eitaa logo
مدرسه نهج البلاغه (۲)
1.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
83 ویدیو
196 فایل
کانال رسمی آقای دکتر شهاب الدین ذوفقاری (حفظه‌الله) مدیریت محترم گروه نهج البلاغه و عضو هیأت علمی دانشگاه معارف قرآن و عترت علیهم السلام / تاسیس کانال : ۱۳۹۹ ارتباط با جناب استاد ⬅️ @DrZoofaghari ادمین ⬅️ @M_sahraei_nahj
مشاهده در ایتا
دانلود
وَ قَدْ غُودِرَ فِي مَحَلَّةِ اَلْأَمْوَاتِ رَهِيناً✨ به خصوص آن زمانی که او را می‌برند و در محله اموات می‌گذارند و می‌آیند(یعنی به گور می‌سپارند) وقتی گفته می‌شود: "غودر" یعنی جمعیتی با او می‌روند (او راتشییع می‌کنند که از آداب بسیار خوب و ارزشمند در میان مسلمانان است و در بین ادیان دیگر به این شکل نیست) و او را گِرو می‌گذارند پیشِ خاک و او را محکم می‌بندند. اصلاً لطف به میت در این است که تمام خُلَل و فُرَج او را پر کنند. تا یک ساعت پیش سعی می‌کردند بند یقه او را باز کنند، دست وپایش را آزادکنند و او را راحت بگذارند تا به او فشار نیاید ؛ ولی یک‌ساعت بعد همه خُلل و فُرَج او را می‌بندند و پُر می‌کنند. اگر کسی در این امر کوتاهی کند، نوعی کم‌لطفی در حق میت به حساب می‌آید. ✨وَ فِي ضِيقِ اَلْمَضْجَعِ وَحِيداً✨ اینگونه نیست که حُسن قبر به جاداری و بزرگیش باشد، بلکه باید تنگ باشد. به همین خاطر هم لَحَد را برایش آماده می‌کنند تا نتوان تکان بخورد یا برگردد. 🔖این‌ها را امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند و به شکل‌های دیگر هم در قسمت‌های دیگر نهج‌البلاغه می‌بینیم. اگر کسی این مطالب را مطالعه کرد و احساس ویژه‌ای به او دست داد( تکانی خورد و متحول گشت) پیشنهاد می‌شود به سراغ دعای معروف فرزندشان زین‌العابدین سلام‌الله علیه یعنی دعای برود. در آن دعا امام سجاد علیه‌السلام با یک لطافتی انسان را از این مراحل عبور می‌دهند. این دعا بسیار یگانه و بی‌نظیر است. یعنی انسان از دوران کهنسالی می‌رود تا قیامت و درپایان دعا به سلامتی، پاک و بی‌گناه ان‌شاء‌الله برمی‌گردد. یکی از عبارات این دعا اینست که می‌فرماید: 🍃قدنَزَلتُ بِکَ وَحیداً فی حُفرَتی🍃 خدایا من تک وتنها درآن حفره‌ای که برایم آماده کرده‌اند قرار می‌گیرم. 🍃وَ ارْحَمْ فِی ذَلِکَ الْبَیتِ الْجَدِیدِ غُرْبَتِی🍃 خدایا در این خانه غریبم. به این غربتم رحم کن. 🍃حَتَّی لا أَسْتَأْنِسَ بِغَیرِک یا سیدی🍃 تا در اثر رحمی که به من می‌کنی، انسی با غیر تو نگیرم. یعنی انیس من تو باشی، چنانچه در دنیا اینگونه بود. اما راه انس با خدا چیست❓ راهش این است که در دنیا هروقت تنها می‌شود، فوراً با خدا بگیرد. از راههای مختلف هم می‌شود با خدا تماس گرفت. با یک هم می‌شود با خدا تماس گرفت و ارتباط برقرار کرد. بعضی‌ها حواسشان هست که وقتی تنها می‌شوند، این تنهایی را غنیمت می‌شمارند . شب، روز ، وقت، بی‌وقت، حتی چندثانیه اگر تنها شدند فوراً با خدا ارتباط برقرار می‌کنند و این ارتباط وانس بسیار برایشان لذت‌بخش است. آیا می‌شود خدا رفیقش را در قبر تنها بگذارد❓ افراد معمولی کم‌وفا هم اینگونه هستند، خدا که است. مگر نمی‌گوییم " یا وفی" خداوند اهل وفاست. در دنیاهم اگر یک دوستی باشد که هرازگاهی به شما زنگ می‌زند، احوال‌پرس شما می‌شود و با شما گفتگو می‌کند، کم‌کم چنان می‌شود که اگر یک‌روز نیامد یا زنگ نزد ما به سراغش می‌رویم و جویای احوالش می‌شویم. ما هم هرچقدر اهل وفا نباشیم، در اینگونه موارد وفاداری نشان می‌دهیم. مگر می‌شود بنده همه عمر با خدا انس گرفته باشد و خداوند در تنهایی قبر او را تنها بگذارد⁉️ هم خودش آنجا سراغ خدا می‌رود و هم اگر نتوانست خداوند با او انس خواهد گرفت. 👈درادامه امام مراحل بعد از مرگ را توضیح می‌دهند: ✨قَدْ هَتَكَتِ اَلْهَوَامُّ جِلْدَتَهُ✨ بدن را هرچقدرهم که با گلاب شستشو بدهند که نمی‌دهند، بهترین و عالیترین کفن‌ها را هم که پوشانده باشند، آن حشرات به این چیزها توجهی ندارند و نمی‌گویند او همیشه روی دوشش سردوشی و برکمرش اسلحه بوده و... و بالاخره پوست او را پاره کرده و خوراک خود می‌کنند. ✨وَ أَبْلَتِ اَلنَّوَاهِكُ جِدَّتَهُ✨ این بدن تازه شسته شده را در قبر می‌گذارند وبعد از مدتی پوسیده می‌شود. 🔸نواهک: جمع ناهک یعنی آن چیزهایی که بدن انسان را می‌پوساند. 🔸جِد: تازگی ✨وَ عَفَتِ اَلْعَوَاصِفُ آثَارَهُ✨ بادشدید آثاری که برجای گذاشتند را محو می‌کند. گاهی اوقات همان اول علائمی رو قبرش می‌گذارند یا پرچمی بر سردر خانه یا درمحل کارش که باد می‌آید و اینها را می‌اندازد. 🔸عواصف: جمع عاصفه به معنی طوفان یا بادشدید است. ✨وَ مَحَا اَلْحَدَثَانُ مَعَالِمَهُ✨ گذر شب وروز علائم را از بین برده است. علائم و نشانه‌هایی(تابلوهایی) که او برجای گذاشته را کم‌کم شبانه‌روز بی‌رنگ می‌کند و نوشته‌هایش محو می‌شود. 🔸حَدَثان: شب وروز است که هردو حدیث وتازه هستند. ✨وَ صَارَتِ اَلْأَجْسَادُ شَحِبَةً بَعْدَ بَضَّتِهَا✨ جسدهایی که درآنجا گذاشته شده بعد از مدتی که چاق بودند، تکیده و لاغر می‌شوند. 🌴🌴🌴
🟣 در این بین سوال و شبهه‌ای پیش می‌آید که مگر قرآن کریم در سوره مبارکه یونس نفرموده:👇 " أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ" عجب! آنجا می‌فرماید اولیاء الهی نه خوف دارند و نه حزن؛ اما اینجا امیرالمؤمنین می‌فرمایند: این بنده خدا که توفیق پیدا کرد نفسش را کنترل کند، اسْتَشْعَرَ اَلْحُزْنَ وَ تَجَلْبَبَ اَلْخَوْفَ، خب اینها چگونه با هم جمع می‌شود❓ بالاخره بندگان خدا، سالکان الی‌الله باید خوف و حزن داشته باشند یا نه⁉️ در پاسخ به این شبهه اجازه دهید در ابتدا تفاوت حزن و خوف را یادآوری کنیم؛ چون در قرآن و روایات مکرراً آمده است. ، متعلَقش گذشته زمان است؛ یعنی تأسف خوردن بر گذشته‌ها. گذشته‌هایی که انسان یا گناه کرده یا مغبون شده است. اگر گناه کرده که نگران گناهش است. اگر گناه نکرده و مغبون شده، یک توفیقات و شرایط ویژه‌ای را از دست داده است. یا دست‌کم بهتر از آن می‌توانسته باشد که نبوده، بالاخره حزن در این موارد است. ، درجایی است که توقع مکروه باشد؛ یعنی وقتی که انسان احتمال می‌دهد امر نامطلوب و ناخواسته‌ای به او برسد و دچار ضرر و زیان شود، طبعاً در چنین شرایطی انسان می‌ترسد. مثل وقتی‌که انسان می‌ترسد بیمار شود یا ضرر مالی یا آبرویی به او برسد. 👈در مورد بندگان خدا حزن و خوف هم باید باشد و هم نباشد. برای عموم مردم می‌گوییم لازم است داشته باشند؛ همانطور که آنجا هم گفته‌اند: أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ... 🔖یک نکته اینکه اگر فکر کردیم عموم مردم اولیاء خدا هستند، ظلم کردیم. با همین فکرمان در حق اولیاء خدا داریم ظلم می‌کنیم. آیا حاضریم اینگونه فکر کنیم که عموم مردم علامه‌اند؟ خیر. اگر فکر کنی همه دانشجویان دانشگاه علامه‌اند تو به علامه‌ها ظلم کرده‌ای. عموم مردم علامه که هیچ، صاحب علم هم نیستند. عوام جاهلند. پس عموم مردم باید این قدم را بردارند؛ یعنی وارد این راه شوند و کرده و برخود برگیرند تا برسند به آنجایی که به آنها بگویند: إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ 🔖اما نسبت به خودِ همان اولیاء هم آیا خوف ندارند❓چرا دارند. پس چرا قرآن می‌فرماید ندارند❓ حزن ندارند❓چرا دارند. پس چرا قرآن می‌فرماید ندارند❓ چگونه دارند و چگونه ندارند❓ وقتی به خودشان به عنوان یک بنده‌ای از بندگان خدا نگاه می‌کنند، حُزنشان از همه بیشتر و خوفشان سرآمد همه خوف‌هاست. اذا نَظَروا الی انفسهم و وقتی به خدا نگاه می‌کنند، دیگر نه خوفی می‌ماند و نه حزنی. چنان معرفتی در آنها وجود دارد که هم خدا را رئوف و رحیم می‌بینند نسبت به گذشته و هم موفِق می‌بینند نسبت به آینده. دیگر خوفی باقی نمی‌ماند. مثل کسی که قصد سفر دارد و می‌خواهد به باغ و بوستانی برود که در جلسه‌ای قرار است از او پذیرایی کنند. وقتی به فکر به خودش و سختی‌های مسیر فکر می‌کند ناراحت می‌شود که چه مشکلاتی دارم، پایم در گِل رفته، مَرکَبم از پا افتاده و...وقتی به مقصد فکر می‌کند که چه شرایطی در انتظارش است، انرژی و نیرو می‌گیرد و خوفی دردل او نمی‌ماند و حزنش برطرف می‌شود. امام زین‌العابدین علیه‌السلام در سراسر دعای این را به بهترین وجه و به عباراتی متعدد بیان کرده‌اند. از جمله این عبارت که عرض می‌کند: "یامَوْلاىَ بِذِکْرِکَ عاشَ قَلْبى وَ بِمُناجاتِکَ بَرَّدْتُ اَلَمَ‌الْخَوْفِ عَنّى" به یاد توست که قلبم زنده است؛ یعنی اگر تو را از من بگیرند قلبم می‌ایستد و با مناجات توست که این اَلَم خوف از دلم بیرون می‌رود. یعنی ترس تو مرا آزار می‌دهد؛ لیکن وقتی ترس به من فشار می‌آورد، با تو مناجات می‌کنم و آن‌زمان ترس از دلم بیرون می‌رود. آن‌وقت می‌شود " لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ" / خ۸۷/ بخش۲ 🌴🌴🌴