#شرح_حکمت ۲۸۰
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ
💠كسى كه دورى سفر آخرت را به ياد داشته باشد خود را مهيا مى سازد
✍در اين حديث شريف و احاديث فراوان ديگر، مردمِ دنيا به مسافرانى تشبيه شده اند كه به سوى منزلگاه دوردست اما بسيار مرفه و پربركت در حركتند و بايد براى رسيدن به سرمنزل مقصود مركبى راهوار و زاد و توشه اى فراوان آماده سازند وگرنه در وسط راه مى مانند و به مقصد نخواهند رسيد. آرى. آماده شدن براى مرگ وسفر آخرت به وسيله پرهيز از حرام و بذل و بخشش در راه خير حاصل مى شود.
📘#حکمت_280
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۲
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ
💠ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت (و غرور) وجود دارد.
✍در جهانى كه زندگى مى كنيم هم واعظان بسيارند و هم موعظه ها؛ تاريخ پيشينيان، واعظ بسيار گويايى است، حوادثى كه در طول تاريخ رخ مى دهد و دگرگونى قدرتها، سرنگونى دولت ها و از كار افتادن قهرمانان و فقر گروهى از ثروتمندان، هركدام واعظى هستند، حتى مردگان كه همه روزه مى بينيم بر دوش بستگان و عزيزانشان به سوى ديار خاموشان برده مى شوند ـ به فرموده اميرمؤمنان على عليه السلام ـ بهترين واعظانند. كاخهاى ويران شده شاهان مقتدر و قصرهاى آباد آنها همه در حال وعظند
👈اضافه بر همه اينها، خيل انبيا و اوليا و معصومان همگى واعظان بزرگى بودند كه در طول تاريخ به وعظ و اندرز انسانها پرداختند و امروز بسيارى از مواعظ آنها در اختيار ماست. با اين حال چرا اين موعظه هاى بسيار قوى در دلهاى گروهى تأثير نمى گذارد؟ قطعاً دليلى دارد؛ امام عليه السلام در اين بيان كوتاه به يكى از مهمترين آنها اشاره مى كند و مى فرمايد: «حجاب غفلت، جلوى تأثير اندرزها را مى گيرد
✔️اين غفلت ممكن است هنگام شنيدن مواعظ باشد كه انسان گوش دل به واعظ نمى سپارد و در فكر مال و منال و شهوت خويش است و يا اينكه همچون هارون موقتاً با شنيدن موعظه مردى الهى بيدار مى شود؛ اما به زودى حجاب غفلت بر دل او مى افتد و موعظه را به فراموشى مى سپارد. بسيارند كسانى كه در يك مجلس فاتحه كه براى دوست و يا يكى از بستگان نزديكشان برپا شده در فكر فرو مى روند و لحظاتى بيدار مى شوند، مخصوصاً اگر واعظ آگاهى در آنجا سخنرانى كند، اما هنگامى كه از آن مجلس پا بيرون گذاشتند همه چيز فراموش مى شود و به حال اول بازمى گردند. سرچشمه اين غفلت ممكن است
📚 #حکمت_282
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۳
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️جَاهِلُكُمْ مُزْدَادٌ، وَ عَالِمُكُمْ مُسَوِّفٌ.
💠جاهلان شما پر تلاش، و آگاهان شما تن پرور و كوتاهى ورزند.
✍آنها كه نادانند براثر نداشتن بصيرت به راه خلاف افتاده اند و آنهايى كه عالم هستند گرفتار ترديد و ضعف تصميم گيرى و اراده هستند و به همين دليل جامعه شما از درون تهى شده است. اين در حالى است كه عالمان بايد قدوه و اسوه باشند و راه تهذيب نفس واصلاح جامعه را به مردم نشان دهند و جاهلان نيز بايد از نور علم عالمان بهره گيرند و در مسير اصلاح خويش و جامعه خود باشند.
✔️ جاهلان، غرق گناه مى شوند و عالمان، فاقد احساس مسئوليت. و در عصر و زمان ما نيز اين مسئله كم وبيش نمايان است.
📘#حکمت_283
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۵
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨كُلٌّ مُعَاجَلٌ يَسْأَلُ آلاِْنْظَارَ، وَكُلٌّ مُؤَجَّلٌ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ
💠«آن كس كه زمانش پايان گرفته، خواهان مهلت است»؛
✍اينها همانها هستند كه قرآن مجيد درباره آنها مى گويد: «(حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمْ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّى أَعْمَلُ صَالِحا فِيمَا تَرَكْتُ)؛ (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنها فرا رسد مى گويد: پروردگارا! مرا بازگردان شايد در آنچه ترك (و كوتاهى) كرده ام عمل صالحى انجام دهم».
▫️وَكُلُّ مُوَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ
🔹آن كس كه مهلت دارد تعلل مى ورزد و كوتاهى مى كند»
👈اين يك واقعيت است كه آمال و آرزوهاى دور و دراز و جاذبه هاى شهوات به انسان اجازه نمى دهد از فرصتى كه در دست دارد بهره گيرد و خطاها و گناهان گذشته را جبران نمايد و با اعمال صالح آثار شوم آنها را بزدايد. جوانان نبايد بپندارند هميشه مرگ به سراغ پيران مى رود و آنان در امانند. همچنين افراد سالم نبايد تصور كنند كه مردن مخصوص بيماران است و آنها كه ايمن هستند نبايد چنين پندارند كه هميشه در امن و امان خواهند بود.
📘#حکمت_285
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۶
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️مَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْءٍ «طُوبَى لَهُ» إِلاَّ وَقَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سُوءٍ
💠 «هيچگاه مردم به چيزى نگفتند: خوشا به حال او؛ مگر اينكه روزگار روز بدى را براى آن پنهان و فراهم ساخت.
✍براى اين جمله كوتاه و پرمعنا دو تفسير وجود دارد: نخست اينكه چون مردم چيزى را بستايند، حسودان، حسادتشان تحريك مى شود و در زوال آن كوشش مى كنند. به همين دليل جمعى معتقدند بايد نعمت هاى چشمگير را ازنظر حسودان مخفى داشت كه در مقام دشمنى با آن برنيايند. درست است كه بايد انسان به مقتضاى (وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ) نعمت هاى الهى را آشكار سازد؛ ولى در برابر حسودان، استثنايى وجود دارد. به همين دليل حضرت يعقوب عليه السلام به فرزندش يوسف عليه السلام سفارش كرد كه خواب خود را كه نشانه اوج عظمت او در آينده است از برادران حسود پنهان كند.
🔹تفسير ديگر اينكه همه چيز دنيا در حال دگرگونى و زوال است؛ امروز ممكن است همه درباره شخص معينى تعريف و تمجيد كنند و نعمت هاى الهى را براى او كامل بدانند و بگويند: خوشا به حال او كه مشمول چنين نعمتهايى است؛ اما چيزى نمى گذرد كه دگرگونى هاى طبيعت دنيا، دامان او را مى گيرد، ثروت از ميان مى رود، قدرت رو به افول مى گذارد و جوانى و سلامت به پيرى وبيمارى منتهى مى شود و اينجاست كه ستايش كنندگان سابق انگشت حيرت به دندان مى گزند.
📘#حکمت_286
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۷
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️وَسُئِلَ عَنِ الْقَدَرِ فقال عليه السلام: طَرِيقٌ مُظْلِمٌ فَلاَ تَسْلُكُوهُ، وَبَحْرٌ عَمِيقٌ فَلاَ تَلِجُوهُ، وَسِرُّ اللّهِ فَلا تَتَكَلَّفُوهُ
💠 «اين راه تاريكى است در آن گام ننهيد و درياى ژرفى است در آن وارد نشويد و راز پنهان الهى است، براى گشودن آن خود را به زحمت نيفكنيد
✍مسئله قضا و قدر و جبر و تفويض از بزرگترين و پيچيده ترين مسائلى است كه از هزاران سال پيش مورد توجه انسانها بوده و دانشمندان و فلاسفه ومتكلمان در اين زمينه سخن بسيار گفته اند. گروهى به دلايل مختلف گرايش به سوى جبر و قضا و قدر جبرى پيدا كرده اند. به گمان اينكه اعتقاد به اختيار انسان با توحيد افعالى خداوند سازگار نيست و يا به تصور اينكه قانون عليت، اختيار را نفى مى كند و يا به انگيزه هاى سياسى و روانى، انسان را در كارهايش مجبور و مسلوب الاختيار دانسته اند. اين در حالى است كه انكار اختيار، نه تنها انسان را تبديل به ابزارى فاقد اراده و ارزش مى كند بلكه تمام مسائل تربيتى را زير سؤال مى برد و دعوت انبيا ونزول كتابهاى آسمانى و تكليف و آزمايش الهى و ثواب و عقاب و جنت ونار، همه بيهوده خواهد بود. البته فلاسفه و عالمان بايد از طرق استدلالى، مشكلات جبر را حل كنند وازنظر ما كاملاً حل شده است ولى توده مردم براى اينكه به گمراهى نيفتند بايد در اين مسئله به همان استدلالات ساده قناعت كنند و به گفته شاعر:
اين كه گويى اين كنم يا آن كنم خود دليل اختيار است اى صنم
✔️دليل اختيار را تصميم گيرى هاى مختلف، و آزادى اراده را كه با وجدان درك مى كنند بدانند و به همين مقدار قانع باشند.
📘#حکمت_286
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۸
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️إِذَا أَرْذَلَ اللّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْمَ
💠هر گاه خدا بخواهد بنده اى را خوار كند، دانش را از او دور سازد.
✍بديهى است خداوند، هم حكيم است و هم عادل، و هرگز كارى برخلاف حكمت و عدالت نخواهد كرد، پست شمردن افراد به يقين براثر گناهان ومعاصى آنهاست و مفهوم اين سخن آن است كه افرادى كه براثر گناه از درگاه خداوند بيرون شوند خداوند بزرگ ترين موهبت را كه موهبت علم است از آنها منع مى كند. امام عليه السلام در اين كلام شريف مى خواهد درس مهم اخلاقى به همگان بدهد كه اگر علاقه اى به علم و دانش و محضر علما و دانشمندان نداشتيد بدانيد اين براثر تاريكى قلب شما و گناهانى است كه مرتكب شده ايد. علم، نور است و هيچ انسانى كه داراى چشم سالم است از نور نمى گريزد، اين خفاش صفت انند كه از نور وحشت دارند و در تاريكى ها به حركت درمى آيند.
📘#حکمت_288
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۹
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
📌ادامه يازده صفت برجسته از فضايل مهم انسانى
🔻در دومين وصف مى فرمايد:
✨وَكَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلا يَشْتَهِي مَا لا يَجِدُ وَلا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ
🔹«او از تحت حكومت شكم خارج بود ازاينرو آنچه نمى يافت اشتهايش را نداشت (و به دنبال او نمى رفت) و آنچه را مى يافت زياد مصرف نمى كرد»؛
در حديثى كه در كتاب شريف كافى از رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل شده مى خوانيم : «أَكْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِي النَّارَ الاَْجْوَفَانِ الْبَطْنُ وَالْفَرْجُ؛ بيشترين چيزى كه امت من به وسيله آن وارد آتش دوزخ مى شوند دو چيز ميان تهى است: شكم و فرج». حديث ديگرى از همان حضرت و در همان كتاب آمده است: «ثَلاثٌ أَخَافُهُنَّ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي الضَّلالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَمَضَلاَّتُ الْفِتَنِ وَشَهْوَةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ؛ سه چيز است كه بعد از خودم بر امتم از آن بيمناكم: گمراهى بعد از معرفت وآزمايش هاى گمراه كننده و شهوت شكم وشهوت جنسى
🔻در سومين وصف مى فرمايد:
✨وَكَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَنَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ
🔹 «بيشتر اوقات زندگانى اش ساكت بود و (در عين حال) اگرسخنى مى گفت برگويندگان چيره مى شد و عطش سؤال كنندگان را فرو مى نشاند»؛
✔️ «بَذَّ» به معناى غلبه و پيشى گرفتن است و «نَقَعَ» به معناى سيراب كردن و«غليل» به معناى تشنگى. اشاره به اينكه هرگاه سخن مى گفت گزيده و حساب شده مىگفت به گونه اى كه از همه پيشى مى گرفت و مستمعين را بهره مند مى ساخت و عطش آنها را فرو مى نشاند.
📘#حکمت_289
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۹
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
📌ادامه يازده صفت برجسته از فضايل مهم انسانى
👈سومين وصف مى فرمايد:
✨وَكَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَنَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ
🔹بيشتر اوقات زندگانى اش ساكت بود و (در عين حال) اگرسخنى مى گفت برگويندگان چيره مى شد و عطش سؤال كنندگان را فرو مى نشاند.
✍ اشاره به اينكه هرگاه سخن مى گفت گزيده و حساب شده مىگفت به گونه اى كه از همه پيشى مى گرفت و مستمعين را بهره مند مى ساخت و عطش آنها را فرو مى نشاند.
👈چهارمين وصف مى فرمايد:
▫️وَكَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَصِلُّ وَادٍ
🔹(به دليل نهايت تواضع بر حسب ظاهر) انسان ضعيفى بود و مردم نيز او را ضعيف مى شمردند ولى هرگاه كار مهم وجدى به ميان مى آمد همچون شير بيشه مى خروشيد ومانند مار بيابانى به حركت درمى آمد
✔️آرى آنها اظهار قدرت و توانايى نمى كنند و متكبر و خودبزرگ بين نيستند ولى مرد عملند؛ به هنگام بروز مشكلات يا در ميدان جهاد در مقابل دشمن، توانايى خويش را آشكار مى سازند و دشمن را دَرهم مى كوبند.
📘#حکمت_289
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۸۹
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
📌ادامه يازده صفت برجسته از فضايل مهم انسانى
✨لا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً
💠پيش از حضور در مجلس داورى، دليلى اقامه نمى كرد
اشاره به اينكه اگر حقى را مى خواست از ديگرى بگيرد، جار و جنجال به راه نمى انداخت و زمين و آسمان را از فرياد خود پر نمى ساخت فقط بعد از حضور در محضر قاضى دليل خود را ارائه مى كرد. به تعبير ديگر او پيوسته تابع قانون شرع بود و چيزى ماوراى قانون خدا از كسى نمى طلبيد. اضافه بر اين، اين كار باعث آبرومندى اوست زيرا چه بسا قبل از رفتن به محكمه قاضى جار و جنجال زيادى راه بيندازد كه حق من پايمال شده؛ ولى هنگامى كه قاضى به قضاوت مى نشيند حكم به بى حقى او مى كند و اين باعث سرافكندگى اوست.
📘#حکمت_289
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۹۰
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ آللّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَلاَّ يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ
💠اگر خداوند تهديد به عذاب در برابر عصيان نكرده بود باز واجب بود كه به پاس نعمتهايش نافرمانى او نشود»؛
✍به فرض كه خداوند مجازاتى براى معصيت كاران قرار نداده بود بازهم وجدان ما قضاوت مى كرد كه از باب شكر منعم عصيان او را ترك كنيم. از اينجا روشن مى شود كه مسئله اطاعت فرمان خدا و ترك عصيان او مسئله اى عقلى است كه از مسئله شكر منعم، سرچشمه مى گيرد. برخلاف كسانى كه تصور مى كنند اينها تنها جنبه شرعى و قرارداد الهى دارد.
اضافه بر اينها مى دانيم، ترك معصيت پروردگار و اطاعت فرمان او چيزى بر جلال و عظمت او نمى افزايد، بلكه تمام واجبات داراى آثار مثبت و مصالحى است كه به فاعل آن مى رسد و تمام معاصى و گناهان داراى زيانها و آثار منفى است كه از تارك آن دور مى شود.
📘#حکمت_290
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━
#شرح_حکمت ۲۹۲
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️و قال عليه السلام، على قبر رسولالله صلي الله عليه وآله ساعة دفنه: إِنّ الصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلاَّ عَنْکَ، وَإِنَّ آلْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلاَّ عَلَيْکَ
💠(اى رسول خدا!) صبر و شكيبايى زيباست ولى نه درباره تو و بىتابى زشت و قبيح است ولى نه در فراق تو
✍ مفهوم كلام چنين مى شود كه زيبايى صبر و شكيبايى نيز در بعضى از موارد استثنايى دارد و همچنين زشتى جزع و بى تابى. آنجا كه براى موارد شخصى و فردى باشد (مانند مصيبت از دست دادن فرزند و برادر و عزيزان ديگر) صبر، جميل است و جزع، قبيح؛ اما آنجا كه براى اهداف مهم اجتماعى باشد مانند آنچه اميرمؤمنان عليه السلام پس از رحلت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله انجام داد وهمچنين بانوى اسلام فاطمه زهرا سلام الله عليها در مصيبت پدر، و بازماندگان خاندان پيغمبرصلي الله عليه وآله در مصائب كربلا و عاشورا، در اين موارد نه صبر جميل است و نه جزع قبيح، زيرا اهميت مقام والاى پيامبر صلي الله عليه وآله و شهداى كربلا و مانند آن را نشان مى دهد. البته اين گونه مصائب ـ برخلاف مصائب شخصى بايد هرگز فراموش نشود. به همين دليل جزع، جميل مى شود و صبر قبيح. ولى بعضى از شارحان نهج البلاغه استثنا را در اينجا حقيقى ندانسته و آن را كنايه از عظمت مصيبت پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله شمرده اند، زيرا با فقدان آن حضرت مشكلات عظيمى در جهان اسلام به وجود آمد.
📘#حکمت_292
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
@nahjol_balagheh313
┗━━━🍁━━