eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
12هزار ویدیو
369 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح و تفسير هر چه هست از اوست! به نظر مى رسد ـ همانگونه كه بعضى از شارحان نهج البلاغه استنباط كرده اند ـ شخصى كه معناى «لا حول و لا قوّة إلاّ باللّه» براى او مفهوم نبود و گرفتار شبهه جبر شده بود سؤالى در اين باره از حضرت كرد و امام(عليه السلام) براى رفع شبهه او سه جمله بيان فرمود. نخست فرمود: «ما در برابر مالكيت خداوند مالك چيزى نيستيم»; (وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ مَعْنَى قَوْلِهِمْ «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللّهِ» ـ : إِنَّا لاَ نَمْلِكُ مَعَ اللّهِ شَيْئاً). بنابراين مالك اصلى خداست و هيچ كس استقلال در مالكيت ندارد و به تعبير ديگر، توحيد در مالكيت، يكى از شاخه هاى توحيد افعالى است كه بدون اعتقاد به آن توحيد انسان كامل نمى شود. سپس در جمله دوم مى افزايد: «بلكه ما چيزى را مالك نيستيم جز آنچه او به ما تمليك كرده است»; (وَ لاَ نَمْلِكُ إِلاَّ مَا مَلَّكَنَا). بنابراين مالكيت ما از ذات پاك او سرچشمه مى گيرد; آنچه اراده كند به ما مى دهد و آنچه را اراده كند باز پس مى گيرد و به تعبير ديگر، مالكيت ما نسبت به مالكيت خداوند مالكيت طولى است نه مالكيت عرضى. آنگاه در جمله سوم مى فرمايد: «هرگاه او چيزى را به ما تمليك كند كه در واقع خودش به آن سزاوارتر از ماست ما را (درباره آن) مكلف به وظايفى مى كند و هرگاه آن را از ما باز پس گيرد تكليفش را از ما برمى دارد»; (وَ لاَ نَمْلِكُ إِلاَّ مَا مَلَّكَنَا; فَمَتى مَلَّكَنَا مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنَّا كَلَّفَنَا، وَ مَتَى أَخَذَهُ مِنَّا وَضَعَ تَكْلِيفَهُ عَنَّا). اين همان نكته باريك و دقيق و بسيار جالب «الأمرُ بين الأمرَين» است. نه چنان است كه ما از خود استقلال تام داشته باشيم و صاحب قدرتى در برابر خدا و مالكيتى در برابر مالكيت او گرديم و نه چنان است كه در اعمال خود مطلقاً اراده و اختيارى نداشته باشيم. بلكه او به ما قدرت و قوت و اختيار داده و هماهنگ با آن تكاليفى بر عهده ما گذاشته است. تا زمانى كه آن قدرت و قوت وجود دارد تكاليف هم هست هنگامى كه گرفته شد تكاليف از بين مى رود. او به ما اموالى بخشيده و تمليك كرده و تكليف خمس و زكات را در كنار آن قرار داده است، قوت و قدرت جسمانى داده و تكليف نماز و روزه و حج و جهاد را در كنار آن مقرر فرموده، هرگاه مال را باز پس گيرد تكليف خمس و زكات نيز برداشته مى شود هرگاه قوت و قدرت جسمانى را از ما سلب كند واجباتى كه نياز به قوت و قدرت جسمانى دارد از ما برداشته خواهد شد. همين معنا در حديث ديگرى كه از امام(عليه السلام) نقل شده منعكس است: «عبايه، از ياران خاص اميرالمؤمنين(عليه السلام) از آن حضرت درباره مسأله توانايى هاى انسان كه با آن برمى خيزد و مى نشيند و كارهايى انجام مى دهد سؤال كرد (كه آيا اين ها جبرى است يا اختيارى؟) امام اميرمؤمنان على(عليه السلام) از او پرسيد: منظور تو كدام توانايى است؟ توانايى بدون پروردگار يا با پروردگار؟ عبايه ساكت شد و پاسخى نداد، امام(عليه السلام) فرمود: بگو، عرض كرد: چه بگويم، فرمود: اگر بگويى با خداوند (در عرض خداوند) مالك قدرتى هستى، مايه هلاكت توست و اگر بگويى بدون خداوند چنين قدرتى را پيدا كردى آن هم مايه هلاكت توست. عبايه عرض كرد: چه بگويم اى اميرالمؤمنين؟ فرمود: بايد بگويى كه اين قدرت را خداوند به تو ارزانى داشته اگر اين قدرت را براى تو ادامه دهد عطا و بخشش اوست و اگر از تو بگيرد بلا و آزمايش اوست. او مالك قدرتى است كه به تو داده و قادر بر چيزى است كه تو را بر آن قادر نموده، آيا نشنيدى مردم حول و قوه الهى را مى طلبند در آن جا كه مى گويند: «لاحولَ ولا قوّة إلاّ بالله العلىِّ العظيمِ». عبايه عرض كرد: تفسير اين سخن چيست؟ فرمود: پناهى دربرابر معاصى الهى نيست مگر پناه خداوند و قوتى بر طاعات نيست مگر با اعانت پروردگار. عبايه برخاست و خود را به روى دست و پاى امام(عليه السلام) انداخت و بوسه زد. براى روشن شدن اين بحث پيچيده و دقيق و ظريف يك مثال حسى داريم كه سابقاً نيز به آن اشاره كرديم و آن اين است كه فرض كنيد يك قطار برقى به حركت درآمده است اين قطار نيروى خود را لحظه به لحظه از سيم برقى كه در طول مسير كشيده اند و حلقه لغزنده قطار روى آن حركت مى كند دريافت مى دارد هر لحظه مسئول اداره برق اراده كند مى تواند برق آن قطار را از همان مبدأ قطع كند ولى مادامى كه قطع نكرده راننده قطار با ميل و اراده و آزادى، قطار را در مسير به حركت وامى دارد. هر كجا لازم بود توقف مى كند هر كجا لازم بود سرعت مى گيرد و هر كجا خواست ملايم مى رود، اين راننده قادر است قطار را به صورت هاى مختلف هدايت كند ولى اين قوت و قدرت را از مبدائى مى گيرد كه لحظه به لحظه به او نيرو مى بخشد و هر لحظه بخواهد مى تواند اين قدرت و نيرو را قطع كند. بنابراين اين راننده، هم اختيار دارد و هم ندارد، اختيار براى انتخاب حركت و توقف ولى عدم اختيار در بقاء نيرويش. و اين است معنى الا
مر بين الامرين: نه جبر و سلب اختيار و نه آزادى مطلق. نكته قابل توجه اين است كه «حول» در لغت به دو معناست: يكى حركت و تحول و ديگرى ممانعت و حائل شدن. اگر در لغت عرب به «سال» حول گفته مى شود به اين دليل است كه انسان از زمانى به زمان ديگر متحول مى شود و حركت مى كند. بنابر اين معنا، معنى لاحول ولا قوة الا بالله اين است كه هيچ نوع حركت و تحول و هيچ قوت و قدرتى جز از سوى خدا نيست، اوست كه به ما اين نيروها را بخشيده و به ما توانايى و اختيار داده تا بتوانيم به سوى مقاصد خويش حركت كنيم. و بنابر معنى دوم، معنى جمله اين است كه هيچ مانعى دربرابر معاصى و هيچ قدرتى بر اطاعات جز بهوسيله خداوند نيست، همانگونه كه در ذيل حديث عبايه آمده بود و در حديثى از امام صادق(عليه السلام) نيز در تفسير جمله «لا حول ولا قوّةَ إلاّ بالله» مى خوانيم كه فرمود: «لا يَحولُ بَينَنا وبينَ المَعاصِى إلاّ اللهُ ولا يُقَوّينا على أداءِ الطّاعةِ والفرائضِ إلاّ الله; ميان ما و گناهان جز خداوند حائل نمى شود و براى اداى اطاعت و واجبات جز خداوند به ما نيرو نمى بخشد». به اين ترتيب جمله پرمعنى و پرمحتواى «لا حولَ ولا قوّة إلاّ بالله» دو معنى دارد كه هر دو در روايات معصومين(عليهم السلام) آمده است.
پنج سفارش فوق العاده زیبا 💖💖امیرمومنان حضرت علی ع شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر در طلب آنها متحمل رنج زیاد شوید سزاوار است: 1⃣🔹جز به خدا امیدوار نباشید . 2⃣🔹️ غیر گناه خود از چیزی نترسید. 3⃣🔹️اگر چیزی را بلد نیستید از گفتن نمی دانم خجالت نکشید. 4⃣🔹اگر چیزی را نمی‌دانید در یادگیری آن خجالت به خود راه ندهید . 5⃣🔹️ همواره صبر پیشه کنید که صبر در ایمان مانند سر در بدن است. بدنی که سر نداشته باشد خیری در آن نیست و ایمانی که صبر نداشته باشد نیز خیر ندارد. 📚 نهج البلاغه - صبحی صالح، ص482 ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
😔پنج شنبه است و ياد عزیزانمان ❣اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ،تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ❣ 🙏التماس دعا🙏 ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
✅شرط علامه طباطبایی برای تجویز نسخه ذکر یونسیه قدوسی نجفی، مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی: یکی از اساتید حوزه علمیه برای من نقل کرد که روزی به بیت علامه رفتم و درخواست کردم ذکری به من ارائه کنید که در سلوک خودم استفاده کنم و علامه ذکر یونسیه را به من تعلیم داد. من گفتم این ذکر را می‌دانم، یک ذکر دیگر هم بفرمایید و ایشان فرمودند باید به این ذکر عمل کنی و زمانی که آثارش پدیدار شد بیایید ذکر دوم را بگویم. من سوال کردم آثار آن باید چگونه پدیدار آید که من متوجه شوم؟ ایشان فرمودند در همین خیابان صفائیه که قدم می‌زنی باید صدای تسبیح درختان را بشنوی؛ هر زمان شنیدی بیا تا ذکر دوم را برایت بگویم! ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
💠 حدیث روز 💠 ❇️ محبوب‌ترين كارها نزد خداى متعال 🔻عَنْ اَبى جَعفر عليه السلام: أَحَبُّ الْأَعْمالِ إِلَى اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ مـَا دَاوَمَ عَلَيْهِ الْعَـبْدُ وَ إِنْ قَـلَّ. 🔻امام باقر عليه‌السلام فرمود: ⚜محبوب‌ترين كارها نزد خداى متعال، عملى است كه بنده بر آن مداومت و استمرار داشته باشد، هرچند اندك باشد. 📚اصول كافى، ج 2، ص 82 ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
وقتی که عصبانی هستید قدم بزنید❗️ با اینکار هورمون استرس به سرعت کاهش می یابد و هورمون "اندروفین" یا همان هورمون ضد استرس آرام آرام با قدم زدن آزاد می شود ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
#تندرستی آب یخ اولین وبزرگترین علت نابودی کبد محسوب میشود، هرگز با شکم خالی آب یخ ننوشید! نوشيدن آب سرد بعد از فعاليت شديدبدنى ازمهمترين دلايل ابتلا به كبد چرب است ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
komeil-maysamtammar.mp3
8.31M
🎤 باصدای : ❣️اللهم عـجل لوليڪ الفـرج❣️ 🌻مهدی جانم،آقای من، هر کجا امشب دعای کمیل بنا کردید یاد ما هم باش😔 •🎙• @masjed_gram
💥نکته های روانشناسی هرگز فکر نکنید با داشتن پولِ زیاد،، شما ثروتمند هستید ... در دنیای امروزی ثروت فراتر از پول است... ناپلون هیل در کتاب کلید طلایی 15 نوع ثروت را معرفی می کند که داشتن آنها ما را ثروتمند میکند: 1- نگرش مثبت 2- ارتباط موثر 3- ادب 4- یادگیری مادام العمر 5- انضباط شخصی 6- تندرستی واقعی 7- آرامش خاطر 8- خلاقیت 9- عشق ورزیدن به کار 10- داشتن برنامه و هدف 11- داشتن قلب و زبان شاکر 12- درک دیگران 13- استفاده موثر از زمان 14- بخشندگی 15- اعتماد به نفس 🌹🌹 🌹 ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ محقق شدن یکی از نشانه های ظهور🌸 امام زمان(💖عج) 🔆 پیامبر اسلام(💖ص) فرمودند: 🔵 وقتی مهدی (💖عج) در مكه ظهور🌸 مي كند مردم سراسر عالم به كف دست خود نگاه ميكنند و او را مي بينند و با او صحبت ميكنند. 📗كتاب مكيال المكارم 🔴 پیش بینی آیت الله #خزعلی در سال ۱۳۵۵: 🌐 باید وضعیت به گونه ای شود که اخبار صوتی و تصویری آن گوشه دنیا در ایران در کف دست شما نمایان شود، اینجا که نشسته اید صدا و تصویر یه فرد را آن سر دنیا ببینید و بشنوید! ⁉️ آیا سال ۱۳۵۵ خبری از ماهواره و اینترنت و موبایل های هوشمند و تماس صوتی و تصویری بود!؟ ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
💢اسلام با حضور زن در جامعه مخالف ندارد، اسلام مخالف اختلاط است. #شهید_مطهری ✅اسلام با #اختلاط مخالف است نه با شرکت زن در مجامع ولو با حفظ حریم. اسلام می‌گوید: نه حبس و نه اختلاط بلکه حریم. سنت جاری #مسلمین از زمان رسول خدا(ص) همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‌شده‌اند ولی #همواره اصل «حریم» رعایت شده است. ✅در مساجد و مجامع، حتی در #کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است. شرکت #مختلط زن و مرد در برخی مجامع، مانند برخی مشاهد مشرّفه که در زمان ما محل ازدحام فوق‌العاده است، برخلاف مرضیّ #شارع مقدس اسلام است. 📚استاد مطهری، مسئله حجاب، ص220 ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
👈 خودکرده را تدبیر نیست "وطن امروز" با اشاره به سخنان دیروز رییس جمهور علیه سعودی ها نوشت: 🔸قطعا یکی از دلایل گستاخ‌تر شدن سعودی‌ها در قبال ایران و اینکه حالا آنها به دنبال محکم کردن گره نفتی آمریکا به دور ایران هستند، انفعال دولت روحانی و شخص وزیر امور خارجه در قبال اقدامات ضدایرانی سعودی‌ها بوده است. 🔸پس از فاجعه منا، ظریف در یک اظهارنظر نسنجیده عادل الجبیر، وزیر وقت خارجه ضدایرانی سعودی‌ها را «دوست من» خطاب کرده بود! سروش👇 sapp.ir/doshmandakheli ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/361037829Cafee3fc79e
🔹 پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر چون شیشه عطری که درش گم شده باشد 🔸 صلی الله علیک یا اباعبدالله ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
هدایت شده از شبکه ادیان
بر دیواری در منطقه العوامیه در عربستان نوشته: "إذا كنت لا تستطيع رفع الظلم فأخبر عنه الجميع على الأقل". اگر نمیتوانی ظلم را از بین ببری, حدأقل دیگران را از آن باخبر کن.. 🌐 @adyan8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ جمعه 👈6 اردیبهشت 1398 👈26 آوریل 2019👈20 شعبان المعظم ۱۴۴۰ 🏛مناسبت ها اسلامی و دینی. ❇️روز بسیار خوب و مبارکی است و برای امور زیر بسیار مناسب است. ✅عقد عروسی خواستگاری و... ✅اغاز بنایی و ساخت و ساز. ✅وسیله خریدن اعم از لوازم خانه و ماشین. ✅کاشت و برداشت محصول کشاورزی. ✈️مسافرت خوب است بعد از ظهر انجام گیرد. 👶نوزاد امروز برای زایمان هم خوب و نوزاد امروز فاضل دانشمند صبور و عمر طولانی دارد ان شاءالله. 🔭 احکام نجوم 🔘تغییر و تحول. 🔘 امور کشاورزی و زراعت. 🔘جابجایی منزل. 🔘بردن جهیزیه عروس. 🔘بنایی و ساخت و ساز. 🔘انجام معاملات و خرید و فروش کلان نیک است. 💑 انعقاد نطفه و مباشرت 👩‍❤️‍👩امروز.... مباشرت پس از وقت فضیلت نماز عصر استحباب ویژه ای دارد و فرزند چنین ساعتی دانشمندی معروف و شهرتش فراگیر خواهد شد. 💑امشب... برای در جمعه شب (شب شنبه )دلیلی برای تاثیر ان بر فرزند وارد نشده.ولی برای سلامتی بدن مفید است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری ،خوب است و ایمنی از بلاست. 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن خوب است و باعث صحت بدن است. ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است 😴 تعبیر خواب... خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه21سوره انبیاء علیهم السلام باشد. ام اتخذوا الهه من الارض هم ینشرون ..... و از مفهوم و معنای ان چنین استفاده می شود که اگر کسی با خواب بیننده در خشم و غضب بوده کدورت و ناراحتی او بر طرف شود ان شاءالله و چیزی همانند ان قیاس گردد... کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نهج البلاغه ۴۰۵- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَ قَدْ سَمِعَهُ يُرَاجِعُ الْمُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ كَلَاماً دَعْهُ يَا عَمَّارُ فَإِنَّهُ لَمْ يَأْخُذْ مِنَ الدِّينِ إِلَّا مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ عَلَي عَمْدٍ لَبَسَ عَلَي نَفْسِهِ لِيَجْعَلَ الشُّبُهَاتِ عَاذِراً لِسَقَطَاتِهِ .
نهج البلاغه و درود خدا بر او فرمود: (چون عمار پسر ياسر با مغيره بن شعبه بحث مي كرد و پاسخ او را مي داد، امام به او فرمود:) اي عمار! مغيره را رهاكن، زيرا او از دين به مقداري كه او را به دنيا نزديك كند، برگرفته، و به عمد حقائق را بر خود پوشيده داشت، تا شبهات را بهانه لغزشهاي خود قرار دهد.
نهج البلاغه Amir al-Mu'minin, peace be upon him, heard Ammar ibn Yasir (may Allah have mercy on him) comversing with al-Mughirah ibn Shubah and said : Let him alone O Ammar! For he has entered religion only to the extent of his deriving advantage of the world, and he has wilfully involved himself in misgivings in oorder to adopt them as cover for his shortcomings.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح و تفسير اين مرد لجوج را رها كن از مقدمه اين كلام استفاده مى شود كه عمار ياسر، آن صحابى پاكباز و شجاع و مخلص با مغيرة بن شعبه در مسائل مهم دينى گفتگو داشت و مغيره، آن مرد منافق و كوردل نمى پذيرفت. امام(عليه السلام)گفتگويى را كه ميان اين دو نفر رد و بدل مى شد شنيد و چند جمله كوتاه و پرمعنا درباره مغيرة بن شعبه فرمود كه تمام روحيات و برنامه زندگى او در آن خلاصه شد. فرمود: «اى عمار! رهايش كن، چراكه او از دين خدا آن مقدار گرفته كه به دنيا نزديكش سازد و از روى عمد حق را بر خود مشتبه ساخته تا شبهات را بهانه لغزش ها و خلاف هايش قرار دهد»; (لِعَمَّارِ بْنِ يَاسِر وَ قَدْ سَمِعَهُ يُرَاجِعُ الْمُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ كَلاماً: دَعْهُ يَا عَمَّارُ، فَإِنَّهُ لَمْ يَأْخُذْ مِنَ الدِّينِ إِلاَّ مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْيَا، وَ عَلَى عَمْد لَبَسَ عَلَى نَفْسِهِ لِيَجْعَلَ الشُّبَهَاتِ عَاذِراً لِسَقَطَاتِهِ). امام(عليه السلام) روى دو نكته اساسى در اين كلام حكيمانه تكيه فرموده كه يكى مربوط به دنياى مغيره است و ديگرى مربوط به اعتقادات و آخرتش در نكته اول مى فرمايد: او اعتقادى به مسائل اسلامى ندارد با آن هماهنگ نيست، آن جا كه به نفع دنياى او باشد ديندار مى شود و آن جا كه به زيان دنياى او باشد احكام دين را رها مى كند. قرآن مجيد اين وصف را براى جمعى از منافقان بيان كرده كه راه تبعيض را پيش مى گرفتند و آنچه را به نفعشان بود مى پذيرفتند و بقيه را انكار مى كردند، مى فرمايد: «(إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْض وَنَكْفُرُ بِبَعْض وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلا); كسانى كه خدا و پيامبرانِ او را انكار مى كنند، و مى خواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و مى گويند: «به بعضى ايمان مى آوريم، و بعضى را انكار مى كنيم و مى خواهند در ميان اين دو، راهى براى خود انتخاب كنند)». يكى از صفات زشت يهود نيز همين بود همان گونه كه قرآن درباره آن ها مى فرمايد: «(أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْض فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْىٌ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللهُ بِغَافِل عَمَّا تَعْمَلُونَ); آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى آوريد، و به بعضى كافر مى شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذاب ها گرفتار مى شوند. و خداوند از آنچه انجام مى دهيد غافل نيست». همين معنا در كلام سالار شهيدان امام حسين(عليه السلام)به هنگام ورود به كربلا، در دوم محرم آمده است آن جا كه رو به سوى يارانش كرد و فرمود: «النَّاسُ عَبِيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ الدَّيانُون; مردم، بردگان دنيا هستند و دين، تنها بر زبان آن هاست; تا آن زمان كه زندگى آن ها تأمين شود به دنبال دين هستند اما هنگامى كه گرفتار بلا و آزمون الهى شدند (و دين از منافع مادى آن ها جدا شد) دينداران كم اند».[282] ولى مؤمنان راستين كسانى هستند كه آيين خدا را به طور كامل با تمام وجود مى پذيرند خواه به منفعت مادى آن ها باشد يا به زيان آن و اصولاً بر سر همين دو راهى، دينداران از افراد منافق و بى دين، شناخته مى شوند كه دين از يك مسير مى رود و منافع مادى آن ها از مسير ديگر در جمله دوم مى فرمايد: او براى اين كه خود را در نظر خويش يا در نظر مردم معذور بشمرد عمداً حقايق را بر خود مشتبه مى سازد و شبهاتى را بهانه براى كارهاى خلافش قرار مى دهد و اين همان كارى است كه همه منافقين انجام مى دهند; به شبهات پناه مى برند و وجدان خود را فريب مى دهند و كارهاى خلاف خود را به اين وسيله توجيه مى كنند. قرآن مجيد درباره بعضى از كافران مى گويد: «(بَلْ يُرِيدُ الاِْنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ * يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ); (انسان شك در معاد ندارد) بلكه مى خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند! (ازاين رو) مى پرسد: «قيامت كى خواهد بود؟». بر اين اساس امام(عليه السلام) عمار را نهى كرد ازاين كه سخن را با او ادامه دهد زيرا او كسى نبود كه در برابر حق تسليم شود و يا حتى حق را نشناخته باشد آگاهانه مخالفت مى كرد و براى حفظ منافع مادى خود طرح شبهه مى نمود، و سخن گفتن با چنين كسى روا نيست; نه مصداق ارشاد جاهل است و نه تنبيه غافل اين گونه افراد در واقع مصداق آيه شريفه (سَوَآءٌ عَلَيْهِمْ ءَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ) مى باشند. نكته ها 1. ماجراى گفتگوى عمار ي
اسر و مغيره مرحوم سيد رضى به اين نكته اشاره نكرده كه ميان عمار ياسر و مغيرة بن شعبه چه گفتگويى بود كه على(عليه السلام) به عمار چنان فرمود. اما مرحوم علامه شوشترى نقل مى كند كه گفتگوى عمار با مغيره درباره اين بود كه عمار مغيره را دعوت كرد تا با اميرمؤمنان(عليه السلام) بيعت كند و او را در برابر دشمنانش (ازجمله معاويه) يارى دهد. مغيره نپذيرفت و به عمار گفت: يارى تو براى على بن ابى طالب مانند كسى است كه از گرما به بيابان سوزان فرار كند يعنى تو از آن مصيبت هاى زمان عثمان فرار كردى و الآن در فشار معاويه اى خواهى افتاد كه مصائبش بيشتر از اوست. هنگامى كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) اين گفتگو را (يا گوشه اى از آن را شنيد) آن سخنان را به عمار فرمود. 2. عمار ياسر و مغيرة بن شعبه را بيشتر بشناسيم درباره عمار ياسر، آن صحابى بزرگ و مخلص رسول الله(صلى الله عليه وآله) و صحابى فداكار جانشينش، اميرمؤمنان على(عليه السلام) پيش از اين در جلد 7، صفحه 83 از همين كتاب و جاهاى ديگر سخن گفته ايم ولى فضايل و مناقب آن مرد پاكباز بيش از اين هاست. او كسى است كه يكى از آيات قرآن درباره او نازل شد زمانى كه جماعتى از مشركين، او و پدر و مادرش را شكنجه كردند تا اظهار برائت از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) كنند پدر و مادرش حاضر نشدند و شهيد گشتند ولى عمار با زبان و لفظ خود آنچه را مى خواستند گفت و گريه كنان خدمت پيغمبر(صلى الله عليه وآله)آمد. آيه شريفه نازل شد: «(مَنْ كَفَرَ بِاللهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالاِْيمَانِ); كسانى كه بعد از ايمان كافر شوند (مجازات مى شوند) به جز آن ها كه تحت فشار واقع شده اند در حالى كه قلبشان با ايمان، آرام است». در اين جا بعضى از ناآگاهان گفتند: عمار با گفتن الفاظ مربوط به برائت و بيزارى از اسلام، كافر شد. پيغمبر(صلى الله عليه وآله)فرمود: «كَلاَّ إِنَّ عَمَّاراً مَلِىءٌ إِيمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ وَ اخْتَلَطَ الاِْيمَانُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِه; چنين نيست، عمار از فرق سر تا قدم مملو از ايمان است و ايمان با گوشت و خون او آميخته است». سپس پيامبر(صلى الله عليه وآله) افزود: اگر باز در چنين شرايطى قرار گرفتى همين گونه عمل كن. اين آيه و روايت از مدارك روشنى است كه اجازه تقيه را در شرايطى كه جان انسان در خطر است مى دهد. در حديث ديگرى آمده است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) به او بشارت داد، فرمود: «يا ابا اليقظان (انتخاب اين كنيه براى عمار شايد به اين دليل بود كه در بعضى از جنگ ها او و بعضى ديگر از صحابه پيغمبر(صلى الله عليه وآله) شب بيدار بودند و از لشكريان حفاظت مى كردند تا دشمن به آن ها شبيخون نزند) فَإِنَّكَ أَخُو عَلِى فِى دِيانَتِهِ وَ مِنْ أَفَاضِلِ أَهْلِ وَلاَيتِهِ وَ مِنَ الْمَقْتُولِينَ فِى مَحَبَّتِهِ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِية; تو برادر على در ديانتش هستى و از افراد برجسته اهل ولايت او مى باشى و از كسانى هستى كه در محبت او شهيد مى شوى و تو را گروه ستمكار شهيد مى كنند». و همين گونه شد; او در صفين به دست لشكريان معاويه به شهادت رسيد. جالب اين كه علماى اهل سنت نيز در فضيلت عمار مطالب قابل توجهى نقل كرده اند ولى با نهايت تأسف عثمان بلايى بر سر عمار آورد كه هر مسلمانى از شنيدن آن ناراحت مى شود. بلاذرى، از علماى معروف اهل سنت، در كتاب انساب الاشراف مى نويسد كه مقداد و عمار ياسر و طلحه و زبير و جمعى ديگر از اصحاب رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نامه اى نوشتند و كارهاى خلاف عثمان را در آن برشمردند و او را از عذاب الهى ترساندند و به او گفتند كه اگر دست از كارهايش برندارد بر ضد او اقدام خواهند كرد. عمار نامه را گرفت و نزد عثمان آمد و بخشى از آن را براى عثمان خواند. عثمان گفت: تو چرا از ميان آن ها داوطلب شدى؟ عمار گفت: براى اين كه من بيش از آن ها خيرخواه تو هستم. عثمان به او گفت: دروغ گفتى اى فرزند سميه (او را به نام مادرش ناميد كه توهين بزرگى محسوب مى شد، يعنى پدر تو معلوم نيست) عمار گفت: من فرزند سميه هستم و پدرم ياسر است. عثمان دستور داد غلامانش دست و پاى او را گرفتند و كشيدند و عثمان با دو پاى خود با كفش به پايين شكم او زد و او دچار فتق (پارگى پرده شكم) شد. همين داستان را ابن عبدالبر، عالم ديگر اهل سنت در كتاب الاستيعاب در شرح حال عمار نقل كرده و افزوده كه يكى از دنده هاى عمار را نيز شكستند. اما مغيرة بن شعبه: بسيارى درمورد او نوشتند كه مرد بسيار باهوشى بود و به همين دليل بعد از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نيز از طرف خلفا مناصب مهمى به او داده شد كه آخرين منصبش فرماندارى كوفه بود ولى در عين حال مردى بسيار سنگدل و جنايت پيشه بود. ابوالفرج اصفهانى درباره اسلام آوردن او چنين نوشته است كه مغيره درباره اسلام آوردن خودش مى گويد: با گروهى از طائفه بنى مالك در عصر جاهليت نزد