بسم الله الرحمن الرحیم
#ازنمازحاجت روز پنجشنبه غافل نباشیم
#قربه الی الله هدیه تعجیل درظهور امام زمان صلوات الله علیه
شیوه خواندن نماز از کتاب جمالالاسبوع مرحوم سیدبنطاووس:
نیت نماز حاجت روز پنجشنبه قربه الی الله
(دو نماز دو رکعتی)
در دورکعت نماز اول👇
در رکعت اول سوره حمدبعد ۱۱بار سورۀ توحید
در رکعت دوم سوره حمدبعد ۲۱بار سورۀ توحید
در دورکعت نماز دوم 👇
در رکعت اول سوره حمد بعد ۳۱بار سورۀ توحید
در رکعت دوم سوره حمد بعد ۴۱بار سورۀ توحید
بعد از اتمام دورکعت نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحیدو ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وعَجّل فرجهم » را بخواند و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه میخواهد از خدا درخواست کند.
#فضیلت نماز:
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
اگر از خدا بخواهدکه کوهی را نابود کند کوه نابودمیشود؛نزول باران را بخواهد بهیقین باران نازل میشود؛همانا هیچچیز مانع میان او و خداوند نیست؛خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب میکند
منابع👇
جمال الاسبوع ص ۸۱
بحارالانوار ج ۸۷ص۳۱۶
مستدرک الوسائل ج ۶ص۳۷۸
جامع احادیث الشیعه ج۷ص۳۵۵
بهجت الدعا ص٣٨٠
#توصیه علما درمورد نماز حاجت روز پنجشنبه👇
#مرحوم آیتالله بهجت،اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز حاجت روز پنجشنبه توصیه میکرد ایشان می فرمودند من در مورد ختومات واذکاراز استادم مرحوم ایه الله سید علی قاضی چیزی نمی پرسیدم اما گاهی خود ایشان چند عمل بخصوص نمازحاجت روز پنج شنبه را توصیه می نمودند/کتاب زمزم عارفان
#مرحوم سید مرتضی کشمیری(ره) از قول پدرش سید محمد(ره) نقل می کند:
این نماز برای قضای حوایج و ادای دیون و سایر امور مجرّب است و پدرم (سید مرتضی ره) به آن بسیار سفارش می کرد.ایشان صبح هر پنجشنبه، دخترانش را صدا می زد و آن ها را به خواندن این نماز امر می کرد.همسر آیت الله کشمیری (ره) علیه نقل کرده است:هر گاه رزق جدیدی به ما می رسید، سیدمیفرمود:این ازبرکات نمازحاجت پنجشنبه است./کتاب آیات نور ج۲ص ۷۷
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
#انتشار=صدقه جاریه
بسم الله الرحمن الرحیم
#کرامات امام هادی علیه السلام
#اثرتمسخربه حدیث
#تدبیروپیش بینی سرما،درتابستان
یحیی بن هرثمه وزیر متوکل عباسی حکایت کند
روزی خلیفه مرا احضار کرد و گفت: باید سیصد نفر همراه خود برداری و از طریق کوفه، عازم شهر مدینه گردی و ابوالحسن، علی بن محمد الهادی علیه السلام را با عزت و احترام به بغداد بیاوری.
من نیز دستورخلیفه را اطاعت کرده و پس از جمع آوری افراد به همراه امکانات لازم، حرکت کردیم.درجمع افراد همراه، فرماندهی حفاظتی -که مسئولیت حفاظت اموال را داشت درمسیر راه، مرتب با کاتب من که شیعه بود، دربارهی مسائل مختلف، بحث و مناظره داشت و من بر گفتگوی آنها نظارت کامل داشتم. چون مقدار زیادی از راه را پیمودیم، فرمانده به کاتب گفت: آیا علی بن ابی طالب علیهالسلام پیشوای شما، نگفته است:هیچ زمینی خالی از قبر نیست و در هر گوشهای از زمین، گورستانی از انسانها وجود دارد؟آیا در این بیابان خشک و بیآب و علف، چه کسی زندگی کرده است تا بمیرد و دفن شود؟ من به کاتب گفتم: به راستی، آیا علی بن ابی طالب علیهالسلام چنین گفته است؟! پاسخ داد،بلی، صحیح است.پس گفتم: در این سرزمین آثار گورستانی نمایان نیست و سپس شروع کردیم به خندیدن و(تمسخر به حدیث)و صحبتها بر همین منوال ادامه یافت تا به شهر مدینه رسیدیم و به سمت منزل امام هادی علیهالسلام روانه شدیم. هنگامی که جلوی درب منزل رسیدیم، من تنها وارد شدم و نامهی متوکل را تحویل ایشان دادم.امام علیه السلام پس از آن که نامه را گرفت، فرمودمانعی نیست تا فردا منتظر باشید.چون فردای آن روز خدمت ایشان رفتم ضمن آن که فصل تابستان و هوا بسیار گرم بوددیدم خیاطی درون اتاق حضرت مشغول خیاطی لباسهای ضخیم زمستانی است.همین که حضرت علیه السلام مرا دید، به خیاط فرمود: چند نفر همکاردیگر بگیر و تمام سعی و کوشش شما براین باشد که تا همین امروز لباسها دوخته و آماده گردد و فردا صبح در همین موقع آنها را تحویل بده، سپس امام علیه السلام به من خطاب نمود و فرمود: ای یحیی! شما نیز کارهایتان را انجام دهید و امکانات لازم را برای خود آماده کنید، تا آن که فردا حرکت کنیم. یحیی گوید: من از حضور ایشان بیرون رفتم و با خود گفتم: در فصل تابستان، هوای به این گرمی و حرارت، حضرت لباس زمستانی تهیه مینماید، مثل این که او از مسافرت و مسیر راه اطلاعی ندارد؛حال، تعجب از شیعیان است که از چنین کسی پیروی میکنند و او را امام وپیشوای خود میدانند واز اواطاعت می کنند.فردای آن روز هنگامی که آمادهی حرکت شدیم،امام علیه السلام به همراهان خود فرمود: تمام امکانات و لوازم مورد نیاز را بردارید و نیز پالتو و غیره را فراموش نکنید که مبادا در مسیر راه مشکلی پیش آید. و سپس به من خطاب نمود و فرمود: ای یحیی! چنانچه آماده هستی،حرکت کنیم.من بر تعجم افزوده شد امام علیه السلام، پالتو و پوستین در این گرمای شدید برای چه به همراه میآورد!؟ در هر صورت، حرکت کردیم تا به آن محلی رسیدیم که هنگام آمدن - از بغداد به مدینه - فرمانده با کاتب، بر سر سخن علی بن ابی طالب علیهالسلام و گورستان مناظره داشتند، که ناگهان ابری در آسمان پدیدار گشت و بالا آمد، به طوری که هوا تاریک گشت و صدای رعد و برقهای وحشتناکی بین زمین و آسمان به گوش می رسید، هوا یک مرتبه بسیار سردشد که قابل تحمل برای افراد نبود و در همین لحظات برف زمستانی همه جا را پوشاند.اما چون امام هادی علیهالسلام و همراهانش لباسهای گرم همراه داشتند و از قبل مهیا بودند، پالتو و پوستینهای خود را پوشیدند؛ و هیچ گونه ناراحتی نداشتندسپس امام علیه السلام دستور داد تا یک پالتو به من و نیز یک پالتو هم به کاتب دادند و هر دو پوشیدیم و به جهت سرمای شدید آن روز هشتاد نفر از نیروها و همراهان من از شدت سرما مردند.هنگامی که ابرها کنار رفت و هوا به حالت عادی برگشت امام هادی علیهالسلام به من فرمود: ای یحیی! بگو: افرادی که هلاک شدهانددر همین مکان دفن شوند؛ و سپس افزود خداوند متعال این چنین سرزمینها را گورستان انسانها می گرداند(اشاره به حدیث امیرمومنان علی علیه السلام که مورد تمسخر واقع شده بود)یحیی بن هرثمه گوید:من سریع خودم را از اسب پائین انداختم و جلو رفتم و مشغول بوسیدن و پا و رکاب حضرت علیه السلام شدم و اظهار داشتم: یا ابن رسول الله! من به یگانگی خدا و نبوت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شهادت میدهم و نیز اقرار مینمایم که شماها خلیفه و حجت خداوند بر روی زمین برای بندگان هستید؛ من تا کنون ایمان نداشتم و از مذهب حشویه بودم ولی اکنون به برکت وجود شما ایمان آوردم و من نیز از شیعیان شما میباشم
منابع:
الخرائج و الجرائح ج۱ص۳۹۳
الثاقب فی المناقب ص ۵۵۱
اثبات الهداةج۳ص۳۷۴
مجموعه نفیسةص۲۳۰
مدینة المعاجزج۷ص۴۶۶
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج
#انتشار=باقیات الصالحات