✨وَ لَا تُعْقَدُ الْقُلُوبُ مِنْهُ عَلَى كَيْفِيَّةٍ✨
قلبها هرگز نمیتواند به کیفیتی برسد.
(یعنی بگوید خدا این است.)
کسی سوال کند رحمانیت خدا چگونه است؟ و در جواب گفته شود چنین و چنان؛ و دیگری به آنگونهای دیگر توصیف کند. چنین چیزی امکان ندارد یعنی نمیتوان کیفیتی برای خدا بیان کرد.
✨وَ لَا تَنَالُهُ التَّجْزِئَةُ وَ التَّبْعِيضُ✨
تجزیه و تبعیض نیز برای او راه ندارد.
چون آنجا فرمودند کیفیت ندارد این قسمت بدین معناست که کمّیّت ندارد.
چون کمّ، عَرَضی است که ذاتاً تقسیم پذیر است؛ بنابراین وقتی میفرماید تجزیهبردار نیست یعنی کمّیّت ندارد.
تعریف کمّیّت این است که هر کمیتی بالذات تجزیهبردار است. یک متر را میتوانید تجزیه کنید. یک کیلو را میتوانید تجزیه کنید.
خدایی که تجزیه و تبعیض به او راهی ندارد. یعنی #کمیتپذیر نیست. کمیتی برای او معنا ندارد. کمیتهای فیزیکی و یا غیر فیزیکی. حتی تجزیه عقلی بر نمیدارد؛ یعنی نمیتوان برای خدا (آنگونه که در منطق میگویند) «جنس» و « فصل» تعریف کرد. نه «جزء عقلی»، نه «جزء خارجی» و نه «جزء وهمی». هیچ کدام را ندارد.
✨وَ لَا تُحِيطُ بِهِ الْأَبْصَارُ وَ الْقُلُوبُ✨
چشم ها که مشخص است به او احاطه نمییابند قلب ها نیز چنین است.
بحث احاطه است. مثالی که در روایات زدهاند این است که ما میتوانیم از نور خورشید بهره ببریم. اکنون آفتاب از پنجره میتابد و محیط ما را روشن میکند. اگر کسی احساس سرما کند میتواند برود زیر پرتو آفتاب و از حرارت آن بهرهمند شود. ولی اگر کسی جرأت و جسارت به خرج دهد و بخواهد به خورشید به طور مستقیم بنگرد فقط آسیب میبیند. نه تنها از حرارت بیشتری بهرهمند نمیشود بلکه آسیب نیز میبیند.
بحثهای خداشناسی نیز چنین است. انسان میتواند در سایهٔ هزار نام خدای متعال که در دعای جوشن کبیر آمده است زندگی کند. از حرارت هر کدامیک از این اسمها بهره مند شود. از نور آنها نورانیت کسب نماید. اما اگر خواست در یکی از آنها به دقت بنگرد؛ مثل اینکه «خداوند، عماد من لا عماد له» است به چه معناست؟ در آن متوقف شده و بیرون نخواهد آمد. دچار مشکل خواهد شد. تنها میتوان از پرتو اینها بهره گرفت.
لذا از چشم که انتظار نیست خدا را ببیند و نمیبیند، از قلب نیز انتظار احاطه نباید داشت.
#شوقمعرفت۳ /خ۸۵/الف
🌴🌴🌴