⭕️حکایتی جالب از ماه رمضان در زمانه قاجار
🔹به جز مقدسینی که قبل از افطار راهی مسجد میشدند و آنها که دم صبح هم همین کار را میکردند، دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد.
🔸این دسته بیشتر اعیان زادگان بودند ولی در هر حال روزه را می گرفتند، چون اگر نمیگرفتند،درخانه خودشان هم، جا نداشتند.
🔹 مرحوم «احمد منشور» میگفت با «برادرم موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل جذامیها رفتار میکردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر میآوردند، در اتاق میگذاشتد و فرار میکردند. ظرفهای غذای مارا علی حده در حضور ما کنار حوض، خاکمال میکردند تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر مارا توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند.
🔸برای خوردن روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبای آن دوره حتا اطبای یهودی ولو برای روزه خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمیدادند.
🔹..محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند. ...دراین ماه کار تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول میشدند . طلبکار، سر وقت بدهکار نمیرفت . ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمیکرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد . محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمیرفتند.
🔸 در خانهها کسی به نوکرها امر و نهی نمیکرد. اگر بنایی نیمهتمام بود صاحب کار، بیش از نصفِ روز کار نمیکشید اما اجرت روز کامل را میداد . خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را میکردند.
📚: شرح زندگانی من
تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه جلد اول/ نشر هرمس
عبدالله مستوفی
@nahjjj97
#خطاب-امیربیان
🌺 ولكِنَّ اللّه َ يَختَبِرُ عِبادَهُ بِأنواعِ الشَّدائدِ ، ويَتَعَبَّدُهُم بِأنواعِ المَجاهِدِ ، ويَبتَليهِم بِضُروبِ المَكارِهِ ؛ إخراجا لِلتَّكَبُّرِ مِن قُلوبِهِم ، وإسكانا لِلتَّذَلُّلِ في نُفوسِهِم ، ولِيَجعَلَ ذلكَ أبوابا فُتُحا إلى فَضلِهِ ، وأسبابا ذُلُلاً لِعَفوِهِ .
امام على عليه السلام فرمودند:
🌺 ليكن خداوند بندگان خود را به انواع سختيها مى آزمايد و به واسطه كوششهاى گوناگون به بندگيشان مى كشد و به اقسام ناخوشايندها و ناملايمات مبتلايشان مى كند تا بدين وسيله كبر را از دلهايشان بيرون بَرد و فروتنى را در جانهايشان جاى دهد و آن را درهايى گشوده به سوى فضل خود و وسايل آسانى براى بخشش خويش قرار دهد.
« نهج البلاغة : الخطبة 192.
@nahjjj97
#کلام-امیربیان
🌴با دل و دست خدا را ياري كن!🌴
🌺و ان ينصر الله سبحانه بقلبه و يده و لسانه؛ فانه جل اسمه قد تكفل بنصر من نصره، و اعزاز من اعزه
امام علی علیه السلام در نامهاش به مالك اشتر ميفرمايد:
🌹خداي سبحان را با دل و دست و زبان خود ياري رسان؛ زيرا خداوند - جل اسمه - متعهد شده است كه ياري كننده خود را ياري رساند و ارجمند دارندهاش را ارجمند دارد.
«نهج البلاغه ،نامه۵۳»
@nahjjj97
حاج آقا قرهی:
آیتالله قاضی تمثیل زده و فرموده بودند: وجود مقدس آقاجانمان، حضرت حجتبنالحسنالمهدی(صلوات الله و سلامه علیه)، به عنوان آخرین مهره الهی برای هدایت بشر، موقعی ظهور پیدا میکند که حداقل محبین، انتظار واقعی بکشند.
بعد توضیح داده و فرموده بودند: نشانه انتظار، این است: یعنی من از وجودم همه رذائل را پاک کردم و منتظر قدوم مبارک تو هستم. این هم نکته بسیار بکر و عالی است.
پس اتفاقاً آنهایی که در اخلاق رشد میکنند، به حقیقت منتظرین واقعی هستند. معلوم است آن کسی که دچار رذائل باشد، اصلاً انتظار آقا را نمیکشد. انتظار وجود نازنین آقا را کسی میکشد که درون خودش را از رذائل پاک کرده باشد، به خصوص مثلث وجودی انسان. مثلث وجودی انسان، چشم، گوش و دهان است که باید این مثلث وجودی را کنترل کند و از همه رذائل پاک کند.
یعنی این چشم نبیند، جز خدا. این چشم، گناه نکند، چون معلوم است چشم گناهبین، امامزمانبین نمیشود. مگر میشود گناه بکند، امام زمان را هم ببیند؟!
گوشی که سخن اغیار را بشنود، معلوم است سخن یار را نخواهد شنید. اصلاً معلوم است که یار او، همان اغیار هستند. اگر کسی، یار داشت، فقط سخن یار میشنود و لاغیر. گوشی که به غیبت، تهمت، غنا و موسیقیهای کذا و کذا باز شد، معلوم است دیگر انتظار آوای ملکوتی «أنا بقیةالله» را نخواهد داشت. آن کسی منتظر حقیقی آقاجان است که یک زمانی حضرت به کعبه تکیه کند و اعلام کند: «أنا بقیةالله»؛ که گوشش از رذائل پک شود.
زمانی انسان میتواند به حقیقت «یابنالحسن» بگوید، یا وقتی اسم آقا را بر زبان میآورد؛ بالجد روحش پرواز کند و چنان با لذت و طعم شیرین، اسم آقا را بر زبان آورد که حالش، منقلب شود؛ که این زبان به دروغ، غیبت، تهمت، فحاشی، حرف لغو و ... باز نشود. از این دهان، لقمه شبههناک (نه لقمه حرام) وارد بطن و جوفش نگردد و ... .
اما اگر این فضای دهان، آزاد، یله و رها بود و هرچه خواست خورد و هر لقمهای از این دهان در درون انسان فرو رفت و این زبان، هر چه دلش خواست از غیبت، تهمت، دروغ، فحش و ... گفت؛ معلوم است که دیگر «یابنالحسن» نمیگوید و اگر هم بگوید، لقلقه زبان است.
✍️خبرگزاری فارس
@nahjjj97
برنامه تلاوت روزانه | صفحه بیست و دوم، سوره مبارکه بقره
@nahjjj97
حاج آقا قرهی:
در روایات هم میگویند: بهترین عمل، آن عملی است که ولو کوتاه باشد، امّا مستمر باشد و بتوانی همیشه آن را انجام بدهی. مثلاً یک ذکر یا یک عمل عبادی هر چند کوتاه که بتوانی آن را ادامه بدهی و منقطع نشود و دائم باشد، از بهترین اعمال است و اگر این حال را داشتی، معلوم است که موفّق خواهی بود.
✍️خبرگزاری فارس
@nahjjj97
امام صادق ع:
شیطان گفته پنج گروه از مردم را نمیتوانم گمراه کنم:
- توکل کننده ای که نیت خالص دارد
-کسی که دایم ذکر خداوند میگوید
-کسی که هرچه برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد
-کسی که هنگام مصیبت ناله و بی قراری نمی کند
-کسی که راضی است به تقدیر الهی ست
الخصال، ج 1، ص 285
@nahjjj97
#نکته_اخلاقی
💎آیت الله مظاهری:
💐بین عبادات، این قدر که سفارش به روزه شده، سفارش به عبادت دیگری نشده است. مثلاً مفاتیح مرحوم محدث قمی را ببینید؛ در هر مناسبتی و به هر بهانهای روزه مستحب است، 🌸ثوابش هم خیلی بالاست. معلوم میشود که روزه خصوصیّتی دارد. ثواب بالای آن هم استحقاقی نیست، این ثوابها به قول ☀️استاد بزرگوار ما حضرت امام«قدّسسرّه»، تفضّلی است و دانه میریزند تا کبوتر بگیرند. ثواب میدهند برای اینکه بندگان نسبت به روزهداری، مخصوصاً روزۀ مستحب، ترغیب و تحریص شوند. روزۀ مستحب، شاید از این جهت بهتر از روزۀ واجب هم باشد. امّا متأسفانه در بین مردم کمرنگ شده است. اگر انسان بتواند در هر ماه، سه روز روزه بگیرد یا کسی بتواند ماه های رجب و شعبان و رمضان را روزه بگیرد، به خیلی جاها میرسد. 💠در اوّل ماه شوال، در روز عید فطر، میتواند پاداش بگیرد. چه پاداش بگیرد؟ خود خدا را. عوام مردم استجابت دعایشان را پاداش میگیرند، ولی اینگونه افراد خود خدا را پاداش میگیرند، لذا به روز اوّل ماه شوّال روز عید میگویند.
@nahjjj97
🍀 #برگ_سبز
💠رفتارهایي كه شيطان را ضعيف ميكند!!
🍃روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود. حضرت رسول صلى الله عليه و آله هم سرگرم طواف خانه كعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده، كنارى ايستاده است، فرمود: تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟!
🍃گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟
🍃گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگیرم نمى توانم. فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟ گفت:
🍃 اول اين كه هرگاه به يكديگر مى رسند سلام مى كنند و سلام يكى از نامهاى خداوند است. پس هر كه سلام كند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى كند و هر كه جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند.
🍃دوم اين كه وقتى با هم ملاقات كنند به هم دست مى دهند و آن را چندان ثواب است كه هنوز دست از يكديگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى كند.
🍃 سوم، وقت غذا خوردن و شروع كارها "بسم الله" مى گويند و مرا از خوردن آن طعام و شركت در آن دور مى كنند.
🍃 چهارم، هر وقت سخن مى گويند: "ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند و من نمى توانم كار آنها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضايع مى كنند.
🍃پنجم، از صبح تا شام تلاش مى كنم تا اينان را به معصيت بكشانم. باز چون شام مى شود، توبه مى كنند و زحمات مرا از بين مى برند و خداوند به اين وسيله گناهان آنان را مى آمرزد.
🍃 ششم، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند و من چون ثواب صلوات را مى دانم، از ناراحتى فرار مى كنم؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم
🍃 هفتم ؛ ايشان وقتى اهل بيت تو را مى بينند، به ايشان مهر مى ورزند و اين بهترين اعمال است...
📚 انوارالمجالس، صفحه 4
@nahjjj97