eitaa logo
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
9.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
155 فایل
هَمین‌است؛هَمین‌است؛هَمین‌است‌ فَقط‌حِـیدر‌امیرالمؤمنیـن‌است'👌 🕊قال العلی علیه السلام: تــَخَــفــّفــوا تَــلـحَــقــُوا....🕊. 🌴 خــادم کــانــال 👈 @khosravi11253 ✔️کانال #رایــحه_احکـ📙ــام👈 @khosravi1253 ✅ تبلیغات در۸کانالمون👈 @mmmm1253
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه؛《ادایِ حقِ کلام》
بسم الله 🔴#با_معارف_نهج، شماره 73 🔵خودیهایی که به پایگاه #دشمن تبدیل میشوند #اشعث_بن_قیس کارگزار
بسم الله با_معارف_نهج، شماره 74 🔵 در علم غیب امیرالمؤمنین علیه‌السلام قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى عَلَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَر.(, 6/261) این روایت، روایت معتبری است و حکایتی را نقل می‌کند که در آن، دو شاهد در محکمه‌ای شهادت داده‌اند فلان کس سرقت کرده و در همان محکمه به خاطر شهادت آنها دست متهم قطع شده است (شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُه) پس از مدّتی شاهدها آمده‌اند و شخص جدیدی را به عنوان دزد معرفی کرده‌ و اقرار کرده‌اند که در شهادت قبلی‌شان خطا کرده‌اند. حال کسی که در آن محکمه‌ی اول دستش قطع شده به نزد حضرت امیر علیه السلام آمده و از دست دو شاهد، شکایت کرده و حضرت نیز حکم کرده‌اند که دو شاهد باید دیه بپردازند. 🔸در این روایت تصریح نشده است که حکم اول (قطع اشتباهی دست متهم) در محکمه‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام و توسّط ایشان اجرا شده بلکه عبارت «قُطِعَتْ يَدُهُ» که به صورت مجهول به کار رفته، ظهور در این دارد که دست متّهم در محکمه‌ی دیگری و توسط قاضی دیگری (شریح یا قضات قبل از حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام) اجرا شده است وگرنه بر اساس عادت گفتاری عربها اگر دست متهم توسط خود امیرالمؤمنین قطع شده بود، فعل به صورت مجهول به کار نمی‌رفت. ✍️نکته: در به جای عبارت «قطعت یده» تعبیرِ «قطع یده» (بدون تا) آمده که می‌توان آن را به صورت معلوم خواند. این فعل اگر معلوم باشد، می‌تواند به این معنا باشد که امیرالمؤمنین خودشان بوده‌اند که دست دزد را با استناد به شهادتِ اشتباهیِ شاهدان قطع کرده‌اند. اتفاقا برخی به همین نسخه‌ی کافی استناد کرده و گفته‌اند اگر امیرالمؤمنین علیه السلام علم غیب داشت، پس چرا دست متهم را قطع کرد؟! 📢کسانی که این اشکال را طرح کرده‌اند غافل شده‌اند که اولا بر اساس نسخه‌ی تهذیب (قطعت یده) اصلا دست را امیرالمؤمنین علیه السلام قطع نکرده‌اند ثانیا در نسخه‌ی کافی (قطع) نیز باز این احتمال وجود دارد که فعل، مجهول باشد و کلمه «ید» باشد. به هر حال کلمه «ید» است و وقتی که نایب فاعل بشود، فعل مجهولش می‌تواند بدون تا هم به کار برود. و چنانکه گذشت اگر فعل «قطع» مجهول باشد دیگر نمی‌توان را به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داد. ↩️جمع بندی: نسخه‌ی تهذیب (قطعت)، ظهور دار که "قطع دست" در محکمه‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام اجرا نشده بلکه در محکمه‌ی دیگری اجرا شده اما نسخه‌ی کافی (قطع) مجمل است؛ یعنی فعلِ قطع احتمال دارد مجهول باشد (و به این معنا باشد که قطع دست در محکمه دیگری اجرا شده) چنانکه احتمال دارد معلوم باشد (و به این معنا باشد که قبلا توسط امیرالمؤمنین علیه السلام اجرا شده). 👈بنابراین هیچ یک از دو نسخه‌ی این روایت نمی‌تواند علم غیب امام علیه السلام را نقض بکند. هرچند روایت اگر هم صراحت داشت که قطع ید در محکمه امام علیه السلام اجرا شده، امکان توجیه روایت و دفاع از نظریه وجود داشت. ❀ ⃟⃟ ❤️ ⃟❤️ ⃟❀ ⃟❤️ ⃟❤️ ⃟✤ @nahjoolbalageh