روضه خانگی - امام حسن(ع) - 772.mp3
11.52M
🎙می رسد روزی که می سازیم صحنت را حسن ...
🔻روضه #پیامبراکرم(ص)
🔻روضه #امام_حسن(ع)
👤 حجتالاسلام سید #محمدحسین_تقوی
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۶۲)
📚 انتشارات عهدمانا
کشیش گفت : « خیلی دلم می خواهد بدانم مردی با چنین سخنان گهرباری که بوده است ؟ شرح زندگی اش، چگونه زیستنش و اینکه چه جایگاهی در دین اسلام دارد ... »
جرج گفت : « خوب است که با شرح حال و زندگی علی آشنا شوی ، اما آنچه که بیشتر از هر چیزی باید دربارهٔ علی بدانی ، اندیشه و تفکرات اوست ، بخصوص برای تو که کشیشی و مردم به موعظهٔ تو نیازمندند. باید از خودمان بپرسیم : آیا زمین و گسترهٔ تاریخ بشر ، فقط گهوارهٔ مردی چون عیسی مسیح بوده است ؟ چه بسا پیامبران بسیاری بر روی زمین زندگی می کرده اند ؛ اما علی اگر نگوییم بالاتر ، کمتر از عیسی مسیح و دیگر پیامبران الهی نیست. شناخت این افراد و موعظه دربارهٔ آنها ، می تواند روح تشنهٔ بشر امروز را سیراب کند و من خوشحالم که تو امروز به واسطهٔ یک مشت نوشته های قدیمی ، دلت به سوی علی پرکشیده است.»
کشیش گفت : « مسأله برای من ، یک مشت نوشته های قدیمی نیست ؛ من نسخه های خطی بسیاری دارم که حتی برخی از آنها را مطالعه هم نکرده ام . شاید این کتاب هم باید می رفت توی قفسهٔ کتابهای قدیمی ام ، اما آنچه مرا به موضوع علاقمند کرد ، دیدن یک رؤیا بود ، رؤیایی که در آن عیسی مسیح ، کودکی را به من داد و از من خواست تا از او مراقبت کنم . بعد از آن بود که به دنبال یافتن رابطهٔ عیسی مسیح و آن کودک ، با این کتاب و موضوع آن افتادم . »
جرج با هیجان گفت : « شک نکن که این کودک همان علی است که عیسی مسیح شناخت. او و پرورش افکار و اندیشه هایش را به تو سپرده است تا بر پیکر انسانیت یک بار دیگر خون تازه ای دمیده شود ! کاری که سالها پیش من انجام دادم و حالا نوبت توست. »
کشیش نگاهی به انبوه کتابهای جرج انداخت و گفت : « برخی از کتابهایت را که درباره علی است به من امانت بده تا در مدتی که در بیروت هستم ، آنها را مطالعه کنم. » جرج گفت : « با کمال میل این کار را خواهم کرد . نویسندگانی چون طه حسین و عبدالفتاح عبدالمقصود که هر دو مصری هستند ، دربارهٔ علی کتابهای خوبی نوشته اند ؛ مخصوصاً اگر علاقمند به دانستن حوادث دوران حکومت علی هستی ، کتاب ده جلدی عبدالمقصود را بخوان ... این کتاب را می دهم ببری . هر پنج جلد کتاب خودم را نیز می دهم و لازم نیست هیچکدام از آنها را به من برگردانی . ولی اگر روزی دربارهٔ علی کتاب نوشتی ، یک نسخه از آن را به من اهدا کن که تشنهٔ خواندن کتابهای خوب و دندانگیر دربارهٔ علی هستم . »
کشیش لبخند زد و گفت : « شاید کتابی هم بنویسم ، اما نمی توانم از حالا دندانگیر بودنش را تضمین کنم ؛ آن هم برای کسی چون تو که با علی بزرگ شده ای و به کهولت رسیده ای . »
جرج آهی کشید و گفت : « دعا کن حالا که با علی پیر شده ام ، با علی نیز بمیرم. »
↩️ ادامه دارد...
◾️ مصیبت بزرگ رحلت پیامبر
💠 امیرالمؤمنین به هنگام دفن رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: « همانا شكيبایی نيكوست جز در غم از دست دادنت و بی تابی ناپسند است، جز در اندوه مرگ تو. مصيبت تو بزرگ امّا مصيبتهای پيش از تو و پس از تو ناچيزند. »
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۲۹۲
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۵۴ بخش ۴ اهمیت عقل و ادب و مشورت.mp3
1.74M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت54 4⃣
⭕️ اهمیت عقل و ادب و مشورت
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت54 ( 4 )
🔹 اهمیت عقل و ادب و مشورت
🔻در نامه ۵۳ ، بند ششم مولا علی (علیه السلام) ، به مالک اشتر می نویسند که با سه گروه مشورت نکن.
🔸۱. یکی بخیل
🔸۲. یکی حریص
🔸۳. یکی ترسو
🔻در مورد دلائل این قصّه هم اینگونه فرمودند :
1⃣ « لاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلاً » ؛ بخیل را در گروه مشاورانت داخل نکن. چرا؟ چون « يَعْدِلُ بِكَ عَنِ اَلْفَضْلِ وَ يَعِدُكَ اَلْفَقْرَ» ؛ جلوی تو را می گیرد که به امّت بخواهی بخششی کنی و به تو وعده دروغین فقر می دهد.
2⃣ دیگر چه کسی؟ « وَ لاَ جَبَاناً » ؛ از آدم ترسو برای مشورت بپرهیز. چرا؟ چون « يُضْعِفُكَ عَنِ اَلْأُمُورِ » ؛ می خواهی کارهای جدی و مهم انجام بدهی ، تو را به بهانه احتیاط ، ضعیف می کند در تصمیمات بزرگ.
3⃣ سومین کسی که نباید در مشورت دخیل بشود ، حریص است ؛ « وَ لاَ حَرِيصاً » ؛ چرا؟ چون « يُزَيِّنُ لَكَ اَلشَّرَهَ بِالْجَوْرِ » ؛ چون بدی ها را با ظلم برای تو تزیین می کند. بعد فرمود: « فَإِنَّ اَلْبُخْلَ وَ اَلْجُبْنَ وَ اَلْحِرْصَ» بخل و ترس و حرص « غَرَائِزُ شَتَّى» ؛ درست است غریزه های مختلفی هستند امّا « يَجْمَعُهَا سُوءُ اَلظَّنِّ بِاللَّهِ » ریشه هر سه بد گمانی به خداست .
🔹 نکته دیگری که مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۱۶۱ در مورد مشاوره می فرمایند ، این است که: کسی که با دیگران مشورت می کند در واقع در عقل آنها شریک می شود.
🔹 و آخرین نکته هم در نامه ۳۱ بند هفدهم است، که مولا علی (علیه السلام ) به فرزندشان می فرمایند :
در مشورت و مشاوره با زنان، دقّت و احتیاط داشته باش؛ چرا؟ چون معمولاً رأی شان خیلی زود سست می شود و عزمشان هم نقض می شود.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۶۳)
📚 انتشارات عهدمانا
منزل ویلایی و بزرگ سرگئی ، آن قدر اتاق داشت که کشیش بتواند یکی از اتاق ها را در اختیار بگیرد و مطالعاتش را ادامه دهد. کتابهای اهدایی جرج جرداق را . ولعی که برای خواندن کتاب ها داشت ، سبب نمی شد تا نسخهٔ خطی ارزشمند را در اولویّت مطالعاتش قرار ندهد. کاغذهای پاپیروس مصری و پوستی را که خوانده بود ، در کشوی میز کارش قرار داد و باقی اوراق را گذاشت روی میز و عینکش را به چشم زد تا قبل از ناهار ، بخشهایی از آنها را بخواند ؛ بعد از ظهر استراحتی کند و دوباره تا پاسی از شب بی وقفه بخواند تا فرصتها را از دست ندهد و قبل از بازگشتن به مسکو ، مطالعاتش را دربارهٔ علی به پایان برساند. دست خط این بخش از کتاب ، عربی و بسیار خوانا نوشته شده بود که سی صفحه ای می شد و تاریخ آن مربوط به میانهٔ قرن پانزدهم میلادی بود. شروع کرد به خواندن .
▪️▪️▪️
من حسین هستم ؛ از شیعیان عراق که در جوانی به اسارت دولت عثمانی در آمدم . پس از طی دوران اسارت ، در قسطنطنیه ماندم . مذهبم را تقیّه کردم و در کتابخانهٔ سلطانی ، مشغول به کار شدم تا حال که شصت و نه سال دارم و عجبم از روزگار که چه بازیهایی دارد. هنگام فهرست نویسیِ متون عربی ، همین کتاب قدیمی و با ارزش را دیدم و با اشتیاق خواندم . چند بار سعی کردم آن را به سرقت ببرم ، که میسّر نشد. شاید کسی روزی این کار را بکند . این حاشیه را بر این متون می نویسم تا از حقانیّت و بزرگی مردی دفاع کنم که قرنها بردن نامش جرم تلقّی می شد. نوشتم تا منش و سیرهٔ علی ، سرلوحهٔ راه و روش زندگی دیگران قرار گیرد.
می گویند هنگامی که علی به سوی صفین عازم بود ، در میان راه به شهری به نام انبار رسید. مردم این شهر دوستدار امام بودند ؛ در پشت سر ایشان شروع کردند به دویدن و دست تکان دادن و هورا کشیدن و بدین وسیله شادی خود را ابراز می کردند .
علی از آنها پرسید : « این کارها برای چیست ؟ »
گفتند : « این رسم ماست ؛ رسمی که در مورد امیران انجام می دهیم. همچنین برای شما آذوقه و برای چهارپایانتان علوفهٔ فراوان آورده ایم . »
علی فرمود : « این کارها و این رسم ها هیچ سودی برای من و شما ندارد ، زیرا من مانند امیران نیستم که از تشریفات و تکریم ها خشنود شوم و شایسته نیست که شما خود را به زحمت بیندازید . در مورد آذوقه هم حاضر نیستم چیزی از روزی شما را بخورم ، مگر آنکه بهای آن را بگیرید. »
آنها گفتند : « یا امیرالمؤمنین قبول است ؛ به شرط آنکه بهای آن را خود ما تعیین کنیم. »
امام فرمودند : «خیر ! در این صورت شما قیمت درستی بر آن نخواهید گذاشت. »
↩️ ادامه دارد...
🔴 هشدار از آزمایش های الهی
💠 چه بسا كسی كه با نعمتهایی که به او رسيده، به دام افتد و با پرده پوشی گناه فريب خورد و با ستايش شدن آزمايش گردد و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن نيازمود.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۱۱۶
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۵۵ قسمت ۱ اقسام بردباری.mp3
2.73M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت55 1⃣
⭕️ اقسام بردباری
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت55 ( 1 )
💠 الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ.
🔹 اقسام بردباری
💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۵۴ نهج البلاغه می فرمایند:
🔻صبر دو نوع است؛
1⃣ یکی صبر در مقابل چیزی که دوست داری اما به ضرر توست
2⃣ و دیگری صبر در مقابل چیزی که دوست نداری، اما به خیر و صلاح توست.
🔻 اساساً صبر جایگاهش کجاست؟ انسان دائماً در معرکه نزاع بین عقل و نفس قرار دارد. ملاک برای عقل، مصلحت و مفسده حقیقی است؛ اما ملاک برای نفس میل و بی میلی است که ریشه در نفسانیّت های غیر عقلانی دارد؛ گاهی چیزی برای انسان مضر است ولی نفس آن را دوست دارد و گاهی برعکس، چیزی برای انسان مفید است اما نفس از آن خوشش نمیآید.
🔻 خداوند در قرآن کریم درباره همین نکته فرمود:
«عَسی اَن تَکرَهُوا شَیئا وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم » ؛ چه بسا از چیزهایی بدتان میاید اما همان خیر شماست. « وَ عَسی اَن تُحِّبُوا شَیئاً وَ هوَ شَرٌّ لَکُم» ؛ و چه بسا از چیزهایی خوشتان می آید که همان برای شما شر و مفسده است.
✅ صبر یک ملکه نفسانی است که هرگاه امری برای انسان مفید باشد، ولی نفس از قبول کردن آن کراهت داشته باشد، نفس را وادار به پذیرش میکند و هرگاه امری برای انسان مضر باشد ولی نفس نسبت به آن میل و کشش و محبت داشته باشد، صبر جلوی نفس را میگیرد؛ لذا صبر از نظر امیرالمؤمنین (علیه السلام) نوعی شجاعت است؛ شجاعت چشم پوشی از لذّت مضر و اقدام به چیزی که برای نفس ناخوشایند است، اما مفید است؛
🔻 در حکمت ۴ حضرت فرمودند: « الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ »
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯