eitaa logo
پندهای مولا علی علیه السّلام
2.9هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
739 ویدیو
22 فایل
🌾با پیوستن به ما، روزانه فرازهایی از کلام مولا را دریافت و مطالعه کنید. #کپی_آزاد راه ارتباط با ما👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16262037587137
مشاهده در ایتا
دانلود
یاحسین(ع) ....❣ حَلّال ‌جمیع‌ مشکلات ‌است حسـین شوینده لوح ‌سیّـئات است حسـین ای شــیعه ‌تو را چه‌ غم ز طوفانِ بلا آنجا که سفینة النّجات ‌است‌ حسـین #صبحتون_حسینے✋ @nahjolbalaghekhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐍 مثل الدنیا کمثل الحیّة لیّن مسّها و السّمّ الناقع فی جوفها، یهوی الیها الغر الجاهل و یحذرها ذواللّب العاقل.1 داستان دنیا چون داستان مار است که دست بر آن بکشی نرم است، ولی در اندرونش زهر کشنده دارد. فریب خورده ی نادان به سوی آن میرود و خردمند دوراندیش از آن دوری میگزیند. بدان که دنیا معشوقهای است فتّان و رعنایی است بیسامان. دوستی است بی وفا، دایه ای بی مهر و دشمنی پرگزند. هرکه را بامداد بنوازد، شامگاه بگدازد. هرکه را یک روز به شادی دل بیافروزد، دیگر روزش به آتش غم و اندوه بسوزد. وگر رنگی زگلزار حدیث او ببینی تو به چشم تو همه گلها که در باغ است خارستی این زندگانی فانی و بازیچه، در چشم کسی نیک آید که از زندگانی خوش و پاکیزه و پرمهر خبر ندارد.2 امام علی علیهالسلام در وصف دنیا میفرماید: الدنیا تغرّ و تضرّ و تمرّ، انّ اللّه سبحانه لم یرضها ثوابا لأولیائه، ولا عقابا لأعدائه.3 دنیا فریب میدهد و زیان میرساند و میگذرد. خداوند سبحان راضی نگشت که آن را پاداش دوستان خود و کیفر دشمنانش قرار دهد. هی الدنیا تقول بملاء فیها جذار جذار من بطشی و فتکی ولا یغررکم طول ابتسامی فقولی مضحک و الفعل مبکی آن دنیاست که به گروهی که در آن هستند میگوید: برحذر باشید و بپرهیزید از سختگیری و بر وفق مراد بودن من. طولانی بودن لبخند من شما را نفریبد؛ زیرا گفتار من، خنده آور و کردار من، گریه آور است.4 📚1) نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت ۱۱۵ 📚2) تفسیر ادبی و عرفانی کشف الاسرار، ج ۲، ص ۲۱۷ 📚3) نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت ۴۰۷ 📚4) شرح نهج البلاغه، مولی فتح الله کاشانی، ج ۳، ص ۴۶۶ 🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴۲ نـهـج الـبـلاغـہ وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقِ اللَّهَ بَعْضَ التُّقَى وَ إِنْ قَلَّ وَ اجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سِتْراً وَ إِنْ رَقَّ. (اخلاقى، اعتقادى) و درود خدا بر او ، فرمود: ✍از خدا بترس هر چند اندك ؛ و ميان خود و خدا پرده اى قرار ده هر چند نازك!. 🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪـمــت_۲۴۲ نـهـج الـبـلاغـہ وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقِ اللَّهَ بَعْضَ التُّقَى وَ إِنْ قَلَّ و
! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، افراد ضعيف الايمان را از پرده‌درى كامل برحذر مى‌دارد و مى‌فرمايد: «تقوا و پرهيزكارى پيشه كن، هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پرده‌اى قرار ده، هرچند نازك باشد»؛ (اِتَّقِ اللّهَ بَعْضَ التُّقَى وَإِنْ قَلَّ، وَاجْعَلْ بَيْنَکَ وَبَيْنَ اللّهِ سِتْراً وَإِنْ رَقَّ). روشن است كه مخاطب در اين كلام حكمت‌آميز، اولياء الله و پاكان و نيكان وپرهيزكاران سطح بالا نيستند، بلكه مخاطب، توده‌هاى مردمند كه گاه لغزشى براى آن‌ها پيدا مى‌شود و به گناه نزديك شده و يا آلوده مى‌گردند. گاه در ميان آن‌ها كسانى يافت مى‌شوند كه همه پرده‌ها را پاره كرده و به اصطلاح، پل‌هاى پشت سر خويش را ويران مى‌سازند و رابطه خود را به كلى با خدا قطع مى‌كنند. امام عليه السلام به آن‌ها خطاب كرده، مى‌فرمايد: اگر لغزشى هم پيدا كرديد، پرده‌درى كامل نكنيد؛ لااقل بخشى از تقوا را حفظ كنيد كه اميد است شما را به سوى خدا بازگرداند و توفيق توبه كامل پيدا كرده از هرگونه گناه پاك شويد. تقوا مانند بسيارى از فضايل اخلاقى، داراى درجات متفاوتى است؛ گاه به‌قدرى والاست كه به سرحدّ عصمت مى‌رسد و گاه به اندازه تقواى بزرگانى مى‌رسد كه در درجات بعد از معصومين قرار داشته‌اند؛ مانند سلمان‌ها وابوذرها و علماى راستين، و گاه به‌قدرى ضعيف مى‌شود كه صاحبش را بر لب پرتگاه قرار مى‌دهد. در قرآن مجيد به اين‌گونه افراد اشاره شده و در آيه 102 سوره «توبه» مى‌خوانيم: «(وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلا صَالِحآ وَآخَرَ سَيِّئآ عَسَى اللهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ)؛ و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند وكار خوب و بد را به هم آميختند. اميد مى‌رود كه خدا توبه آن‌ها را بپذيرد. به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است!». 💠واژه «سَتر» (پرده) درواقع كنايه از حاجب و مانعى است كه انسان را از طغيان باز مى‌دارد و جمله «وَإنْ رَقَّ» (هرچند نازك باشد) اشاره به ضعيف بودن اين حاجب و مانع است. مرحوم «مغنيه» در شرح نهج‌البلاغه خود در جلد 4، صفحه 361 مى‌گويد: «گفتار امام عليه السلام مخصوصاً براى زمان ما كه عوامل گناه و شهوت‌پرستى زياد شده است صادق است؛ آن‌ها كه دست كم اندكى از تقوا و ايمان داشته باشند همان مقدار إن‌شاءالله مايه نجاتشان مى‌شود. وى سپس به اين حديث معروف نبوى اشاره كرده كه مى‌فرمايد: «يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ عَلَى دِينِهِ مِثْلُ الْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَةِ بِكَفِّه؛ زمانى بر مردم فرا مى‌رسد كه آن كس كه دين و ايمان خود را حفظ مى‌كند مانند كسى است كه شعله آتشى در كف دست خود نگاه داشته باشد».(1) در حديث ديگرى آمده است: «لِلْعامِلِ مِنْكُمْ بِطاعَةِ اللهِ مِثْلُ أجْرِ خَمْسينَ فَقالَ رَجُلٌ مِنَ الصَّحابَةِ مِثْلُ أجْرِ خَمْسينَ مِنّا أوْ مِنْهُمْ؟ قالَ: بَلْ مِنْكُمْ؛ كسانى كه در آن زمان اطاعت فرمان خدا مى‌كنند معادل پاداش پنجاه نفر به آن‌ها داده مى‌شود. يكى از صحابه عرضه داشت: پنجاه نفر از آن‌ها يا از ما؟ حضرت فرمود: از شما».(2) در آيات قرآن مجيد اشاره‌هاى ديگرى نيز به امثال اين گروه شده است؛ از جمله در آيه 31 سوره «نساء» مى‌خوانيم: «(إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُّدْخَلا كَرِيما)؛ اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مى‌شويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مى‌پوشانيم؛ و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‌سازيم». همچنين در آيه 32 سوره «نجم» مى‌خوانيم: «(الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الاِْثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ)؛ همانان كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت دورى مى‌كنند، جز گناهان صغيره (كه گاه آلوده آن مى‌شوند)؛ آمرزش پروردگار تو گسترده است». كوتاه سخن اين‌كه اگر انسان راه خطا را مى‌رود لااقل بايد چنان باشد كه روى برگشت به درگاه خدا و تقاضاى عفو را داشته باشد و تمام پل‌ها را پشت سر خود ويران نسازد. به گفته شاعر: گرت هواست كه معشوق نگسلد پيوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد (3) ۲۴۲ 🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پی نوشت: 📓(1) . بحارالانوار، ج 74، ص 99. 📓(2) . این حدیث در بحارالانوار به این صورت نقل شده: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ مِنْهُمْ عَلَى دِینِهِ لَهُأَجْرُ خَمْسِینَ مِنْکُمْ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ أَجْرُ خَمْسِینَ مِنَّا قَالَ نَعَمْ أَجْرُ خَمْسِینَ مِنْکُمْ قَالَهَا ثَلاثاً».(بحارالانوار، ج 28، ص 47، ح 10). 📓(3) . سند گفتار حکیمانه : در مصادر، این کلام شریف از غررالحکم با تفاوتهایى نقل شده است؛ ولى زمخشرى در ربیع الابرار عین آنچه را که مرحوم سیّد رضى آورده نقل کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 189). اضافه مى کنیم ابن شعبه حرانى که قبل از مرحوم سیّد رضى مى زیسته این عبارت را با تفاوت مختصرى درکتاب تحف العقول آورده است. (تحف العقول، ص 361) . 🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بنرای تبادل
12_MotieeRasouli_Shab05Safar1393[06]_(www.yeknet.ir).mp3
2.15M
🔳 🌴آقای خوبم میدونی بی تو 🌴 دنیای من غصه ای دروغه 🎤 مهدی 👌 فوق زیبا @nahjolbalaghekhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد بدون واسطه دم از احـــد نخواهد زد گدای کوی رضا شو که آن امام رئوف به سینه ی احـــدی دست رد نخواهد زد السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی(ع) @nahjolbalaghekhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴۱ نـهـج الـبـلاغـہ وَ قَالَ [عليه السلام] يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ. (سياسى) و درود خدا بر او ، فرمود : ✍روزى كه ستمديده از ستمكار انتقام كشد، سخت تر از روزى است كه ستمكار بر او ستم روا مى داشت. 🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
: امام (ع) در این کلام حکیمانه به ظالمان هشدار مىدهد که در انتظار انتقام باشند، مى فرماید: «روز انتقام مظلوم از ظالم، شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است»؛ (یَوْمُ آلْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ). همانگونه که در ذکر سند این حکمت آمد، شبیه آن با تفاوتى در حکمت 341 آمده است آنجا که مى فرماید: «یَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ؛ روز اجراى عدالت بر ستمگر، سختتر است از روز ظلم ستمگر بر مظلوم». جمعى از شارحان نهج البلاغه این سخن را اشاره به انتقام الهى در روز قیامت دانسته اند. در این صورت شدیدتر بودن روز انتقام مظلوم آشکار است، زیرا مظلوم مثلاً یک بار به دست ظالم کشته یا مجروح مى شود ولى کیفر ظالم در روز قیامت مکرر خواهد بود و به آسانى پایان نمى یابد. در حالى که بعضى دیگر آن را اشاره به انتقامهاى الهى در دنیا و آخرت، هر دو دانسته اند، زیرا تجربه نشان مى دهد که گروه زیادى از ظالمان، پیش از گرفتار شدن به مجازات الهى در آخرت، در همین دنیا کیفر شدیدى مى بینند. اگر تاریخ را مطالعه کنیم مصداقهاى زیادى براى این مطلب دیده مى شود. در طول عمر خود نیز بسیارى از ظالمان را دیده ایم که به چه روز سیاهى نشستند و گرفتار چه عقوبتهاى دردناکى شدند؛ افزون بر رسوایى هاى فراوان و اهانتهاى شدید که دامان آنها را گرفت. در قرآن مجید نیز بارها به این حقیقت اشاره شده که بسیارى از ظالمان در همین دنیا نیز گرفتار کیفرهاى شدیدى مى شوند؛ از جمله در آیه 102 سوره «هود» مى خوانیم: «(وَکَذَلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِىَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ)؛ و این چنین است مجازات پروردگار تو، هنگامى که شهرها و آبادى هاى ظالم را مجازات مى کند! (آرى،) مجازات او، دردناک و شدید است!». در آیه 45 سوره «حج» نیز آمده است: «(فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا وَهِىَ ظَالِمَةٌ فَهِىَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِیدٍ)؛ چه بسیار شهرها و آبادى هایى که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالى که (مردمش) ستمگر بودند، به گونه اى که بر سقفهاى خود فروریخت! (نخست سقفها ویران گشت؛ و بعد دیوارها بر روى سقفها!) و چه بسیار چاه پرآب که بى صاحب ماند؛ و چه بسیار قصرهاى محکم و مرتفع!». در روایات اسلامى و نیز در نهج البلاغه کراراً به این مطلب اشاره شده است. امام امیرمؤمنان على (ع) در عهدنامه مشهور خود به مالک اشتر مى فرماید : «وَلَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللَّهِ وَتَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَى ظُلْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ وَهُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ؛ (بدان) هیچ چیز در تغییر نعمتهاى خداوند و تعجیل انتقام و کیفر او از اصرار بر ظلم و ستم سریعتر نیست، زیرا خداوند دعاى مظلومان را مىشنود و در کمین ستمکاران است». در حدیث دیگرى که در غررالحکم از آن حضرت نقل شده آمده است: «الظُّلْمُ فِى الدُّنیا بَوارٌ وَفِی الاْخِرَةِ دَمارٌ؛ ظلم در دنیا مایه نابودى و در آخرت موجب هلاکت است».(1) در حدیث دیگرى در همان کتاب آمده است: «الظُّلْمُ یَزِلُّ الْقَدَمَ وَیَسْلُبُ النِّعَمَ وَیُهْلِکُ الاُْمَمَ؛ ظلم موجب لغزش و سلب نعمت و سبب هلاکت امتهاست».(2) در کتاب «کافى» از امام صادق (ع) آمده است که دو نفر درباره دعوایى که در میان آنها بود خدمت حضرت رسیدند. هنگامى که امام (ع) سخن آنها را شنید فرمود: «أَمَا إِنَّهُ مَا ظَفِرَ أَحَدٌ بِخَیْرٍ مِنْ ظَفَرٍ بِالظُّلْمِ؛ بدانید کسى که با ظلم پیروز شود هرگز به خیرى دست نیافته است». سپس افزود: «أَمَا إِنَّ الْمَظْلُومَ یَأْخُذُ مِنْ دِینِ الظَّالِمِ أَکْثَرَ مِمَّا یَأْخُذُ الظَّالِمُ مِنْ مَالِ الْمَظْلُومِ؛ بدانید مظلوم از دین ظالم بیش از آنچه ظالم از مال مظلوم مى گیرد خواهد گرفت». و در ذیل حدیث آمده است که آن دو بعد از شنیدن سخنان امام (ع) پیش از آنکه از جاى برخیزند با یکدیگر صلح کردند».(3) این سخن را با حدیثى از رسول خدا (ص) پایان مى دهیم آنجا که فرمود: «بَیْنَ الْعَبْدِ وَالْجَنَّةِ سَبْعُ عِقابٍ أهْوَنُهَا الْمَوْتُ. قالَ أنَس: قُلْتُ: یا رَسُولُ اللهِ! ما أصْعَبُها؟ قالَ: الْوُقُوفُ بَیْنَ یَدَىِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ إذا تَعَلَّقَ الْمَظْلُومُونَ بِالظّالِمِینَ؛ در میان بهشت و انسان هفت گردنه مخوف است که ساده ترین آنها مرگ است. انس (از اصحاب رسول الله 9) مى گوید: عرض کردم اى رسول خدا! سختترین آنها کدام است؟ فرمود: حضور در پیشگاه خداوند متعال در زمانى که مظلومان دامن ظالمان را مى گیرند».(4) ۲۴۱ ... ✍ ▪️ @nahjolbalaghekhani▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪـمــت ۲۴۱ نـهـج الـبـلاغـہ وَ قَالَ [عليه السلام] يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ م
مرحوم علامه شوشتری در شرح نهج البلاغه خود داستان عبرت انگیزی نقل می کند و می گوید: «معروف است شخصی به نام «بکبوش»، وزیر «جلال الدوله آل بویه» بود و کارهاى او را به تدریج قبضه کرد. روزى «بکبوش» مردى از اشراف بصره را آزار بسیار داد و او را همچون مرده رها کرد. مدتى بعد با گروهى عظیم سواره عبور مى کرد. همان مرد مظلوم او را دید، گفت: خداوند داور میان من و تو باشد. من تو را با تیرهاى شبانه هدف قرار مى دهم. «بکبوش» دستور داد او را آنقدر زدند که همچون مرده به روى زمین افتاد و به او گفت: این تیرهاى روز است که به تو اصابت کرد. سه روز بیشتر نگذشت که «جلال الدوله» دستور داد «بکبوش» را بگیرند و او را در اتاقى روى حصیرى نشاندند و کسى را مأمور کرد که مرتبآ به او اهانت کند. فراشها براى نظافت وارد اتاق شدند وحصیر را از زیر پاى او کشیدند، نامه اى زیر آن یافتند و آن را به «ابن الهدهد» که رئیس فراشان بود، دادند. او گفت: چه کسى این نامه را در آنجا انداخته است؟ گفتند: نه احدى در آن حجره وارد و نه از آن خارج شده است. نامه را خواندند دیدند این دو شعر در آن است: سِهامُ اللَّیْلِ لا تُخْطِىءُ وَلکِنْ لَها أمَدٌ وَلِلاَْمَدِ انْقِضاءٌ أَتَهْزَأُ بِالدُّعاءِ وَتَزْدَریهِ تَأَمَّلْ فیکَ ما صَنَعَ الدُّعاءُ تیرهاى شبانه هرگز خطا نمى کند ولى ـ زمانى دارد و آن زمان به هر حال مى گذرد. آیا دعاى شبانه را مسخره مى کنى و بر آن عیب مى نهى؟ ـ حال ببین دعا با تو چه خواهد کرد. این خبر به گوش «جلال الدوله» به طور مشروح رسید. دستور داد فراشان آنقدر بر دهانش کوبیدند که دندانهایش فرو ریخت و سپس انواع شکنجه ها را به او دادند تا هلاک شد.(5) یکى از بزرگان و اولیاء الله «سعید بن جبیر»، یاور امام سجّاد (ع) و مومن خالص متوکّل بر خدا و کسى است که به مرگ لبخند زده است. مأموران حجّاج بن یوسف ثقفى، سعید بن جبیر را به نزد این سنگدل و جنایتکار بى رقیب تاریخ مى آورند. حجّاج چون نمى تواند در سخن بر او چیره شود، دستور مى دهد رو به قبله سرش را از بدن جدا کنند. حاضران مى بینند که سعید در نهایت خونسردى رو به قبله این آیه شریفه را تلاوت مى کند: «(إِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضَ حَنِیفآ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ)؛ من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمانها و زمین را آفرید. من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم».(6) حجّاج به قصد توهین به سعید فرمان داده بود او را همچون حیوانى رو به قبله گردن زنند. وقتى مى بیند قرائت آن آیه براى سعید عزّت و سعادتى ایجاد کرده است، بار دیگر دستور مى دهد که پشت به قبله او را بکشند. این بار آواى ملکوتى این آیه شریفه از حلقوم سعید بلند مى شود که: «(وَللهِِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ إِنَّ اللهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)؛ مشرق و مغرب از آن خداست! به هر سو رو کنید ـ حتّى پشت به قبله ـ خدا آنجاست! خداوند بى نیاز و داناست».(7) حجّاج خشمگینانه و شکست خورده دستور مى دهد سرش را بر روى زمین از تنش جدا کنند و سعید که مرگ را به بازى گرفته بود، با آرامش خاطرى بى نظیر این کلام خدا را زمزمه مى کند که: «(مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى)؛ ما شما را از زمین آفریدیم و به آن بازمى گردانیم و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون مى آوریم.(8) حجّاج بى اختیار فریاد مى زند: «گردنش را بزنید و ما را از شرّ او راحت کنید». سعید در آخرین لحظه عمرش با خدایش سخن گفت و از او خواست: «اللّهُمَ لاَ تُسَلِّطُهُ عَلى أحَدٍ بَعْدى؛ پروردگارا! پس از من، حجّاج را بر هیچکس مسلّط مفرما». و لحظه اى بعد به دیدار پروردگارش نایل آمد. نفرین سعید مستجاب شد و گریبان حجّاج را گرفت تا جایى که بدنش سرد مى شد و همواره مى لرزید، آنقدر احساس سرما مى کرد که دستهایش را داخل آتش قرار مى داد؛ ولى باز هم مى لرزید! یکى از بزرگان به دیدنش آمد، حجّاج گفت: «برایم دعایى بکن». آن شخص گفت: «مگر نگفتم اینقدر جنایت مکن! این نتیجه جنایات توست». حجّاج گفت: «نمى گویم دعا کن تندرست و سالم شوم، بلکه دعا کن بمیرم تا از این وضع نجات یابم»(9). (10) ۲۴۱ ▪️ @nahjolbalaghekhani▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پی نوشت: 📓(1) . غررالحکم، ح 10437. 📓(2) . غررالحکم، ح 10411. 📓(3) . کافى، ج 2، ص 334، ح 22. 📓(4) . کنزالعمّال، ح 7625، مطابق نقل میزان الحکمة، ح 11384. 📓(5) . بهج الصباغه، ج 13، ص 356. 📓(6) . انعام، آیه 79. 📓(7) . بقره، آیه 115 📓(8) . طه، آیه 55. 📓(9) . به نقل از مثالهاى زیباى قرآن، ج 1، ص 64 📓(10) . سند گفتار حکیمانه: مرحوم خطیب به این کلام حکمت آمیز که مى رسد مى گوید: شبیه این کلام در حکمت 341 آمده و منابعش را در آنجا ذکر مى کنیم. وى در آنجا آن را از وطواط در الغُرر والعُرر با تفاوتى آورده و همچنین از آمُدى درغررالحکم نقل کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 258) ۲۴۱ ▪️ @nahjolbalaghekhani▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب گریان، زغمى دیده عالم شده امشب آهنگ سرشکم، که رسد بر لب مژگان با این دل سودا زده همدم شده امشب رحلت پیامبر اکرم(ص) تسلیت باد😭 ▪️ @nahjolbalaghekhani▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن ◾️سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن ◾️گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد ◾️مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن... ◾️زائرى در وسط صحن غریب الغربا ◾️دید تا گنبد زیبای حرم، گفت حسن... ◾️قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه ◾️خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن #شهادت_امام_حسن_مجتبی #تسلیت_باد😭🏴 @nahjolbalaghekhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) 🔮 امام بسیار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد. بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد. در همسایگی ایشان، خانواده ای یهودی می زیستند. دیوار خانه یهودی، شکافی پیدا کرده بود و نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ کرده بود. فرد یهودی نیز از این جریان آگاهی نداشت تا اینکه روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه آن حضرت آمد و دید که شکاف دیوار سبب شده است که دیوار خانه امام نجس شود. بی درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد یهودی نزد حضرت آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از اینکه امام، در این مدت سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد. امام برای اینکه او بیش تر شرمنده نشود، فرمود: «از جدم رسول خدا(ص) شنیدم که به همسایه مهربانی کنید.» یهودی با دیدن گذشت، چشم پوشی و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش برگشت، دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد.1 همچنین داستان مشهوری است که درباره گذشت امام از بی ادبی مردی شامی است. خود آن شخص می گوید که به مدینه رفته بودم. مردی را دیدم که بر مرکبی گران قیمت سوار شده و لباسهای نفیسی پوشیده بود. از شکوه او خوشم آمد. پرسیدم: «او که بود؟» گفتند: «حسن بن علی بن ابی طالب.» وقتی نام علی را شنیدم، سینه ام دریایی از کینه و دشمنی علیه او شد. به او حسادت کردم که چرا علی باید چنین فرزندی داشته باشد؛ از اینرو، نزد او رفتم و با تندی گفتم: «تو پسر علی هستی؟» فرمود: «آری! فرزند اویم.» سپس من تا توانستم به او و پدرش ناسزا گفتم. او صبر کرد تا سخنانم پایان یابد. سپس با خوشرویی از من پرسید: «به گمانم در این شهر غریبی. اگر به خانه نیازداری، به تو خانه می دهم. اگر به مال نیاز داری به تو ببخشم. اگر کمک دیگری می خواهی، بگو تا انجام دهم. شاید مرا با شخص دیگری اشتباه گرفته ای. اگر جایی می خواهی بروی تو را راهنمایی کنم و اگر بارت سنگین است، در آوردن آن به تو کمک کنم. اگر گرسنه ای سیرت کنم. اگر برهنه ای، تو را بپوشانم. اگر بارت را به خانه من بیاوری و تا وقتی در این شهر هستی، میهمان من باشی، خوشحال می شوم. منزل من بزرگ است و برای آسایش تو فراهم است.» مرد شامی با دیدن این همه گذشت و مهربانی، اشک شرمساری می ریخت و می گفت: «گواهی می دهم که جانشین خدا بر زمینی و خدا بهتر می داند که بار رسالت را بر دوش چه کسی گذارد. تا اکنون تو و پدرت را بیش تر از همه مردم دشمن می داشتم؛ ولی اکنون شما دوست داشتنی ترین بندگان خدا نزد من هستید.» سپس آن مرد به خانه امام مجتبی(ع) رفت و تا وقتی در مدینه حضور داشت، میهمان حضرت بود. از آن پس، از بهترین دوستداران آن خاندان شد.2 گستره گذشت و مهرورزی امام، آن قدر پردامنه بود که قاتل او را هم در برگرفت؛ همچنان که عمر بن اسحاق می گوید که من و حسین(ع) در لحظه شهادت، نزد امام مجتبی(ع) بودیم که فرمود: «بارها به من زهر داده اند؛ ولی این بار تفاوت می کند؛ زیرا این بار، جگرم را قطعه قطعه کرده است.» حسین(ع) با ناراحتی پرسید: «چه کسی شما را زهر داده است؟» فرمود: «از او چه می خواهی؟ می خواهی او بکشی؟ اگر آن کسی باشد که من می دانم، خشم و عذاب خداوند بیش تر از تو خواهد بود. اگر هم او نباشد، دوست ندارم که برای من، بی گناهی گرفتار شود.»3 🔘 @nahjolbalaghekhani🔘