eitaa logo
نحن ابناءالمهدی❥❥
157 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
79 فایل
‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
. • ‌‌•🌸🍃 🔰|فصل¹: بھ‌ࢪوایت‌پدرومادرص . ازآن‌ࢪوزبه‌بعد،دست‌ودلم‌به‌ڪاࢪنمیرفت دائم‌توخونہ‌بودم! همڪارام‌تماس‌میگࢪفتن‌ ڪه‌چࢪاسرڪار‌نمیرم،مادرمحسن‌هم‌تعجب ڪرده‌بودمیگفت:نمیخواےازخونہ‌بیࢪون‌بری؟ جوابم‌فقط‌این‌بود:من‌دیگھ‌‌بازنشستہ‌شدم! دائم‌منتظࢪبودم‌اتفاقے‌بیفته!چون‌محسن‌همہ‌ے کارهاش‌روبامن‌مشوࢪت‌میڪرد،خیلےو‌ابسته‌ش شدھ‌‌بودم🌿 هࢪروزانتظارِ‌اومدنش‌رومیڪشیدم وقتےیادِ‌چهره‌ی‌محسن‌میفتادم‌،به‌خودم‌میگفتم: این‌صورت‌دادمیزدڪه‌این‌آخرین‌باࢪه‌ڪه‌منو میبینید! این‌فڪر‌کلافم‌میڪرد! وقتےهم‌زنگ‌ میزدهمه‌باهاش‌صحبت‌میڪردن‌بجز‌من! اصلاتوحالِ‌خودم‌نبودم!²⁵ࢪوز‌ازرفتن‌محسن میگذشت،آن‌ࢪوزتوےبانك‌بودم‌ڪه‌پدر‌خانمش تماس‌گرفت‌وگفت:حاجے‌بیاڪارِت‌دارم! گفتم؛باشه‌میام! چنددقیقه‌بعددوباره‌تماس گرفت‌وگفت؛پس‌چࢪانیومدے؟! گفتم؛ڪارِبانڪےدارم!انجام‌بدم میام. گفت؛اگھ‌‌ڪاࢪِت‌طول‌میڪشه‌من‌بیام! فہمیدم‌اتفاقےافتاده پدر‌خانمش‌باصدایی لࢪزان‌گفت؛حاجےمحسن‌اسیر‌شده💔 باوࢪش‌برام‌سخت‌بوددیگہ‌قصه‌ی‌من‌ومحسن روتموم‌شده‌میدونستم!پاهایم‌جان‌نداشت ڪه‌حࢪڪت‌ڪنم،حالِ‌ڪسی‌روداشتم‌ڪه انگاࢪےسالها‌مریضه، باپدرِ‌محسن‌تماس‌گرفتم،ڪه‌یه‌چیزےبرای ناهاربگیرھ‌گوشی‌روکه‌برداشت . . . ¦⇠