eitaa logo
کانال اهل ولایت (نَحنُ صامِدون سابق)
97 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
#نحن‌صامدون سابق 👊💪 @ahle_velayat ☑️خبرهای جبهه مقاومت 🌈💥 ☑️متن مذهبی 📃 ☑️کلیپهای مذهبـــے⚡️✨ ☑️تحلیلهای سیاسی💫🌈 ☑️ کــلیــــپ های شهدایی 📽🎞 ☑️معـــرفـــے شهدا 🌷🌷 @ahle_velayat کپی با ذکر صلوات خادم کانال = @Jannatol_baghee
مشاهده در ایتا
دانلود
زرنگ باشیم وقتی میخوایم به کسی کادو بدیم یه جانماز کوچیک یه تسبیح یه کتاب از اینجور چیزایی که باهاشون کار خیر میشه کرد کنارش هدیه بدیم . اینجوری تا هروقت که با اون جا نماز نماز بخونه با اون تسبیح ذکر بگه از اون کتاب بخونه و استفاده کنه یا هر وسیله ی دیگه که باهاش کار خیر کنه. برای ما هم خیر حساب میشه ! پس زرنگ باشیم ! ❤️ @nahno_samedon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ میگفت: ازسوریہ‌ڪہ‌تماس‌گرفتم ‌چطورۍبگم‌دوستت‌دارم؟ :) بہ‌حمیـدگفتم: پشت‌گوشےبہ‌جاۍ دوستت‌دارم‌ بگو [یادت‌باشهـ] من‌منظورت‌رومیفهمم✨ #شهید_حمید_سیاهکالی♥️ لاله۲🌷 @nahno_samedon
یِکی بُود یِکی نَبُود اگه بُود روزِگارِمون اینْ نَبود....💔😔 :`( ؟! ┅═══✼🖤✼═══┅┄ @nahno_samedon ┅═══✼🖤✼═══┅┄
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️درخواست یک مادر شهید از مردم! 🔺 حداقل به دیدار ما بیاید! پ. ن: انقدر در منجلاب زر و زيور دنيايي غرق شده ايم كه نه چشمي براي ديدن ، نه گوشي براي شنيدن و نه قلبي براي تپيدن باقي مانده است. مسئولين در گذشته به خاطر فريب افكار عمومي انقدر از خانواده هاي معظم شهدا استفاده ابزاري كرده و وعده هاي پوچ و خالي داده و پس از كسب راي فراموش كرده اند همه وعده وعيد ها را ، نه رويي براي ما مانده و نه حوصله اي براي شما!! اما بايد اعتراف كنيم كار ما از شرمندگي گذشته ، اگر در مواقعي مي گوييم يا مي نويسيم ، شرمنده ايم ، شما باور نكنيد! درد بسيار است و وقت اندك ، در اين واپسين لحظات شما كه از برجستگان امت اسلامي هستيد و ابرو داريد در پيشگاه حضرتحق ، منتي ديگر بر ما گذاشته دست به دعا برداريد و دعايمان كنيد تا فرزندان شهيد شما دست بر ارند و ما قبرستان نشينان سخيف را از اين منجلاب بيرون بكشند.😭 خوشا به حال فرزندان شما كه رفتند و نديدن اين روزهاي پر از درد را با اينكه طلب مرگ كار ناشايستي است ، اما اي كاش مرگمان فرا مي رسيد و نمي ديديم اشكهاي غريبانه شما را..😭😭 ✍همداني مجمع جهاني خادمين شهدا @nahno_samedon
تعداد صلوات جمع شده به نیت شهید محمد ظهیری تا الان : ۲۲۵۵ اجرتون با شهید✨🙏
ویــــژه #اربعین با ایـن اراده قـدم بـردار، بگـو #یاابن‌الحسـن...😭💔 استاد پنـاهیان🎤 تصویر باز شود... #اللهم_عجل_الولیک_الفرج🌸 💌| @nahno_samedon
سلام علیکم . به نیابت از شهدایی که اسمشون خونده میشه ختم صلوات داریم هرروز مختص یک شهید میباشد . از جمعه ۵ مهرماه شروع میشود . 🔸شهید محمد ظهیری ✅ 🔸 شهید محمد احمدی جوان ✅ 🔸 شهید مهدی باکری✅ 🔸 شهید عباس دانشگر✅ 🔸 شهید ابراهیم هادی✅ 🔸 شهید سید مرتضی آوینی ✅ 🔸شهید عبد الله حیدری✅ 🔸شهید محمد علی رحمانی ✅ 🔸شهید جاویدالاثر علی اصغر هدایت پور✅ 🔸شهیداحمد رومی پور✅ 🔸شهید سید محمد نبوی✅ 🔸شهید انوشیروان بنی اسد✅ 🔸شهید جهاد مغنیه✅ 🔸شهید محمد رضا دهقان امیری✅ 🔸شهید رسول خلیلی✅ 🔸شهیده زینب کمایی 🔸شهیدمحسن حججی 🔸شهیدحمیدسیاهکالی مرادی 🔸 شهید مجید قرباخانی 🔸شهیدحسین مغز غلامی 🔸شهید امیر اصغری 🔸 شهدای گمنام 🔸 شهیدمحمد احمد مشلب 🔸شهیدعباس آبیاری.... 🔸شهید یوسف فروغی نزهت 🔸شهید سجاد زبرجدی 🔸شهید سید طاها ایمانی 🔸شهید عارف کاید خورده
🥀✨ . . شد بـٰاز دلم تنـگ نگاریٖسـت کہ نیست :))💔... . . 🌿 @nahno_samedon
1_59744802.mp3
4.69M
🔊 #کلیپ_صوتی 🌷صابر خراسانی: آقا برا ظهورش دعا میخواد..! بسیار آرامش بخش 💚 #صلوات @nahno_samedon
امروز ۶ مهر ماه به نیت شهید محمد احمدی جوان ختم صلوات داریم تعداد صلواتهاتون رو به ایدی زیر ارسال نمایید @vagozar
مهدی جان در خانــه هاے خویش چہ راحتــــ نشسته ایم اما زدے تو خیمـہ بہ صحـــرا...حلال کن.... 😭😭😭😭😭 @nahno_samedon
هرکی یکبار رفته اقا مارو هرهفته ✨🙏
یک لحظه غفلت و کوتاهی من و عقب موندنم، ممکن بود به قیمت گمراهی یک هموطنم و جان یکمسلمان دیگه تموم بشه. ... خستگی ناپذیر و بی وقفه کارم رو شروع کردم ... غذا 🍿و خوابم😴 رو کمتر کردم و تلاشم رو چند برابر 💪 ... به خودم می گفتم :یه مجاهد ممکنه مجبور بشه چهل و هشت ساعت یا بیشتر، بدون خواب و استراحت یا با وجود مجروحیت، بی وقفه مبارزه کنه ... تو هم باید پا به پای اونها بجنگی... 🤜 در مورد دفاع مقدس و شهدای ایران خیلی مطالعه کرده بودم ... خیلی ها رو می شناختم و توی خاطرات خونده بودم که چطور و در چه شرایط وحشتناکی ایستادگی کرده بودند ... اونها رو الگو قرار دادم و شروع کردم. ... اما فکرش رو هم نمی کردم که با آغاز این حرکت، نبرد سخت دیگه ای هم در انتظار من باشه ... هر لحظه، هجوم شیاطین رو حس می کردم ... هجمه و فشاری که روز به روز بیشتر می شد ... شبهه، تردید، خستگی، یأس، رخوت، تنبلی و ... از طرف دیگه... کم مشکلات مختلف شروع به خودنمایی کرد ... سنگ پشت سنگ 😞... اتفاق پشت اتفاق😔 ... و اوج ماجرا زمانی بود که به خاطر یک مشکل اداری، بیمه و شهریه ای که می گرفتم قطع شد ... حدود 5 ماه ... بدون منبع درآمد، بدون حمایت خانواده 💔... چند ماه با فقر زندگی کردم.... تنها یک قدم با فقر مطلق فاصله داشتم👌 ... غذا بر اساس تعداد و اسامی ثبت شده می رسید که اسمم از توی لیست هم خط خورد ... بچه هایی که از وضعم خبر داشتن، دور هم جمع شدن ... هر روز بخشی از غذاشون🍕 رو جدا می کردن و یواشکی کنار تختم میزاشتن ... با این وجود، بیشتر روزها رو روزه می گرفتم ... شخصیتم اجازه نمی داد احساس عجز و ناتوانی کنم. ... هر وقت فشار روم خیلی شدید می شد یاد سخن شهید آوینی می افتادم ... دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند و گرنه در صلح و آسایش و فراغت اهل دین بسیارند. ... به خودم می گفتم ... برای اینکه از فولاد سخت، چیز با ارزشی بسازن ... اول خوب ذوبش می کنن ... نرمش می کنن ... بعد میشه ستون یک ساختمان ... 🏢 و خدا رو به خاطر تک تک اون فشارها و سختی ها شکر می کردم. ... کم کم دل دردهام شروع شد ... اوایل خفیف بود ... نه بیمه داشتم ... نه پولی برای ویزیت و آزمایش 💲... نه وقتی برای تلف کردن ... به هر چیز مثل خستگی، گرسنگی و ... فکر می کردم ... جز سرطان... درد شدید شده بود ... گاهی از شوک درد، می افتادم روی زمین ... آخر، صدای بچه ها در اومد ... زنگ زدن به حاجی و جریان رو گفتن 📞... حالش خرابه، بیمه نداره .حاضرم نمیشه ما ببریمش دکتر. ... حاجی سراسیمه خودش رو رسوند خوابگاه 🏠... دقیقا هم زمانی رسید که من کف زمین از درد مچاله شده بودم ... بچه ها بلندم کردن ، گذاشتن توی ماشین. ...🚌 بستری شدم ... جواب آزمایش که اومد، سرطان بود ... زیاد پخش نشده بوداما بدترین قسمتش جای دیگه بود ... زده بود به کبد ... هر چند قسمت کوچکی از کبد درگیر شده بود اما سرعت رشدش بالا بود شورا تشکیل شد ... گفتن باید برگردم ... یه نوجوان زیر 18 سال، توی یه کشور غریب، با این وضع بیماری و پذیرش خاص و شرایط کشور و خانواده اگر اتفاقی می افتاد، کار بدجور بالا می گرفت. ... 💔 وقتی بهم گفتن بهم ریختم ... مسکن که دردم رو آروم نمی کرد، اینم بهش اضافه شد ... گریه ام گرفت 😭... به حاجی گفتم :مگه نمی گفتی من پسرتم؟ پس چرا داری بیرونم می کنی؟ کدوم پدری، پسرش رو بیرون می کنه؟. ... 😞😪 حاجی هم گریه اش گرفته بود ... پدرانه بغلم کرد ولی من آروم نمی شدم ... از بیمارستان زدم بیرون ... با اون حال رفتم حرم... 🕌 به صحن که رسیدم دیگه نمی تونستم قدم از قدم بردارم ... درد داشتم ... دلم سوخته بود ... غریب و تنها بودم ... زدم زیر گریه. ... آقا جونم، اگه قراره بمیرم می خوام همین جا بمیرم ... تو رو خدا منو بیرون نکنید ... بگید منو بیرون نکنن ... اشک می ریختم و التماس می کردم... جواب آزمایش اومد، خوش خیم بود ... قول داده بودن اگر خوش خیم باشه توی ایران بمونم. ... روز عملم بچه ها کلاس رو تعطیل کردن و ختم امن یجیب گرفتن. ... دکتر سر تا سر شکمم رو باز کرد ... گفت تا جایی که می شده قسمت های سرطانی رو جدا کرده ... بقیه اش هم هنر شیمی درمانی بود. ... @nahno_samedon
❇یادم هست کلاس چهارم٬ توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! ❇قهرمانی که با اسم و خاطره اش بزرگ شدیم!! "پطروس" ❇توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! ❇همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود!! ❇پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! ❇سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده است!! ❇تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" آن را نوشته بود!! ❇بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!! ❇خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! ❇شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!! *💟اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر از 🔹قهرمان🔹 بود!!* *💟قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!* *❤شهید ابراهیم هادی:* جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!!! *❤شهید حسین فهمیده:* نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!!! *❤شهید حاج محمدابراهیم همت:* سرداری که سرش را خمپاره برد...!!! *❤شهیدان علی، مهدی و حمید باکری:* سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!! *❤شهیدان مهدی و مجید زین الدین:* دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!! *❤شهید حسن باقری:* کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!! *❤شهید مصطفی چمران:* دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!! *❤شهيد محمد قنبرلو* كسي كه خبر شهادتش رابه اسم شكار بزرگ دراخبار بغداد اوردند *💙کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!!* *💙ما که خودمان قهرمان داشتیم!!!* 🔶یه روزی یه لره... 🔶یه روزی یه ترکه... 🔶یه روزی یه عربه... 🔶یه روزی یه قزوینیه... 🔶یه روزی یه آبادانیه... 🔶یه روزی یه اصفهانیه... 🔶یه روزی یه شمالیه... 🔶یه روزی یه شیرازیه... *✳مثل مرد جلو دشمن ایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمان نکند!!!* 💠لره............. شهید بروجردی بود! 💠ترکه........... شهید مهدی باکری بود! 💠عربه........... شهید علی هاشمی بود! 💠قزوینیه........ شهید عباس بابایی بود! 💠آبادانیه........ شهید طاهری بود! 💠اصفهانیه...... شهید ابراهیم همت بود! 💠شمالیه........ شهید شیرودی بود! 💠شیرازیه....... شهید عباس دوران بود! *💚و..... مردان واقعی اینها بودند!!!* *💛ای کاش، گاهی از این مردان واقعی و بی ادعا هم یادی کنیم...!!!😔* *💞روحشان شاد و يادشان گرامی* *🌹هفته دفاع مقدس گرامی باد🌹* @nahno_samedon 💙دلدادگی
🌷احترام به مادر🌷 💠ازپیامبرخدا صلی الله علیه وآله روایت شده: "کسیکه پای مادرش را ببوسد؛ مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است". (گنجینه جواهر)📚📝✏️📒 💠ونیز فرمودند: «هرکس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهدماند». (نهج الفصاحة)📚📝✏️📒 @nahno_samedon
عمری است ؛ به دنبالِ توایم ، نیست نشانی.. ای خوب‌تر از خوب‌تر از خوب کجایی؟! #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @nahno_samedon
امروز ۷ مهر ماه به نیت شهید مهدی باکری ختم صلوات داریم تعداد صلواتهاتون رو به ایدی زیر ارسال نمایید @vagozar