🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸معتکفین را با برنامههای متنوع، مشغول نکنید🔸
بعضی از کسانی که در این اعتکافها بودند، سال گذشته و امسال را مقایسه می کردند. میگفتند که سال قبل برایمان از اول برنامه گذاشته بودند!! مرتباً این سخنران میرفت و یک سخنران دیگر میآمد و همین جوری ما را مشغول میکردند با برنامههای مسابقهای و امثال اینها ... امسال که این برنامهها نبود ما توانستیم انسی با خدا بگیریم، توانستیم یک ختم قرآن بخوانیم.
ببینید! همین اعتکاف را هم که برای انس با خداست، با سرگرمیها و مشغولیتها از روح می اندازیم. اما وقتی اینها را کنار میزنیم و میگذاریم اینها در حال خودشان بروند، خودشان با خدای خودشان راز و نیاز کنند، آن وقت، مزۀ اعتکاف را می فهمند.
هدایت شده از هیئت رهپویان ولایت (محفل رهروان مکتب شهید سلیمانی)
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ_تصویری |#ولادت_امام_علی
💠 یــه نـجـف امـشـب بـه مـا بـده ..
🔰به مناسبت فرارسیدن سالروز ولادت حضرت امیرالمؤمنین (ع) و روز پدر
▫️هِیئَتْ رَهپویان وِلایَتْ▫️
|محفل رهروان مکتب شهید سلیمانی|
🆔 @heyat_rahpoyan_velayat
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری_موسیقی
فقط به عشق علی، حتی محالها شدنی
و کاش میمُردم، بعد از «فمن یمت یرنی»
مقام و شأنش را غیر از خدا که میداند
که با عشق علی ، آتش مرا نسوزاند.
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
از آسمون که به آدما نگاه میکنن
بعضیا سنگینن، وزن دارند، عنصر دارند!
اگر میخوای تو هم جزوشون باشی، ببین این ویدئو رو!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جان جانان علی
ماییم گوش به فرمان علی
پدر خاک ایران علی
جانان علی جانان علی
🌸میلاد امام علی (ع)وروز پدر مبارکباد
25.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝ذکرک علی ...
🎙شاهکار مداح بحرینی ملاحاتم عبدالله بمناسبت ولادت با سعادت مولی الموحدین امیرالمومنین حضرت علی ابنابیطالب علیه السلام
بر مولود کعبه از دل و جان صلوات
تقدیم به ارواح شهیدان صلوات
میلاد امیر مؤمنان آمده است
بفرست بر آن گوهر تابان صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
#میلاد_امام_علی(ع)🌺
#روز_پدر_مبارک_باد🌺
👌طلبه فقیری که به لوسترهای حرم حضرت امیر المؤمنین عليه السلام در نجف اعتراض کرد و ثروت او از حد گذشت!!
🔰فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى نقل کرده: یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود.
روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه مىدارد:
شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟!
شب امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب میبیند که آن حضرت به او مى فرماید:
اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو:
*به آسمان رود و کار آفتاب کند*
پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید!!
بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید:
"سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند!"
پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد.
مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند)
فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید:
"این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید."
مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود.
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود پرسید: چه خبر است؟
پاسخ شنید: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است!
پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است.
هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست.
نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید!
چون صیغه محرمیت جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید:
شرح این داستان چیست؟
راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم.
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟
راجه گفت: "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند"
طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند:
*به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند*
*به آسمان رود و کار آفتاب کند*
📕 منبع: کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان
📳 نگاهی گذرا به شناسنامه امیرالمومنین علیهالسلام💚
💐 #ماه_رجب #میلاد_امام_علی #روز_پدر
🆔 @wiki_shobhe
☆○═════════┅┄
📲 کانال ✅ ویکیشبهه ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe