پیدا کرده است. 🔸دین‌پرور با اشاره به تقطیع نهج‌البلاغه از سوی سید رضی، گفت: یکی از علل ماندگاری نهج‌البلاغه، تقطیع آن است، زیرا یک فقیه و محدث طوری تقطیع می‌کند که به محتوا لطمه وارد نشود. به نظرم وقتی ابن خلکان این شبهه را مطرح کرد، نهج‌البلاغه جایگاه خود را حفظ کرد. طبق تاریخ یعقوبی، ۴۰۰ خطبه نهج‌البلاغه زبانزد بود. اگر در دوره خلفا این کتاب رسمیت یافته بود، خلفا باید پاسخگوی کارهای خود می‌شدند. لذا سعی شد آن را به حاشیه برانند و این سخن نیازمند تحقیق بیشتر است. آقای جعفری عمری را در این مسیر سپری کردند و آثارشان ماندگار شده است.   نهج‌البلاغه تعطیل‌بردار نیست 🔸در ادامه نجفقلی حبیبی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، با بیان اینکه آقای جعفری عمر خود را از جوانی تاکنون صرف نهج‌البلاغه کرده است، گفت: نسل جوان محقق از زحماتشان استفاده خواهند کرد و ایشان راه‌های سخت را گشوده و مسیر را برای نسل جوان گشوده است. نهج‌البلاغه کتاب شگفت‌انگیزی است و معماهایی دارد که باید حل شود، زیرا هر قدر جامعه پیش می‌رود با گرفتاری‌های متعددی روبه‌رو می‌شود و نهج‌البلاغه هیچ‌گاه تعطیل‌بردار نیست و مانند زندگی دائماً در حرکت و نوسازی است. 🔸وی افزود: استادان بزرگواری مانند آقای جعفری که عمری را صرف این کتاب کرده‌اند می‌توانند در کنار قرآن کریم، مطالب جدیدی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... از این کتاب شریف فراروی ما قرار دهند. نهج‌البلاغه از مصدری مقدس و الهی صادر شده و از سرچشمه وحی نبوی سیراب شده است. لذا نسخه‌های زیادی برای اصلاح دردهای جامعه دارد. نهج‌البلاغه کتاب سیاست و دینداری و حل معضلات اجتماعی است و همگی باید این کتاب را راهنمای زندگی و مشی اجتماعی و سیاسی خود قرار دهیم.
💠 یازدهمین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه، به همت انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ايران با موضوع "دفاع از مظلوم در نهج‌البلاغه" و با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا جوکار (کارشناس حوزه دین و سیاست) در مورخه ۲۶ آبان ماه ١۴٠٢ بصورت مجازی برگزار شد. 🔸 حجت الاسلام والمسلمین جوکار در ابتدای این نشست به عنوان مقدمه اظهار داشت: عملیات طوفان الأقصی، هِیمَنه اطلاعاتی رژیم صهیونیست را در هم شکست و ضربه‌ای غیر قابل ترمیم بر آنان وارد ساخت. 🔸 وی در توضیح این مطلب افزود: پایه‌گذار رژیم صهیونیستی در دکترین نظامی رژیم، چهار رکن را طراحی کرده است؛ رکن اول، بازدارندگی مبتنی بر ارتش قدرتمند که از همین جهت آنان معتقدند قدرتمندترین ارتش جهان هستند. رکن دوم، هشدار مبتنی بر نظام اطلاعاتی پیچیده؛ تا به امروز موساد خودش را پیشرفته‌ترین و پیچیده‌ترین سازمان اطلاعاتی در جهان می‌دانست. سوم، انتقال منطقه نبرد به قلمرو دشمن؛ آنان همواره سعی می‌کردند جنگ، نزدیک محل خودشان نباشد، بلکه نزدیک محل دشمن باشد و جنگ‌هایی که در منطقه و کشورهای مختلف ایجاد کردند در همین راستا بود. چهارم، دفاع از شهروندان در مقابل حملات هوایی و موشکی با سامانه گنبد آهنین؛ وجود این سامانه دفاعی برای این بود که بتوانند موشک‌ها را رهگیری بکنند و کسی نتواند حریف آنها بشود؛ هرچند در اغلب جنگ‌های قبلی یک یا دو مورد از این چهار رکن آسیب دیده بود، در این عملیات غافلگیرانه طوفان الاقصی -که آن را می‌توان معجزه الاقصی نامید،- هر چهار رکن دکترین آنها آسیب دید. 🔸 کارشناس حوزه دین و سیاست با بیان اینکه امروز دنیا می‌داند رژیم صهییونیستی قدرتمندترین ارتش دنیا نیست، تصریح کرد: رژیم صهیونیست، اکنون در حال دست و پا زدن است. عملیات طوفان الاقصی، سازمان اطلاعاتی اسرائیل را در هم کوبید و تحقیر کرد. برای نمونه اسرائیلی‌ها تصور می‌کردند زیرزمین بیمارستان شفا، محل پنهان کردن اُسرا اسرائیلی است، اما کمی بعد فهمیدند مسیر را اشتباه رفته‌اند و خبری از اُسرا در آنجا نبود. 🔸 حجت الاسلام والمسلمین رضا جوکار بیان داشت: سازمان اطلاعاتی جبهه مقاومت، منطقه نبرد را به قلمرو دشمن [= فلسطین اشغالی] انتقال داد و به عالمیان فهماند که رژیم صهیونیستی حتی از شهروندانش هم نتوانست دفاع کند. امروز رژیم صهیونیستی در باتلاق غزه زمین‌گیر شده. در چنین شرایطی حامیانی از قبیل آمریکا به همراه چند کشور غربی همچون فرانسه، انگلیس و آلمان که پشت صحنه این جنایات هستند، پیشنهاد آتش‌بس را بعنوان قطعنامه بشر دوستانه به شورای امنیت سازمان ملل ارائه نمودند. در این پیشنهاد، فرانسه رأی مثبت داد و آمریکا و انگلیس از حق وتو خودشان استفاده کردند و قطعنامه را تصویب کردند. اما این قطعنامه به ظاهر بشر دوستانه، برای نجات اسرائيل از غرق شدن در باتلاق غزه ارائه و تصویب شد، نه نجات و ترحم به مردم و کودکان غزه. این کشورها اگر به کمک مردم غزه فکر می‌کردند، قبل از این باید ورود می‌کردند تا این جنایت صورت نمی‌گرفت. از طرفی دنیا به صحنه خشم عمومی و انزجار علیه رژیم تبدیل شده است، هیمنه پوشالی اسرائیل در هم شکسته شده و معامله ننگین غرب برای عادی‌سازی روابط عرب‌های حاشیه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی از بین رفت. تمامی این موارد، مصادیق بارز شکست‌ اسرائیل در این عملیات بود که این کشورها برای پوشاندن آن قطعنامه آتش‌بس را صادر کردند. 🔸 استاد حوزه و دانشگاه در ادامه پیرامون حمایت جمهوری اسلامی ایران از غزه بیان داشت: حمایت جمهوری اسلامی از مردم فلسطین و بویژه غزه، سه جهت دارد: به جهت انسانی، به جهت اسلامی و به جهت دفاع از مظلوم. دفاع از مظلوم در منظومه اعتقادی شیعی جایگاه والایی دارد که این اعتقاد ریشه در بیانات حضرت امیرمؤمنان -علیه‌السّلام- دارد. 🔸 این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: امیر بیان، بزرگ حامی دفاع از مظلومان در طول تاریخ بشر در بیانی نورانی به مالک اشتر دارد که «فإنَّهُم صِنفانِ : إمّا أخٌ لَكَ في الدِّينِ، أو نَظيرٌ لَكَ في الخَلقِ» (مردم دو دسته‌اند: يا برادر دينى تو هستند و يا همنوع تو). امام در این بیان دو نگاه را نسبت به آحاد مردم ترسیم می‌کند که در هر دو صورت، افراد محترم برشمرده می‌شوند. نگاه ما به دیگران نباید از این دو حالت خارج باشد. امروز جمهوری اسلامی ایران نیز مردم غزه را به سه جهت عزیز می‌شمارد و مورد حمایت قرار می‌دهد: اولاً آنها انسان هستند، ثانیاً مسلمانند و ثالثاً مظلومند. 🔸 وی با بیان اینکه راهبردی‌ترین نگاه امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام- در سیره و بخصوص در دوران حکومت ظاهریشان دفاع از مظلومان بود، گفت: هدف حضرت از حکومت‌داری، اجرای عدالت بود.
💠 دوازدهمین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه، به همت انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ايران با موضوع "اخلاق دشمنی در نهج‌البلاغه" و با سخنرانی دکتر بخشعلی قنبری (دانشیار گروه فلسفه، ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی) در مورخه ۱۲ بهمن ماه ١۴٠٢ بصورت مجازی برگزار شد. 🔸 دکتر قنبری در ابتدای این نشست اظهار داشت: امیرمؤمنان -علیه السّلام- در طول ۴ سال و ۹ ماه حکومت خویش با مسائل پیچیده مواجه بود که هریک از آنها برای ساقط شدن حکومت کافی بود. ولی امام تمامی موانع و دشمنی‌ها را با موفقیت پشت سر گذاشتند. وی افزود: در زمان حکومت امام علی -علیه السّلام-، آنحضرت ابتدا با سه جنگ مواجه شد که می‌توان از آن به سه حوزه دشمنی یاد کرد؛ دشمن اول اصحاب جمل، دوم معاویه و یارانش و سوم خوارج. دو سوم دشمنان خوش‌نام هستند، بلکه ضلع سوم (یعنی خوارج) هم بعنوان مسلمان نفوذ بسیار زیادی در مردم داشتند. بنا براین امام اگر جنگ خارجی داشت کارش خیلی راحت‌تر بود و دیگر نیاز به تبیین اذهان عموم نبود؛ چرا که جنس این نوع جنگ، بر خلاف جنگ‌های دوران پیامبر متفاوت بود. پیامبر اکرم با قتال مواجه بود و امام علی با فتنه. این دو خیلی باهم فرق دارد؛ طبق آیه قرآن "الفِتنَةُ أَشَدُّ مِنَ القَتل" فتنه از قتل به شدت بدتر است. 🔸دانشیار گروه فلسفه، ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی پیرامون طیف مخالفان امام علی در جنگ جمل بیان داشت: جایگاه عایشه بعنوان ام المؤمنین کم جایگاهی نیست؛ قرآن کریم زنان پیامبر را امهات امت معرفی می‌کند. از طرفی طلحه یکی از صحابی پیامبر است و زبیر نیز در زمان حیات پیامبر به "سیف‌الإسلام" لقب یافته است. در نتیجه کار به جایی می‌رسد که بعضی به امام می‌گویند ما نمی‌دانیم که تو بر حقی یا دشمنانت؟! از این رو نمی‌توانیم به جنگ با دشمنانت وارد شویم، ما می‌خواهیم در مرزها وارد شویم. حضرت فرمودند: «شما بروید من حق را روشن می بینم». 🔸 وی درباره جنگ دوم امیرالمؤمنین، ضمن بیان جایگاه ویژه معاویه در آن دوران اظهار داشت: نفوذ معاویه از علی -علیه السّلام- بیشتر بود. امام در سال ۳۵ هجری به خلافت و در سال ۴۰ به شهادت می‌رسد. در حالیکه معاویه سال ۲۰ هجری و با فرمان خلیفه دوم حاکم شام می‌شود و ۱۶ سال در شام حکومت می‌کند. این سابقه حکمرانی موجب نفوذ بیش از حد او در مسلمانان شام گردید، تا جایی که وی نماز جمعه را روز چهارشنبه می‌خواند و کسی اعتراض نمی‌کرد. اقبال سربازان دو جبهه به حاکمانشان در حدی است که امام در این شرایط می‌گویند: حاضرم ۱۰ نفر از یاران خودم را با یک نفر از یاران معاویه عوض کنم. قنبری تدیّن ظاهری را از خصوصیات بارز خوارج بعنوان سومین گروهی که مقابل امیرالمؤمنین ایستادند دانست و افزود: از جمله ویژگی‌های آنها این بود که، سجده‌گاهشان پینه بسته بود، قاریان برجسته‌ای بودند، نماز شب را واجب می دانستند، همه گناهان برای آنها کبیره بود و معتقد بودند عمل عین ایمان است و وقتی کسی گناه کبیره انجام می‌دهد از ایمان خارج می‌شود. مقابله با این سه گروه دشمن که هر یک خود را منادیان اسلام می‌خوانند جز فتنه نیست. 🔸استاد حوزه و دانشگاه معرفت، روان، اراده، گفتار و کردار را ۵ ساحت اخلاق دشمنی از سوی امیرمؤمنان در مقابل رفتارهای دشمنان دانست و گفت: یک انسان مؤمن با اندک گرایش عرفانی در ساحت معرفت -یعنی آنچه ما راجع به آن می اندیشیم-، نسبت به دیگران هیچگونه دشمنی‌ای فرض نمی‌کند. از منظر امام، دشمنی انسانها نسبت به هم از جهل آنها سرچشمه می گیرد. "الناس اعدأ ما جهلوا" مردم دشمن چیزی هستند که آن را نمی‌دانند. بنابراین ما هیچ دشمنی نداریم. دشمن انسان فقط جهل است. امام در جایی بیان می‌کنند اگر ما دشمنی داشته باشیم این دشمن در درجه اول در نهاد ما هست، در حدیثی از پیامبر -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- داریم: "أعدى عَدوِّكَ نَفسُكَ الَّتي بَينَ جَنبَيكَ." دشمن‌ترین دشمنانت نفس اماره یا کاذب است که میان پهلویت قرار گرفته. با چنین نگاهی می‌توان گفت: از دیدگاه امیرمؤمنان، در ساحت معرفت چهار دشمن وجود دارد: جهل، نفس اماره یا کاذب، شیطان، دنیای ناپسند و دل بستگی آور -که همه در درون ما هستند و ما عملا دشمن خارجی نداریم-. 🔸 پژوهشگر دانشگاه در ادامه پیرامون اخلاق دشمنی در ساحت روان بعنوان دومین نوع مواجهه امام با دشمنان بیان کرد: مراد از روان احساس، عاطفه، و هیجان است. چگونگی تعامل با دشمنانی که ما را دشمن خود فرض می‌کنند و با ما تعامل دشمنانه دارند در ساحت روان مورد بررسی قرار می‌گیرد. از نگاه امام، اولین وظیفه، بخشش دشمن است. حضرت در جایی می‌فرماید: «آن موقع که بر دشمن دست یافتی او را ببخش خشمت را فرو نشان و هنگام غضب بردبار باش». امام در فتح بصره، در اخلاقی پیامبرگونه -در جریان فتح مکه- عفو عمومی صادر کرد و فرمود: «تمام شما را می‌بخشم،
💠 چهاردهمین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه، به همت انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ايران با موضوع "نهج‌البلاغه و مسأله‌ی استعجال" و با سخنرانی دکتر محمد دولتی (عضو هیأت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، استادیار گروه کلام و عضو هیأت‌ مدیره‌ انجمن مطالعات نهج‌البلاغه ایران) در مورخه ۳ اسفند ماه ١۴٠٢ بصورت مجازی برگزار شد. 🔸دکتر دولتی در ابتدای نشست با بیان اینکه در مطالعات مربوط به مهدویت و بحث آخرالزمان همچون بحث انتظار، باید معنای درستی از آن تلقی شود تا تالی فاسد نداشته باشد گفت: در کنار انتظار، واژه یا کلید واژه‌ای که توجه به آن خیلی مهم است و به نظر شاید ما کمتر نسبت به آن توجه و مراقبت داریم موضوع‌ استعجال است. 🔸وی افزود: در قرآن کریم تعدادی سوره و آیه وجود دارد که در آن، بحث استعجال مطرح شده که عموماً در قالب فعل است، مثلاً «نستعجلون». وقتی پیامبران الهی نزد مردم می‌آمدند و آنها را دعوت به پرستش خدا می‌کردند و به قومشان می‌گفتند شرک و انداد را کنار بگذارند، قومشان اعتنایی نمی‌کردند و زندگی شرک‌آلود را برای خودشان رقم می‌زدند. انبیاء الهی در برابر چنین رفتاری به آنان می‌گفتند: عذابی شما را در بر خواهد گرفت که نتیجه عملتان خواهد بود. 🔸استادیار گروه کلام ادامه داد: برای نمونه حضرت نوح -علیه السلام- به قومش گفت: «من انذار دهنده از جانب خدا برای شما هستم»؛ به تعبیری دیگر حضرت درحال انذار قومش قبل از وقوع عذاب است. در مقابل گروهی که در صف مخالفان انبیاء قرار داشتند به رسولان می‌گفتند: «پس این عذاب کی واقع می شود؟». 🔸 دکتر دولتی با بیان اینکه دعوت انبیاء از غیر مسیر عبودیت نبوده، اظهار داشت: اگر آنان به میل مردم رفتار می‌کردند و استعجال «درخواست با عجله» می‌کردند کار زودتر تمام می‌شد، در صورتی که کار دست خداست. استعجال در واقع درخواست نابجای نزول عذاب از جانب مخالفان انبیاء است. از همین‌جا ما وارد موضوع استعجال می‌شویم؛ یعنی انسان چیزی را زودتر از زمان خودش طلب کند. 🔸هیأت علمی دانشگاه بیان کرد: فرض کنید حاجت انسان در نقطه‌ای قرار دارد و آن انسان با فاصله‌ای دور در نقطه‌ای دیگر. انسان در مسیر رسیدن به حاجت خود همواره در حال حرکت است و گاه ممکن است در این مسیر عجله کند. در فرمایشات امیرالمومنین -علیه السلام- و اهل بیت -علیهم السلام- آمده: اگردر مقابل امری از امور دنیا قرار گرفتید، عجله نکنید؛ اما اگر امر آخرت پیش آمد وقتتان را تلف نکنید. بالعکس شیطان ما را در امور دنیایی به تعجیل سوق می‌دهد. 🔸 وی ادامه داد: رفتاری در اینجا رخ می‌دهد که آن را «عجله کردن» می‌نامند. گاه گمان می‌کنیم با عجله به مطلوب و مقصودمان خواهیم رسید و در عین حال هیچ اقدامی برای رسیدن به مقصودمان نمی‌کنیم. استعجال خواستن و طلب کردن است. در بحث مهدویت گفته‌اند: «تحقق و امر دست خدای متعال است. برای فرج دعا کنید. در میدان اختیار، خودتان را اصلاح کنید و ناامید نشوید: "أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ." ﺍی ﺑﺖ‌ﭘﺮﺳﺖ‌ﻫﺎ، ﭘﻴﺮﻭﺯی ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﺷﻜﺴﺖ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺍ ﻣی‌رسد؛ ﭘﺲ ﻋﺠﻮﻟﺎﻧﻪ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﺪ! ﺑلکه، ﺧﺪﺍ ﭘﺎﮎ ﻭ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﺖ‌ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ (نحل/ ۱). 🔸 استاد دانشگاه گفت: گاه استعجال باعث می‌شود امری در غیر مسیر خودش معرفی شود. در فرمایشات حضرت علی -علیه‌السّلام- در نهج البلاغه خطبه‌ای در مورد اصحاب جمل و شناخت طلحه و زبیر بیان شد که می‌فرماید: "ﻭَ ﻗَﺪْ ﺃَﺭْﻋَﺪُﻭا ﻭَ ﺃَﺑْﺮَﻗُﻮا ﻭَ ﻣَﻊَ ﻫَﺬَﻳْﻦِ اﻷَْﻣْﺮَﻳْﻦِ اﻟْﻔَﺸَﻞُ ﻭَ ﻟَﺴْﻨَﺎ ﻧُﺮْﻋِﺪُ ﺣَﺘَّﻲ ﻧُﻮﻗِﻊَ ﻭَ ﻻَ ﻧُﺴِﻴﻞُ ﺣَﺘَّﻲ ﻧُﻤْﻄِﺮَ." چون رعد خروشيدند و چون‌ برق‌ درخشيدند، اما كارى از پيش نبردند و سر انجام سست گردیدند. ولى ما اين گونه نيستيم، تا عمل نكنيم، رعد و برقى نداریم (نهج‌البلاغه، خطبه ۹). مثل کاری که بدون مقدمه انجام شود و سرانجام آن، فشل و سست می‌شود. اینجا استعجال در معنی کلی بیان شده خود کلمه استعجال نیامده. در فرمایش دیگری از حضرت می فرمایند: "لَمْ تَكُنْ بَيْعَتُكُمْ إِيَّايَ فَلْتَةً" بیعت شما مردم با من بی مطالعه و ناگهانی نبوده است (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۶). در تاریخ اسلام بیان شده که ابوبکر بارها گفت: «بیعت من "فلته" (با شتاب زدگی و ناگهانی) بود». در این خطبه حضرت بیان می‌کنند که بیعت من اینطور نبود، بلکه بیعتش مستقر و محکم بود. باز جای دیگر هست که حضرت می‌فرماید: "وَ لاَ تُحَرِّكُوا بِأَيْدِيكُمْ وَ سُيُوفِكُمْ فِي هَوَى أَلْسِنَتِكُمْ وَ لاَ تَسْتَعْجِلُوا بِمَا لَمْ يُعَجِّلْهُ اَللَّهُ لَكُمْ" شمشيرها و دست‌ها را در هواى زبان‌هاى خويش به كار مگيريد و آنچه كه خداوند شتاب در آن را لازم ندانسته شتاب نكنيد (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۰). حضرت می‌فرماید سخن به زبان راندن پشتوانه
💠 نوزدهمین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه، به همت انجمن علمی مطالعات نهج‌البلاغه ايران با موضوع " حوزه‌های اخلاق شفقت در نهج‌البلاغه" و با سخنرانی دکتر بخشعلی قنبری (دانشیار گروه فلسفه، ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی) مورخه ۱۸ مرداد ماه ۱۴۰۳ بصورت مجازی برگزار شد. دکتر بخشعلی قنبری سخن خود را با معرفی نهج‌البلاغه به عنوان یکی از آثار سترگ متون اسلامی آغاز کرد و گفت: علی‌رغم اینکه کتاب نهج‌البلاغه به کتابی سیاسی و حکومتی مشهور شده، کتابی اخلاقی است و به عنوان یکی از منابع اصیل اخلاقی در فرهنگ اسلامی مطرح است. دانشیار گروه فلسفه و ادیان و عرفان در ادامه، اخلاق را به دو بخش (حداقلی و حداکثری) تقسیم کرد و گفت: اخلاق شفقت، اخلاق حداکثری است که اگر در وجود کسی متبلور گردد نتیجه‌اش رسیدن به «عدالت، احسان‌ و عشق» به عنوان مولود‌های حاصل از این‌ اخلاق گسترده خواهد بود. وی تصریح کرد: در اخلاق حداقلی وقتی کسی حق دیگری را رعایت کرد، او نیز حق آن را ادا خواهد کرد؛ اما در اخلاق شفقت ما خود را علاوه بر رعایت حقوق طرف مقابل به دلسوزی و همدردی برای او هم ملزم می‌سازیم و این اخلاق حداکثری است. دکتر قنبری گفت: امیرالمومنین علی -علیه‌السّلام- در نهج‌البلاغه در موارد متعددی اخلاق شفقت را مطرح نموده‌ است؛ برای نمونه در نامه ۳۱ آنجا که فرمود: «وجدتک بعضی بل وجدت کلی» نشان می‌دهد که نامه مذکور را با نگاه مشفقانه و برمبنای اخلاق شفقت نوشته‌اند و یا در خطبه ۶ که فرمودند:"لم یوجس موسی -علیه‌السّلام- خیفه علی نفسه بل اشفق من غلبة الجهال و دول الضلال" حضرت موسی هنگام برخورد بر ساحران ترسید، ولی این ترس برای این بود که بیم داشت جاهلان برمردم غلبه پیدا کنند، که مصداقی از ترس مشفقانه و ظهور اخلاق شفقت است. وی ادامه داد: از دیدگاه حضرت برای رسیدن به این درجه از اخلاق باید همدلی و هم‌دردی در وجود انسان تقویت گردد و چنان درد هم نوع را احساس کنیم گویی خود را جای او گذاشته‌ایم؛ همانگونه که حضرت وقتی می‌شنید به یکی از مردمانش ظلم شده است، چنان درد او را حس کرد که گویی به خود او ظلم شده است. استاد دانشگاه افزود: این اخلاق گسترده داری ویژگی‌هایی است که عبارتند از: خیرخواهی‌، علم و معرفت‌، تجربه‌، انسان اگر می‌خواهد وارد اخلاق شفقت گردد باید علاوه بر خیرخواهی، به اثر‌گذاری و خیر بودن آن فعل نسبت به دیگران هم آگاه باشد و به گونه‌ای هم‌دلی کند که بتواند درد او را لمس کند. وی در پایان اشاره کرد: حضرت علی -علیه‌السّلام- برای خود و خواص بندگان خدا، اخلاق شفقت را توصیه می‌کند و اما از مردمان انتظار اخلاق عدالت و حداقلی را دارد. 🌐 https://nahjalbalaghah.ir/ 🆔 @nahjalbalaghah_ir
💠 بیستمین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه، به همت انجمن علمی مطالعات نهج‌البلاغه ایران با موضوع«استضعاف در نهج‌البلاغه، با تأکید بر اندیشه‌های تفسیری امام‌ خامنه‌ای مدظله‌العالی» و با سخنرانی دکتر زهرا صرفی(دانشیار گروه علوم قرآن‌ دانشگاه الزهرا ) مورخه ۱۷شهریور ۱۴۰۳به صورت مجازی برگزارشد. 🔸دکترزهراصرفی سخن خودرا این‌گونه آغازکردکه بحث استضعاف؛ درچارچوب فکری امام خامنه‌ای است. ایشان براین باورند که استضعاف در یک مفهوم تمدنی اسلام، شناخته و بدان توجه شده است، چراکه استضعاف ازمفاهیمی است که دردورۀ معاصردچار تحریف معنائی شده و تلاش شده ازمفهوم گفتمان قرآنی آن خارج و بعنوان یک اصطلاح درحوزۀ علوم اجتماعی واقتصادی غربی تعریف شود. که درآن به معنای انسان فقیریا قشرآسیب پذیر و فرودست اجتماعی، ازنظراقتصادی است. 🔸استاد دانشگاه درادامه گفت: در اندیشۀ انقلاب‌اسلامی در بیانات مختلف چه امام‌خمینی "ره" و چه امام خامنه‌ای، مستضعف درمقابل مستکبر و طاغوت بکار می‌رود و اساساً دربرابر ثروتمند و پول‌دار نیست. امام‌خامنه‌ای طی شرح خطبۀ اول نهج البلاغه به این نکته اشاره می‌کنند که مسئلۀ استضعاف دربیانات امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام- در ذیل بحث نبوت که یکی ازبحثهای پایه درایدئولوژی اسلامی است،قرارگرفته. 🔸درخطبۀاول که مباحث جنبه‌ی اتمام حجت دارد. این سؤال که مسئولیت پیامبران چیست؟ و پاسخ آن مطرح است. امام علی -علیه‌السلام- می‌فرمایند: "اختيار الأنبياء وَ اِصْطَفَى سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِيَاءَ"(خداوند از نسب آدم پیامبرانی را برگزید) "أَخَذَ عَلَى اَلْوَحْيِ مِيثَاقَهُمْ" (و دو تعهد در برابر وحی از آنها گرفته شد که چیزی به وحی اضافه نکنند) "و عَلَى تَبْلِيغِ اَلرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ"( و وحی را پس از دریافت پیش خودنگه ندارند و به مردم برسانند) این امانت چیست که پیامبرانش بایدآنرابه مردم برسانند؟ امانت ایشان همان توحیدیا عبودیت خداوند است. ولی بیشترخلق خدا سعی در تبدیل این عهدیافرمان خداوند دارند. "لَمَّا بَدَّلَ أَكْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اَللَّهِ إِلَيْهِمْ"(عهد در اینجا به معنی فرمان است. آن موقعی که بیشترین مردم فرمان خدا(عبودیّت) را به آنها دگرگونه کردند) "فَجَهِلُوا حَقَّهُ" (و نتیجه‌ی آن ادا نشدن حق خداوند و جهالت از آن) "وَ اِتَّخَذُوا اَلْأَنْدَادَ مَعَهُ"(وگرفتن شریکانی با او) "اِجْتَالَتْهُمُ اَلشَّيَاطِينُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ"(وشیاطین آنان را از خداشناسی به گمراهی کشیدند) "وَ اِقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ" (و پیوندشان را با پرستش خدا بریدند). 🔸درطول‌تاریخ یکسری طواغیت سعی دارندبه‌ جای خداوند؛بندۀ خداعبادت شود. که نتیجۀ آن ذلیل شدن انسان و به استضعاف کشیده شدن وی می‌شود. دراینجا وظیفۀ پیامبران،یادآوری فطرت انسان‌هاست. انسان‌ها کرامت خود را به دست آورند، مستضعفین؛ مستکبرین را کنار بزنند تا جامعه سالم شود. 🔸زهرا صرفی بحث راطبق شرح نهج‌البلاغه این‌طورادامه می‌دهد: درزمان بعثت پیامبران مردم دچارفتنه‌هائی بودند که مردم را متأثر و در واقع نابسامانی معنوی ایجاد کرده که نتیجه‌اش گمراهی مردم بود.درخطبه‌ی دوم آمده که حضرت علی -علیه‌السلام- تصویرجامعه جاهلی را این‌گونه بیان می‌فرمایند: جامعه دچار نابسامانی مادی (نبودن رفاه وامنیت)و معنوی(گمراهی)می‌شود. "وَ اَلنَّاسُ فِي فِتَنٍ" (در زمان بعثت پیامبران مردم دستخوش فتنه‌هایی بودند) "اِنْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ اَلدِّينِ" (که در آن فتنه‌ها ریسمان دین گسسته بود)"وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي اَلْيَقِينِ"(دستگیره‌های باور و یقین سست شده بود) "وَ اِخْتَلَفَ اَلنَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ اَلْأَمْرُ"(راههای تشتت و دگرگونی بروز وظهور پیداکرده و پراکندگی اتفاق افتاده بود) "وَ ضَاقَ اَلْمَخْرَجُ" (راه گریز از فتنه بر مردم تنگ شده بود)"وَ عَمِيَ اَلْمَصْدَرُ"(جایگاه بهره‌گیری برمردم مبهم و تاریک مانده بود). و در اول خطبه حضرت امیر- علیه‌السّلام- رسالت پیامبران رااین‌گونه تببین می‌کنند: "أَرْسَلَهُ"(اورافرستاد برای) "بِالدِّينِ اَلْمَشْهُورِ"(دین مشهور شناخته‌شده) "وَ اَلْعَلَمِ اَلْمَأْثُورِ" (علم هماهنگ)"وَ اَلْكِتَابِ اَلْمَسْطُورِ"(کتاب تدوین یافته) "وَ اَلنُّورِ اَلسَّاطِعِ وَ اَلضِّيَاءِ اَللاَّمِعِ"
💠 اولین کرسی علمی _ترویجی انجمن علمی مطالعات نهج‌البلاغه ایران با عنوان «نحوه جریان جری و تطبیق در روش تفسیری امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام-»، عصر روز ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ بطور مجازی برگزار شد. 🔸در ابتدای این کرسی، دکتر ناصر محمدی بعنوان ارائه دهنده کرسی، اصطلاح «جری و تطبیق» را به معنای جریان دادن و تطبیق آیات قرآنی بر مسائل جدید تفسیر نمود. 🔸 وی با اشاره به پژوهشی جامع، به احصای روایات تفسیری از امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام- پرداخت و نشان داد که بخش قابل توجهی از این روایات به موضوع جری و تطبیق اختصاص دارد. این روش، رویکردی دینامیک در تفسیر قرآن است که به تطبیق معانی آیات با مسائل روز و شرایط مختلف اجتماعی و تاریخی می‌پردازد. 🔸وی گفت: منشأ اصطلاح «جری وتطبیق»، روایتی از امام صادق -علیه‌السّلام- است که فرمودند: "حيٌّ يَجْرِي فِيمَنْ بَقِيَ كَمَا جَرَى فِيمَنْ مَضَى" (قرآن جریان پیدا می‌کند در آیندگان همچنان که در گذشتگان جریان داشته است). محمدی سپس به یکی از نمونه‌های کاربرد جری و تطبیق در کلام علوی اشاره نمود و اظهار داشت: امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام- به اصحابی که بهانه برای شرکت نکردن در جنگ می آوردند، گفتار حضرت موسی -علیه‌السّلام- به قوم بنی اسرائیل در قرآن را بیان داشتند: «يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ لَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ مائده/21» و به اصحاب فرمود: برنگردید که دچار خسران خواهید شد و این سنت حضرت موسی -علیه‌السّلام- بر شما نیز جاری است. 🔸این استاد فلسفه ادامه داد: در «جری و تطبیق» ابتدا یک مفهوم عام در نظر گرفته شده و در وهله بعد، آن مفهوم به مسائل جدید جریان و تطبیق داده می‌شود. "جری" به معنای جریان دادن و روان کردن آیات قرآن در طول زمان و تطبیق آن با مسائل جدید است و "تطبیق" به معنای تطبیق معانی عام و کلی آیات با مسائل خاص و جزئی است. 🔸محمدی ادامه داد: اهمیت این روش تفسیری در آن است که به قرآن نگاهی پویا و زنده داشته و آن را متناسب با نیازهای هر زمان و مکانی می‌داند. همچنین، با استفاده از این روش، می‌توان از آموزه‌های قرآن در حل مسائل روزمره استفاده کرد و به عمق معانی قرآن پی برد. 🔸وی در پایان افزود: با توجه به اینکه امیرالمؤمنین -علیه‌السّلام- با استفاده از این روش، به تفسیر قرآن پرداخته و آن را با شرایط زمان خود و نیازهای جامعه تطبیق می‌دادند. این رویکرد می‌تواند برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به علوم قرآنی، راهگشای تحقیقات بیشتر در این حوزه باشد. 🔸در ادامه دکتر عباس مصلایی‌پور، دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق -علیه‌السّلام-، ضمن تقدیر از زحمات دکتر محمدی به نقد برخی دیدگاه‌ها و آراء دکتر محمدی در این زمینه پرداخت. وی با اشاره به تفاوت‌های ظریف بین مفاهیم جری و تطبیق، بطن و روایات تفسیری، خواستار تبیین دقیق‌تر این مفاهیم شد. 🔸مصلایی‌پور همچنین بر اهمیت بررسی جایگاه جری و تطبیق در میان سایر روش‌های تفسیری تأکید کرد و گفت: علامه طباطبایی عبارت «وَ هِيَ مِنَ الْجَرْيِ وَ التَّطْبِيقِ أَوْ مِنَ الْبَطْنِ وَ لَيْسَتْ بِمُفَسِّرَةٍ» را در چند موضع از تفسیر المیزان آورده است. لازم است جری و تطبیق بطور کامل تبیین و تفاوتش با سایر مراتب فهم آیات (همچون بطن و تأویل) بیان گردد. اگر مرحوم علامه طباطبایی ابداع کننده جری و تطبیق هستند؛ حال باید دید ایشان جری و تطبیق را کنار چه مقوله‌هایی در آثار خود آورده است. آیت الله معرفت می‌گوید جری و تطبیق از مقوله تأویل است. جری و تطبیق روش تفسیری نیست؛ بلکه می‌توان از آن بعنوان قاعده تفسیری یاد کرد. وی بعنوان نکته پایانی متذکر شد: شأن نزول و سبب نزول با بحث جری و تطبیق تطابق‌هایی دارد، ولی این مسئله همواره میان قدما و متأخران مثل سیوطی مورد اختلاف نظر بوده است. 🔸دکتر محمدهادی امین ناجی، استاد گروه الهیات دانشگاه پیام نور بعنوان دومین ناقد کرسی، بر ضرورت شناخت دقیق مخاطب و مبانی این روش تفسیری تأکید کرد. وی همچنین پیشنهاداتی برای تکمیل پژوهش ارائه شده، از جمله استفاده از منابع پژوهشی غیرایرانی و فصل‌بندی دقیق‌تر، ارائه نمود. 🔸وی ادامه داد: عنوان کرسی به اندازه‌ای مفصل است که برای تبیین مطلوب آن باید جلسات دیگری با صلاحدید مسئولان برگزار شود. 🔸امین‌ناجی در پایان اشاره کرد: لازم است با تدوین تعاریف دقیق مقوله جری و تطبیق، بطن و ظهر و دیگر اصطلاحات مشتبه، از در آمیختگی مفاهیم جلوگیری شود. 🌐 https://nahjalbalaghah.ir/ 🆔 @nahjalbalaghah_ir
💠 بیست و دومین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه، به همت انجمن علمی مطالعات نهج‌البلاغه ایران با موضوع «جمع‌گرایی در آموزه‌های نهج‌البلاغه» و سخنرانی دکتر مرضیه محصص (عضو هیئت علمی دانشکده ادیان و الهیات، دانشگاه شهید بهشتی) در مورخه ۶ دی ماه ۱۴۰۳ بصورت مجازی برگزار شد. 🔸️دکتر مرضیه محصص با بیان اینکه فردگرایی و جمع گرایی، از شناخته شده‌ترین الگوهای فرهنگی است که بسیاری از رفتارها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، گفت: رفتار انسان تحت تأثیر فرهنگی است که تحت آن رشد می‌کند. فرهنگ شامل آداب و رسوم قوانین و ارزش‌های حاکم بر جامعه است. 🔸وی افزود: افراد بر حسب فردگرایی و جمع‌گرایی از نیازهای روحی متفاوتی برخوردارند؛ به این ترتیب که در فرهنگ‌های فردگرا، خودمحور بوده و در جمع‌گرا مهرطلب، یاری‌رسان و حمایت‌گر هستند. 🔸این استاد دانشگاه ابهام مفهوم فردگرایی را موجب ظهور و برداشت‌هایی دانست و گفت: برای فردگرایی باید دو سوی مثبت و منفی را در نظر بگیریم. سوی مثبت، مسئولیت پذیری خودمرجعی و در سوی منفی آن انزوا، غرور و خودخواهی است که مخل نظم اجتماعی می‌شود. 🔸محصص با تأکید بر اینکه فردگرایی یکی از ویژگی‌های جامعه مدرن می‌باشد، گفت: نفع فردی بر نفع جمعی ارجحیت دارد، اما در جوامع جمع‌گرا خانواده سنت و رفتار فرد استیلا دارد و جزئی از این ساختار می‌باشد. نگاه اسلامی به حدی به اجتماع اهتمام دارد که نظیر آن را نمی‌توان در هیچ دین و سنتی مشاهده نمود. 🔸وی با بیان اینکه اجتماع در اخلاقیات دمیده شده، گفت: رابطه فرد و اجتماع رابطه مستحکم است و روایات و ادعیه -بویژه منقولات نهج‌البلاغه- نیز به این مسائل اجتماعی اهتمام دارند؛ تا جایی که واژه‌های «ناس»، «اناس»، «قریة» و «امة» در ساختار پرتکرار در نهج‌البلاغه کاربرد دارد. 🔸️ محصص، معیار عضویت در جمع را از دیدگاه امیر مؤمنان -علیه السلام- پذیرش رفتار آن مجموعه اظهار داشت و گفت: امیرمؤمنان -علیه‌السلام- در خطبه‌ها دو تکلیف را برای جمع مشخص نموده است؛ نخست، همراهی با جمع و سپس، نهی از جدا شدن از جمع. چراکه جمع، زمینه نزول فیض الهی است. از نظر امام، فرد و جمع هر دو اصالت دارند و استقلال نسبی مفروض است و جمع زمینه استعدادهای بالقوه را فراهم می‌کند. 🔸️این استاد دانشگاه در ادامه، همگرایی یا توافق نسبی در باورهای بنیادی و اعتقادات (در رابطه فرد با خداوند) را نخستین لازمه جمع‌گرایی برشمرد و گفت: حکمت ۴۲۳ نهج‌البلاغه در این رابطه می‌فرماید: کسی که میان خود و خدارانیکو گرداند خداوند رابطهٔ او با مردم را اصلاح خواهد کرد. 🔸وی با بیان همیاری و محبت کردن به مردم بعنوان دومین لازمه جمع‌گرایی گفت: از دیدگاه حضرت علی -علیه السلام - اشتراک معنوی از عوامل زمینه‌ساز روح جمعی است. حکمت سوم از نهج‌البلاغه بیان می‌دارد: (اَلْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ)؛ بدین ترتیب حضرت، رمز سیادت و سربلندی را در همین همدلی و همیاری و فاصله گرفتن از تک‌روی می‌داند. 🔸محصص در ادامه ملزومات جمع‌گرایی، پرهیز از پیش داوری و قضاوت زود هنگام را بعنوان سومین لازمه برشمرد و بیان داشت: از نظرحضرت علی -علیه‌السلام- حسن ظن بالاترین مرتبه پرهیزگاری است. در حکمت ۱۱۴ بیان شده که «هنگامی که صلاح و نیکی زمانه، مردم را در بر می‌گیرد، در چنین شرایطی اگر به کسی گمان بد ببری، بی‌تردید به او ستم کرده‌ای. اما هنگامی که فساد زمانه بر اهل آن فراگیر شد اگر به دیگری گمان مطلق خوب ببری خود را فریب داده‌ای». بدگمانی کارها را نابود می‌کند. بدگمانی بر کسی چیره نمی‌شود مگر آنکه میان شخص و دوستش صلح باقی نمی‌گذارد. 🔸وی چهارمین لازمه جمع‌گرایی را پایبندی اعضای جامعه به برقراری ارتباط موثر دانست و گفت: امام -علیه‌السلام- در این باره می‌فرمایند: «با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مردید بر شما بگریند و اگر زنده بودید با اشتیاق به سوی شما بیایند». در جایی دیگر خطاب به امام حسن -علیه‌السلام- ‌می‌فرماید: «ناتوان‌ترین فرد کسی است که ناتوان در دوستیابی باشد». افراد باید رویکرد طرد و گزینش داشته باشند. از همنشینی با افرادی دارای ویژگی‌های منفی باید بر حذر بود؛ چراکه در دراز مدت شاکله اخلاقی فرد را می‌سازد.
💠 بیست و سومین نشست از سلسله‌نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه باموضوع "تحریف شخصیت امیرالمؤمنین علی -علیه‌السلام- در طول تاریخ" باسخنرانی «دکتر محمد دولتی» "عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث و عضو هيئت مدیره‌ انجمن مطالعات نهج‌البلاغه ایران" در تاریخ پنجشنبه ۲۷ دی‌ماه ۱۴۰۳ بطور مجازی برگزار شد. 🔸دکتر دولتی در ابتدا به تعریف واژه تحریف پرداخت و گفت: معنای تحریف به لحاظ لغوی در زبان فارسی و عربی به هم نزدیک است و ریشه آن حرف و به طرف (گوشه و کنار) معنا می‌شود. در قرآن نیز چنین معنایی منظور شده، چنانکه می‌فرماید: "يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِۙ". وی افزود: تحریف، به‌طور دانسته و ندانسته صورت می‌گیرد؛ مثلاً وهابیت معنای واژهٔ «شرک» به‌شکلی جابجا می‌کنند که خودشان می‌خواهند و از آن نتیجه می‌گیرند که سجده بر مهر را شرک از مصادیق شرک است. در حالی که شرک مفهومی است که شهادتین در تعارض است و به مسلمانی که به شهادتین قائل و پایبند است، مشرک اطلاق نمی‌شود. 🔸 دولتی در پاسخ به اینکه انگیزه‌های تحریف چیست گفت: تشخیص انگیزه، علم برتر می‌خواهد و با گمانه زنی نمی‌توان انگیزه تحریف را تشخیص داد. 🔸 استاد دانشگاه تحریف را آمیخته با اغراق و کوچک کردن فرد یا مفهومی خاص دانست و گفت: با مطالعهٔ تاریخ در میابیم که عده‌ای از محبان در بیانات خود پیرامون اهل بیت علیهم السلام، غلو کردند و آنان را به حد الوهیت رساندند. در طرف دیگر عده‌ای از دشمنان امیرالمومنین و اهل بیت -علیهم‌السلام- هستند که تا موضع تهمت، ائمه علیهم السلام ایشان را از خود دور می‌کنند؛ چه به اسم چه به وصف. لذا حضرت امیر علیه السلام فرمود: «هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ. دو گروه در مورد من من به هلاكت رسيدند: دوست افراط كننده، و دشمن دشنام دهنده.» 🔸 عضو هیئت مدیره انجمن نهج البلاغه ادامه داد: عمده انگیزهٔ پایین آوردن شخصیت افراد، تکبّر است. فرد متکبّر لزوماً برای بالا بردن شخصیت خود، به خودستایی نمی‌پردازد، بلکه گاهی به تخریب و پایین آوردن شخصیت رقیب خود می‌پردازد. مثلاً در مورد امیرالمومنین -علیه‌السلام- در تاریخ آمده که گفته‌اند مگر ایشان نماز می‌خواند؟! یا در آن برهه که کاروان اسرای کربلا به شام وارد شد، حضرت زینب -سلام الله علیها- را به عنوان خارجی معرفی کردند. این عده از افراد غافلند از اینکه شخصیت دهی فقط کار خداوند است: "مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًاۚ". 🔸 دکتر محمد دولتی اولین ساحت ایجاد تحریف حضرت امیر علیه السلام را، تحریف در مفاهیم قرآنی دانست و گفت: یکی از شیوه‌های تحریف شخصیت امیرالمؤمنین -علیه‌السلام- از مسیر تغییر مفاهیم آیات قرآن کریم، سپس تغییر تعابیر و گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد شخص امیر و در نهایت جعل تاریخ می‌گذرد. 🔸 وی افزود: تحریف کنندگان با کتمان احادیث و جابجایی آیه و مفهوم و تفسیر آن و در آخر دو شخصیتی کردن حضرت علی علیه السلام، چهره‌ای دیگر از آن حضرت به نمایش گذاشتند. البته با هم تٱکید می‌کنم تحریف لزوما برای تخریب اشخاص انجام نمی‌گیرد اما در هر صورت اغلاطی را به مخاطب انتقال می‌دهد. برای مثال داستان رویارویی امیرمؤمنان علیه السلام با عمرو بن عبد ودّ را عموماً خوانده‌ایم. در این اتفاق، برحسب اقوال هنگامی که امام، عبد ودّ به زمین زد و آمد تا کار را تمام کند، ابتدا از سینه برخواست و کمی راه رفت و بعد او را به درک واصل کرد. وقتی از امام علت این کار را پرسیدند، فرمود وقتی بر سینه او نشستم کینه و غضبم شخصی و از روی عصبانیت بود. بنابراین کمی راه رفتم و بعد او را کشتم. در این خوانش از ماجرا -که به ظاهر در صدد ترفیع مقام حضرت امیر است-، غضب امام به دو بخش شخصی و الهی تقسیم شده، در حالی که امام اساساً غضب شخصی ندارد؛ بنابراین با دستکاری کردن حدیث -که از این دست در تاریخ بسیار است- دروغ‌ها به راست و راست‌ها به دروغ مبدل می‌شوند. 🔸 دولتی در پایان با تأکید بر پرهیز از خوش‌باوری و قضاوت عجولانه و خودداری از انکار و تکفیر برای مصون ماندن از تحریف، اظهار داشت: برای تشخصی و مداوای موارد تحریف شخصیت حضرت علی علیه‌السلام تحقیق و مطالعه بویژه در قرآن کریم لازم است. 🌐 https://nahjalbalaghah.ir/ 🆔 @nahjalbalaghah_
💠 بیست و چهارمین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج البلاغه با موضوع "مهدویت در نهج البلاغه" و سخنرانی "دکتر مجید فروزان مهر" (پژوهشگر علوم و معارف نهج البلاغه) در تاریخ شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ به طور مجازی برگزار شد. 🔻 فروزان‌مهر در ابتدا با بیان مقدماتی پیرامون تعداد احادیث مهدوی موجود از زبان حضرت امیر علیه‌السلام گفت: طبق تحقیقات صورت گرفته، احادیث مهدوی در کلام امیرالمومنین علیه‌السلام شامل ۱۵۷ حدیث می‌باشد. 🔻 وی همچنین پیرامون تحقیقات انجام شده پیرامون مهدویت در نهج‌البلاغه گفت: جلد چهارم معجم احادیث الامام المهدی علیه السلام، منجی موعود از منظر نهج‌البلاغه؛ نوشته حسین ایرانی، علی علیه‌السلام و پایان تاریخ (بحث تحلیلی نوشته فلسفیان) و المهدی المنتظر فی نهج البلاغه(نوشته ایمانی) از اهم این منابع هستند. 🔻 پژوهشگر علوم و معارف نهج‌البلاغه ادامه داد: برای فهم حدیث و متن پژوهی، باید احادیث مشابه یا خانواده حدیث تشکیل شود، سپس این خانواده حدیثی ذیل آیات قرآن کریم قرار بگیرد تا سیر فهم حدیث به یک دسته‌بندی متقن برسد. در سیر بررسی خطبه ١۵٠ نیز، چنین خواهد شد تا بتوانیم مهدویت را تبیین کنیم. 🔻 فروزان‌مهر تأکید کرد: برخی عناوین در بحث مهدویت در نهج‌البلاغه آمده که از این موارد می‌توان به آخرالزمان، یاوران امام مهدی -ارواحنافداه-، امامت و وراثت، مدیریت صالحان هدایت و قرآن محوری، حکمت محوری ظهور و دوران بعد از آن نامبرد. 🔻 فروزان‌مهر با بیان اینکه درنگاه کلی مهدویت در خطبه ۱۵۰ دارای دو بخش است، گفت: بخش اول از معارف مهدوی نهج‌البلاغه به حوادث و جنگ‌ها و وقایع سخت آینده اشاره دارد و بخش دوم در خصوص کسانی است که به گمراهی کشانده شده‌اند. 🔻 استاد و پژوهشگر نهج البلاغه در ادامه به شرح خطبه ١۵٠ پرداخت و گفت: حضرت در خطبه ۱۵۰ می‌فرماید: «فَلاَ تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ كَائِنٌ مُرْصَدٌ» (نسبت به چیزی که شدنی است عجله نکنید) «وَ لاَ تَسْتَبْطِئُوا مَا يَجِيءُ بِهِ اَلْغَدُ» (و آن را هم دیر نشمارید)؛ علامه شوشتری در کتاب بهج الصباغه مراد از استعجال را، عجله شیعیان در قیام حضرت مهدی -ارواحنافداه- می‌داند. چه بسیار کسانی که عجله کردند در ظهور امام زمان -ارواحنافداه- و هلاک شدند. با این تعبیر می‌توان جملات فوق را چنین معنا کرد: نسبت به هر چیزی که در مورد ماست عجله نکنید، ولی آن را دیر هم مپندارید و امید داشته باشید و -نسبت به این امر- بین خوف و رجا باشید. 🔻 وی ادامه داد: «أَلاَ وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍوَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ اَلصَّالِحِينَ» (کسی از ما می‌آید و فضا را درک می‌کند، سیر می‌کنند با سراج منیر، چراغی روشن و به روش صالحان آهسته آهسته قدم برمی‌دارد.)؛ حضرت امیر -علیه السلام- این روش صالحان که قدم به قدم است را اینگونه توضیح می‌دهد: اولا «لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً» (تا این گره‌ها و زنجیرها ازگردنها را بگشایند)، ثانیا «وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً» (بشری که بنده یا اسیر هوای نفس شده را آزاد نماید). ثالثا «وَ يَصْدَعَ شَعْباً» (جمع به وجود آمده از باطل را پراکنده می‌کند)، و چهارمین کاری که حضرت انجام می‌دهند «وَ يَشْعَبَ صَدْعاً» (و پراکندگی، پریشانی و تفرقه‌ها را به جمع بکشاند). 🔻 دکتر فروزان‌مهر در ادامه، جملهٔ «فِي سُتْرَةٍ عَنِ اَلنَّاسِ» را ناظر به غیبت امام زمان علیه السلام دانست و گفت: امیرمؤمنان در اوصاف امام زمان ارواحنا فداه چنین می‌گوید: «لاَ يُبْصِرُ اَلْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ» (حتی قائف هم نمی‌تواند پی به امام زمان عجل الله ببرد)، «ثُمَّ لَيُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ اَلْقَيْنِ اَلنَّصْلَ فیها قوما» (قومی در چنین فضایی تیز و صیقلی می‌شوند.) چگونه تیز می‌شوند؟ با انجام این سه کار؛ اول اینکه؛ تُجْلَى بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارُهُمْ (چشمان این‌ها با کتاب قرآن جلا پیدا می‌کند) یعنی با قرآن مانوس شویم. مورد دوم؛ وَ يُرْمَى بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِمْ (تفسیر در گوش‌هایشان طنین افکن می‌شود) یعنی اینان دنبال تفسیر قرآن هم هستند. و مورد بعد؛ «وَ يُغْبَقُونَ كَأْسَ اَلْحِكْمَةِ بَعْدَ اَلصَّبُوحِ» (آنها جام‌های حکمت را صبح و شب می‌خورند) یعنی صبح تا شب با حکمت سر و کار دارند.