#داستـــانــــی_بــــاور نڪــردنی از حضـــرت #عـــلــــی(ع)
روزی حضرت علی (ع) در راهی
می گذشت، یک نفر یهودی که از یهودیان خیبر بود با آن حضرت همراه شد، در بین راه به دره ای که در آن آب زیادی جمع شده بود رسیدند، یهودی فوراً پارچه ای را به خود پیچید و روی آب راه رفت.
مقداری که روی آب رفت برگشت و حضرت را صدا زد و گفت:
اگر آنچه را من میدانم تو میدانستی از آب عبور میکردی همانطور که من عبور کردم.
امیرالمومنین به او فرمودند: قدری توقف کن، سپس اشاره ای فرمود، فوراً آب منجمد گردید وسفت شد و بر روی آن به راه افتاد.
یهودی که چنین دید خود را بر قدم های حضرت علی انداخت و عرض کرد: ای جوانمرد; چه چیزی گفتی که آب را به سنگ تبدیل کردی؟
امیرالمؤمنین فرمود:
تو چه چیزی گفتی که بر روی آب عبور کردی؟
یهودی عرض کرد: من خدا را به اسم اعظم او خواندم .
امیرالمؤمنین فرمود: اسم اعظم خدا چیست؟
عرض کرد : اسم جانشین حضرت محمد(ص).
امیرالمؤمنین فرمود : من جانشین حضرت محمدم.
یهودی به حقانیت آن حضرت اعتراف کرد و اسلام آورد.
🌈 @nahjolbalaghekhani