#نهج_البلاغه
◽️وقد قال له طلحه والزبیر: نُبایِعُکَ عَلى أَنّا شُرَکاؤُکَ فی هذَا الاَْمْر:لاَ، وَلکِنَّکُمَا شَرِیکَانِ فِی الْقُوَّهِ وَالاِْسْتِعَانَهِ، وَعَوْنَانِ عَلَى الْعَجْزِ وَالاَْوَدِ.
💠امام علیه السلام در پاسخ طلحه و زبیر آنجا که به امام پیشنهاد خلافت شورایى کردند و گفتند با تو بیعت مى کنیم به این شرط که در حکومت شریک باشیم، فرمود: نمى شود (زیرا شرکت در خلافت معنا ندارد) شما شریک در تقویت و کمک و یار و یاور به هنگام ناتوانى و سختى و مشکلات باشید.
📘#حکمت_202
@nahjol_balagheh
#نهج_البلاغه
💠امام(عليه السلام) در پاسخ طلحه و زبير فرمودند آنجا كه به امام پيشنهاد خلافت شورايى كردند و گفتند با تو بيعت مى كنيم به اين شرط كه در حكومت شريك باشيم. امام در پاسخ آنها فرمود: نمى شود (شركت در خلافت معنا ندارد) شما شريك در تقويت و كمك و يار و ياور به هنگام ناتوانى و سختى و مشكلات باشيد»
📘#حکمت_202
@nahjol_balagheh
#شرح_حکمت ۲۰۲
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨وَقالَ عليه السلام وَقَدْ قالَ لَهُ طَلْحَةُ وَالزُّبِيرُ: نُبايِعُكَ عَلى أَنّا شُرَكاؤُكَ في هذَا الاَْمْر: لاَ، وَلكِنَّكُمَا شَرِيكَانِ فِي الْقُوَّةِ وَالاِْسْتِعَانَةِ، وَعَوْنَانِ عَلَى الْعَجْزِ وَالاَْوَدِ
💠 امام(عليه السلام) در پاسخ طلحه و زبير فرمودند آنجا كه به امام پيشنهاد خلافت شورايى كردند و گفتند با تو بيعت مى كنيم به اين شرط كه در حكومت شريك باشيم. امام در پاسخ آنها فرمود: نمى شود (شركت در خلافت معنا ندارد) شما شريك در تقويت و كمك و يار و ياور به هنگام ناتوانى و سختى و مشكلات باشيد»
✍آيا منظور طلحه و زبير اين بود كه واقعاً خلافت شورايى باشد و آنها با على(عليه السلام) شريك در تصميم گيرى شوند. يا مقصود اين بود كه بخشى از قلمرو حكومت اسلامى را امام به آنها بسپارد آن گونه كه از بعضى روايات استفاده مى شود؟ در بعضى از منابع معروف آمده است آن روز كه زبير با امام(عليه السلام) بيعت كرد امام به او فرمود: من از اين مى ترسم كه تو پيمان خود را بشكنى، عرض كرد: هرگز بيم نداشته باش تا ابد چنين كارى را نخواهم كرد. امام فرمود: آيا خداوند شاهد و گواه بر اين موضوع باشد، عرض كرد: آرى. چيزى نگذشت كه آن دو به اميرمؤمنان(عليه السلام) عرض كردند: مى دانى در زمان عثمان چه اندازه به ما جفا شد و او همواره طرفدار بنى اميه بود; اما اكنون كه خداوند خلافت را به تو سپرده بعضى از اين فرماندارى ها را در اختيار ما بگذار امام فرمود: به قسمت الهى راضى باشيد تا در اين باره فكر كنم. سپس افزود: آگاه باشيد من كسى را در اين امانت شريك مى كنم كه از دين و امانت او راضى و مطمئن باشم.
🔹از سویى دیگر هنگامى که امیرمؤمنان على(علیه السلام) به معاویه نامه نوشت که مردم با من بیعت کردند تو هم از اهل شام براى من بیعت بگیر و بزرگان اهل شام را نزد من بفرست و معاویه (سخت دست پاچه شد) و نامه اى براى زبیر نوشت و او را به عنوان امیرالمؤمنین خطاب کرد و گفت: از تمام مردم شام براى تو بیعت گرفتم با سرعت به سوى کوفه و بصره برو و این دو شهر را تسخیر کن که اگر آن دو را تسخیر کنى دیگر هیچ مشکلى نخواهى نداشت.
✔️از اینجا روشن مى شود این که طلحه و زبیر به هنگام بیعت و طبق بعضى از روایات مدتى بعد از بیعت خدمت امام(علیه السلام) آمدند و گفتند: ما بیعت کرده ایم که با تو شریک باشیم منظورشان این بود که حکومت بصره و کوفه را امام به آنها بسپارد و به این ترتیب بر تمام عراق مسلط شوند و دست به دست معاویه بدهند شام را هم در اختیار بگیرند تا قسمت عمده کشور اسلام تحت سیطره آنها واقع شود. با این توضیح مى فهمیم چرا امام(علیه السلام) دست رد بر سینه آنها گذاشت و این جواب حکیمانه پرمعنا را به آنها داد.
📘#حکمت_202
═══✙❆♡❆✙═══
💝 @nahjol_balagheh
═══✙❆♡❆✙═══
#شرح_حکمت ۲۰۴
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️لاَ يُزَهِّدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لاَ يَشْكُرُهُ لَكَ، فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لاَ يَسْتَمْتِعُ بِشَيْء مِنْهُ، وَقَدْ تُدْرِكُ مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ: (وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
💠به علت ناسپاسى افراد، از كار نيك مضايقه نكنيد، چرا كه (در مقابل) گاه كسى از تو سپاسگزارى مى كند كه از عمل نيكت هيچ بهره اى نبرده و چه بسا همين شكرگزارى اثرش بيش از ناسپاسى افراد ناسپاس باشد و (برتر از همه اينها اين كه) خدا نيكوكاران را دوست دارد»;
✍مى دانيم مردم دو گروهند: افراد پر توقع و ناسپاس كه همواره انتظار نيكى دارند; ولى به هنگامى كه از آن بهره مند شدند ناسپاسى مى كنند. گاه مى گويند: اگر بيشتر از اين بود بهتر بود، گاه مى گويند: اى كاش به اين صورت انجام نمى شد و به شكل ديگرى انجام مى شد و گاه مى گويند: اگر كسى نيكى كرده است وظيفه اش نيكى كردن بوده است و امثال آنها. در برابر آنها گروه ديگرى هستند كه در برابر نيكى ها سپاسگزارند حتى گاه از نيكى هايى كه در حق ديگران شده سپاسگزارى مى كنند; مثلاً مى گويند: فلان انسان چه آدم سخاوتمند و خوش قلب و نيكوكار است كه در حق برادر نيازمندش اين همه نيكى مى كند، مادر دردمندش را كاملاً مراقبت مى نمايد و براى بستگانش پيوسته در حال خدمت است.
🔹از آنجا كه كار نيك جاذبه فوق العاده اى دارد اگر كسانى كه در حقشان نيكى شده ناسپاسى كنند، افراد ديگرى هستند كه سپاسگزار باشند و جالب توجه اين كه سپاسگزارى كسانى كه از كار نيك بهره اى نبردند بسيار با ارزش تر از سپاسگزارى كسانى است كه از آن بهره مند شده اند، چرا كه آنها كه بهره مند شده اند وظيفه سپاسگزارى دارند. به علاوه ممكن است به طمع كارهاى نيك آينده سپاسگزارى كنند; اما كسانى كه از آن بهره اى نمى گيرند از صميم دل به افراد نيكوكار احترام مى گذارند.
✔️گذشته از همه اينها، مى دانيم همه نيكى ها از سوى خداست; قدرت بر انجام كار نيك و توفيق به آن و تمايلات درونى درباره آن همه از سوى خداست كه ما با استفاده از اختيار خود آنها را به كار مى گيريم و كار نيك انجام مى دهيم. در عين حال، خداوند از نيكوكاران سپاسگزارى مى كند و اين برتر از هر سپاسگزارى است.
📘#حکمت_202
═══✙❆♡❆✙═══
💝 @nahjol_balagheh
═══✙❆♡❆✙═══