🍀 #برگ_سبز
☀️امام زمان عليه السلام پیغام دادند
در قنوت برای من دعا کنید
🍃 سال های متمادی در قنوت آیة الله بهاءالدینی آیات نورانی قرآن و دعاهای مرسوم را می شنیدیم تا اینکه ناگهان دعای قنوت ایشان تغییر کرد
🍃 در قنوت نمازشان برای امام زمان علیه السلام این دعا را می خواندند :
🍃 اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن ، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ، فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً ، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
🍃 روزی در محضر آية الله بهاءالدينی از تغییر رویه ایشان در دعای قنوت پرسیدیم .
ايشان یک جمله فرمودند :
☀️حضرت پیغام دادند :
در قنوت برای من دعا کنید
📚 انس با مهدی علیه السلام : ص۸۴
https://eitaa.com/nahjolbalagehh
🍀 #برگ_سبز
💠رفتارهایي كه شيطان را ضعيف ميكند!!
🍃روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود. حضرت رسول صلى الله عليه و آله هم سرگرم طواف خانه كعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده، كنارى ايستاده است، فرمود: تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟!
🍃گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟
🍃گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگیرم نمى توانم. فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟ گفت:
🍃 اول اين كه هرگاه به يكديگر مى رسند سلام مى كنند و سلام يكى از نامهاى خداوند است. پس هر كه سلام كند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى كند و هر كه جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند.
🍃دوم اين كه وقتى با هم ملاقات كنند به هم دست مى دهند و آن را چندان ثواب است كه هنوز دست از يكديگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى كند.
🍃 سوم، وقت غذا خوردن و شروع كارها "بسم الله" مى گويند و مرا از خوردن آن طعام و شركت در آن دور مى كنند.
🍃 چهارم، هر وقت سخن مى گويند: "ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند و من نمى توانم كار آنها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضايع مى كنند.
🍃پنجم، از صبح تا شام تلاش مى كنم تا اينان را به معصيت بكشانم. باز چون شام مى شود، توبه مى كنند و زحمات مرا از بين مى برند و خداوند به اين وسيله گناهان آنان را مى آمرزد.
🍃 ششم، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند و من چون ثواب صلوات را مى دانم، از ناراحتى فرار مى كنم؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم
🍃 هفتم ؛ ايشان وقتى اهل بيت تو را مى بينند، به ايشان مهر مى ورزند و اين بهترين اعمال است...
📚 انوارالمجالس، صفحه 4
@nahjjj97
🍀 #برگ_سبز
🌺 یا برای همه یا برای هیچ کس
🍃 بوی عید همه جا به مشام می رسید. مردم هر جا همدیگر رو میدیدند مبارک باد میگفتند. عید رنگ و بوی شهر را دگرگون کرده بود. اما علی (ع) آرام نداشت. خشم، چهره مهربانش را در هم کشیده بود. قدم می زد و با خود می گفت: دختر من؟ گردنبند بیت المال؟
🍃 خزانه دار، پی در پی عذرخواهی می کرد و توضیح می داد که دختر شما، آن گردنبند را فقط سه روز امانت گرفته است؛ نه بیشتر و من خودم این امانت را ضمانت کرده ام. اگر هر بلایی سر آن گردنبند بیاید، من جبران می کنم.
🍃 امیرالمومنین علی (ع) می شنید، اما همچنان فریاد می زد: دختر من؟ گردنبند بیت المال؟
🍃 خزانه دار کوفه، دوباره توضیح می داد: ای امیر مومنان، دختر شما آن گردنبند را از آنِ خود مکرده است؛ امانت برده است و من آن را ضامنم.
🍃 گفت: اگر تو را ضامن نکرده بود، سوگند به الله هرگز او را نمیبخشیدم.
🍃 آنگاه به خانه رفت و دختر را دید که قربان را عید گرفته است. چشم در چشم دخترش دوخت و گفت: آیا جز تو هیچ دختر دیگری در کوفه میتوانست چنین زینتی از بیت المال امانت بگیرد؟ چرا برای خود چیزی را خواستی که دست دیگران از آن کوتاه است؟ گناه زنان دیگر چیست که دختران خلیفه نیستند؟
📚 منبع: المناقب، ابن شهرآشوب، ج2، ص 108
@nahjjj97
🍀 #برگ_سبز
🌺 قضاوت و دادرسی به سبک و سیاق علوی
🍃 شیخ صدوق در کتاب «من لا يحضره الفقيه» نقل میکند: روزی مردى در زمان خلافت اميرالمؤمنين بر ايشان وارد شد و چند روزى ميهمان آن حضرت بود.
🍃آنگاه دعوائى با كسى عنوان كرد و از حضرت استعلام حكم نمود در صورتى كه قبلاً يعنى روز اول عنوان نكرده بود.
🍃حضرت امير (ع) فرمود: آيا تو با كسى مخاصمهاى دارى و بشكايت آمده اى؟ گفت: آرى، حضرت فرمود: از نزد ما برو، زيرا رسول خدا(ص) نهى فرمود از اينكه يكى از طرفين دعوى بدون حضور ديگرى ميهمان قاضى باشد
📚 منبع: من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، على اكبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج4، ص14
🍀 #برگ_سبز
🌺 قضاوت و دادرسی به سبک و سیاق علوی
🍃 شیخ صدوق در کتاب «من لا يحضره الفقيه» نقل میکند: روزی مردى در زمان خلافت اميرالمؤمنين بر ايشان وارد شد و چند روزى ميهمان آن حضرت بود.
🍃آنگاه دعوائى با كسى عنوان كرد و از حضرت استعلام حكم نمود در صورتى كه قبلاً يعنى روز اول عنوان نكرده بود.
🍃حضرت امير (ع) فرمود: آيا تو با كسى مخاصمهاى دارى و بشكايت آمده اى؟ گفت: آرى، حضرت فرمود: از نزد ما برو، زيرا رسول خدا(ص) نهى فرمود از اينكه يكى از طرفين دعوى بدون حضور ديگرى ميهمان قاضى باشد
📚 منبع: من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، على اكبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج4، ص14
داستانهایی زیبا از قضاوت امام علی(ع) را در لینک زیر بخوانید:
👇👇👇
yon.ir/4ryWi
@nahjjj97
🍀 #برگ_سبز
🌺 بنّایی که واسطه حضرت امیر (ع) و علامه امینی شد
🍃حجتالاسلام سید محمد نوری که در کتابخانه نجف اشرف، ملازم علامه امینی بود، گفته است: علامه امینی میفرمود: در یک شب جمعه، زائر حرم حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و مشغول زیارت و دعا بودم، از خدا میخواستم به خاطر حضرت امیر علیهالسلام کتاب «درالسمطین» را که در آن زمان کمیاب بود و در تکمیل مباحث کتاب الغدیر به آن نیاز داشتم، برای من مهیا کند.
🍃 در این هنگام، یک عرب ساده و بیآلایش برای زیارت حضرت مشرف شد و از حضرت میخواست که حاجت او را برآورده کند و گاوش را که مریض بود شفا دهد، یک هفته گذشت ولی کتاب را پیدا نکردم؛ بعد از آن، دوباره برای زیارت مشرف شدم، از حسن اتفاق در وقتیکه مشغول زیارت بودم، دیدم همان مرد به حرم مشرف شد و از حضرت تشکر کرد که حاجت او را برآورده کرده است.
🍃 وقتی من کلام آن مرد را شنیدم، محزون شدم، چون دیدم امام، حاجت او را برآورده کرده، ولی حاجت مرا برآورده نکرده است.
🍃 خطاب به حضرت (علیهالسلام) عرضه داشتم: جواب این مرد را دادی و حاجتش را برآورده کردی! اما من مدتی است به خدا متوسل میشوم و شما را شفیع قرار میدهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید ولی آن کتاب مهیا نشده، آیا من کتاب را برای خودم میخواهم، یا به خاطر کتاب شما؟
🍃 آنگاه گریه برایم مستولی شد و با حالت ناراحتی از حرم بیرون آمدم، آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم، در عالم خواب دیدم که مشرف به خدمت حضرت امیر (علیهالسلام) شدهام و حضرت در آن حال، به من فرمود: ✨آن مرد، ضعیف الایمان بود و نمیتوانست صبر کند ولی تو باید صبر داشته باشی.✨
🍃 از خواب بیدار شدم، صبح سر سفره بودم که در زده شد، در را باز کردم، دیدم همسایهای که شغلش بنایی بود، داخل شد و سلام کرد و گفت: من خانه جدیدی خریدهام که بزرگتر از این خانه است، بیشتر اثاث خانه را به آنجا منتقل کردهام و این کتاب را در گوشه آن خانه پیدا کردم، خانمم گفت: این کتاب به درد تو نمیخورد، آن را به شیخ عبدالحسین امینی هدیه کن، شاید او استفاده کند.
🍃 من کتاب را گرفتم، غبارش را پاک کردم و دیدم همان کتاب خطی «در السمطین» است که دنبالش بودم. در این هنگام، بر این نعمت، سجده شکر کردم.
📚 با اقتباس و ویراست از کتاب علامه امینی جرعه نوش غدیر علامه حسنزاده
@nahjjj97
🍀 #برگ_سبز
🍁 حزن، در ایام عید سعید غدیر...
🍃 از علامه سیّد باقر پسر آیتالله سیّد محمد هندی (متوفّای ۱۳۲۹) نقل شده که: حضرت ولیعصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) را در شب عید غدیر در خواب به حالت افسرده و غمگین دید. پرسید: آقای من! چه شده که شما را امروز غمگین و افسرده میبینم با اینکه مردم از عید غدیر خوشحال و مسرورند؟!
✨حضرت فرمود: حزن و اندوه مادرم زهرا را به یاد آوردم، سپس فرمود:
لا ترانی اتّخَذتُ لا و عُلاها
بَعد بَیت الاحزانِ بَیت سُرور
کُلُّ غَدرٍ وَ قَولَ اِفکٍ و زُورٍ
هُوَ فَرعٌ مِن جَحدِ نَصِّ الغَدیرِ
🍃 سوگند به شرف و مقام آن حضرت مرا نخواهی دید که پس از بیت الاحزان خانه خوشی بگیرم.
🍃 هر مکری و گفتار دروغی و شهادت نابحقی که اتفاق میافتد، علتش کسی است که نص بر غدیر را انکار کرده است.
📚 همراه با عالمان شیعه
@nahjjj97
🍀 #برگ_سبز
✨خاطره ای از همسر شهید بهشتی رحمة الله علیه
وقتی تصمیم گرفتیم بچه دار شویم، به همسرم گفتم بیا این دعا را از این به بعد زیاد بخوانیم.
.
دعایی که خودم دوران تجرد زیاد در قنوت هایم میخواندم و حالا از نتیجه اش راضی بودم. بعد مدتی در قنوت و غیر قنوت آیه را خواندن، یک روز همسرم گفت: از وقتی این آیه رو میخونم علاقه ام بهت بیشتر شده.
.
درسته که ما این آیه رو به نیت بچه خوندیم ولی فکر میکنم چون توش ازدواج هم داره ناخودآگاه رو روابطمون هم اثر گذاشته!
-
.
.✨ربَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا . .✨
🕋 ترجمه روان آیه اینه: "که خدایا همسر و فرزندانی به من بده که نور چشمم باشند."
یکی از مفسران در معنای «قرة اعین» میگفت، وقتی کسی را آنقدر دوست داشته باشی که با دیدنش اشک شوق در چشمت جمع شود، عرب به این می گوید: قرة عین!
@nahjjj97