چون انسان وقتی با مرگ انس گرفت، خودش را اصلاح میکند و وقتی رفتارش را اصلاح کرد، همین موجب طول عمرش میشود. بنابراین اینگونه نیست که اگر کسی به این مسائل فکر کرد، آنوقت زودتر میمیرد و عمرش کاهش مییابد. ابداً اینگونه نیست.
هیچکس چنین چیزی را نگفته؛ نه روانشناسان، نه فلاسفه، نه دین . هیچکدام نگفتهاند که اگر به مرگ فکر کنی، میمیری. اتفاقاً برعکس است؛ لذا این مرگآگاهیها در نهجالبلاغه خیلی خیلی قابل توجه است.
🔖 نکته دوم 👈 اینگونه جملاتی که در نهجالبلاغه میبینید، مثل همینکه امام تشریح میفرمایند که کسی میمیرد و از دنیا میرود و بدنش را در قبر میگذارند و بعد هم چه بلائی بر سر این بدن میآید، اینها یک فایده خیلی مهم دارد و آن اینکه ما همهی خودمان را در این بدن نبینیم.
در کودکی آنوقتی که یکی دوساله بودیم، اگر میخواستند موی سرمان را با مهربانی و نرمی کوتاه کنند هم گریه میکردیم. مثل خیلی از کودکان که از چیدن موهای خود میترسند. با اینکه مادر خیلی با دقت و آرامش اینکار را میکند که احساس درد نکند؛ ولی کودک گریه میکند. برای اینکه آن کودک احساس میکند این موهایی که از بدنش جدا میشود، یک تکه از هستی او را نیز جدا میکند. ناخنش را هم که میخواهند بگیرند، به همین صورت. حمام کردن و حتی لباس عوض کردن نیز چنین حسی به او میدهد. بعد کمکم متوجه میشود که اینگونه نیست، این مو دوباره در میآید و دیگر احساس ناراحتی نمیکند. وقتی دندان شیری بچهها میخواهد بیفتد، والدین دائم به آنان هشدار میدهند که نگران نباش! دوباره دندان تازه در میآوری. اگر ماهمین را در مورد مرگ توجه کنیم که وقتی این حیات را از ما گرفتند، حیات دیگری به ما میدهند و اینگونه نیست که نابود شویم، (این بدن ظاهری بله، آن دندان میافتد و دندان تازه در میآید، آن ناخن همینطور، موها را در سطل میریزند و موی تازه میروید) وقتی ما اینگونه بیاموزیم دیگر به این چیزها عادت میکنیم و زندگیمان از این جهت مشکلی پیدا نخواهد کرد. حتی خودمان اقدام میکنیم به ناخن گرفتن و اصلاح مو و ...
در مورد روح هم همینطور است. اگر ما روحمان را عین جِسممان بدانیم، آنوقت وقتی که میشنویم آن را در قبر میگذارند و حشرات حمله میکنند، میگوییم ای وای حالا چه بر سرمان میآید!
ولی کسی که روحش را #فراتر از این بدن دانسته باشد که البته همه اینگونه نیستند_گاهی افراد بزرگسال همچنان آن روحیه بچگی در آنها بهشکلی ماندهاست_ چون به روحی قائل نیستند. آنها هیچوقت درصدد پرورش روح خود نبودهاند. خودشان بودهاند و شکمشان و ...
اما کسانی که روح تلطیف شدهای دارند و به آن توجه میکنند، از این چیزها ناراحت نمیشوند. حالا این بدن را در قبر بگذارند.
امام تلاش میکنند تا ما از این بدن دل بِکَنیم و اینقدر وقت و عمرمان را صرف این بدن نکنیم. افرادی که برای آرایش ظاهری خود، برای یک ناخن چه وقتهایی صرف میکنند. هرکاری در دنیا حساب دارد. اینها آخرش از بین میروند و نمیمانند.
اگر تا آخر دنیا صد بار جراحی پلاستیک کنید، آخرش میمیرید و این بلا بر سرتان میآید. پس در واقع این هشدارها مربوط به این اشخاص است که خیلی درگیر بدنخود هستند. حشرات حمله میکنند و همه را از بین میبرند؛ پس تو وجودت این بدن نیست. هرچند بدن سالم و تنومند و بشاش باشد.
این سخنان برای دل کندن این بُعد جسمانی و بدن حیوانی است و برای اینکه ما توجهمان را متوجه روحمان کنیم که میتواند انشاءالله به لطف خدا پایدار و باقی باشد و کاری کنیم که روح، دیگر در بند نباشد که امام فرمودند: روحمان رَهین و در گرو عملمان نباشد، خودمان قبلاً بندها را باز کنیم با بازگشت به سوی خدای متعال.
#مرگآگاهی ۲