eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
12.1هزار ویدیو
370 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح و تفسير بركات حيا امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته اى درباره حيا اشاره كرده، مى فرمايد: «كسى كه حيا لباس خود را بر او بپوشاند، مردم عيب او را نخواهند ديد»; (مَنْ كَسَاهُ الْحَيَاءُ ثَوْبَهُ، لَمْ يَرَ النَّاسُ عَيْبَهُ). «حيا» همان گونه كه سابقا نيز اشاره كرده ايم حالتى نفسانى است كه سبب مى شود انسان در برابر زشتى ها حالت انقباض پيدا كرده و از آنها چشم بپوشاند. در واقع، حيا سپرى است در مقابل اعمال قبيح و منكرات و اگر اين سپر وجود نداشته باشد، انسان به آسانى آلوده هر كار زشتى مى شود و تير قبايح بر بدن او فرو مى نشيند. «حيا» گاهى سبب ترك گناه و زشتى ها نمى شود، بلكه سبب پوشاندن و مخفى ساختن آن مى گردد كه اين نيز در حدّ خود اثر مثبتى است. امام(عليه السلام) در گفتار حكيمانه بالا به هر دو اشاره مى كند; حيا را به لباس (زيبايى) تشبيه كرده كه بر تن انسان مؤمن است و اگر عيبى نيز داشته باشد به وسيله آن پوشيده مى شود و مردم آن را نمى بينند. «حيا» بنا به روايتى كه از امام صادق(عليه السلام) نقل شده از ويژگى هاى انسان و داراى آثار بسيار زيادى در زندگى بشر است. در آن حديث خطاب به مفضل چنين مى فرمايد: «انْظُرْ يَا مُفَضَّلُ إِلَى مَا خُصَّ بِهِ الاِْنْسَانُ دُونَ جَمِيعِ الْحَيَوَانِ مِنْ هَذَا الْخَلْقِ الْجَلِيلُ قَدْرُهُ الْعَظِيمُ غَنَاؤُهُ أَعْنِي الْحَيَاءَ فَلَوْلاَهُ لَمْ يُقْرَ ضَيْفٌ وَلَمْ يُوَفَّ بِالْعِدَاتِ وَلَمْ تُقْضَ الْحَوَائِجُ وَلَمْ يُتَحَرَّ الْجَمِيلُ وَلَمْ يَتَنَكَّبِ الْقَبِيحُ فِي شَيْء مِنَ الاَْشْيَاءِ حَتَّى إِنَّ كَثِيراً مِنَ الاُْمُورِ الْمُفْتَرَضَةِ أَيْضاً إِنَّمَا يُفْعَلُ لِلْحَيَاءِ فَإِنَّ مِنَ النَّاسِ مَنْ لَوْ لاَ الْحَيَاءُ لَمْ يَرْعَ حَقَّ وَالِدَيْهِ وَلَمْ يَصِلْ ذَا رَحِم وَلَمْ يُؤَدِّ أَمَانَةً وَلَمْ يَعْفُ عَنْ فَاحِشَة أَ فَلاَ تَرَى كَيْفَ وُفِّيَ لِلاِْنْسَانِ جَمِيعُ الْخِلاَلِ الَّتِي فِيهَا صَلاَحُهُ وَتَمَامُ أَمْرِهِ; اى مفضل! نگاه كن به صفتى كه خداوند تنها به انسان ارزانى داشته و حيوانات از آن محرومند; صفتى كه مقامش والا و غنايش بزرگ است; يعنى حيا. اگر حيا نبود، انسان ها از مهمانشان درست پذيرايى نمى كردند، به وعده هايشان وفا نمى نمودند، نيازهاى ديگران را برآورده نمى ساختند و به دنبال كارهاى خوب نبودند و از كارهاى زشت در هيچ چيز پرهيز نداشتند. به طورى كه بسيارى از كارهاى واجب نيز در پرتو حيا انجام مى شود; اگر حيا نبود، جمعى از مردم حق پدر و مادر را نيز ادا نمى كردند و صله رحم به جا نمى آورند و اداى امانت نمى نمودند و از هيچ كار زشتى پرهيز نداشتند. آيا نمى بينى خداوند چگونه براى انسان جميع صفاتى را كه در آن صلاح و كمالِ كار اوست به او ارزانى داشته است؟». از اين حديث شريف به خوبى استفاده مى شود كه اثر حيا تنها پرهيز از زشتى ها و قبايح ـ آن گونه كه بسيارى گمان مى برند ـ نيست بلكه آثار مثبت زيادى در انجام واجبات و رعايت آداب و اخلاق انسانى دارد. به همين دليل در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «مَنْ لا حَياءَ لَهُ فَلا إيمانَ لَهُ; آن كس كه حيا ندارد ايمان ندارد». از امام اميرمؤمنان در غررالحكم آمده است، «مَنْ لا حَياءَ لَهُ فَلا خَيْر فِيهِ; كسى كه حيا ندارد هيچ خيرى در او نيست». البته آنچه گفته شد درباره حياء پسنديده است. نوعى از حياء مذموم آن است انسان از فرا گرفتن علم و دانش و پذيرفتن حقايق و انجام كارهاى نيك شرم داشته باشد و گاه به سبب آن از ترك مجالس گناه و پيشنهادهاى زشت افراد فاسد شرم مى كند و آلوده گناه مى شود. نكته ها: ۱. يك اشتباه بزرگ بعضى از نويسندگان بى خبر و بى بند و بار مى گويند: حيا نوعى ضعف نفس است و اگر پرده حيا دريده شود سبب قوت نفس خواهد بود در حالى كه قضيه كاملاً بر عكس است; فرد بى حيا كسى است كه تسليم خواسته هاى نفسانى است و نمى تواند از آن روى گردان شود; ولى افراد با حيا بر اثر قدرت روحانى در برابر عوامل گناه مقاومت مى كنند و سد نيرومندى ميان خود و آنها به نام حيا قرار مى دهند. آرى! حيا در برابر نيكى ها مانند فرا گرفتن علم، دليل بر ضعف نفس است; ولى در برابر زشتى ها نشانه روشنى از قدرت نفس است. ۲. چه امورى سبب پاره شدن پرده حيا مى شود؟ زمانى كه گناه آشكارا انجام شود ابهت گناه شكسته مى شود و پرده حيا كنار مى رود و افراد در انجام گناهان كبيره جسور مى شوند. به همين دليل در روايات اسلامى آمده است كه گناه آشكار از گناه پنهان بسيار سنگين تر است همان گونه كه در حديثى از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) مى خوانيم: «الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ; كسى كه گناه خود را آشكار و منتشر مى كند گرفتار خذلان مى شود و كسى كه گناه را بپوشاند عفو خدا شامل او مى گردد».
حتى براى مبارزه با افراد جسور و حرمت شكن و متجاهر به فسق، اجازه غيبت داده شده است. نيز به همين دليل است كه هرگاه گناه آشكار شود و مردم از آن باخبر گردند، دستور داده شده است كه حد يا تعزير آشكارا انجام شود تا ابهت گناه به جاى خود برگردد و پرده حيا در سطح عموم پاره نشود. افشاگرى درباره گناهان اشخاص نيز آنها را جسور كرده و از حياى آنها مى كاهد و گاه به جايى مى رسد كه با زبان حال يا قال مى گويند: ما كه رسواى جهانيم غم دنيا سهل است و آب كه از سر گذشت چه يك قامت چه چند قامت. در حالى كه اگر در اين گونه موارد تغافل شود، كمك به حفظ حياى آن گناهكار خواهد شد. نيز به همين دليل در تعليمات اسلامى تكرار گناه صغيره به منزله گناه كبيره شمرده شده است، زيرا تكرار، سبب كم شدن زشتى گناه و پاره شدن پرده حيا مى شود. ۳. اهميت حيا در زنان اين نكته نيز قابل توجه است كه در رواياتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمده: «الْحَياءُ عَشَرَةُ أجْزاء فَتِسْعَةٌ فِى النِّساءِ وَواحِدَةٌ فِى الرِّجالِ; حيا ده جزء دارد. نه جزء در زنان و يك جزء در مردان است». و اين براى آن است كه اگر حيا نباشد زنان آسيب پذير خواهند شد. در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است كه شش چيز خوب است; ولى از شش طائفه خوب تر; از جمله مى فرمايد: «الْحَياءُ حَسَنٌ وَهُوَ مِنَ النِّساءِ أحْسَنٌ; حيا چيز خوبى است و از زنان زيبنده تر است». حيا به زنان ابهت، شخصيت و ارزش مى دهد و به گفته يكى از فلاسفه معروف، دختران حوا در طول تاريخ دريافتند كه عزت و احترامشان در اين است كه به دنبال مردان نروند خود را متبذل نكنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند آنها اين درس ها را در طول تاريخ دريافتند و به دختران خود ياد دادند. ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
💠 امام علے(ع): 【 خداوند بر رهبران عادل واجب کرده که سطح زندگی خود را با مردم ناتوان برابر کنند تا فقیر را فقرش برآشفته نسازد. 】 ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رشد_فردی اگر چیزی برای شکرگذاری ندارید، 💞 نبضتان را چک کنید.
🔺 هشدار "حسن شمشادی" خبرنگار صداسیما به احتمال نفوذ منافقین در بین زائران ایرانی برای ایجاد دعوای ساختگی و به حاشیه بردن کنگره عظیم اربعین
#نفوذ_بیگانگان_از_طریق_رشوه #را_جدی_بگیریم❗️ 🚨آیت الله بهجت: خطر نفوذ بیگانگان درمسئولان رده‌بالا ازطریق رشوه جدی است خدا می‌داند که درکشور ما #رشوه چه می‌کند! ❗️هرضربه‌ای درطول تاریخ خوردیم از رشوه و #جاسوس بوده ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
💟💟 زن و شوهر گرامی عیوب یکدیگر را ﺑﺮاى هیچ ﮐﺲ بیان نکنید . 😇😇 به آیه زیر دقت کنید لطفا : 🕋 هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ  💢 آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید . 📖 سوره بقره آیه ۱۸۷ 🔔🔔 در تشبيه همسر به لباس، نكات و لطايف بسيارى نهفته است : 👇با هم ببینیم👇 🍀🌹🍀🌹🍀🌹 💠⇦ بايد در طرح و رنگ و جنس مناسب انسان باشد، نيز بايد كفو انسان و متناسب با فكر و فرهنگ و شخصيّت انسان باشد . 💠⇦ مايه‌ى زينت و آرامش است، وفرزند نيز مايه‌ى زينت و آرامش خانواده‌اند . 💠⇦ عيوب انسان را مى‌پوشاند، هريك از و نيز بايد عيوب و نارسايى‌هاى يكديگر را بپوشانند . 💠⇦ انسان را از سرما و گرما حفظ مى‌كند، وجود نيز كانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مى‌رهاند . 💠⇦دورى از ، مايه‌ى رسوايى است، دورى از و نيز گاهى سبب انحراف و رسوايى انسان مى‌گردد . 💠⇦در هواى سرد ضخيم و در هواى گرم نازك استفاده مى‌شود، هر يك از دو نيز بايد اخلاق و رفتار خود را متناسب با نياز روحى طرف مقابل تنظيم كند؛ اگر مرد عصبانى است، زن با لطافت با او برخورد كند و اگر زن خسته است، مرد با او مدارا كند . 💠⇦انسان بايد خود را از آلودگى حفظ كند، هر يك از دو نيز بايد ديگرى را از آلوده شدن به گناه حفظ نمايد . ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
📝 آشنایی با منابع معتبر و نامعتبر تاریخ عاشورا 💠 در اصطلاح تاریخی، مقتل به آثاری می‌گویند که تک‌نگاری تاریخی پیرامون واقعه عاشورا باشد. اما از آنجا که برخی از گزارش‌های تاریخ عاشورا در دیگر منابع تاریخی از جمله کتب تاریخ، تراجم و... نقل شده‌اند، در تقسیم منابع به دو بخش معتبر و نامعتبر، همه منابع تاریخی ذکر می‌شوند. 💠 منابع معتبر، منابعی است که قرائن صحت اطمینان‌آور داشته و مورد استناد تاریخی قرار می‌گیرند. از معتبرترین مقاتل گرفته تا مقاتل درجه دوم. منابع نامعتبر نیز، منابعی است که با توجه به اجتماع ادله تاریخی، بی‌اعتباری و یا حتی جعل در برخی مطالب آنها اثبات شده و امروزه در تاریخ نگاری علمی، قابل استناد نیستند. بیشتر منابع معتبر، متعلق به قرون ۱ تا ۷ هجری هستند. 💠 لیست برخی از معروف‌ترین منابع ، به ترتیب تاریخ حدودی نگارش: ۱- تَسمیَة مَن قُتِلَ مع الحسین: فضیل بن زبیر اسدی کوفی (قرن ۲) ۲- مقتل الحسین: ابو مِخْنَف (قرن ۲) ۳- الامامة و السیاسة: ابن قُتَیبه دِینَوَری (در حد چند صفحه به قیام عاشورا پرداخته) (قرن ۲ یا ۳) ۴- أَنصابُ الأَشراف بلاذُری (قرن ۳) ۵- الاخبار الطِوال: ابوحنیفه دینَوَری (با ابن قتیبه که در ردیف ۳ ذکر شد، اشتباه نشود) (قرن ۳) ۶- تاریخ الاُمَم و الملوک (تاریخ طبری): محمد بن جریر طبری (قرن ۳ یا ۴) ۷- الفتوح: ابن أَعثَم کوفی: البته کمی داستانی نوشته شده (قرن ۳ یا ۴) ۸- العِقدُ الفَرید: ابن عبدربه اندلسی (قرن ۴) ۹- مُروج الذَّهَب و معادن الجوهر: علی بن حسین مسعودی (قرن ۴) ۱۰- البَدء و التاریخ: مطهر بن طاهر مقدسی (قرن ۴) ۱۱- مَقاتلُ الطالبیین: ابوالفرج اصفهانی (قرن ۴) ۱۲- المُعجَم الکبیر: سلیمان بن احمد طبرانی، محدث شهیر اهل سنت که «المُعجَم الاوسط» هم نوشته اوست. (قرن ۴) ۱۳- أَمالی: شیخ صدوق (قرن ۴) ۱۴- قیام سیدالشهداء و خون‌خواهی مختار: ابوعلی بَلعَمی (قرن ۴) ۱۵- الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد: شیخ مفید (قرن ۵) ۱۶- مقتل الحسین خوارزمی (قرن ۶) ۱۷- مناقب آل ابی‌طالب: ابن شهرآشوب (قرن ۶) ۱۸- تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر دمشقی (قرن ۶) ۱۹- المُنتَظَم فی تاریخ الملوک و الاُمَم: ابوالفرج عبدالرحمان ابن جُوْزی (غیر از سبط ابن جوزی معروف است) (قرن ۶) ۲۰- الکامل فی التاریخ: ابن اَثیر (قرن ۷) ۲۱- اُسدُ الغابة فی معرفة الصحابة: ابن اَثیر (همان نویسنده الکامل است) ۲۲- مُثیر الاَحزان: ابن نمای حِلّی (قرن ۷) ۲۳- الحَدائقُ الوَردیَّة فی مناقب الائمة الزیدیه: حمید بن احمد مَحَلّی (قرن ۷) ۲۴- تَذکرةُ الخَواصِّ مِن الاُمّة بذکر خَصائص الائمة: سبط ابن جُوْزی (قرن ۷) ۲۵- دُرَرُ السِمْط فی خبر السِبط: ابن أَبار بَلَنْسی (قرن ۷) ۲۶- بُغیَةُ الطلب فی تاریخ حلب: ابن عَدیم حَلَبی (قرن ۷) ۲۷- المَلهوف علیٰ قَتْلَی الطُّفُوف (همان لُهوف است): علی بن طاووس (سید بن طاووس) (قرن ۷) ۲۸- کَشفُ الغُمَّة فی معرفة الائمة: علی بن عیسی أَربِلی (قرن ۷) ۲۹- البِدایة و النِّهایة: ابن کثیر دمشقی (قرن 8) ۳۰- تَسلیةُ المُجالس و زینَةُ المَجالس: سید محمد بن ابی‌طالب حسینی کَرَکی (یکی از منابعی که علامه مجلسی در بحارالانوار بسیار از آن استفاده کرده و همین امر موجب ماندگاری این منبع شده) (قرن ۱۰) ۳۱- بحارالانوار: محمد باقر مجلسی (نگاشته شده در قرن ۱۰) ۳۲- عوالم العلوم: عبدالله بحرانی (وی شاگرد مجلسی و یکی از اعضای گروه جمع‌آوری بحارالانوار بوده و در جلد ۱۷ کتاب «عوالم العلوم» خود که همانند بحار یک دایرة‌المعارف حدیثی است، همان اخبار بحار را نقل کرده و مطالب دیگر نیز بر آن افزوده و فصل بندی بهتری نیز صورت داده) (قرن ۱۲) ۳۳- قَمقام زَخّار و صَمصام بَتّار: فرهاد میرزا معتمدالدوله (به معنای دریای آکنده و شمشیر برنده) (قرن ۱۴) 💠 لیست برخی از معروف‌ترین منابع : ۱- الکامل في السقیفة، معروف به کامل بهائی: عماد الدین طبری معروف به طبری شیعی (قرن ۷) ۲- روضة الشهداء: واعظ کاشفی (از مهمترین منابع گزارش‌های نامعتبر) (قرن ۱۰) ۳- المنتخب في جمع المَراثي و الخُطَب (مشهور به الفخری): محمد بن علی طُرَیحی مؤلف کتاب لغت معروف «مجمع البحرین» (قرن ۱۱) ۴- تظلّم الزهرا: رضی بن نبی قزوینی (قرن ۱۲) ۵- اکسیر العبادات: فاضل دربندی (از مهمترین منابع گزارش‌های نامعتبر) (قرن ۱۳) ۶- تذکرة الشهداء: ملا حبیب الله شریف کاشانی (قرن ۱۴) ۷- معالي السبطَین: محمد مهدی حائری مازندرانی (قرن ۱۴) ۸- نور العین فی مشهد الحسین (ع): منسوب به ابو اسحاق اسفراینی (پر از مطالب نامعتبر بوده و مجهول المؤلف است، لذا تاریخ نگارش آن مشخص نیست) 🌐 اطلاع بیشتر و منبع یادداشت: کتاب مقتل جامع سیدالشهداء ‹ع›، نشر مؤسسه امام خمینی ‹ره›
🔴گمان می‌کنند بعضی که ما منزوی شده‌ایم به واسطه مخالفت با #آمریکا، خیر، آمریکا منزوی شد. میزان ملتهاست؛ شما سرنیزه را از روی ملتها بردارید و مردم را آزاد بگذارید ببینید کی منزوی است. " 28 مهر 1359 " #راه_امام