در ادامه امام علیهالسلام اشارهای به پرچم و بیرقهای لشکر دارند. معمولاً در هر لشکری پرچمهای مختلفی است که مختص گروهها یا دستههای کوچکاند و یک رایَت کلی هم برای کل لشکر وجود دارد که اینها علامتها و نشانههای هر لشکری است.
میفرمایند:
✨وَ رَايَتَكُمْ فَلاَ تُمِيلُوهَا وَ لاَ تُخِلُّوهَا
باید بیرق و پرچم خود را پایین نیاورید و آن را کج نکنید، و اطرافش را تخلیه نکنید، زیرا عدهای چشمشان به همین پرچم است. اگر پرچم پایین بیفتد، کسانی که دورتر هستند، ممکن است فکر کنند که شما شکست خوردهاید. اگر اضطراب داشته باشند، تصور میکنند که دشمن به پرچمدار حمله کرده و او را آسیب میزند. بنابراین، پرچم را محکم و سربلند و برافراشته نگاه دارید و توجه داشته باشید که کج نکنید و اطراف پرچمدار را نباید تخلیه کنید. هدف دشمن این است که ابتدا پرچم را پایین بیاورد. بنابراین، نباید اطراف پرچمدار را خالی کنیم.
✨وَ لاَ تَجْعَلُوهَا إِلاَّ بِأَيْدِي شُجْعَانِكُمْ
پرچم باید در دست کسی باشد که تا جان دارد از آن دفاع و حمایت کند، یعنی کسی که از شجاعان شما باشد.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) زمانی که به سمت خیبر رفتند، مسلمانان هفت قلعه خیبر را محاصره کردند. یهودیان به داخل قلعهها رفته و درها را محکم بسته بودند. هر روز گروهی از آنها بیرون میآمدند و با دستهای از مسلمانان میجنگیدند و وقتی احساس خطر میکردند، به سرعت به داخل قلعهها میدویدند و درها را میبستند. این وضعیت به جایی نمیرسید و افرادی هم که در روزهای اول و دوم به میدان رفته بودند، سرشکسته و ناامید باز گشته و کاری از پیش نبرده بودند، تا اینکه یک شب پیامبر فرمودند:
«لَاُعطِیَنَّ الرّایَة غَداً رجلاً یُحِبُّ الله و رسوله و یُحبُّه الله و رَسوله کَرّار غیرَ فَرّارٍ»
فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسول را دوست دارد. او پیاپی حمله میکند و هرگز از میدان جنگ نمیگریزد.
این سخن پیامبر وعده پیروزی را در خود داشت، به همین دلیل همه میخواستند بدانند که فردا پرچم به دست چه کسی خواهد بود؟
صبح روز بعد، همه با کنجکاوی منتظر بودند تا ببینند پرچم در دست چه کسی قرار خواهد گرفت؟!
پیامبر صدا زدند علی بن ابیطالب کجاست؟ علی در آن جمع نبود؛ گفتند که علی بن ابیطالب چشمش درد میکند.
پیامبر او را خواستند و آب دهان مبارک خود را به چشم علی کشیدند و چشم او بهبود یافت. سپس پرچم را به دست علی بن ابیطالب دادند.
اما چرا چشم امیرالمؤمنین درد میکرد❓ زیرا در روزهای قبل، علی بن ابیطالب در آسیاب برای لشکر گندم آسیاب میکرد و غبار آسیاب به چشمش رفته بود، چون لشکر پیامبر که برای تهیه نان، از مردم قریهها به زور نان نمیگرفتند.
اینجا بود که #حدیث_رایَت در وصف ایشان صادر شد.
از این رو امیرالمؤمنین به عنوان پرچمدار جنگهای پیامبر، از جمله جنگ خیبر، میدانند چه کسی باید پرچم را در دست بگیرد.
علت اینکه این خطبهها زنده هستند و روح دارند و وقتی اکنون خوانده میشوند، گویی صدای امیرالمؤمنین به گوش میرسد؛ برای این است که از مصدری صادر شده که خود در این صحنهها بوده است، نه اینکه بنشیند و نظریه و تئوری بدهد.
این خطبهها و همچنین دیگر خطبهها، نشاندهنده تجربیات عملی امیرالمؤمنین در میدان جنگ هستند.
#شوقمعرفت۳ / خ۱۲۴
🌴🌴🌴
در این میان لازم به توضیح است که خطبههای امیرالمؤمنین علیهالسلام از وجود لفظی و حتی کتبی بهرهمند است.
انشاءالله این موضوع را در خطبههای گوناگون نهج البلاغه مد نظر داشته باشید.
از زمان مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی (قدس سره) در منطق گفته میشد که ما چهار نوع وجود داریم:
▫️یک وجود خارجی و عینی
▫️یک وجود ذهنی
▫️یک وجود لفظی
▫️یک وجود کتبی
خواجه نصیر براین تقسیمبندی تأکید داشت و بقیه بیشتر بر وجود خارجی و ذهنی تأکید میکنند.
یک وجود خارجی، مانند آتش، در خارج موجود است.
از کجا میفهمیم که چیزی وجود دارد؟ از آثار آن؛ هر وجودی را میتوان از آثارش شناخت. نه تنها اصل هر وجود، بلکه تفاوت وجودات، یعنی قوت و ضعف هر وجود را نیز میتوان از قوت و ضعف آثارش فهمید.
آن چیزی که آثارش قویتر است، وجودش قویتر است و برعکس.
وجود خارجی مانند آتش است که میسوزاند، نور میدهد و گرما تولید میکند. گاهی اوقات آتش وجود ندارد و شما میخواهید آتش روشن کنید. در این صورت، شما در ذهنتان آتشی را تصور میکنید و شرایط روشن کردن آن را در نظر میگیرید. ممکن است آتش در خارج وجود داشته باشد و کسی از آن خبر نداشته باشد. در این حالت، آتش ممکن است به او آسیب برساند. حتی اگر کسی آتش را ندیده باشد، لفظ «آتش» بر او اثر میگذارد.
گاهی اوقات، مینویسند «آتش روشن کردن ممنوع است». این وجود کتبی را نشان میدهد که خطری در پیش است.
کلمه «خطر» از کلماتی است که وجود کتبی آن هم قوی است.
وقتی روی تابلویی نوشته میشود «خطر»، ما حواسمان جمع میشود، با اینکه این خطر در حال حاضر وجود ندارد و فقط یک نوشته است، اما احتمال خطر را نوشته به ما هشدار میدهد. بنابراین هم نوشته و هم لفظ میتواند اثرگذار باشد.
این وجود لفظی میتواند در موضوعات مختلف مثالهای زیادی داشته باشد؛ البته همانطور که وجودهای خارجی همیشه یکجور اثر نمیگذارند، مثل شعله شمع و شعله تنور که تفاوت دارد، وجودهای ذهنی نیز همینطور هستند.
برخی چیزها ذهن انسان را به خود مشغول میکنند و برخی دیگر قوتِ وجود ذهنی یا خیالِ بالایی دارند.
با یک نگاه، میتوانند تصویری را نقاشی کنند یا مسئلهای مهم را حل کنند، حتی اگر این مسائل ذهنی باشند. گاهی قدرت ذهن آنقدر بالاست که میتواند کارخانهای را بدون نقشه سرِپا کند.
برخی افراد در لفظ خود تأثیر دارند و برخی دیگر در نوشتههایشان، مانند یک خطاط ماهر که نوشتهاش به گونهای است که خواننده نمیتواند چشم از آن بردارد و احساس میکند که با او صحبت میشود، حتی اگر این نوشتهها صد سال پیش نوشته شده باشند.
کلمات امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هم در نهج البلاغه وجود خارجی ندارند و ما اکنون با جبهه جنگ مواجه نیستیم، اما وجود لفظی آنها چنان قوی است که حتی وقتی نوشته شدهاند، اثر خود را در طول تاریخ حفظ کرده و هنوز هم بر ما تأثیر میگذارند.
#شوقمعرفت۴ / خ۱۲۴
🌴🌴🌴
بعد از آنکه فرمودند پرچم را جز به دست شجاعانتان ندهید، در ادامه میفرمایند:
✨وَ اَلْمَانِعِينَ اَلذِّمَارَ مِنْكُمْ
و به دست کسانی که از آن همچون جان خود دفاع میکند.
"اَلذِّمَارَ" : آن چیزی را گویند که دفاع از آن واجب است، مثل ناموس و آبرو.
✨فَإِنَّ اَلصَّابِرِينَ عَلَى نُزُولِ اَلْحَقَائِقِ هُمُ اَلَّذِينَ يَحُفُّونَ بِرَايَاتِهِمْ
در اینجا، اشاره به کسانی است که در برابر حوادث کوبنده صبر میکنند. آنها کسانی هستند که اطراف پرچم خود را خالی نمیکنند و از آن حمایت میکنند. «يَحُفُّونَ» به معنای حمایت و حفظ پرچم است و به راحتی آن را از دست نمیدهند.
"اَلْحَقَائِقِ" : جمع حاقَّة به معنای حادثه کوبنده است.
✨وَ يَكْتَنِفُونَهَا حِفَافَيْهَا وَ وَرَاءَهَا وَ أَمَامَهَا
به این معناست که پرچم را محکم در آغوش میگیرند و در بازوی خود قرار میدهند. یعنی اطراف را باید مراقب باشند که کسی از پشت سر یا از پهلو به پرچم نزدیک نشود و آن را واژگون نکند.
"حِفَافَيْهَا": تثنیه حِفاف و به معنای دو طرف پرچم یعنی سمت راست و چپ آن است.
✨لاَ يَتَأَخَّرُونَ عَنْهَا فَيُسْلِمُوهَا
هیچگاه از پرچم خود عقب نمیافتند تا پرچم در دست دشمن قرار نگیرد و تسلیم دشمن نشوند.
✨وَ لاَ يَتَقَدَّمُونَ عَلَيْهَا فَيُفْرِدُوهَا
از پرچم هم جلوتر نمیروند. یعنی از آن پیشی نمیگیرند و رهایش کنند. چون میدانند حساسیت بیرق چقدر است.
در ادامه ایشان توضیحاتی را در مورد نبرد گروهی میفرمایند؛ در مورد آن دستههایی که با هم میجنگند، یعنی وقتی دسته خودی با دسته دشمن روبرو میشوند، چگونه باید حرکت کنند.
در جنگهای قدیم، گاهی نبرد تن به تن بود و گاهی دو گروه با هم میجنگیدند.
اگر جمعیت لشکرها کم بود، مانند روز عاشورا، نبرد تن به تن آغاز میشد. اما اگر جمعیت قابل توجهی وجود داشت، جنگ به صورت گروهی انجام میشد.
امام در مورد این دستهها صحبت میکنند و میفرمایند: وقتی یک دسته از شما با دشمن روبرو میشوند، باید ببینند حریفشان کیست. معمولاً اینگونه بود که اگر فردی دلاور به سراغ فردی ضعیف میرفت، برای او بد بود و آبرویش میرفت. هرکسی باید با همآورد خود میجنگید.
اگر قهرمانی به سراغ فرد ضعیفی میرفت و او را میکشت، شعرا در وصفش میگفتند: «تو بُزدلی، تو نتوانستی با کسی که همآورد خودت است، روبرو شوی».
لذا نگاه میکردند ببینند حریفشان چه کسی است و با چه کسی میتوانند در جنگ مواجه شوند.
در جنگ بدر هم پیامبراکرم ابتدا سه نفر را فرستادند، این سه نفر به لشکر قریش نگاه کردند و هر کدام با همآورد خود روبرو شدند. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) همانجا نیز جزو آن سه نفر بودند و این تجربه را از آنجا داشتند.
✨أَجْزَأَ اِمْرُؤٌ قِرْنَهُ
برای هرکسی همآورد خودش کفایت میکند که باید با او روبرو شود.
"قِرْن" : همآورد
✨وَ آسَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ
در عین حال، باید از برادرش (هم رَزمش) نیز حمایت کند. اگر دید که او مشکلی دارد یا نیازی به کمک دارد، باید به او یاری رساند و تنها به این اکتفا نکند که همآورده خود را شکست دهد و بگوید: ما که کار خود را کردیم.
حال که به وظیفه خودت عمل کردی، به یاری برادرت بشتاب! و عکس آن عمل نکن👇
✨وَ لَمْ يَكِلْ قِرْنَهُ إِلَى أَخِيهِ
اما نباید سستی کند که همآوردش به سمت برادرش برود. اگر دید فردی که همآوردش است به سمت برادرش میرود و او ضعیفتر است، مقابلش بایستد و بگوید همآورده تو من هستم، با من بجنگ!
نباید بگذارد که آن فرد به سمت برادرش برود، زیرا اگر اینگونه شود، آن فرد قویتر به سمت همرزم خود میرود و همآوردهاش نیز به او ملحق میشود؛ یک رزمنده میشود و دو نفره از دشمن!
✨فَيَجْتَمِعَ عَلَيْهِ قِرْنُهُ وَ قِرْنُ أَخِيهِ
هم همآوردِ خودش بر برادرش هجوم میآورد، و هم همآوردِ برادرش، و او تنها میشود.
بعد امام (علیهالسلام) میفرمایند: «مواظب باشید که هرگز به فکر فِرار نباشید».
اصلاً واژه #فرار نباید در قاموس رزمنده وجود داشته باشد؛ باید از این فکر دور شود، زیرا اگر از ابتدا به فکر فرار باشد، در هر شرایطی به دنبال راهی برای خروج از میدان خواهد بود.
#شوقمعرفت۵ / خ۱۲۴
🌴🌴🌴
رزمندهای که در راه خدا جهاد میکند و به سمت بهشت شمشیر میزند، این فکر در ذهن او نیست. با این حال، امام توصیه میکنند:
✨وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَئِنْ فَرَرْتُمْ مِنْ سَيْفِ اَلْعَاجِلَةِ لاَ تَسْلَمُوا مِنْ سَيْفِ اَلْآخِرَةِ
و به خدا قسم، اگر از سیفِ جنگِ دنیا بگریزید، از شمشیر آخرت نخواهید گریخت».
و سپس به بزرگان عرب میفرمایند:
✨وَ أَنْتُمْ لَهَامِيمُ اَلْعَرَبِ وَ اَلسَّنَامُ اَلْأَعْظَمُ
خجالت بکشید، شما بزرگان عرب هستید.
شما شخصیتهای عرب هستید، زیرا در سپاه امیرالمؤمنین از مهاجران و انصار و سابقین در اسلام حضور داشتند. یعنی شما در این جنگ دانهدرشت های عرب هستید.
"لَهَامِيمُ": جمع لَهمیم به معنای افراد با شخصیت است/ به اسبهای نجیب و تندرو هم لَهمیم گویند.
"سَنام" : به معنای کوهان است.
✨إِنَّ فِي اَلْفِرَارِ مَوْجِدَةَ اَللَّهِ
خشم خدا در گریز از جنگ است.
از جمله گناهان کبیره است.
روایات متعدد به این موضوع اشاره دارند: «الفِرار من الزَحف» گریز از جنگ جزو گناهان کبیره شمرده شده است.
"مَوْجِدَةَ" : جمع وَجدَة به معنای خشم است.
کسی که از جنگ میگریزد، خدا را به خشم میآورد.
✨وَ اَلذُّلَّ اَللاَّزِمَ
و خواری همیشگی است.
یعنی اگر کسی از جنگ بگریزد، چنان آبرویش میرود که تا آخر عمر با او خواهد ماند و حتی به بچههایش میگویند: «تو پسر کسی هستی که از جنگ گریخت».
"اَللاَّزِمَ": چیزی که همراه انسان است و او را رها نمیکند.
✨وَ اَلْعَارَ اَلْبَاقِيَ
و ننگ ماندگار برای او خواهد بود.
تازه اگر بگریزد، کجا برود؟! از مرگ که نمیتوان فرار کرد.
✨وَ إِنَّ اَلْفَارَّ لَغَيْرُ مَزِيدٍ فِي عُمُرِهِ
کسی که از جنگ میگریزد، بر عمر خود نمیافزاید.
✨وَ لاَ مَحْجُوزٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ يَوْمِهِ
و بين خود و روز مرگش مانعى ايجاد نخواهد كرد. یعنی نمیتواند مرگش را به تأخیر بیندازد.
"حاجِز": مانع
یکی از رجزهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در میدانهای جنگ میخواندند، این بود: «مِن أَيِّ يَوْميَّ مِنَ اَلْمَوْتِ أَفِرُّ / يَوْمَ لَم یُقدَر أَوْ يَوْمَ قُدِرَ».
یعنی در کدام یک از دو روز از مرگ بگریزم؟ روزی که مرگ من مقدر نشده یا روزی که مقدر شده است؟ اگر مقدر باشد که شهید شوم، شهید میشوم. اگر مقدر نباشد، حتی اگر همه دشمنان به من حمله کنند، کشته نمیشوم.
این روحیه و این طرز فکر چقدر شجاعت میدهد!
فلذا زره امیرالمؤمنین پشت نداشت و فقط پیشِ رو بود؛ برای اینکه ایشان به جبهه پشت نمیکردند.
✨مَنِ اَلرَّائِحُ إِلَى اَللَّهِ كَالظَّمْآنِ يَرِدُ اَلْمَاءَ
کسی که به سوی خدا میشتابد، مانند تشنهای است که میخواهد وارد آب شود.
ورود به آب با آب نوشیدن فرق دارد؛ ورود به آب یعنی اینکه کسی در بیابان گیر کرده و چند ساعت تشنگی کشیده و مرگ را به چشمش دیده است، حال به درّهای میرسد که در آن چشمه یا رود آبی جاری است. او چگونه به سمت آب میدَوَد؟
کسی که «اَلرَّائِحُ إِلَى اَللَّهِ» است، و برای ملاقات خدا میجنگد، مثل آن تشنهای است که به سمت چشمه شتابان است.
"اَلرَّائِحُ": جمع رَواح است، یعنی کسی که به سوی خدا میشتابد.
⭐️(این جمله از جملههای عالی و شاید طلاییترین جمله این فراز باشد).
✨اَلْجَنَّةُ تَحْتَ أَطْرَافِ اَلْعَوَالِي
بهشت در سایه همین شمشیرهاست. «عَوالی» جمع «عالیَه» به معنای نیزههای بلند است.
این شبیه به جملهای است که از پیامبر اکرم (صلواتاللهعلیه) نقل شده که فرمودند: «الجَنَّةُ تَحتَ ظِلال السُّيُوفِ» یعنی بهشت زیر سایه شمشیرهاست.
✨اَلْيَوْمَ تُبْلَى اَلْأَخْبَارُ
امروز است که خبرها سنجیده و آزمایش میشود. یعنی کسانی که از شجاعت و دلاوری خود خبر میدادند، امروز به آزمایش گذاشته میشوند. این اشاره به آیه قرآن است که میفرماید:
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ» (محمد:۳۱)
یعنی در میدان جنگ معلوم میشود که هر کسی چقدر مردانگی و شجاعت دارد.
#شوقمعرفت۶ / خ۱۲۴
🌴🌴🌴
سپس امام (علیهالسلام) برای اینکه بقیه بدانند که خود ایشان از همه جلوتر و شائقتر برای نبرد با دشمنان خدا هستند، میفرمایند:
✨وَ اَللَّهِ لَأَنَا أَشْوَقُ إِلَى لِقَائِهِمْ مِنْهُمْ إِلَى دِيَارِهِمْ
به خدا سوگند، شوق من به رویارویی با آنها بیشتر از شوق دشمن به این است که صحیح و سالم به وطنش بازگردد. این اشتیاق ناشی از خوف خدا و حُبّ خداست.
بعد امام علیه دشمن دعای نفرین میکنند:
✨اَللَّهُمَّ فَإِنْ رَدُّوا اَلْحَقَّ فَافْضُضْ جَمَاعَتَهُمْ
خدایا، اگر این حق را نپذیرفتند و حق را رد کردند، جماعتشان را بشکن!
✨وَ شَتِّتْ كَلِمَتَهُمْ
و وحدتشان را متشتت و پراکنده ساز.
✨وَ أَبْسِلْهُمْ بِخَطَايَاهُمْ
و آنان را به واسطه گناهانشان به هلاكت رسان و تسلیم مرگ کن.
گویی امام علیهالسلام همراه با رزمندگان پیش میروند و یک دور جنگ را مرور میکنند،
تا میرسند به جایی که جنگ مغلوبه شد و دو لشکر به هم ریختند و به جان هم افتادند.
در اینجا فنون نبرد جمعی را میفرمایند:
✨إِنَّهُمْ لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِمْ دُونَ طَعْنٍ دِرَاكٍ يَخْرُجُ مِنْهُمُ اَلنَّسِيمُ
اینها سنگرهایشان را رها نمیکنند، مگر آنکه شما پیدرپی حمله کنید. باید چنان نیزه خودت را بر تن دشمنت بکوبی که تن او را سوراخ کند و از درون سوراخ نسیم بگذرد.
"طَعْنٍ" : ضربه زدن با نیزه یا شمشیر
"دِرَاكٍ": پیاپی
✨وَ ضَرْبٍ يَفْلِقُ اَلْهَامَ
و ضربهای که جمجمه او را بشکافد.
✨وَ يُطِيحُ اَلْعِظَامَ
و استخوانهاى بدنش را پراکنده کند(برزمین بریزد)
✨وَ يُنْدِرُ اَلسَّوَاعِدَ وَ اَلْأَقْدَامَ
و بازوها و پاها را قطع و به اطراف پخش كند.
"اندار": فروریختن و دور کردن
نقل شده است که در ضربههای خود امیرالمؤمنین اگر عمودی ضربه میزدند، بدن دشمن به دو قسمت عمود تقسیم میشد و اگر افقی ضربه میزدند از کمر به دو قسم تقسیم میشد.
و ایشان همان امیرالمؤمنینی هستند که تنها قوتِشان نان جو است، نه آنکه سرشار از ویتامین به جنگ آمده باشند. ویتامین ایشان حُبّ خدا بود.
امروزه هم ثابت شده است که اراده قوی چنین عمل میکند.
✨وَ حَتَّى يُرْمَوْا بِالْمَنَاسِرِ تَتْبَعُهَا اَلْمَنَاسِرُ
تا اینکه وقتی تیراندازها میروند، دسته دوم تیرانداز به دنبالشان بروند.
"مَنَاسِرِ": جمع منسر یعنی آن دسته تیراندازی که معمولاً در جلو لشکر حرکت میکردند.
✨وَ يُرْجَمُوا بِالْكَتَائِبِ تَقْفُوهَا اَلْحَلاَئِبُ
وقتی سواران ما هجوم آورند، و صفهايشان را درهم شكنند، و دستههای عظيم، پیدرپی باید حمله کنند.
"كَتَائِبِ": جمع کتیبه به معنای گُردان است.
یعنی وقتی که یک گردانی ضربه میزند و دشمن را میکوبد، سواره نظامهای دیگر باید به دنبالش باشند و حمله کنند.
این نکته خیلی مهم است که رزمنده باید بداند کجا به پایان جنگ نزدیک شده است.
وقتی دشمن عقب نشینی کرد، پایان جنگ است؟ اما ممکن است دور بزند و ما را غافلگیر کند!
یا وقتی غنائم زیادی را برجای گذاشت، یعنی جنگ تمام شده است؟
یا وقتی مثلاً صدنفرشان را از بین بردند؟
باید بداند که کجا باید متوقف شود.
✨وَ حَتَّى يُجَرَّ بِبِلاَدِهِمُ اَلْخَمِيسُ يَتْلُوهُ اَلْخَمِيسُ
باید آنقدر پیش بروید تا آنها را تا شهرهايشان عقب برانید.
یعنی باید آنقدر پیش بروید که آنها به سمت شهرشان کشانده شوند و عقبنشینی کنند تا به شهر خود برسند(لشکر صفین از شام آمده بودند و از شهرشان فاصله داشتند) .
باید اینها را آنقدرتعقیب کنید تا به شهرشان برسند.
«الخمیس» نام یک لشکر کامل است و علت اینکه به آن «خمیس» میگویند، این است که یک لشکر کامل پنج قسمت دارد:
مقدمه، مِیمَنه، مِیسَره، قلب و ساقه.
وقتی لشکر را میچیدند، قسمتی در جلو، قسمتی در سمت راست و قسمتی در سمت چپ قرار میگرفت. میسره قلب لشکر بود که معمولاً فرماندهی آنجا بود و ساقه یا مؤخّره.
(اَلْخَمِيسُ يَتْلُوهُ اَلْخَمِيسُ) لشکر پشت لشکر باید دنبال دشمن بروید.
✨وَ حَتَّى تَدْعَقَ اَلْخُيُولُ فِي نَوَاحِرِ أَرْضِهِمْ
تا اینکه سُم اسبهای شما به سمتی بروند که اینها را تا کوچه پس کوچههایشان بکوبند.
"نَوَاحِرِ": کوچه پس کوچهها
نباید فکر کنید که وقتی دشمن کمی عقب رفت، جنگ تمام شده است؛ چرا؟ زیرا هدف احساس پیروزی نیست، بلکه هدف ریشهکن کردن کفر است.
✨وَ بِأَعْنَانِ مَسَارِبِهِمْ وَ مَسَارِحِهِمْ
تا چراگاههوی آنان هم زیر چکمههای شما باشد و فتح کنید. یعنی باید تا چراگاهای آنها همپیش بروید و فکر نکنید تمام شده و بازگردید.
"أَعْنَانِ": نواحی
"مَسَارِب" و "مَسَارِحِ": هردو یعنی چراگاه
این هم خطبهای بود از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در مورد جنگ و فنون نظامی بیان فرمودهاند.
#شوقمعرفت۷ / خ۱۲۴
🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسماللهالرحمنالرحیم
یا اباالحسن یا امیرالمومنین یا علی ابن ابی طالب یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله
1_8378265803.mp3
951.8K
زیارت امیرالمومنین علیهالسلام
🔉 باصدای جناب استادذوفقاری
💠🔹💠🔹💠🔹💠