پندهای مولا علی علیه السّلام
پیرمردى را مى دیدم که در کنار قبر او نشسته و قرآن مى خواند بعد از مدتى او را ندیدم سپس به او برخورد
📔(1). توبه، آیه 50 و 51.
📔(2). عوالى اللئالى، ج 1، ص 56 .
📔(3). من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 544 .
📔(4). یوسف، آیه 86.
📔(5). شرح نهج البلاغه ابن میثم، ذیل حکمت مورد بحث; بحارالانوار، ج 75، ص 69.
📔(6). شرح نهج البلاغه ابن میثم، ذیل حکمت مورد بحث.
📔(7). طه، آیه 131 .
📔(8). بحارالانوار، ج 79، ص 78.
📔(9). همان، ج 75، ص 56، پاورقى شماره 2.
📔(10). نهج البلاغه، خطبه 193.
📔(11). بحارالانوار، ج 89، ص 207.
📔(12). بحارالانوار، ج 89، ص 184.
(13). شرح نهج البلاغه علامه شوشترى، ج 12، ص 31. این داستان علاوه بر تاریخ بغداد در کتاب «المنتظم» (ابن جوزى) ج 12، ص 233 نیز آمده است.
📔(14). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 10، ص 23 (مطابق نقل میزان الحکمة، ح 5201).
📔(15). بحارالانوار، ج 70، ص 91، ح 65.
📔(16). همان، ص 81 .
📔(17). سند گفتار حکیمانه: در کتاب مصادر در ذیل این کلام نورانى آمده است که ابن جوزى در تذکرة الخواص و کراجکى در کنزالفوائد آن را با اضافه اى آورده اند. (که نشان مى دهد از منبع دیگرى دریافت داشته اند) به علاوه این جمله هاى حکیمانه به صورت پراکنده در کتاب هاى مختلف دیگرى آمده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 183). مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار این کلام حکیمانه را با تفاوتى از «تفسیر عیاشى» که قبل از مرحوم سید رضى بوده نقل مى کند، تحت این عنوان که امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود: در تورات چنین نوشته شده است... آن گاه این حدیث را با تفاوت و اضافاتى بیان فرموده». (بحارالانوار، ج 69، ص 196، ح 21)
#تفسیر_حڪمت_۲۲۸
#نــــهـــج_الــبـلاغــہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
#پرسش_پاسخ
#ثروت_امیرمومنان_علی_علیه_السلام
#قسمت_اول
🔴👈در مورد این سوال باید زندگی امام علی علیه السلام را به سه قسمت تقسیم کرد
الف👈 دوران کودکی
ب👈 دوران جوانی
ج 👈دوران میانسالی
ابوطالب، پدر امیرالمومنین علی (ع) از بزرگان قبیله قریش بود اما از لحاظ مالی تنگدست بود لذا پیامبر به عنوان کمک به ایشان حضرت علی(ع) را از همان کودکی از ابوطالب گرفت و نزد خود نگاه داشت. بنابر این با توجه به آنکه پدر امیرمومنان از افراد متمول نبود خود حضرت نیز در آن سنین از خانوادهای ثروتمند به شمار نمیآمد.
ب) دوران جوانی.
این دوران، مصادف با ایام رسالت پیامبر خدا(ص) بود. حضرت در این ایام تمام وقت خویش را در اختیار پیامبر بود. شغل ایشان در این ایام، کار کشاورزی محدودی بود که فقط با آن امرار معاش مینمود و باقی ایام خود را وقف پیشبرد اسلام و انجام اوامر پیامبر خدا(ص) میکرد. با پیشرفت اسلام و گسترش سرزمینهایی که توسط مسلمانان فتح میشد وضع عمومی مسلمانان (از جمله امیرالمومنین علی –ع-) بهبود پیدا کرد.
ج) دوران میانسالی.
رحلت پیامبر خدا (ص) و غصب خلافت توسط ابوبکر و پس از آن عمر و عثمان حضرت را مجبور به خانهنشینی کرد. حضرت در این ایام تمام وقت خویش را صرف کار به خصوص امور کشاورزی مینمودند. آب گرانمایه ترین و یکی از پرارزشترین داراییها در بیابانهای سوزان شبه جزیره عربستان به شمار میآمد. حضرت (با توجه به فراغت بدست آمده برای ایشان) اقدام به حفر چاههای آب بسیاری نمود که تعدادی از آنها با گذشت زمان بسیار هنوز نیز مورد استفاده قرار میگیرند و به نام «آبار علی(ع)» یعنی چاهای آب امیرالمومنین علی (ع) در عربستان مشهورند. علاوه بر حفر چاه حضرت زمینهای کشاورزی و باغهای بسیاری را ایجاد نمود. این کارها سود بسیاری را نصیب حضرت مینمود. اما با این حال این ثروت بسیار باعث آن نشد که حضرت دست از زندگی ساده خویش برداشته و رو به زندگی تجملاتی آورد.
این داستان طلحه و زبیر مشهور است که روزی از کنار امیرالمومنین گذشتند و با یکدیگر میگفتند که امیرالمومنین از اموال دنیا چیزی در دست ندارد. حضرت به کارگزاران خود دستور داد درآمد آن سال را تبدیل به سکه های نقره کرده در اتاقی جمع کنند. سپس حضرت آن دو را دعوت نموده و در حضور آنان در اتاق را گشود.
✍ #ادامہ_دارد...
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
#پرسش_پاسخ
#ثروت_امیرمومنان_علی_علیه_السلام
#قسمت_دوم
خود دستور داد تمام آن اموال را بین مستمندان و در راه خدا هزینه کنند.
داستانهای متعددی از ساده زیستی حضرت (در عین بینیازی و ثروت فراوان) در تاریخ نقل شده است. حتی حضرت زمانی که حکومت مسلمین را نیز به دست گرفت از این شیوه دست برنداشت. به عنوان نمونه به این داستان توجه بفرمایید:
سوید بن غفله نیز میگوید: در اواخر عمر امیرالمومنین علی (ع) و زمان حکومت و قدرت ایشان در کوفه بر وی وارد شدم در حالی که جلوی آن حضرت ظرف شیری بود که بوی ترشیدگی آن به مشام میرسید و در دست وی نان خشکیدهای دیدم که پوستههای درشت جو بر سطح آن آشکار بود. حضرت آن نان را میشکست و گاهی از زانوی خود برای شکستن آن کمک میگرفت. فضه را دیدم که ناظر بر کارهای او بود. گفتم: ای فضه از خدا در مورد این شیخ ترس ندارید؟ کاش آرد او را غربال میکردید. فضه در پاسخ گفت: میترسم که او ثواب ببرد و ما گناهکار شویم. از ما تعهد گرفته است که تا با او هستیم آرد او را غربال نکنیم. علی(ع) به او فرمود: چه میگوید؟ فضه پاسخ داد: از خودش بپرسید. من آنچه را که به فضه گفته بودم عرض کردم که کاش آرد را غربال میکردند. حضرت گریست و فرمود: پدر و مادرم فدای آن کسی(پیامبرخدا(ص)) که سه روز پیاپی از نان گندم سیر نخورد تا از دنیا جدا شد و هرگز آرد خود را غربال نکرد.
همچنین در روایتی آمده است که امیرالمومنین على(ع) با دسترنج خود یک هزار برده خرید و آزاد کرد.
خلاصه آنکه: منابع در آمد حضرت زمینها و باغ های کشاورزی بود که حضرت با دست خود و در ایام خانهنشینی و غصب خلافت، ساخته بود. همچنین اموالی نیز به عنوان غنائم (که از فتح امپراطوریهای ایران و روم به دست میآمد) به ایشان میرسید.
اکثر اموال فوق در راه خدا مصرف میشد و خود حضرت زندگی بسیار سادهای داشنتد. به گونهای که پس از گذشت قرنها، هنوز نیز ساده زیستی ایشان زبانزد بسیاری از انسانهای آزاده جهان است.
✍ #ادامہ_دارد...
🌴 @nahjolbalaghekhani🌴
#حڪمــت_۲۲۷ نـهـج الـبـلاغـہ
وَ سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.
#ارڪـان_ايـمــان(اعتقادى، معنوى)
و درود خدا بر او ، فرمود:
(در مورد ايمان پرسيدند).
✍جواب: ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان عمل با اعظاء و جوارح استوار است.
💎 @nahjolbalaghekhani💎
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪمــت_۲۲۷ نـهـج الـبـلاغـہ وَ سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ
#حقيقت_ايمان
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى خود، كه بر گرفته از كلام رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) است حقيقت ايمان كامل را در عبارتى كوتاه و پرمعنا بيان كرده است، هنگامى كه از امام(عليه السلام) درباره تفسير ايمان سؤال كردند فرمود: «ايمان معرفت با قلب (عقل) و اقرار به زبان و عمل به اركان (دين) است»; (وَسُئِلَ عَنِ الاِْيمَانِ فَقَالَ(عليه السلام): الاِْيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَإِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَعَمَلٌ بِالاَْرْكَانِ).
در واقع ايمان درختى است كه ريشه آن شناخت خدا و پيامبر اكرم و پيشوايان دين و معاد است و به دنبال آن بر زبان ظهور پيدا مى كند و ثمره اين شجره طيبه انجام وظايف الهى است، بنابراين كسانى كه در انجام وظايف كوتاهى مى كنند ايمانشان ناقص است و از دو حال خارج نيست يا گرفتار ضعف ايمانند و يا هوا و هوس چنان بر آنها غالب شده كه از تجلى ايمان در عمل پيش گيرى مى كند.
ابن ابى الحديد در اينجا به نفع مذهب معتزله استفاده كرده مى گويد: آنچه امام(عليه السلام) در اينجا فرموده عين چيزى است كه معتزله اهل سنت به آن معتقدند كه عمل به اركان و انجام واجبات (و ترك محرمات) را در مفهوم ايمان داخل مى دانند و آن كس كه عمل نكند نمى توان نام مؤمن بر او نهاد، هرچند با قلب پذيرفته و با زبان اقرار كرده باشد و اين بر خلاف اعتقاد اشعرى ها از اهل سنت و اماميه است. ولى ابن ابى الحديد از اين نكته غافل شده است كه اماميه، اسلام و ايمان را متفاوت مى دانند; كسى كه شهادتين را ابراز كند و يقين به خلاف گويى او نداشته باشيم در زمره مسلمانان است و جان و مال و خونش محفوظ، ذبيحه او حلال و ازدواج با او مباح است; اماميه آن را به معناى اقرار به شهادتين و اقرار به امامت ائمه دوازده گانه مى دانند و براى آن درجاتى قائلند; بعضى داراى درجات پايين، بعضى درجات متوسط و بعضى درجات عالى هستند و آنچه در كلام امام(عليه السلام) آمده اشاره به درجه عالى ايمان است.
از آن بالاتر چيزى است كه قرآن مجيد در اوائل سوره «انفال» بيان كرده است: «(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ); مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود، دل هاشان ترسان مى گردد; و هنگامى كه آيات او بر آنها خوانده مى شود، ايمانشان فزونتر مى گردد; و تنها بر پروردگارشان توكل دارند. * آنها كه نماز را برپا مى دارند; و از آنچه به آنها روزى داده ايم، انفاق مى كنند. * (آرى،) مؤمنان حقيقى آنها هستند; براى آنان درجاتى والا نزد پروردگارشان است; و براى آنها، آمرزش و روزى پرارزش است».(1)
#تفسیر_حڪمت_۲۲۷
#نــــهـــج_الــبـلاغــہ
#ادامہ_دارد...
❤️ @nahjolbalaghekhani❤️
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حقيقت_ايمان امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى خود، كه بر گرفته از كلام رسول اكرم(صلى الله عليه
از این سه آیه شریفه به خوبى استفاده مى شود که ایمان کامل علاوه بر اعتقاد قلبى و عمل به ارکان مسائل دیگرى را نیز شامل مى شود; از جمله این که هنگامى که نام خدا برده مى شود دل لرزان گردد و احساس مسئولیت کند و هنگامى که آیات قرآن بر او خوانده شود ایمانش رشد یابد و اینها امورى است که حتى معتزله نیز آن را شرط ایمان نمى دانند و جالب این که در دو مورد از این آیات واژه حصر به کار برده است در ابتدا مى گوید: «(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ...); مؤمنان تنها اینها هستند که داراى این صفات پنج گانه مى باشند» و در پایان آیه مى فرماید: «(أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً); مؤمنان حقیقى فقط آنها هستند» و از اینجا به خوبى روشن مى شود که ایمان داراى درجات متفاوت و مختلفى است.
اضافه بر این در بعضى از روایات که در منابع اهل بیت آمده است مى خوانیم: هنگامى که درباره ایمان سؤال کردند در جواب فرمودند: «الإیمانُ أنْ یُطاعَ اللهُ فَلا یُعْصى; ایمان آن است که انسان خدا را اطاعت کند پس هیچ معصیتى به جا نیاورد. (این تعبیر معاصى کبیره و صغیره را هر دو شامل مى شود)».(2)
در حدیث دیگرى از همان امام (امام صادق(علیه السلام)) آمده است که در برابر این سؤال که آیا ایمان عمل است یا قولِ بدون عمل (اعتراف به شهادتین) امام(علیه السلام) فرمود: «الإِیمانُ عَمَلٌ کُلُّهُ وَالْقَوْلُ بَعْضُ ذلِکَ الْعَمَلِ; ایمان تمامش عمل و قول بخشى از آن عمل است».(3)
از این تعبیرها استفاده مى شود که ایمان، اطلاقات مختلفى دارد; گاه به حد اقل آن اشاره شده و گاه به حد اکثر و گواه آن حدیث معروفى است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که مى فرماید: «الإیمانُ عَشْرُ دَرَجات فَالْمِقْدادُ فِی الثّامِنَةِ وَ أبُوذَرّ فِى التّاسِعَةِ وَ سَلْمانُ فِی الْعاشِرَةِ; ایمان ده درجه دارد. مقداد در درجه هشتم، ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم قرار داشتند».(4) (البته ایمان انبیا و اوصیاى معصوم حساب دیگری دارد).(5)
#تفسیر_حڪمت_۲۲۷
#نــــهـــج_الــبـلاغــہ
✍ #ادامہ_دارد...
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
از این سه آیه شریفه به خوبى استفاده مى شود که ایمان کامل علاوه بر اعتقاد قلبى و عمل به ارکان مسائل د
📓(1). انفال، آیه 2-4.
📓(2). کافى، ج 2، ص 33 .
📓(3). همان.
📓(4). بحارالانوار، ج 22، ص 341.
📓(5). سند گفتار حکیمانه: مرحوم خطیب در مصادر مى گوید: نخستین بار این سخن را پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بیان فرمود و همه محدثان آن را از آن حضرت نقل کرده اند و امام(علیه السلام) که باب مدینه علم نبى بوده همین سخن را در پاسخ این سؤال کننده بیان فرمود. سپس مى افزاید: کافى است که به امالى صدوق و عیون اخبار الرضا(علیه السلام) و خصال و تاریخ بغداد و امالى شیخ طوسى مراجعه شود که از طرق کثیره این حدیث به وسیله امیرمؤمنان على(علیه السلام) از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 179)
#تفسیر_حڪمت_۲۲۷
#نــــهـــج_الــبـلاغــہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃