✅ #رنــگــارنــگی_روزگــار
روزگار را دو چهره است: روزی از تو و روزی بر تو. در آن روزی که از توست سرکشی بنه و روزی که بر توست تن به شکیبایی ده![۱]
بار خدایا تو مرا از خودم بهتر میشناسی و من خود را از آنان بیشتر میشناسم، خدایا ما را بهتر از آن کن که میپندارند و بیامرز از ما آنچه را نمیدانند
✅ #رهـــبـــرے
آنکه خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خود بپردازد، و بیش از آنکه به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید، و آنکه خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایستهتر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد[۲]
✅ #زیــان_زبــان
جبران آنکه با نگفتن از دست نهادهای آسانتر است از تدارک آنچه با گفتن از دست دادهای، و نگاهداری آنچه در مشک است با استوار بستن در آن با بند است. آنچه در دست است نگهداری، بهتر از آن است که آنچه نزد دیگران است خواهی؛ تلخی نومیدی بهتر، تا دست دریوزگی نزد مردمان بردن؛ کار با پارسایی برتر از هرزگی با توانگری است؛ و هر کس خود تواناتر است به راز خویش نگه داشتن؛ و بسا کوشنده که در جهت زیان خود کوشد! آنکه پرگوید، یاوه سراید؛ و هر که بیندیشد، بینش یابد.[۳]
✅ #ژرفـــاے_هــستـــی
به ژرفای عظمت تو آگاهیمان نتواند بود. دانش ما تنها این است که میدانیم تو زنده و برپا دارنده جهانی، بیآنکه خواب بربایدت. ژرفای ذاتت را هیچ نگاهی درنیابد و ادراک وجودت را هیچ چشمی نتواند، بلکه این ادراک توست که پهنه چشمها را فرا گرفته و پایان عمرها را میدانی و عنان سرتاپای پدیدهها را در دست قدرت خود داری.
آنچه را ما از آفرینشت میبینیم و با آن از قدرتت به شگفتی میآییم و در توصیف بزرگی سلطنتت لب میگشاییم، بسی ناچیزتر است از آنچه از ما پنهان است و چشمهامان از دیدنش ناتوان است و اندیشهمان از تسخیر آن در بنبست است و میان ما و آن پردههایی از غیب در افکنده است.
پس هر که با قلبی فارغ اندیشه به کار گیرد تا دریابد که تو چگونه عرش خویش برپا داشتهای و مخلوقاتت را آفریدهای، و چگونه آسمانهایت را در فضا آویختهای و چهسان زمین را بر امواج آبها گستردهای، نگاهش حسرتزده، خودش مبهوت، گوشش منگ و اندیشهاش سرگردان، به واپس باز میگردد.[۴]
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
📚 ۱) همان حڪمت ۳۹۶
📚 ۲) همان حڪمت ۷۳
📚 ۳)همان نامہ ۳۱
📚 ۴)همان خطبہ ۱۶۰
#من_نهج_البلاغه_می_خوانم✋
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
#حڪـمـت_۲۳۸ نـهـج الـبـلاغـہ
وَ قَالَ [عليه السلام] الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا.
#مشكلات_تشڪيل_خانواده(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود
✍ زن و زندگى همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اينكه چاره اى جز بودن با او نيست.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪـمـت_۲۳۸ نـهـج الـبـلاغـہ وَ قَالَ [عليه السلام] الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِيهَا
🌺 #زنـان_تـربـيـت_نـايـافـتـہ
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به مشكلات موجود در گروهى از زنان اشاره كرده، مى فرمايد: «تمامى وجود زن شرّ است و بدترين چيزى كه در اوست اين كه از وجودش چاره اى نيست»; (أَلْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا، وَشَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لاَبُدَّ مِنْهَا!).
روشن است كه منظور امام(عليه السلام) در اين كلام تمام زنان نيستند زيرا زنان برجسته در اسلام فراوان بوده اند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله)، امام و ساير ائمه(عليهم السلام) براى آنها احترام فراوان قائل بودند.
حدیث معروف رسول اکرم که مى فرمود: «حُبِّبَ إلَىَّ مِنَ الدُّنْیا ثَلاثٌ: النِّساءُ وَالطّیبُ وَجُعِلَتْ قُرَّةُ عَیْنی فِی الصَّلاةِ; سه چیز از دنیاى شما محبوب من است: بوى خوش و زنان و نور چشمانم نماز است»(1)
شاهد گویاى این مطلب است.
افزون بر این قرآن مجید بسیارى از زنان را مدح کرده است; مثلا مى فرماید: «(مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّنْ ذَکَر أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ); هر کس کار شایسته اى انجام دهد خواه مرد باشد یا زن در حالى که مؤمن است به طور مسلّم او را حیات پاکیزه اى مى بخشیم; و پاداش آنها را مطابق بهترین اعمالى که انجام مى دادند، خواهیم داد».(2)
در حدیث معروفى که در تفسیر نور الثقلین آمده مى خوانیم: هنگامى که اسماء بنت عمیس با همسرش جعفر بن ابى طالب از حبشه آمد بر زنان پیغمبر وارد شد و از آنها سؤال کرد: آیا چیزى از قرآن درباره اهمیت زنان آمده است؟ آنها گفتند: نه. اسماء بى درنگ نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد، عرض کرد: اى رسول خدا! زنان در ناامیدى و خسارتند، فرمود: چرا؟ عرض کرد: زیرا درباره آنها خوبى هایى که درباره مردان گفته مى شود ذکر نمى گردد! (براى رفع اشتباه او) این آیه نازل شد: «(إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللهَ کَثِیراً وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللهُ لَهُمْ مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً); به یقین مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع (فرمان خدا) و زنان مطیع (فرمان خدا)، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که (بسیار خدا را) یاد مى کنند خداوند براى همه آنان آمرزش و پاداش عظیمى فراهم ساخته است».(3)
نیز قرآن بعضى از زنان را به عنوان الگو و اسوه حتى براى مردان قرار داده است: «(وَضَرَبَ اللهُ مَثَلا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَکَ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِى أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ); و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام که گفت پروردگارا نزد خود براى من خانه اى در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما از روح خود در آن دمیدیم او کلمات پروردگار خویش و کتاب هایش را تصدیق کرد و از مطیعان (فرمان خدا) بود».(4)
آرى این دو زن فداکار و با ایمان و با تقوا در نوع خود سرمشق و اسوه اى براى مردان و زنان جهان شدند.
هر چند قرآن مجید در کنار این دو زن سخن از دو زن دیگر ناصالح مى گوید که الگو براى کافران بوده اند: همسر نوح و همسر لوط که در کنار دو پیغمبر مى زیستند; اما از نورانیت وجود آنها بهره نگرفتند و گمراه و همصدا با کافران شدند.
در اخبار اسلامى روایاتى که دوست داشتن زنان را نشانه ایمان یا از اخلاق انبیا مى شمرد فراوان است; در حدیثى از رسول خدا مى خوانیم: «کُلَّما ازْدادَ الْعَبْدُ إیماناً إزْدادَ حُبّاً لِلنِّساءِ; هر قدر بندگان خدا در ایمانشان افزوده شود محبت زنان در قلوب آنها فزونى مى یابد».(5)
#تفسیر_حڪمت_۲۳۸
#نهج_البلاغہ
✍ #ادامہ_دارد...
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
🌺 #زنـان_تـربـيـت_نـايـافـتـہ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به مشكلات موجود در گروهى از زن
حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «مِنْ أخْلاقِ الاْنْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ; یکى از اخلاق برجسته پیامبران محبت زنان است».(6)
خدماتى که اسلام به زنان کرده و آنان را از آن وضع جاهلیت که معامله انسان با آنها نمى شد، در آورده و شخصیت والاى انسانى به آنها بخشیده بر همه روشن است.
در عین حال مذمت هایى نیز درباره زنان در نهج البلاغه و سایر روایات اسلامى مى بینیم و اگر همه اینها را در کنار هم بگذاریم نتیجه این مى شود که گروهى از زنان مورد نکوهش اند و گروه دیگرى مورد ستایش و از آنجا که از وجود زن براى گمراه کردن مردان در طول تاریخ استفاده ابزارى فراوانى شده در روایات اسلامى و نهج البلاغه به این موضوع هشدار داده شده است. این سخن در میان دانشمندان معروف است که در هر پرونده جنایى پاى زنى در میان است. در حالى که استفاده ابزارى از مردان کمتر شده است.
این نکته نیز شایان توجه است که بعضى از عبارات نهج البلاغه که در نکوهش زنان است بعد از داستان جنگ جمل که سردمدار آن یکى از همسران پیامبر بود، وارد شده، جنگى که هفده هزار نفر از مسلمانان را به کشتن داد و شکاف عظیمى در صفوف مسلمانان ایجاد کرد.
دلیل روشن این مطلب خطبه 80 نهج البلاغه است که در طلیعه آن آمده است «مِنْ خُطْبَة لَهُ(علیه السلام) بَعْدَ فَراغِهِ مِنْ حَرْبِ الْجَمَلِ، فی ذَمِّ النِّساءِ بِبَیانِ نَقْصِهِنَّ; این یکى از خطبه هاى امام(علیه السلام) است که پس از جنگ جمل در نکوهش زنان ایراد فرموده است». بنابراین هدف آن حضرت زنانى از آن قبیل بوده است. توضیحات بیشترى در این زمینه در ذیل همان خطبه آمده است.(7)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
پی نوشت:
📗(1). بحارالانوار، ج 73، ص 141.
📗(2). نحل، آیه 97.
📗(3). احزاب، آیه 35.
📗(4). تحریم، آیه 11 و 12.
📗(5). بحارالانوار، ج 100، ص 228.
📗(6). کافى، ج 5، ص 320.
📗(7). سند گفتار حکیمانه: تنها مدرکى جز نهج البلاغه که در کتاب مصادر براى این کلام حکیمانه آمده غررالحکم است که آن را با تفاوتى ذکر کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 188). اضافه بر این مرحوم طبرسى در مجمع البیان ذیل آیه 14 سوره «آل عمران» این حدیث را با اضافه اى نقل کرده است. (مجمع البیان، ج 2، ص 252)
#تفسیر_حڪمت_۲۳۸
#نهج_البلاغہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
🔶 #رسیــدگـــى_بــہ_جــوانــان
🎀 #تهیّه_پیراهن_بهتر_براى_جوان
روزى امـام عـلى عـلیـه السـّلام بـا یـكـى از كـارگـران منزل به نام قنبر به بازار رفته و دو عدد پیراهن، یكى به دو درهم، و دیگرى به سه درهم خرید.
پیراهن نو و بهتر را به قنبر داد كه بپوشد، و خود پیراهن ساده را پوشید.
قنبر گفت :مولاى من، بهتر است كه پیراهن بهتر را شما بپوشید.
حضرت امیرالمؤ منین على علیه السّلام فرمود :تـو جـوانـى و باید لباس خوب بپوشى، و سنّ من بالاست باید لباس ارزانتر داشته باشم من از پیامبر صلى الله علیه و آله شنیدم كه فرمود :از طـعـامـى كـه مـىخـورید به غلامانتان بدهید، و از لباسهائى كه مىپوشید به آنها بپوشانید.
مـن از خـداى خـود خـجـالت مـىكـشـم كه پیراهن نو را خودم، و كهنه را به تو بپوشانم.[۱]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📚 ۱) مناقب ابن شهر آشوب ج ۱ ص ۳۶۶ -و- بحارالانوار ج ۸ -و- الغارات ج ۱
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
#حڪمـت_۲۳۷ نهـج الـبـلاغـہ
وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ.
#اقـسامــ_عــبــادت(عبادي، معنوى)
و درود خدا بر او ، فرمود
✍گروهى خدا را به اميد بخشش پرستش كردند، كه اين پرستش بازرگانان است، و گروهى او را از روى ترس عبادت كردند كه اين عبادت بردگان است، و گروهى خدا را از روى سپاسگذارى پرستيدند و اين پرستش آزادگان است.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪمـت_۲۳۷ نهـج الـبـلاغـہ وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ
#عبادت_آزادگان_و_احرار
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى انگيزه هاى عبادت عابدان را با ذكر سلسله مراتب آنها بيان كرده، مى فرمايد: «گروهى خدا را از روى رغبت و ميل (به بهشت) و پرستش كردند، اين عبادت تاجران است و عدّه اى از روى ترس او را پرستيدند و اين عبادت بردگان است و جمعى ديگر خدا را براى شكر نعمت ها (و اين كه شايسته عبادت است) پرستيدند. اين عبادت آزادگان است»; (إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ، وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ، وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الاَْحْرَارِ).
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه انگيزه هاى عبادت را به صورت بسيار لطيف، زيبا و دقيق بيان فرموده و مردم را به سه گروه تقسيم مى كند. گروه اوّل كسانى هستند كه شوق بهشت و عشق به حور و قصور و مواهب ديگر بهشتى آنها را به سوى عبادت پروردگار دعوت مى كند، گرچه عبادت اينها بر خلاف آنچه بعضى از ناآگاهان پنداشته اند صحيح است; ولى به يقين در حد اعلا نيست، زيرا كارشان شبيه تاجرانى است كه سرمايه اى را به بازار مى برند تا چيز بهتر و بيشتر به دست آورند. گروه دوم كسانى هستند كه ترس از آتش دوزخ و عذاب هاى جانكاه آن، ايشان را وادار به اطاعت و عبادت پروردگار مى كند. گرچه عبادت اين گروه ـ همان گونه كه خواهد آمد ـ نيز صحيح است; ولى در حد اعلى نيست، زيرا كار آنها شبيه غلامانى است كه از ترس تازيانه مولا انجام وظيفه مى كنند. اما گروه سوم كسانى هستند كه سطح فكر و معرفت و اخلاصشان برتر از اين است كه عشق به نعمت هاى بهشتى و وحشت از عذاب هاى دوزخى آنها را به عبادت پروردگار وادارد، بلكه محبت پروردگار و شكر نعمت هاى او و عشق به قرب حق آنها را به عبادت جذب مى كند. اين برترين انگيزه عبادت است و اين عبادت آزادگان است; آزادگان از عشق به جنت و ترس از نار. شبيه اين معنا به صورت ديگرى ـ طبق روايتى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار آورده از آن حضرت نقل شده مى فرمايد: «مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَلاَ طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك; (خداوندا!) من تو را از ترس دوزخت پرستش نكردم و نه به جهت طمع در بهشت تو; ولى تو را شايسته عبادت ديدم و پرستيدم».(1)
در حدیث دیگرى از آن حضرت این تقسیم هاى سه گانه به تعبیر دیگرى نقل شده و در آخر آن آمده است: «لَکِنِّی أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّوَجَلَّ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْکِرَامِ وَهُوَ الاَْمْنُ لِقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ وَهُمْ مِنْ فَزَع یَوْمَئِذ آمِنُونَ; ولى من او را به جهت عشق به آن ذات پاک مى پرستم و این عبادت بزرگواران است که سبب آرامش و امنیت در روز جزاست، زیرا خداى متعال مى فرماید: آنها از وحشت آن روز در امانند».(2)
#تفسیر_حڪمت_۲۳۷
#نهج_البلاغہ
✍ #ادامہ_دارد...
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#عبادت_آزادگان_و_احرار امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى انگيزه هاى عبادت عابدان را با ذكر سلسله
#نڪــتــہ
#انگـيـزه_هــاے_عـبــادت:
شك نيست كه عبادت نياز به قصد قربت دارد; يعنى بايد انگيزه هاى آن الهى باشد و خلوص از هرگونه ريا و قصد غير خدا نيز لازم است. فقها فرموده اند: اگر كسى وضو مى گيرد به نيت اطاعت فرمان خدا و هم براى اين كه به وسيله آب خنك بدن او خنك شود، وضوى او خالى از اشكال نيست چرا كه انگيزه مشتركى بين قصد قربت و قصد برودت آب داشته است. البته اگر قصد اصلى قربت است كه در هر حال وضو براى نماز مى گرفت; ولى قصدهاى تبعى هم در كار باشد، ضررى نمى زند.
در اينجا سؤال پيش مى آيد كه آيا به جا آوردن عبادات براى رسيدن به پاداش بهشت و نعمت هاى آن و حور و قصور جنت با قصد قربت سازگار است؟ همچنين انجام آن براى ترس از آتش دوزخ و عذاب هاى آن واقعاً خالصانه است؟ در زمينه آثار دنيوى و مواهب مادى، خواندن نماز باران براى رفع خشكسالى يا انجام دادن نماز شب براى وسعت روزى و امثال آن نيز قابل پرسش است كه چگونه اين گونه نيات با قصد قربت سازگار است.
پاسخ همه اين پرسش ها يك چيز است و آن اين كه آنچه را انسان از خدا بخواهد عين قربت است و به تعبير ديگر، پاداش هاى بهشتى و نجات از عذاب دوزخ يا پاداش هاى مادى دنيوى از قبيل داعى بر داعى يعنى انگيزه اى است براى قصد قربت، زيرا عبادت كننده مى داند كه اگر نيت قربت نداشته باشد اين امور حاصل نمى شود. به همين دليل در سرتاسر قرآن مجيد براىج تشويق مؤمنان به اطاعت پرودگار و تقرب به او سخن از نعمت هاى بهشتى به ميان آمده و براى نهى از مخالفت، سخن از عذاب هاى دوزخ. هرگاه اين امور با قصد قربت مخالفت داشت، هرگز در قرآن مجيد آن هم به صورت بسيار گسترده مطرح نمى شد. همچنين مسئله نماز باران و مانند آن در احاديث اسلامى وارد شده و معصومان(عليهم السلام) به آن تشويق كرده اند. اگر با قصد قربت منافات داشت امكان نداشت تشويق كنند. نيز پاداش هاى مادى كه براى برپاداشتن نماز شب يا خواندن سوره هاى مختلف قرآن يا دعاهايى براى خلاص زندانيان و شفاى بيماران همه دليل بر اين است كه آنچه
از خدا خواسته شود، هرچند داعى بر آن رسيدن به مواهب مادى باشد منافات با قصد قربت ندارد.
البته شك نيست اگر انسان به مقامى از ايمان و اخلاص برسد كه عبادت پروردگار را تنها براى اداى شكر و شايستگى حق براى عبادت به جاى آورد و حتى عشق به نعمت هاى بهشتى و ترس از آتش دوزخ و رسيدن به مواهب دنيوى را رها سازد، عبادتى در حد بسيار اعلا انجام داده است; ولى اين بدان معنا نيست كه اگر طمع در جنت و خوف از عذاب يا رسيدن به مواهب مادى دنيا انگيزه رفتن به در خانه خدا شود و همه را از او بخواهد با اخلاص نيت مخالفت داشته باشد، از اين رو در آيات قرآن در كنار «(جَنَّات تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ); باغ هايى از بهشت كه نهرها از كنار درختانش عبور مى كند» تعبير به (وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللهِ أَكْبَرُ) (خشنودى و رضايت خداوند از همه برتر است) نيز آمده در آنجا كه مى فرمايد: «(وَعَدَ اللهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّات تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْن وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ); خداوند به مردان و زنان باايمان، باغ هاى بهشتى وعده داده كه نهرها از پاى درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند ماند; و (همچنين،) خانه ها و (قصرهاى) پاكيزه در باغ هاى جاودان بهشتى (به آنها وعده داده); و خشنودى خدا، (از همه اينها) برتر است; واين، همان رستگارى و پيروزى بزرگ است».(3)
چه خوب است كه انسان افق فكر و معرفت خود را چنان بالا برد كه از عبادات و مناجات هاى خود غير او را نخواهد، همان گونه كه در مناجات هشتم از مناجات هاى پانزده گانه امام سجاد(عليه السلام) وارد شده است كه به پيشگاه خدا عرضه مى دارد: «فَأَنْتَ لاَ غَيْرُكَ مُرَادِي وَلَكَ لاَ لِسِوَاكَ سَهَرِي وَسُهَادِي وَلِقَاؤُكَ قُرَّةُ عَيْنِي وَ وَصْلُكَ مُنَى نَفْسِي وَإِلَيْكَ شَوْقِي وَفِي مَحَبَّتِكَ وَلَهِي وَإِلَى هَوَاكَ صَبَابَتِي وَرِضَاكَ بُغْيَتِي... وَقُرْبُكَ غَايَةُ سُؤْلِي; تو مراد منى و غير تو مراد من نيست. شب زنده دارى و بيدارى ام فقط براى توست نه غير تو. ديدارت نور چشم من و وصل تو آرزوى من و به سوى تو شوق و اشتياق من است. در وادى محبت تو سرگشته و در هواى تو دل داده ام و خشنودى ات مقصد و مقصود من... و قرب تو منتهاى خواسته من است».(4)
#تفسیر_حڪمت_۲۳۷
#نهج_البلاغہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
📘(1). بحارالانوار، ج 67، ص 186.
📘(2). همان، ص 197.
📘(3). توبه، آیه 72.
📘(4). سند گفتار حکیمانه: صاحب کتاب مصادر نهج البلاغه مى گوید: این کلام حکیمانه را جمعى از بزرگان، قبل و بعد از مرحوم سید رضى نقل کرده اند که از جمله مرحوم کلینى در کتاب کافى و ابن قاسم در روض الاخیار و آمدى در غررالحکم هستند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 187)
#تفسیر_حڪمت_۲۳۷
#نهج_البلاغہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃